به گزارش گلستان 24، موضوعات مربوط به مذاکرات هسته ای و اخبار و حواشی آن همچنان در روزنامه های کشور، حجم بیشتر مطالب را به خود اختصاص داده اما بعد از گذشته بیش از ده روز از پایان مذاکرات، مباحث سیاسی مانند انتخابات مجلس، دادگاه مرتضوی، اظهارات مطهری در رابطه با حوادث شیراز و ... جای خود را در میان تیتر های اصلی روزنامه ها باز کرده اند.
پاورچین/ توافق خستهای!/ جمعبندی خلاف قانون/ خودروسازان باز هم میخواهند گران کنند/ غرب، ترکیه را به جهنم میفرستد
روزنامه وطن امروز در گزارشی به اظهارات جان ارنست، سخنگوی کاخ سفید در رابطه با مفاد محرمانه توافق هسته ای با گزارشی با عنوان "پاورچین"، واکنش نشان داده است: اظهارات جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید درباره توافق محرمانه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تمام حرف و حدیثها درباره ماجرای سفر پرمساله یوکیا آمانو به تهران در اوج مذاکرات وین و اظهارات شائبهدار آمانو پس از این سفر در وین و در مقابل هتل کوبورگ و تاکید او بر گزارش PMD تا پایان سال میلادی را به نتیجه رساند! او از یک نقشه راه درباره PMD خبر داده بود! به گزارش «وطن امروز»، سخنگوی کاخ سفید پنجشنبه هفته گذشته طی یک نشست خبری اعلام کرد ایران و آژانس یک توافق محرمانه انجام دادهاند و براساس آن ایران باید اطلاعات و دسترسیهای لازم درباره ابعاد احتمالی نظامی را به بازرسان آژانس بینالملل انرژی اتمی ارائه دهد. ارنست تاکید کرد اجرای تعهدات آمریکا منوط و مشروط به تکمیل دسترسیها و گزارشات درباره PMD است. او البته در لابهلای اظهارات خود این را هم گفت که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل میتوانند در جریان اطلاعات مربوط به این دسترسیها درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران قرار گیرند! این اظهارات ارنست در واقع رمزگشایی از همان اظهارات آمانو پس از سفر به ایران بود. او 2 روز پس از دیدار با حسن روحانی در تهران، گفت آژانس تا پایان سال جاری میلادی گزارشی درباره PMD منتشر خواهد کرد. او همچنین گفت از نظر آمریکاییها تخفیف در تحریمها مشروط به حل و فصل شدن ماجرای PMD است. این اظهارات سخنگوی کاخ سفید همانند یک بمب خبری در ایران منفجر شد! آیا ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره موضوع ابعاد احتمالی نظامی توافق پنهان انجام داده است؟
در ادامه می خوانیم: این اظهارات سخنگوی کاخ سفید همانند یک بمب خبری در ایران منفجر شد! آیا ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره موضوع ابعاد احتمالی نظامی توافق پنهان انجام داده است؟ آیا براساس این توافق قرار است دسترسیها یا به عبارتی بازرسیهایی از مراکز نظامی ایران صورت گیرد؟ طرح سوالاتی از این قبیل باعث واکنش مقامات دولتی به این افشاگری شد. علیاکبر صالحی، معاون حسن روحانی و رئیس سازمان انرژی اتمی که از مذاکرات لوزان به صورت مستقیم در مذاکرات ایران و 1+5 حضور داشت و در واقع توافق فنی میان او و ارنست مونیز صورت گرفت، در واکنش به ماجرای توافق محرمانه میان ایران و آژانس گفت: توافق جداگانهای درباره پارچین وجود ندارد. با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تفاهمی صورت گرفته که در چارچوب این تفاهم که در شورایعالی امنیت ملی نیز در جریان است، عمل میشود. رضا نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در واکنش به این افشاگری ارنست گفت: توافق ایران و آژانس جزئی از برجام نیست بلکه حاوی موضوعات فنی است و محرمانه بودن آن هم در مناسبات آژانس و دیگر کشورها، نکته جدیدی نیست.اما در کنار موضوع نگرانی نسبت به نشت اطلاعات محرمانه ایران از طریق بازرسان آژانس، موضوع محتوای توافق محرمانه میان ایران و آژانس یکی از نکات اصلی است که باید درباره آن شفافسازی شود. محتوای توافق محرمانه میان سازمان انرژی اتمی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی چیست؟ اساسا این توافق به چه دلیلی محرمانه است؟ قطعا 1+5 در جریان محتوای دقیق این توافق قرار گرفته است و مقامات آمریکایی تا سطح سخنگوی کاخ سفید نیز در جریان جزئیات آن قرار دارند! بنابراین منطق و اساس محرمانه کردن این توافق چه بوده است؟ نکته دیگر این است که در حالی که آمانو قرار است تا پایان سال میلادی گزارشی درباره نتیجه بازرسیهای منطبق بر این توافق محرمانه را منتشر کند، اساسا دیگر مفاد محرمانهای وجود نخواهد داشت چراکه گزارش آمانو درباره نتایج همین مفاد محرمانه است و آمانو در گزارش مزبور، به شرح این مفاد میپردازد! بنابراین دلیل محرمانه کردن این توافق چیست؟ مسؤولان دولتی، بویژه رئیس سازمان انرژی اتمی باید درباره این سوال شفافسازی کنند!
"توافق خستهای!"، عنوان یادداشتی است از حسین قدیانی در وطن امروز: دولت اسبق و سابق و فعلی و آینده ندارد. تا سایه ولیفقیه بر سر این ملت بلند است، یک امهاتی هست که فقط ربط به «جمهور» دارد. از جمله این امهات «انرژی هستهای» است که به کوری چشم دشمن و دشمنپرست، حق مسلم ملت ما باقی خواهد ماند انشاءالله. خدایی که من میشناسم؛ حالا صبر کن! اجازه نخواهد داد یک قطره از خون یک شهید هستهای هدر رود. آنچه از هر توافقی بالاتر است، دست خداست. بگذریم که «توافق هستهای»، «توافق خستهای» به نظر میرسد! این سوی میز، برداشت آن سوی میز را قبول ندارد و بالعکس! توافق، یکی است اما به جای «المیزان» شاهد تفاسیری هستیم بس «نامیزان» بلکه ۱۸۰ درجه مغایر هم! این مهم حکایت از چه دارد؟ آیا نگارنده را قصد بر آن است که جانکری را خدای نکرده به دروغگویی(!) متهم کند یا استغفرالله، مردمان این سوی میز را؟ عجالتا هیچکدام! پس این همه تفسیر متضاد، حکایت از چه دارد؟ جز آنکه توافق به لحاظ حرفهای «تفسیرپذیر» تنظیم شده؟ توافق، متضمن نفع ایران باشد یا آمریکا یا هر دو یا هیچکدام، اساسا «نافرم» است؛ نافرم است که این سوی میز، تفسیر خود را ارائه میدهد، آن سوی میز، حرف خودش را میزند! انصافا بر چنین چیزی، نام «توافق» میتوان گذاشت که حالا سر خوب یا بد بودنش دعوا کنیم؟ گمانم دعوا در «پله دوم» بیفایده است! باید به همان «پله اول» برگشت و به «مرور بدیهیات» نشست تا ببینیم اصلا نام آنچه آورده شده را میتوان «توافق» گذاشت؟ اگر میتوان، پس چرا هیچ تفسیری از توافق، موید هیچ تفسیر دیگری از توافق نیست؟ مگر نه آن است که هر توافقی باید آدابی داشته باشد؟ بیتعارف، یک عقد ساده میان فلان داماد از «عشایر قرهچورلو» و بهمان عروس از «عشایر اصانلو» صدها پله از این «مثلا توافق هستهای» محکمتر است!
در ادامه آمده : «صحیفهنور» به ما میگوید: «اساس این فرآیند که خودمان با دست خودمان، ایران عزیز را به یک کشور استثنا در آژانس بدل کنیم، خیانت در حق نخبگان و اندیشمندان وطن است». فیالحال، جمهوری اسلامی دارد نان همین صحیفه را میخورد و آنقدر هم «قدرت فرامنطقهای» دارد که کدخدا با آن همه باد و بروت، خواهان مذاکره با ما باشد. چه لاف گزافی است اگر مدعی شویم توافق اخیر، جایگاه ایران را نزد جهانیان ارتقا بخشیده! از تنگه بابالمندب تا ساحل مدیترانه، آنکه دارد مهرههای شطرنج جنگ با دشمن را درست و ماهرانه جابهجا میکند، سرهنگ ارتشی و سردار سپاهی ماست! اگر فرجام برجام، جز این نیست که ما باید برای تامین تسلیحات نظامی خود، مورد به مورد از دشمن، اجازه بگیریم، بعضیها حد سخن را نگه دارند و بیهوده لاف نزنند که توافق فلان، جایگاه جمهوری اسلامی را مرتفع کرده! این جایگاه اگر مرتفع نبود، اساسا و اصولا شیطان بزرگ، منت ما را نمیکشید برای مذاکره! حضرات، آه از نهاد این جایگاه بلند نکنند، الباقی سخنانشان پیشکش! بعضی چه بیخود، دلواپس جایگاه جمهوری اسلامی شدهاند! جنگ با لعین داعشی، آن هم بیجلیقه ضدگلوله، چنان جایگاه فرزندان دلاور خمینی و خامنهای را نزد جهانیان مرتفع کرده که حتی سران ذاتا بیادب کاخ سفید هم، هنگام سخن گفتن درباره «ژنرال سلیمانی» مبادی آداب میشوند و معترف به حقیقت! در اینجا اعلام میکنم اگر کسی بخواهد به جایگاه رفیع جمهوری اسلامی در دنیا خدشه وارد کند با صحیفه نور روحالله طرف است! هر توافقی اما به شرط آنکه هزار جور نشود تفسیرش کرد، به شرط آنکه باب میل دشمن نباشد، به شرط آنکه همه تحریمها را در همان روز اجرای توافق لغو کند و به شرط آنکه گزینههای فشار علیه ملت ایران را برای رئیسجمهور بعدی کاخ سفید، تضمین نکند، البته آزاد و بلامانع است! اینک رونمایی میکنم از چهارمین پیشنهاد خود به مجلس محترم شورای اسلامی، در عرض یک ماه اخیر! چنین توافقی را با سر قبول کن! جناب آقای روحانی! دلواپسی ممنوع! لب را هنر خنده بیاموز...
وطن امروز در گزارشی با عنوان "جمعبندی خلاف قانون"، با توجه به مصوبه مجلس درباره صیانت از دستاوردهای هسته ای گفته که متن برجام این مصوبه را به طور کامل نقض کرده است: فاوت روایتها درباره تفاهم و توافق میان ایران و 1+5 پس از ژنو و لوزان، درباره وین هم تکرار شد و آمریکاییها هر بار تفاسیر و اطلاعات جدیدتری از جزئیات توافق صورت گرفته مطرح میکنند. به گزارش «وطن امروز»، این موضوع همواره یکی از مسائل مطرح شده در محافل سیاسی و عمومی کشور بوده است و همواره این سوال مطرح بوده که در نهایت، واقعیت مربوط به توافقات صورت گرفته میان طرفین چیست! فواد ایزدی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و از کارشناسان مطرح مذاکرات هستهای در اینباره معتقد است واقعیات مربوط به جزئیات توافق هستهای آنگونه که باید در ایران تشریح نمیشود. او مدعی است تنها 30 درصد اظهارات جواد ظریف درباره جزئیات توافق، بر واقعیت و متن برجام منطبق است! او همچنین تصریح کرده است متن برجام، قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هستهای ملت ایران را که با 213 رای نمایندگان مجلس تصویب شده، نقض میکند. فؤاد ایزدی در میزگردی که در خبرگزاری فارس برگزار شد، با اشاره به این قانون گفت: این قانون 3 بند اصلی دارد؛ در بند ابتدایی آن آمده که در راستای صیانت از منافع ملی هرگونه نتایج مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 در صورتی معتبر است که الزاماتی را رعایت کرده باشد بنابراین اگر این 3 بندی که در قانون مجلس آمده رعایت نشده باشد نتیجه مذاکرات از نظر قانونی معتبر نیست.
در ادامه می خوانیم: کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: این به این معناست که اگر ایران بخواهد یک قطعهای را خریداری کند که در لیست ۸۴ صفحهای آمده است، سیستم کانال حریف باید مطلع شود در غیر این صورت میگوید که ایران نقض کرده است بنابراین این بحث بازرسیها از هرآنچه وارد کشور میشود، برای استقلال کشور ایجاد سوال میکند. به گفته ایزدی، این مساله بند دوم قانون مجلس را هم زیر سوال میبرد که ما فراتر از پروتکل الحاقی میرویم و اینها نظارت متعارف نیست چرا که در رابطه با هیچ کشوری چنین نظارتی وجود ندارد. وی اظهار داشت: در برجام و بند ۲۱ قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است این قطعنامه مواردی دارد که فقط مرتبط با ایران است؛ یکی از خطوط قرمز ما این بود که با ما کاری نکنید که با دیگر کشورها نمیکنید و با ما متعارف برخورد کنید از این جهت بند دوم قانون مجلس درباره صیانت از دستاوردهای هستهای نقض شده است. ایزدی با اشاره به بند سوم قانون مجلس در این زمینه یادآور شد: طبق بند سوم این قانون هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلحآمیز هستهای پذیرفته نیست و باید مصوبات شورایعالی امنیت ملی رعایت شود، ما بشدت در متن برجام محدودیت پذیرفتهایم یعنی تازه بعد از ۸ سال این ظرفیت را پیدا میکنیم که با ۳۰ سانتریفیوژ IR-8 کار کنیم، قبل از آن نیز تعدادی مورد وجود دارد اما میگویند این سانتریفیوژها روتر نداشته باشد و این به معنای آن است که یک اتومبیل موتور نداشته باشد. کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه محدودیتها بسیار گسترده است، گفت: نتیجهای که میگیریم این است که طبق قانون جاری کشور متن برجام معتبر نیست چرا که هر 3 مورد قانون هستهای به صورت بسیار گستردهای نقض شده، از این جهت به نظر میرسد ما هنوز کارمان با برجام تمام نشده است. کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: اگر شما به صحبتهای وزیر امور خارجه کشورمان گوش دهید دقیقاً متوجه نخواهید شد که چه اتفاقی افتاده است و با شرمندگی باید بگویم ایشان در کنار اینکه فردی متدین و فرزند انقلاب است اما دغدغههای سیاسی دارد لذا صراحت لهجه آقای ظریف و آقای عراقچی در بیان واقعیتهای موجود با متن همخوانی ندارد و شاید تنها ۳۰درصد از صحبتهای آقای ظریف در مجلس با متن همخوانی داشت.
"خودروسازان باز هم میخواهند گران کنند"، عنوان گزارش اقتصادی وطن از بازار آشفته و انحصاری خودرو در ایران است: خودروسازان داخلی همیشه بر طبل افزایش قیمت میکوبند؛ فرقی هم نمیکند که کشور در چه شرایط اقتصادی باشد؛ دلار ارزان باشد یا گران. در دوران تحریم باشد؛ یا پساتحریم. آنها هنوز هم اطمینان دارند هرگونه خودرویی تولید کنند، مشتری داخلی آن را میخرد و البته از روز تحویل هم برای برطرف کردن انواع نقص فنی به نمایندگی مراجعه میکند. با این حال خودروساز از تولیدات بیکیفیت خود شرم نمیکند و باز هم تولید میکند و میفروشد و پیوسته تقاضای افزایش قیمت محصولات خود را به شورای رقابت ارائه میکند. بدتر از همه آنکه بر سر شهروند ایرانی منت میگذارد که در حال ضرر و زیان است با این حال خودروی تولیدیاش را به قیمت مصوب میفروشد. در حمایت از بازار بیکیفیت خودروی داخلی نیز چندی پیش محمدرضا نعمتزاده اظهار داشت که خودرو ارزان نمیشود. بهگفته وزیر صنعت، معدن و تجارت، کاهش قیمت خودروی داخلی تا زمانی که تورم وجود دارد، امکانپذیر نیست و نباید انتظار کاهش قیمت داشت. نعمتزاده تصریح کرد: افزایش یا کاهش قیمت خودرو دست ما نیست بلکه تعیین قیمت در بازار مصرف انجام میشود و تا زمانی که در کشور تورم وجود دارد، امکان کاهش قیمت خودرو وجود ندارد. ما فقط تلاش میکنیم تا از افزایش قیمت خودرو جلوگیری کرده و با افزایش تولید داخلی توانمان را در این عرصه بالا ببریم. اما رئیس شورای رقابت گفت: در شرایط فعلی درخواست افزایش قیمت خودرو منطقی نیست. رضا شیوا با بیان اینکه علاوه بر نرخ دستمزد دیگر نهادههای تولید هم بر قیمت نهایی خودرو تأثیر میگذارد، افزود: شورای رقابت براساس همین فاکتورها دستورالعمل قیمتگذاری خودرو را تعیین کرده است بهنحوی که اگر خودروسازان تمایل به افزایش قیمت دارند نخست باید درخواست خود را به شورا ارسال کنند و با بررسی آنها نتایج اعلام میشود. شیوا با اشاره به اینکه خودروسازان به هیچ عنوان نمیتوانند اقدام به افزایش قیمت محصولات خود کنند، اظهار داشت: این روزها صحبتهایی مبنی بر درخواست افزایش قیمت خودرو بهبهانه افزایش نرخ دستمزد مطرح میشود که این موضوع قانعکننده نیست.
در ادامه می خوانیم: در همین حال مهدی جمالی، مدیرعامل گروه سایپا گفت: پرداخت سود بالا، افزایش حقوق و دستمزد و تثبیت قیمت خودرو، شرکت سایپا و سهامداران را از کسب سود مناسب و منطقی بیبهره کرده است و امیدواریم سازمانهای نظارتی و مسؤولان ذیربط اجرای صحیح قیمتگذاری را مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، هاشم یکهزارع، مدیرعامل ایرانخودرو نیز از احتمال افزایش 8 تا 10درصدی قیمت خودرو با تأیید شورای رقابت سخن گفته است. البته کارشناسان خودرو نیز معتقدند لغو تحریمها به افزایش کیفیت خودرو خواهد انجامید اما کاهش قیمت را بهدنبال ندارد. کارشناسان معتقدند که با توجه به تمایل خودروسازان بزرگ جهانی برای حضور در ایران، زنگهای خطر برای ایران خودرو و سایپا به صدا درآمده است بهگونهای که این شرکتها اگر نتوانند در آینده نزدیک کیفیت محصولات خود را ارتقا دهند بخشی از بازار خود را به رقبای خارجی واگذار خواهند کرد؛ اتفاقی که در چند سال اخیر نیز در رویارویی خودروسازان داخلی با خودروسازان چینی رخ داده است. علی خاکساری، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: متاسفانه مدت مدیدی است که ایران خودرو و سایپا خودروهای فعلی را با قیمت دلخواه تولید کرده و بدون توجه به خواست، نیاز و حقوق مصرفکنندگان، عرضه میکنند. خاکساری تصریح کرد: سیاستگذاران اقتصادی کشور باید 2 خودروساز بزرگ را وادار کنند که از تحریم مصرفکنندگان دست برداشته و به انحصار در این صنعت پایان دهند. اما بشنوید از عضو هیأت مدیره انحمن قطعهسازان که گفته است مردم توقع کاهش قیمت خودرو را نداشته باشند. محمدرضا نجفیمنش درباره حضور خودروسازان خارجی در ایران اظهار داشت: خودروسازان خارجی به طور مستقل به ایران نمیآیند تا فعالیت کنند. آنها میآیند تا با خودروسازان داخلی مشارکت کنند، با هم خودرو بسازند، آن را بفروشند و در نهایت صادر کنند.
وطن امروز در رابطه با حملات ترکیه به سوریه گزارشی را با عنوان "غرب، ترکیه را به جهنم میفرستد"، روی خروجی فرستاده است: با گذشت 5 روز از حمله انتحاری در شهر سوروچ ترکیه که گفته شد توسط یکی از اعضای داعشی آموزشدیده در عراق صورت گرفت و بر اثر آن 32 نفر کشته و بیش از 100 نفر زخمی شدند، ترکیه همچنان در شوک این حمله بهسر میبرد، این حمله، ترکیه و دولت آنکارا را به لرزه درآورد تا آنجا که پس از آن جنگندههای ترکیهای برای نخستینبار از زمان آغاز بحران سوریه، مواضع داعش را در سوریه هدف قرار دادند و اینگونه ستاره بخت برخی گروههای تندرو در سوریه شروع به درخشش کرد اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که آیا سیاست ترکیه درباره سوریه تغییر کرده است؟ برای یافتن پاسخ این سوال باید به تماس تلفنی چند روز پیش باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا با رجب طیب اردوغان، همتای ترکش و مذاکرات جان آلن، نماینده اوباما در سوریه و عراق با رهبران ترک توجه کرد که براساس آن طرفین به توافق رسیدند ترکیه نیز به ائتلاف ضدداعش به سرکردگی آمریکا بپیوندد. براساس این توافقنامه، ترکیه به هواپیماهای جنگی آمریکایی اجازه استفاده از پایگاه هوایی اینجرلیک واقع در نزدیکی مرزهای شمال عراق و سوریه را میدهد و در مقابل آمریکا با برقراری منطقه پرواز ممنوع به طول 90کیلومتر بین شهرهای مارع و جرابلس سوریه و به عمق 50 کیلومتر که در نزدیکی مرزهای ترکیه قرار دارد، موافقت میکند و این یعنی اینکه در 4 هزار و 500کیلومتر از خاک سوریه یعنی تقریبا به اندازه نیمی از مساحت لبنان منطقه پرواز ممنوع اعمال میشود. این توافقنامه و پایبندی ترکیه به برخی شرایط شاید مهمترین حادثه در تاریخ ترکیه و از زمان برچیده شدن امپراتوری عثمانی از طرف کمال آتاتورک در سال 1923 باشد اما اهمیت این موضوع بیشتر به خاطر بعد زمانی این توافقنامه و نتایج سیاسی و امنیتی مترتب بر آن است، چرا که این توافق در شرایطی صورت میگیرد که ترکیه در لبه پرتگاه فتنههای قومی و نژادی قرار گرفته و به تدریج زمام امور از دست حزب عدالت و توسعه خارج میشود، زیرا این حزب برای نخستین بار از 13سال پیش تاکنون نتوانست در انتخابات اخیر مجلس این کشور اکثریت کرسیها را از آن خود کند.
در ادامه می خوانیم: ساله بسیار مهم دیگر در این میان، موضعگیری مقامهای سوری درباره ایجاد منطقه پرواز ممنوع در عمق اراضی این کشور است. سوریه بارها مخالفت خود را با آن اعلام کرده است، زیرا میداند این امر میتواند مقدمهای برای سرنگون کردن نظام حاکم بر این کشور دقیقا مانند عراق شود اما سکوت مقامهای سوری در این میان شاید به خاطر این باشد که آمریکاییها و کشورهای غربی به این کشور اطمینان داده باشند از هدف سرنگونی نظام سوریه و بشار اسد دست برداشتهاند و حتی فیلیپ هاموند، وزیر خارجه ایتالیا اخیرا تاکید کرده مهمترین اولویت در این روزها شکست دادن داعش است. جدا از این، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه خواستار تشکیل ائتلاف چهارگانه ضدداعش متشکل از سوریه، ترکیه، عربستان و اردن شده بود. این روزها هر اتفاقی ممکن است روی دهد، زیرا معادلات سیاسی و نظامی زیادی در منطقه با سرعت بسیار زیاد تغییر کرده است و اصول بازی و نقش بازیگران نیز در نتیجه تغییر میکند و ترکها نیز از این قاعده استثنا نیستند؛ عربستان غرق در یمن است و سوریه غرق در جنگ و عراق با مشکلات زیادی مواجه است، مصر نیز وارد جنگهای خونینی در شبهجزیره سینا شده و لیبی نیز تبدیل به کشور شکست خورده شده است و با این شرایط ترکیه چگونه میتواند همچنان باثبات و شکوفا بماند؟ دولت ترکیه دست به ماجراجویی بسیار خطرناکی زده است، در حالیکه قبلا بسیار تلاش میکرد وارد چنین ماجراجویی نشود؛ در این میان دولت و رئیس دولت ترکیه بهعنوان عالیترین مرجعهای تصمیمگیری، مسؤول هرگونه نتایج فاجعهبار یا ناخوشایند هستند، زیرا از ابتدا طرحهای آمریکا را در منطقه خوب درک نکرده و تصور میکردند میتوانند از تبعات حوادث منطقهای و طرحهای آمریکایی در منطقه در امان باشند، بار دیگر میگوییم ترکیه در حال سوق داده شدن به سوی یک چاه عمیق است و این غرب است که میخواهد آن را وارد جهنم کند؛ چگونه ورود ترکیه به اتحادیه اروپایی ممنوع اعلام میشود در حالی که کشوری باثبات و جزو یکی از 20 اقتصاد بزرگ جهان است و از سوی دیگر یونان، همسایه ترکیه که کاملا ورشکسته است، جزو این اتحادیه است؟
بدحجابها به کلاس میروند/ پرونده بابک دوم در دست پیگیری/ عارف به نفع روحانی کنارهگیری نکرد/ سال 84 اشتباه کردیم/ رحیممشایی کجاست و چه میکند؟/ افطاری سیاسی در منزل حسن روحانی
روزنامه اصلاح طلب آرمان در تیتر نخست خود به موضوع طرح صیانت از حریم حجاب و عفاف، از سوی نمایندگان مجلس پرداخته و در گزارشی با عنوان "بدحجابها به کلاس میروند " آن را مورد بررسی قرار داده است: حجاب و عفاف از دیر باز در فرهنگ ایرانی از اهمیت والایی برخوردار بوده و است و تمام مسئولان فارغ از دیدگاه جناحی و سیاسی خود بر حفظ عفاف و حجاب در جامعه تاکید دارند که البته باید در نظر داشت هر دولتی برای اجرای این فریضه راهکاری مدنظر دارد مثلا رئیس دولت یازدهم تاکید دارد که منکرات تنها بیرون ماندن موی خانمها از روسری نیست و بیتوجهی به حق مردم خود منکری بزرگ است. دولتی هم تاکید داشت گشتهای ارشاد باید محافظ عفاف و حجاب جامعه باشد. در مسیر همین تلاش برای حفظ و ارتقای حجاب و عفاف برخی پیش بینیهای تنبیهی هم در نظر گرفته شده است. کارشناسان اجتماعی بر این اصل تاکید دارند که مهمترین شیوه برای اصلاح افرادی که توجه لازم به حجاب و عفاف ندارند، آموزش فرهنگ صحیح به جامعه از بدو ورود به مدارس است. اکنون مجلسیان درصدد برآمدهاند تا طرح صیانت از حریم حجاب و عفاف را تصویب کنند که البته منتقدانی دارد از جمله اینکه اقدامات تنبیهی و مجازاتهای پیش بینی شده برابر با میزان تخلف نیست و همچنین موازیکاری در برخی بندها قابل مشاهده است. وزارت کشور هنوز در مورد این طرح اظهارنظر صریحی نداشته اما شنیدهها حاکی از انتقاد این وزارتخانه به برخی بندهای طرح صیانت از حریم حجاب و عفاف دارد. متن این طرح که برای نخستین بار در اختیار روزنامه آرمان قرار گرفته منتشر میشود.
در ادامه می خوانیم: نمایندگان دلواپس عفاف و حجاب در جامعه طرحی را امضا کردند به نام «طرح صیانت از حریم حجاب و عفاف». طرحی 9مادهای که 9ایراد تنها از سوی اداره کل اسناد و تنقیح قوانین به آن وارد شده و با مرور آن از سوی دیگر کارشناسان احتمال ایراد موارد دیگر به آن هم وجود دارد که از جمله تداخل مسئولیتهاست. نام دهقانی نقده، سلطانی صبور، خسروی سهلآبادی، قاضیزاده هاشمی، نجابت، محمدرضا امیری، حسینیان، سیدعلی طاهری، سلیمی، پژمانفر، کارخانه، جمیری، سیدشکر خدا موسوی، ملکشاهی، آشتیانی عراقی، امیرآبادی فراهانی، رزم، قره سیدرومیانی، کیایینژاد، رحمتی، سید محمدعلی موسوی، طبیبزاده نوری، آلیا، حدادعادل، سالک کاشانی، مقتدای خوراسگانی، سلیمانی، اخوان بیطرف، صابری، افتخاری و کامران دستجری از نمایندگان اصولگرا و عضو جبهه پایداری مجلس شورای اسلامی پای این طرح دیده میشود. در بخش توجیهی طرح آمده است: «مطابق بند اول اصل سوم قانون اساسی، دولت موظف است جهت نیل به اهداف قانون اساسی، همه امکانات خود را برای ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی به کار گیرد. بدون شک حفظ و صیانت از حریم عفاف و حجاب یکی از وظایف مهم دولت در عرصه به شمار میرود. تحقق این هدف علاوه بر تلاشهای مضاعف و خلاقیت در عرصه فعالیتهای فرهنگی مستلزم برخورد با هنجارشکنان حریم عفاف و حجاب است. بررسی قوانین مرتبط با مقابله با هنجارشکنان حریم عفاف و حجاب نشان میدهد که ضعف ضمانت اجراها و برخی خلأهای قانونی دیگر از از آسیبهای تقنینی این حوزه به شمار میرود که ضرورت بازنگری در این قوانین را نمایان میسازد. در همین راستا طرح حاضر با هدف برخورد با مظاهر بدحجابی در ادارات و سازمانهای دولتی و همچنین برخورد با پدیدههای تهاجر به بدحجابی در وسایل نقلیه، تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. بیگمان تصویب این طرح حاکی از عزم و اراده جدی دولت و مجلس برای تحقق فرهنگ عفاف و حجاب در سایر عرصههای اجتماعی است.»طرحی که از سوی نمایندگان یادشده مجلس آماده شده شامل 9 بند است که به اذعان برخی کارشناسان برخی بندهای آن در گذشته هم اجرا و به دلایلی پس از مدتی متوقف شده است و اکنون بار دیگر به نام طرحی جدید ارائه میشود. در بنده نخست این طرح آمده است: «چنانچه راننده یا سرنشینان وسایل نقلیه اقدام به کشف حجاب، روزه خواری، مزاحمت برای نوامیس یا حرکات غیرمتعارف خلاف عفت عمومی نمایند، افسران کادر یا پیمانی موضوع ماده 2 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی موظف به صدور قبض جریمه به مبلغ یک میلیون ریال مطابق قانون مزبور هستند. در صورت تکرار تخلفات علاوه بر منظور نمودن 10نمره منفی، موضوع ماده7 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، وسیله نقلیه به مدت 72 ساعت توقیف میشود.
در حالیکه معاون اول دولت از سیاه نمایی در زمینه باب کردن نام بابک زنجانی دوم در دولت یازدهم گفته بود، اما وزیر نفت در اظهاراتی گفته که "پرونده بابک دوم در دست پیگیری " است: مبالغ مبادلات نفتی بابک زنجانی دوم در جایی مطمئن است، اما این پرونده در جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مورد پیگیری قرار دارد. پیک بامدادی درآغازین روز هفته به بررسی پرونده موسوم به بابک زنجانی دوم پرداخت و واریز یا عدم واریز 3/5میلیارد دلار درآمدهای نفتی این پرونده را به خزانه پیگیری کرد. بنابر این گزارش چندی پیش اسحاق جهانگیری سیاست دورزدن تحریمها در دولت قبل را به چالش کشید و گفت: متاسفانه یکی از کارهای بد گذشته همین شد که آمدند به این بهانه که میخواهیم صادرات را افزایش دهیم نفت را به نهادها و افرادی مثل بابک زنجانی واگذار کردند که آن را بفروشند و پولش را برگردانند اما پولی برگردانده نشد. معاون اول رئیسجمهور افزود: این دولت نفت را خودش صادر میکند و هرچه قدر هم از جاهای مختلف فشار آوردند اما رئیسجمهور مصمم ایستاد و گفت نفت را خودمان صادر میکنیم. وی تاکید کرد: اینکه یک نفر میآید و 2میلیارد و 700 میلیون دلار پول این مملکت را برمیدارد و نمیدهد و یکسال هم در بند است و باز گوید که این پول را چه کرده باید معلوم شود این پول کجاست و چنین کسی چگونه وارد این سیستم شده است که توانسته این همه اعتماد جلب کند. درمورد ابعاد پرونده بابک زنجانی دوم هم میافزاید: یک دلال نفتی که شرکتش در امارات ثبت شده 3/5میلیارد دلار یعنی دو برابر پرونده اول، میعانات گازی برای ایران فروخته اما پولش هنوز به خزانه نرسیده و در حسابهای آن شرکت جاخوش کرده است.علت ندادن پول هم مثل پرونده قبلی تحریمها اعلام شده است. در این میان چندی پیش مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت با اظهار بیاطلاعی از پرداخت بدهی میلیاردی واسطه ایرانی گفت بانک مرکزی با شرکت ملی نفت ایران درباره این قرارداد تسویهحساب کرده است اما گزارش دیوان محاسبات نشان میدهد بانک مرکزی با محققالوصول دانستن این بدهی واصل نشده، معادل ریالیاش را در اختیار دولت قرار داده است.
"عارف به نفع روحانی کنارهگیری نکرد "، این بخشی از اظهارات صادق خرازی درباره کناره گیری محمدرضا عارف از انتخابات ریاست جمهوری 92 است: صادق خرازی درباره نحوه کنارگیری عارف از انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: او به نفع کسی کنارگیری نکرد، بلکه تحت فشارهای مختلف بود که از صحنه قدرت در آن زمان کنار رفت. وی در گفتوگو با «جماران» از حزب تازهتاسیسی که به نوعی پدر معنوی آن هم محسوب میشود نیز سخن گفت و از عزم ندای ایرانیان برای انتخابات مجلس که میخواهد نصف صندلیهای قوه مقننه را از آن خود کند، خبرداد. این دیپلمات قدیمی و کارکشته نقدهایی نیز به سیاست خارجی دولت روحانی از جمله گره زدن پرونده هستهای به تمامی امور سیاسی و غیر سیاسی که همین امر باعث برهم زدن برخی امور و منتظر گذاشتن آن در فضای جامعه تا رسیدن به نقطه مطلوب شده است نیز وارد کرد. ..من خیلی با همگرایی که در سال 92 هر کسی برای خودش تعریف میکند، موافق نیستم. به نظر من، شور ملی و حذف آقای هاشمی از نامزدی ریاستجمهوری واکنش عظیمی در سطح جامعه ایجاد کرد. همچنین شخص رئیس دولتهای هفتم و هشتم موقعیتی داشت که به این شور دامن میزد. اینکه اصلاحطلبان برنامهریزی کردند چنین اتفاقی بیفتد را نمیتوانم درک کنم. به دلیل اینکه دو هفته مانده به انتخابات در بعضی جلسات اصلاحطلبان معلوم نبود آنها از آقای روحانی حمایت میکنند یا آقای عارف. شرایط سیاسی کشور به آقای روحانی کمک کرد که قدرت را به دست بگیرد. همچنین نقش آقای هاشمی و رئیس دولت اصلاحات را نمیتوانیم منکر شویم.
در ادامه می خوانیم: نادیده گرفتن کنارهگیری آقای عارف در پیروزی آقای روحانی بیانصافی است ولی نباید بیش از اندازه برای آن نقش قائل شد. آقای عارف اقدام بسیار ارزشمندی انجام دادند، ولی اینکه همه موفقیتها را به کنارهگیری آقای عارف متمرکز کنیم، تحلیل واقع بینانهای نیست و اینطور نیست. در واقع آقای عارف به نفع آقای روحانی کنار نرفت. ایشان خودشان کنار رفتند. نامی از کسی نبردند.اصلاحطلبان نیازمند یک بازنگری درباره نسبت خودشان با نظام و مجموعه کنشگران سیاسی هستند. در برخی مواقع از ما انتقاد صریح میکنند که چرا شما این حرفها را میزنید؟ چرا میگویید اصلاحات خون تازه نیاز دارد و باید پوست اندازی کند؟ افراد این موارد را به منزله حذف تلقی میکنند در حالی که دیدگاه من اینگونه نیست. ما باید رفتار و نگاهمان را بازنگری کنیم و ببینیم چه شد سال 84 گرفتار چنین بلیهای شدیم.
حسین مرعشی گفته "سال 84 اشتباه کردیم ": «در سال 84 اشتباه کردیم» این جمله تنها سخن دیروز مرعشی نبود بلکه بسیاری از اصلاحطلبان منصف بر این واقعیت اذعان دارند که اشتباهات آنها سببساز پدیدآمدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری نهم شد چراکه اگر وحدت و انسجام خود را طی 8 سال که دولت در اختیار اصلاحطلبان بود، حفظ میکردند، میتوانستند ضمن حفظ کرسیهای دولتی، چندین سال دیگر کشور را با تفکر اصلاحی اداره کنند. معاون رئیسجمهور در دولت اصلاحات با بیان اینکه همه ما در سال 84 اشتباه کردیم و مسیر را غلط رفتیم، بیشتر از عامه مردم لیدرهای احزاب اشتباه کردند، ادامه داد: کاری که در سال 1392 صورت گرفت و بر اساس مشورت صورت گرفته معاون اول دولت اصلاحات به نفع آقای روحانی کنارهگیری کرد باید در سال 84 صورت میگرفت. مرعشی با بیان اینکه تجربه سال 84 و سال 92 و مقایسه آنها را هیچوقت کنار نگذارید، گفت: اینها سرمایه تجربی کشور است، وقتی در سال84 بیش از 800 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد شد. این فعال سیاسی با بیان اینکه خسارتهای دولت قبل از خسارات دوران جنگ بیشتر بود، افزود: «این اشتباه سیاسیون بود و همه هم در آن سهیم هستیم». اما چه شده است که مرعشی نیاز دانست دوباره این اشتباه را بازخوانی کند؟ چرا مرعشی این خاطره را تعریف کرد که «یک روز دبیر اول سفارت ژاپن پیش من بود و گفت شما فکر نمیکنید آقای احمدینژاد خیلی زحمت برای کشور شما درست میکند؟
در ادامه آمده است:من در مقابل خارجیها خیلی محکم از عملکرد آقای احمدینژاد دفاع میکردم و گفتم نه بالاخره غرب برخوردش دوگانه است و ما باید اینگونه موضعگیری کنیم. او به من گفت اینکه غرب با دنیا برخوردش دوگانه است یک واقعیت بد دنیاست، آیا شما این واقعیت بد دنیا را میتوانید تغییر بدهید؟ دبیر اول سفارت ژاپن بعد خودش چند تا مثال زد و گفت ما هنوز برخی از قطعنامههایی که علیه ژاپن وجود دارد را نمیتوانیم در سازمان ملل لغو کنیم، ازجمله اینکه قطعنامهای وجود دارد که ژاپن را دشمن بشریت معرفی کرده است. وی افزود: این دیپلمات ژاپنی تعریف میکرد که ما هر وقت میخواهیم این قطعنامه را لغو کنیم چینیها آن را وتو میکنند و اجازه نمیدهند لغو شود. مرعشی به نقل از دیپلمات ژاپنی گفت: این قطعنامههایی که علیه شما صادر میشود برای لغو هر کدامش 5 قدرت مسلط دنیا باید موافق باشند و ایجاد یک اجماع جهانی برای لغو قطعنامه بسیار کار زمانبر و سختی است». او میخواست نشان دهد همبستگی در برابر غیرخودیها چه پیامدهای مثبتی دارد. چند ماه دیگر انتخابات مجلس دهم در کشور برگزار میشود؛ انتخاباتی که میتواند با انتخاب صحیح نمایندگان کشور را در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دهد و از سویی هم میتواند با بیدقتی در مسیر انتخاب کاندیداها، قانونگذاری مفید در خانه ملت جای خود را به کلکل و درگیریهای سیاسی بدهد. او بهخوبی میداند آنچه نتیجه انتخابات سال 84 شد به انحصارطلبی ناشی از شیرینی قدرت 8 ساله در معدود اصلاحطلبان بود و اکنون مرعشی هشدار میدهد که باید به ریشه شکست در سال 84 اندیشید و زمینه را برای تکرار آن فراهم نکرد.
"رحیممشایی کجاست و چه میکند؟ "، عنوان مصاحبه آرمان با عبدالرضا داوری است که گفته مشایی مشغول کار فرهنگی است: این روزها که احمدینژاد مشغول ادامه سفرهای استانی خویش است و برخی آنها را دارای شائبههای انتخاباتی میدانند خبری از رئیس دفتر و یار غار وی در کنارش نیست... ایشان بازنشسته صداوسیماست و این روزها درگیر کارهای مطالعاتی و فعالیتهای فرهنگی خود هستند.ایشان از ابتدا علاقهای به فعالیت در حوزه سیاسی نداشتند و تنها به خاطر دولت قبل و مقتضیات زمان وارد عرصه سیاسی و اجرایی شدند. علاقه ایشان به فعالیتهای فرهنگی است. اگر به سابقه ایشان هم نگاه کنیم عمدتا در این حوزه فعالیت داشتهاند. .. آقای احمدینژاد در حوزههای مختلف با افراد مختلفی تعامل داشتند و به طور مطلق نمیتوان چنین حرفی زد. به نظرم این یک بازی رسانهای است. شما این حرف را میزنید اما آقای احمدینژاد به آقای مشایی آنقدر تاکید داشتند که پس از تذکر رهبری به آقای احمدینژاد، مشایی همچنان در دولت حفظ شد...من حمایت خاصی نمیبینم. ایشان از دیگران هم حمایت کردهاند. نمیتوانیم کسی را مستثنا بدانیم. مگر آقای احمدینژاد از آقای کردان و رحیمی حمایت نکردند. ایشان همیشه از همکارانشان دفاع کردهاند. داوری درباره بازداشت مشایی نیز گفت: چنین چیزی صحت ندارد. اما در خصوص اینکه پرونده دارد یا نه اطلاعی ندارم. یک عده شایعهسازی میکنند و عدهای هم شایعهپراکنی میکنند.
افطاری سیاسی در منزل حسن روحانی: شنیده شد که در ماه رمضان وقتی آقای روحانی افطاریهای پیدرپی میدادند. پیشنهاد کردم که ایشان یک افطاری هم با روسایجمهور سابق برگزار کند. اواخر هفته پیش شنیدم که در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان آقای روحانی در منزل خود میزبان 4 چهره برجسته بود: هاشمی رفسنجانی(رئیسجمهور دوره چهارم و پنجم)، رئیس دولت اصلاحات، علی اکبر ناطق نوری (رئیس مجلس پنجم) و سیدحسن خمینی. جزئیاتی از این دیدار منتشر نشده است. از قرار معلوم این دیدار پیش از توافق هستهای بوده و آنها در خصوص مسائل مختلف کشور صحبت کردهاند.
آنتی ایرانهراسی ظریف/ گرانی ۶ درصدی کالاهای اساسی کلید خورد/ فابیوس غرامت قربانیان ایدز را می پردازد/ ۱۱ سپتامبر اردوغان
روزنامه سیاست روز در گزارشی با عنوان "آنتی ایرانهراسی ظریف"، به سفرهای منطقه ای وزیر امور خارجه کشور اشاره کرده است: وزیر خارجه ایران امروز در اولین مرحله از دور جدید سفر به منطقه به کشورهای کویت، عراق و قطر سفر خواهد کرد. محمدجواد ظریف طی دیدار با مقامات عالی این کشورها علاوه بر آخرین نتایج مذاکرات هستهای پیرامون موضوعات روابط دﻭﺟﺎﻧﺒﻪ و آخرین تحولات منطقهای گفتوگو و تبادل نظر خواهد کرد. کویت نخستین مقصد ظریف در این سفر است و وی سپس به قطر و پس از آن ابتدا به نجف و سپس به بغداد خواهد رفت. بنابراین گزارش قرار بود وزیر امور خارجه به منظور رایزنی با کشورهای منطقه بهویژه بررسی تحولات منطقه و گسترش مناسبات دوجانبه، ۲۵ تیرماه به قطر و پس از آن به عمان سفر کند. مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه در مورد به تعویق افتادن سفر وزیرامورخارجه توضیح داد که سفر به کشورهای منطقه در دستور کار ظریف است؛ ولی به دلیل فشردگی برنامهها و دیدار تیم هستهای با مقام معظم رهبری، به بعد از عید فطر موکول شد. سفر دورهای ظریف به کشورهای منطقه میتواند نقش به سزایی در کاهش تبلیغات ضد ایرانی و شیعههراسی داشته باشد و این اقدام میتواند دریچهای برای گسترش روابط میان کشورهای منطقه باشد. یکی از موضوعاتی که انتظار میرود وی در این سفرآن را بررسی کند نگرانیهای طرفهای مقابل درباره توافق هستهای ایران با ۶ کشور غربی است. پیش از این «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران کشورهای عرب همسایه ایران را مطمئن کرده است که توافق به دست آمده، تهدیدی برای منطقه نخواهد بود بلکه به نفع آنهاست. ضمن اینکه زمینه برای همکاری دوجانبه در زمینه امنیت و صلح در منطقه فراهم خواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است: از سوی دیگر سفر دورهای ظریف به منطقه نقش به سزایی در کاهش تبلیغات ضد ایرانی و شیعههراسی دارد. سیاستی که در چند سال اخیر در نتیجه تبلیغات غربیها و کشورهای مرتجع عرب در منطقه است. موضوع ایرانهراسی عمدتا از زمانی آغاز شد که کشورهای مشخص عربی منطقه از جمله عربستان احساس کردند که حوزه نفوذ ایران در منطقه در حال گسترش است؛ لذا مساله ایرانهراسی و شیعههراسی از سوی این کشورها مطرح شد. مبارزه ایران با داعش و کمک به مردم عراق، حمایت از شیعیان بحرین و یمن و بروز انقلابهای منطقهای از جمله مسائلی بود که به این قضیه ربط داده میشد . همچنین حمایت ایران از مردم سوریه از زمان آغاز بحران سوریه و حمایت از حزبالله لبنان یکی از مهمترین دلایلی بود که برخی کشورهای منطقه ادعا میکردند ایران در سیاست داخلی کشورهای عربی دخالت دارد. از سوی دیگر زمانی که موضوع وارد حوزه عراق میشود و این کشورها میبینند که روابط ایران با دولت عراق گسترش پیدا کرده موضوع شیعههراسی نیز در دستور کار آنها قرار میگیرد، بدین ترتیب دو موضوع ایرانهراسی و شیعههراسی به موازات هم در دستور کار برخی از کشورهای عربی منطقه و غرب قرار گرفت و در این میان کشورهای که جمعیت شیعه کمتری دارند در این مسئله بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. سفر ظریف به کشورهای منطقه میتواند با دیپلماسی نرم پیامآور این مطلب باشد که ایران مشکلی با همسایگان سنی مذهب خود ندارد و اصولا طرح مسائلی چون هلال شیعی تنها سیاستی است که مانع از همگرایی کشورهای منطقه میشود. این سفر میتواند باعث اعلام این مطلب باشد که کشورهای منطقه همواره در کنار احترام به منافع یکدیگر توانستهاند به شکلی مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زندگی کنند.
گزارش اقتصادی سیاست روز به گرانی کالاهای اساسی اختصاص دارد. تیتر این مطلب "گرانی ۶ درصدی کالاهای اساسی کلید خورد" است: در حالی تولیدکنندگان نوبت به نوبت برای دریافت مجوز گرانی اقدام کردهاند که اخبار غیررسمی از توافقات بیسر و صدا برای گرانیهای زیر ۶ درصد اکثر کالاهای اساسی حکایت دارد. بیش از ۱۰ روز است که از دستور محمد شریعتمداری، معاون اجرایی رئیسجمهور میگذرد. او در بخشنامهای اعلام کرده بود که اگر هر تولیدکنندهای درخواست افزایش قیمت کمتر از ۶ درصد را داشته باشد، دیگر نیازی نیست که به کارگروه کنترل بازار مراجعه کرده و منتظر تصمیم این کارگروه باشد که معمولا هم موضوعات مهمتری از افزایش قیمت یک گروه کالایی دارد. بنابراین تصمیم بر این شد که همه درخواستهای افزایش قیمت که نرخی کمتر از ۶ درصد را دنبال میکنند، به سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان ارجاع داده شود. به عبارت دیگر، دولت برای گرانیهای زیر ۶ درصد چراغ سبز نشان داد. در این میان، بازار تایید و تکذیبها مبنی بر موافقت یا عدم موافقت دولت با افزایش قیمت داغ شد و در عین حال، تولیدکنندگان هم که درخواستهای افزایش قیمت را چند ماهی بود که به کارگروه کنترل بازار ارائه کرده بودند، روانه سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان شدند. در این مرحله، این سازمان اعلام کرد هر درخواستی که به سازمان حمایت ارجاع شود، به منزله تائید افزایش قیمت نیست در حالی که اکنون اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که توافقات بیسر و صدا برای افزایش قیمت میان این سازمان و تولیدکنندگان صورت گرفته است. این در شرایطی است که بازار بعد از توافقات هستهای به نوعی انتظار کاهش قیمت را میکشید. اگرچه فعالان بازار معتقدند که موج تغییرات قیمتی ناشی از این توافق، به زودی در بازار نمایان نخواهدشد اما به هرحال بازار در یک اقدام روانی، انتظار کاهش قیمت را میکشید، در حالی که این مصوبه دولت منجر شد که نه تنها پایانی بر این انتظار نقش بخورد بلکه دولت دستور افزایش قیمت را نیز صادرکند.
پیش از ورود وزیر خارجه فرانسه به ایران، حاشیه های سفر وی شروع شده است. دست داشتن وی در پرونده خون های وارداتی به ایران که آلوده به ویروس ایدز بود، بار دیگر خبر ساز شد. سیاست با تیتر "فابیوس غرامت قربانیان ایدز را میپردازد"، به این موضوع پرداخته: سی سال از آن روزهایی میگذرد که شرکت فرانسوی مریو ویروس ایدز و هپاتیت را برای نخستین بار وارد ایران کرد. سی سال از قربانی شدن بیماران هموفیلی میگذرد اما هنوز پرونده کسب غرامت از فرانسه باز است، حال در آستانه سفر وزیر امور خارجه فرانسه این سوال مطرح است که آیا فابیوس که خودش در آن زمان نخست وزیر بود، به ایران میآید تا با عذر خواهی از قربانیان و پرداخت غرامت آنها پرونده این حادثه شوم و غیر انسانی را ببندد یا همچنان میخواهد از موضع قدرت به ماجرا نگاه کند؟! تنشهای روابط ایران و فرانسه و دشمنی این کشور نسبت به ایران تقریبا ثابت شده است، کسی یادش نمیرود تجهیزاتی را که فرانسه برای از بین بردن هموطنان در اختیار صدام میگذاشت، کسی یادش نمیرود اولین شرکتهایی که در قبال تحریم ناجوانمردانه امریکا زیر تعهدات مالی اشان زدند و پروژهها را نیمه کاره رها کردند و رفتند همین فرانسویها بودند، کسی اما یادش نمیرود عامل ورود ویروس ایدز به ایران چه کسانی بودند!! اما حالا با توجه به توافق بر سر برجام وزیر خارجه فرانسه همان که در ارسال خونهای آلوده به کشور و ورود ویروس ایدز دستش آلوده است دارد به ایران سفر میکند. یکبار درباره این موضوع صحبت کردیم اما اینبار از یک بعد دیگری به ماجرا مینگریم. انگار عده ای در داخل کشور یادشان رفته این کشور چقدر به مردم ایران ضرر زده است و حالا با ترس و لرز مقاله مینویسند و گزارش چاپ میکنند که چرا در آستانه ورود فابیوس به کشور دارید درباره پرونده خونهای آلوده مینویسید؟!
در ادامه این گزارش آمده: آستانه ورود فابیوس به کشور دارید درباره پرونده خونهای آلوده مینویسید؟! فرانسه که هیچ نشانه ای از قرابت سیاسی، رویکردی و اجرایی با ایران و چشم اندازی برای جبران گذشته نشان نداده، چگونه است که وزیر امورخارجه اش را به ایران می فرستد؟ آن هم فردی که آخرین سفرش به منطقه برای خدمت به متجاوزان سعودی بوده است؟ نکته مهم آن است که فرانسه در مقاطعی برای پیروزی در مسابقه «چه کسی اسرائیل را بیشتر دوست دارد» جلودار سیاستهای ضدایرانی بوده است. رویهها و اظهارات خصمانه و جلوداری پاریس در ایران هراسی و اسلام هراسی را نمی توان بدون واکنش مناسب نادیده گرفت و این اغماض ممکن است علائم ناخواسته و ناخوشایندی به طرفهای سیاسی کشورمان ارسال کند. بی مجازات ماندن فرانسه یعنی مجوز دادن به سایر عهدشکنان و متجاوزان احتمالی در آینده. اگر فرانسه بی مجازات بماند ایجاد ائتلاف بر ضدکشورمان کم هزینه خواهد ماند و این خلاف مصلحت و عزت نظام است.انگار برخی افراد نگرانند فابیوس ناراحت نشود و هیچگاه نگران نیستند که این همه قربانی ایدز و افرادی که همچنان به دلیل اقدام ضد حقوق بشری فرانسه در کشور آلوده به این ویروس میشوند، چگونه سر بر بالین میگذارند. افرادی که تنها گناهشان اعتماد به شرکت مریو بود!
"۱۱ سپتامبر اردوغان"، عنوان گزارش سیاست از حملات ترکیه به سوریه است: دولتمردان ترکیه که در طول ۴ سال اخیر در چارچوب القاهای غرب در حالی به حمایت از تروریسم و بحران سازی در منطقه پرداختهاند که در روزهای اخیر حملات نظامی به سوریه را صورت دادهاند و ابعاد جدیدی از بحران را در منطقه ایجاد کرده است. افرادی مانند رجب طیب اردوغان و داوود اوغلو در طول سالهای اخیر با استفاده از نگاه مذهبی مردم ترکیه توانستهاند خود را در عرصه قدرت حفظ نمایند چنانکه اردوغان در اولین انتخابات ریاست جمهوری آرای مردمی را کسب و اوغلو نیز به مقام نخستوزیری دست یافت. مطالبات مردم ترکیه در کنار مسائل اقتصادی در قالب اجرای قوانین اسلامی در کشور و نیز رویکرد کشورشان به منطقه و دوری از مطیع غرب بودن استوار بوده است چنانکه حرکت سالهای نخست اردوغان در این مسیر بر حمایت مردمی از وی و حزب عدالت و توسعه افزود. با این وجود تغییر در رفتار دولتمردان ترکیه و رویکرد آنان به همگرایی با بحرانسازان در منطقه یعنی آمریکا و عربستان که عملا تحقق بخش اهداف صهیونیستها است، نگاه منفی مردم ترکیه به دولتمردانشان را رقم زده است چنانکه نتایج انتخابات اخیر ترکیه و ناکامی حزب عدالت و توسعه در کسب آرای مطلق نمودی از آن است. دولتمردان ترکیه در حالی با بحران مشروعیت مردمی مواجه شدهاند که برخی رویاهای سیاسی و نیز جاه طلبی منطقهای باردیگر ترکیه را گرفتار بحرانهای جدیدی ساخته که درگیر شدن ترکیه در دو جبهه پکک و سوریه از ابعاد آن است.
در ادامه آمده:ترکیه در روزهای اخیر در حالی حملات گسترده ای را به سوریه آغاز کرده که نوع رفتارهای سران این کشور از جمله ادعای آنان مبنی بر مقابله با داعش و نیز نوشتن نامه توجیهی به سازمان ملل برای مشروع جلوه دادن حملات به سوریه، یادآور اقدامات بوش در سال ۲۰۰۱ پس از حادثه ۱۱ سپتامبر برای لشگر کشی به افغانستان است. انفجارهای مشکوک برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ در آمریکا زمینهساز لشگرکشی بوش پسر رئیسجمهور وقت آمریکا به افغانستان شد. آنها در آن زمان در حالی القاعده را بهانه حمله به افغانستان قرار دادند که پیش از این القاعده از متحدان آمریکا بوده است چنانکه در جنگ شوروی در افغانستان به جای آمریکا با ارتش سرخ در جنگ بود و بسیاری از بحرانها جهانی نیز به کمک القاعده صورت میگرفت. در ۱۱ سپتامبر نقش جدیدی برای القاعده تعریف شد و آن زمینهسازی برای توجیه اقدام نظامی آمریکا در جهان بود. پس از آن فاز سوم اقدامات آمریکا آغاز شد و آن لشگرکشی به افغانستان به بهانه امنیت جهانی و مقابله با تهدید امنیت آمریکا بود که دامنه آن سپس به عراق کشیده شد. این روزها ترکیه در حالی اقدام نظامی علیه داعش را سر میدهد که در طول ۴ سال گذشته ترکیه همواره حامی این گروهها بوده چنانکه عناصر داعش آزادانه در ترکیه رفت و آمد میکردند و حتی ترکیه برای آنان در سوریه تسلیحات ارسال میکرد. این فرآیند تا چند روز پیش ادامه داشت تا اینکه در انفجارهای روی داده در ترکیه داعش مسئولیت آنها را پذیرفت و در نهایت از روز پنجشنبه دولتمردان ترکیه اقدام نظامی علیه داعش را اعلام کردند. آنها در حالی ادعای بازداشت برخی عناصر داعش و البته پکک را در داخل ترکیه مطرح نمودند که همزمان اقدام نظامی علیه سوریه را آغاز کردند در حالی که هیچ هماهنگی با نظام سوریه نداشتهاند. این رویکرد در حالی که نظام سوریه پیشگام مبارزه با تروریسم است ابهامات بسیاری را در صداقت رفتاری ترکیه ایجاد و این امر را در ذهن ایجاد کرده که آنان برای رسیدن به اهداف داخلی و منطقه ای از داعش بهرهبرداری نمودهاند در حالی که در ورای تحرکات ترکیه بیشترین منفعت را صهیونیستها و آمریکا میبرند که با استمرار بحران در منطقه منافعشان تامین میگردد در حالی که هزینههای آن را ترکیه وکشورهای منطقه میپردازند.
استراتژی سوخته اصولگرایان/ پشت پرده شایعات درباره مشایی و سعیدلو/ بودجه «صفر» عمرانی در چهارماه نخست سال!/ مقایسه انتخابات 84 با 92 را کنار نگذارید
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در گزارشی به مواضع اصولگرایان در سیاست داخلی و انتخابات مجلس دهم پرداخته است. عنوان این گزارش " استراتژی سوخته اصولگرایان" است: دیگر کارد به استخوانشان رسیده، این را از صحبتهای اخیر یکی از رهبرانشان میتوان به خوبی فهمید... نگرانی را هم همین طور... و شاید سرخوردگی از این همه تفرقه که در دامان طیف اصولگرا ریشه دوانده... و همین نگرانی و سرخوردگی و استیصال است تا اینبارهم آنها را وادار به روی آوری به یک استراتژی پوسیده و قدیمی کرده است... استراتژی تکراری حمله به مجلسی که از آن آنان نبود. مجلسی که مجلس اصلاحات خوانده میشد و همه آن را به نام مجلس ششم میشناختند... وگویی به دلیل نام اصلاحات و خالیبودن جای حداکثری اصولگرایان در آن مجلس است که از دیدآنها(اصولگرایان) هر آنکه درآن روزها بر صندلیهای قوه مقننه نشسته بود ضد ایرانی و دستنشانده بیگانگان بوده است... . حدادعادل اخیرا در اجلاس دبیران استانهای حزب موتلفه اسلامی گفته اگر اصولگرایان دلشان برای انقلاب میسوزد در شرایط فعلی نباید دم از اختلاف بزنند.وی در ادامه میگوید:"انتخابات مجلس آینده انتخاباتی بسیار حساس و مهم است و باید مراقب باشیم نتیجهاش مانند انتخابات مجلس ششم نشود و اصولگرایان نباید این موضوع را به هیج وجه ساده بگیرند."وی ادامه میدهد:"آیا دوست داریم مجلسی مانند مجلس ششم به وجود آید؟ من در مجلس ششم یادم است که اگر نماینده ای پشت تریبون میآمد و سخن ... میگفت برخی ها ابرو در هم کشیده و ترش میکردند... و حالا میبینیم همان نماینده ها و کسانی که حضور داشتند به پاریس و لندن رفتند". در صحبتهای حداد عادل اگر کمی موشکافانه تر وارد شویم چند نکته نهفته است نخستین آن، اشاره او به این مطلب است که "اصولگرایان نباید دم از اختلاف بزنند" و سپس طیف متبوع خود را بایادآوری مجلس ششم از تفرقه برحذر میدارد و از شکست باخبر... حرفهای این چهره اصولگرا را باید اذعان اصولگرایان به وجود اختلافات و تفرقه ای دانست که آنها در صدد درمان آن بر آمدند چرا که آنها نیک میدانند که اکنون همان اصلاح طلبان به زعم ایشان خطرناک!! شانس بالایی را در به دست آوردن مجلس آینده کشور در دست دارند و در این راستا آنها(اصولگرایان) باید به فکر چاره ای به نام حل اختلافات باشند.
در ادامه می خوانیم: اصولگرایان از هم اکنون تنگ تر کردن راه بر جریان اصلاحات برای ورود به مجلس دهم با حربه تلاش برای رد صلاحیتهای هر چه بیشتر نامزدهای این جریان(اصلاحات) در انتخابات آتی باشد... البته تلاش جریان تندروی محافظه کار مسبوق به سابقه است و چیز جدیدی نیست چرا که ازمجلس ششم به بعد بود که این موضوع به کمک موفقیت اصولگرایان در مجلسهای هفتم، هشتم و نهم آمد و حالا اصولگرایان باردیگر با بغرنج دیدن شرایط ورود خودشان، میخواهند تا از ورود اصلاحات به این شکل جلوگیری به عمل آورند. و به نظر میآید از هماکنون پروژه ای تکراری به نام تلاش برای رد صلاحیت اصلاح طلبان در دستور کارشان قرار گرفته است. اما به راستی چرا این گروه تا به این حد از مجلس ششم واهمه دارند و آن را تشبیه به یک خطر بزرگ برای نظام میدانند؟ الهه کولایی نماینده مجلس ششم شورای اسلامی در گفتگو با آفتاب یزد با اشاره به صحبتهای حداد عادل میگوید: "اینگونه صحبتها درباره مجلس ششم که اکثریت نمایندگان آن را اصلاح طلبان تشکیل داده بودند، نشاندهنده نگرانی جریان راست از اقبال عمومی و توجه تاثیرگذار مردم به اصلاح طلبان است."
کولایی تاکید میکند: "از سویی دیگر این گفته ها نشان میدهد که موضوع شکاف در جریان اصولگرا تا چه اندازه جدی است، سخنان حدادعادل یادآوری پیامدها و نتایج بیتوجهی به وحدت و یکپارچگی هر نیروی سیاسی و از دست دادن قدرت برآمده از آن میباشد." این استاد دانشگاه تهران اضافه میکند:" بنابراین به نظر میآید تکرار بیانات اینچنینی از سوی رهبر جریان محافظهکار از یک سو نشاندهنده قدرت و اقبال عمومی نسبت به اصلاح طلبان و نگرانی از آینده آن بوده است و از طرفی نشاندهنده تفرقههای موجود در جریان راست است و برای همین اصولگرایان از هر فرصتی برای گوشزد کردن وضعیت موجود، نتایج پیشرو و احتمال به قدرت رسیدن نیروی رقیبشان استفاده میکنند."
"پشت پرده شایعات درباره مشایی و سعیدلو"، عنوان گزارشی است از آفتاب یزد که به شایعه هایی درباره احضار مشایی به دادگاه پرداخته است: کی از نزدیکان احمدی نژاد به آفتاب یزد خبر داد: مشایی به دادگاه احضار شده و شایعه رفتن سعید لو از کشور هیچ ربطی به احمدی نژاد ندارد - آفتاب یزد- گروه سیاسی: با صندلی چرمی پاستور وداع گفت و در همان هنگام برای آخرین بار مهرش را بر برگه جوازی کوفت که به مدت هشت سال به یک مطالبه ملی مبدل شده بود و با این کار حلقه یارانش را تنگتر کرد. از زمان روی کار آمدن حسن روحانی در ابتدا ماه به ماه شایعه دستگیری یکی از «احمدی نژادیها» شنیده میشد و بعد شد هفته به هفته و اکنون کار بهجایی رسیده است که روزانه شایعهای مبنی بر دستگیری یکی از یاران رئیس دولت نهم و دهم از مقابل چشمانمان عبور میکند و اگر روزی چنین نباشد متعجب میشویم. یکی از همان هایی که به پاکدستیشان قسم میخورد. قرعه فال این بار به نام «اسفندیار رحیم مشایی» زده شده است.یکشنبه بیست و هفتم تیر ماه در تعطیلات عید فطر خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه «مشایی بعد از ورود به دادگاه انقلاب شعبه چهار راه قصر برای ادای توضیح راجع به پرونده حمید بقائی، بازداشت شده است و فعلا در زندان محل مذکور است.» چند ساعت بعد این خبر از جانب نزدیکان وی تکذیب و دوباره روز بعد مطرح شد و بعضی منابع مطلع آن را تایید کردند اما روز گذشته، غلامحسین اسماعیلی، رئیس دادگستری کل استان تهران در مصاحبه با صدا و سیما گفت: «تا آنجا که اطلاع دارم دستگیری آقای رحیممشایی صحت ندارد.»
در ادامه این گزارش آمده: اینکه بگوییم شایعه دستگیری، ممنوع الخروجی و ارجاع پرونده مفاسد یاران احمدی نژادی به دادگاهها دیگر این روزها ساعت به ساعت در رسانهها منتشر میشود، مبالغه نکرده ایم چراکه هنوز خبر دستگیری مشائی به طور رسمی تایید نشده که خبر تبعید و خروج علی سعیدلو معاون اجرایی دولت نهم و رئیس سازمان تربیت بدنی دولت دهم به ترکیه روز گذشته اعلام شد که البته عاری از حواشی هم نبوده است و شایعاتی نیز مطرح شده است که هدف این سفر سعیدلو دیدار با رضا ضراب، متهم به فساد اقتصادی در ترکیه است در این باره نیز عبدالرضا داوری به «آفتاب یزد» گفت:«میگویند آقای سعیدلو به ترکیه سفر کرده است واقعا یک ایرانی که پاسپورت دارد نمی تواند به خارج از کشور سفر کند؟ اصلا بگویید به خاطر تفریح رفته است.آیا این موضوع آن قدر مهم است که آن را خبر کنند؟ بعد هم میگویند سفر سعیدلو به این دلیل بوده که با رضا ضراب همکاری داشته است و میخواهند با یکدیگر چک رد و بدل کنند!»سعید لو نیز گویی همانند رحیمی عضو کنار گذاشته شده حلقه احمدینژادیها شده است چرا که داوری در این باره اظهار داشت: «اصلا و به فرض سعیدلو به هدف دیدار با ضراب به ترکیه رفته باشد. این چه ربطی به احمدینژاد دارد. سعیدلو ماهها است که با احمدینژاد ارتباطی ندارد.»...اگر اسفندیار رحیم مشائی در آینده دستگیر و یا خبر بازداشتش تایید شود، باید منتظر واکنش محمود احمدی نژاد ماند آنهم نسبت به دستگیری همان کسی که به خاطرش 11 روز قهر کرد و خانه نشین شد، همان کسی که به قول خودش مرخصی ساعتی گرفت تا برای ثبت نام در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری او را همراهی کند، همان کسی که تصاویر دو نفره شان زبانزد عام و خاص شده است. بی شک مشائی برای احمدی نژاد، رحیمی و سعیدلو نیست که از او تبری بجوید و بقائی هم نیست که تنها به صدور بیانیه ای پر سوز و گداز در حمایتش اکتفا کند. شاید مشائی کسی باشد که قفل «بگم بگم»های واهی احمدی نژاد را بشکند و او را وادار سازد تا آنچه در چنته دارد را بیرون بریزد البته اگر داشته باشد!
"بودجه «صفر» عمرانی در چهارماه نخست سال!"، خبری که آفتاب یزد در گزارشی انتقادی به آن پرداخته است: مایندگان مجلس میگویند که در طول چهارماه نخست سال هیچ بودجه ای برای طرحهای عمرانی تخصیص نیافته است. این اتفاق در حالی رخ داده که بر اساس قانون بودجه 94 قرار بود 37 هزار میلیارد تومان به طرحهای عمرانی اختصاص یابد. عدم تخصیص بودجه عمرانی مشکلات بسیاری را برای پیمانکاران و مجریان طرحهای عمرانی ایجاد کرده به گونه ای که برخی از آنها برای تامین هزینههای جاری خود مجبور به فروش ماشین آلات خود شده اند. نکته قابل تامل این است که عمده فعالیتهای عمرانی در کشور در 6 ماه نخست سال انجام میشود از سوی دیگر یکی از معضلاتی که به عنوان میراثی از دولت گذشته بر جای مانده، پروژههای عمرانی ناتمام است. حال اگر تخصیص بودجه به طرحهای عمرانی طبق زمانبندی مقرر صورت نگیرد، هزینه و خسارتهای ناشی از این پروژههای عمرانی ناتمام بسیار بیشتر از آن رقمی خواهد بود که مد نظر مسئولان است البته عدم تخصیص بودجه عمرانی موضوعی است که در سالهای گذشته نیز سابقه داشته، اما به هر حال رکود در فعالیتهای عمرانی در نیمه نخست سال موضوعی است که باید برای آن چاره جویی فوری شود.در همین حال جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتگو با آفتاب یزد تصریح کرد: در حالی که چهار ماه از سال تمام شده و وارد ماه پنجم شده ایم هنوز هیچ بودجه عمرانی تخصیص داده نشده است. وی افزود: مسئولان در تشریح دلایل این موضوع گفتهاند که در ماه فروردین وصول مالیاتها پایین است از طرف دیگر درآمدهای حاصل از فروش نفت هم قابل توجه نبوده است.
حسین مرعشی در جمع اصلاح طلبان استان کرمان از آنها خواسته تا "مقایسه انتخابات 84 با 92 را کنار نگذارید": معاون رئیس جمهور در دولت اصلاحات با بیان اینکه همه ما در سال 84 اشتباه کردیم و مسیر را غلط رفتیم، بیشتر از عامه مردم، رهبران سیاسی اشتباه کردند ادامه داد: کاری که در سال 1392 صورت گرفت و بر اساس مشورت صورت گرفته معاون اول دولت اصلاحات به نفع آقای روحانی کنارهگیری کرد باید در سال 84 صورت میگرفت. مرعشی با بیان اینکه تجربه سال 84 و سال 92 و مقایسه آنها را هیچ وقت کنار نگذارید گفت: اینها سرمایه تجربی کشور است، وقتی در سال 84 هیچ کس به هیچ کس و همه به کشور رحم نکردیم بیش از 800 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد شد. این فعال سیاسی با بیان اینکه خسارتهای دولت قبل از خسارات دوران جنگ تحمیلی بیشتر بود افزود: این اشتباه سیاسیون بود و همه هم در آن سهیم هستیم. حسین مرعشی با بیان اینکه سال 92 سرمایههای اصلی ما را حذف کردند افزود: در انتخابات گذشته در همان زمین محدودی که برای رقابت باقی ماند دست به انتخاب زده شد و این موفقیتهای امروز ناشی از آن تصمیم درست بود. نماینده سابق مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: این طور نیست که اگر یک تصمیم خوب گرفتید بعد هر تصمیم اشتباهی بگیرید مسیر خوب و صحیح ادامه پیدا کند. مرعشی گفت: الان انتخابات مجلس در پیش است. استفاده از تجربه 92 نشان می دهد که ما باید دنبال آدمهایی باشیم که شان و صلاحیت و ظرفیت نمایندگی ملت را داشته باشند. وی با بیان اینکه باید دنبال آدمهای خردمند برویم و جناح آنها هم فرق نمیکند گفت: نباید با رفتار و اشتباه خودمان آدمهای خودخواه، خودبین، جنجالی و ماجراجو به مجلس بفرستیم. نماینده اسبق مجلس با بیان اینکه هم کسانی که خودشان را در معرض انتخاب میدانند و هم کسانی که میخواهند رای بسازند باید با استناد به دو تجربه تلخ و شیرین 84 و 92 از آزمون مجلس آینده سرافراز بیرون بیاید گفت: ما امیدواریم نمایندگانی را به مجلس بفرستید که باعث زینت کشور و مجلس باشند قصدقربت کنید برای همه اقداماتتان و بروید دنبال انتخاب کسانی که باری از روی دوش دولت و ملت بردارند.
داور توافق وین سوت نزده خیانت کرد!/ سناریوی تسلیت برای شهید نتانیاهو!/ ارتباط دکل 87 میلیون دلاری با قمارباز کرسنتی
روزنامه کیهان در گزارشی به نقش آژانس به عنوان نهادی که باید تعهدات هسته ای ایران را مورد راستی آزمایی قرار دهد مورد بررسی قرار داده و عنوان گزارش خود را " داور توافق وین سوت نزده خیانت کرد!" برگزیده است: در حالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان داور توافق هستهای میان ایران و 1+5 تعیین شده است، این نهاد در اولین خیانت خود پس از توافق وین، محتوای توافق محرمانه با ایران درباره ابعاد نظامی احتمالی را فاش کرد.23 تیرماه پیش از اعلام خبر توافق هستهای میان ایران و 1+5 خبری منتشر شد که در هیاهوی خبر توافق وین به نوعی گم شد و آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت. این خبر توافقی بود که علی اکبر صالحی و یوکیا آمانو آن را از سوی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضا کردند. مدیر کل آژانس در توضیح توافق صورت گرفته -موسوم به «نقشه راه»- اعلام کرد: من همین الان نقشه راه میان جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای شفافسازی و روشن شدن مسائل باقی مانده مربوط به گذشته و حال در رابطه با برنامه هستهای ایران امضا کردم. این نقشه راه روندی را شروع میکند که تا انتهای سال 2015 است. آمانو افزود: جلسههای فنی و تدابیر فنی انجام میشود و توافق جداگانه درخصوص پارچین انجام خواهد شد. در حالی که قرار بود توافق ایران و آژانس محرمانه بماند و مقامات کشورمان بارها روی این مسئله تاکید کردهاند اما روند تحولات حاکی است دل بستن به محرمانه ماندن مسائل و اطلاعات فعالیتهای هستهای ایران که به دست آژانس میرسد، چیزی جز خوش خیالی نیست!
در ادامه می خوانیم: نخستین بار این رویترز بود که جزئیاتی از این توافق محرمانه را فاش و اعلام کرد ایران با یک بار دسترسی به پارچین و دسترسی به دانشمندان هستهای خود موافقت کرده است. نشریه «نشنال ریویو» هم در گزارشی درمورد محتوای این اسناد نوشت؛ «یکی از این توافقات جانبی مربوط به بازرسی از پایگاه نظامی پارچین است» و «توافق جنبی دیگر مربوط به این مسئله است که ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی چطور موضوعات باقیمانده مربوط به ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران را حل و فصل کنند».در حالی که توافق میان ایران و آژانس یک توافق محرمانه بود اما اظهارات اخیر مقامات آمریکایی نشان داد آژانس همچنان راه گذشته را میرود و به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست. «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در این خصوص گفتند: « ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی البته اسنادی در خصوص حل و فصل جنبه نظامی احتمالی برنامه هستهای این کشور تهیه کردهاند که منتشر نشده ولی ما این اسناد را دیدهایم و از محتوای آن رضایت داریم». جاش ارنست در پاسخ به مطالبه نمایندگان کنگره برای دستیابی به این توافق گفت: «متن توافق محرمانه میان ایران و آژانس را نداریم ولی ما و دیگر اعضای 1+5 از مفاد آن آگاهیم و حاضریم اطلاعات خود در این خصوص را در جلسات محرمانه با نمایندگان کنگره در میان بگذاریم». وی افزود، مقامات نظامی آمریکا یا اسرائیل با کسب اطلاعات از رژیم بازرسیهای آژانس در سالهای اجرای برجام تواناییهای خود را بهبود میبخشند. ادعای ارنست درباره نداشتن متن توافق میان ایران و آژانس در حالی است که سناتورهای آمریکایی در جلسه پنج شنبه گذشته خود با 3 وزیر آمریکایی خواستار دسترسی به این توافق شدند و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا نیز به آنان اطمینان داد کنگره را از محتوای این توافق رضایت بخش آگاه خواهد کرد!
"سناریوی تسلیت برای شهید نتانیاهو!"، عنوان یادداشت روز کیهان به قلم محمد صرفی است: 6 تیر سال 1355 هواپیمایی که از تل آویو عازم پاریس بود توسط دو فلسطینی ربوده شده و به فرودگاه انتبه در اوگاندا منتقل شد. مبارزان فلسطینی با آزاد کردن مسافران غیراسرائیلی، خواستار آزادی تعدادی از زندانیان فلسطینی در بند رژیم صهیونیستی شدند. پاسخ تل آویو به این درخواست اعزام یگان 100 نفره کماندویی به انتبه بود. 13 تیر عملیات با شهادت مبارزان فلسطینی، کشته شدن تعدادی اوگاندایی و هلاکت افسر ارشد یگان کماندویی رژیم صهیونیستی پایان یافت. موساد طراحی و فرماندهی اصلی این عملیات را بر عهده داشت.9 روز بعد دربار ایران نامهای به دفتر موساد در تهران ارسال کرد. در این نامه از این عملیات تمجید شده و شهادت! افسر اسرائیلی تسلیت گفته شده بود. افسر هلاک شده رژیم صهیونیستی که مقام بلند پایه ایران -به احتمال بسیار زیاد شخص محمدرضا پهلوی- هلاکت وی را «شهادت»! نامیده و تسلیت گفته بود کسی نبود جز یوناتان نتانیاهو، برادر بزرگتر نخست وزیر فعلی رژیم صهیونیستی. این نامه تاریخی قرار است به زودی در نمایشگاهی در سرزمینهای اشغالی برای نخستین بار در معرض دید قرار گیرد.ماجرای فوق تنها نمونهای از روابط خاص و پیچیده رژیم صهیونیستی و ایران پیش از انقلاب اسلامی است و درک درست از رفتار تل آویو در موضوع چالش هستهای جمهوری اسلامی و غرب و توافق به دست آمده، وابسته به آگاهی از چنین پیشینهای است.نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده است این توافق برای امنیت این رژیم خطرناک بوده و در پی آن است که با فشار بر کنگره آمریکا مانع تصویب آن شود. اما آیا به راستی چنین است و باید آنچه را تل آویو میگوید با آنچه واقعا باور دارد یکسان دانست؟ دلایل و مستندات غیرقابل انکار نشان میدهد این توافق از پشتیبانی تل آویو برخوردار است. درباره این دلایل و چرایی جار و جنجال ظاهری تل آویو علیه توافق هستهای میان ایران و 1+5 میتوان به نکات زیر پرداخت؛
در ادامه نویسنده آورده: دستگاههای امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی در گزارشهای محرمانه خود به سودمند بودن توافق مذکور برای این رژیم معترفند. گذر زمان و انتشار گزارشهای محرمانه ابعاد بیشتری از این قضیه را فاش خواهد کرد. مقامات سابق و بازنشسته این دستگاهها از بیان آشکار این مسئله ابایی ندارند. جان کری در جلسه استماع سنا به گزارش شین بت -دستگاه امنیت داخلی رژیم اسرائیل- درباره توافق هستهای اشاره کرد و گفت آنها توافق را به نفع تل آویو میدانند و البته ساده لوح هم نیستند!تل آویو 3 سناریو برای توافق هستهای پیشبینی میکند. این سناریوها به زعم صهیونیستها عبارتند از؛ 1- سناریوی تغییر از درون؛ این توافق بنا به آنچه آمریکاییها نیز امیدوارند به تغییر از درون جمهوری اسلامی منجر شده و خطر ایران انقلابی رفع میشود. 2- سناریوی کره شمالی؛ توافق در اجرا شکست میخورد و ایران راه کره شمالی به سوی بمب هستهای را میپیماید. 3- سناریوی شکیبایی راهبردی؛ ایران به توافق پایبند مانده و پس از پایان آن توانایی هستهای خود را به شدت گسترش داده و به سطح آستانه قدرت اتمی میرسد. سناریوی مورد علاقه صهیونیستها سناریوی تغییر از درون است. آنها به خوبی میدانند که هیچ راهی جز توافق سیاسی پیش روی آنها و آمریکا وجود نداشت. جان کری بارها و بارها چرایی این موضوع را تشریح کرده است. درد تلآویو و نتانیاهو چیز دیگری است. او هنوز هم در خواب و خیال نامه سال 55 دربار ایران و تسلیت هلاکت برادرش در قاب یک شهید است! او بخوبی میداند که این توافق چیزی از دشمنی جمهوری اسلامی با ماهیت رژیم صهیونیستی کم نمیکند و فرستادن پادوهای آلمانی نیز با وعده روابط تجاری دردی را دوا نخواهد کرد. نتانیاهو حق دارد عصبانی باشد چرا که بازگشت ایران به 40 سال پیش و روابط گرم و صمیمانه با آن غیرممکن است.
"ارتباط دکل 87 میلیون دلاری با قمارباز کرسنتی"، عنوان یکی از خبرهای بخش اخبار ویژه کیهان است: با وجود بایکوت عجیب گم شدن 87 میلیون دلار از منابع بیتالمال توسط مدیران نفت طی دو سال گذشته، خبرهای جالبی از حضور یکی از مدیران فعلی وزارت نفت در این پرونده درز کرده است. یکی از مدیران ارشد فعلی وزارت نفت که پیش از تغییر دولت همکاریهایی را با رضا- م- ط و محمد- م فرزند عطا- م داشته، پس از تغییر دولت به سمتی مهم و استراتژیک در وزارت نفت منصوب شد. این مدیر نفتی که در ماجرای خرید دکل فورچونا از شرکت دین ترکیه نقشآفرینی کرده و امضای وی در کنار امضای 2 فرد مذکور دیده میشود، رابطه نزدیکی با قمارباز کرسنتی داشته و مشخص نیست حضور وی در این سمت به چه دلیل است.شنیده شده وی در جریان بررسی این پرونده، کارشکنی کرده و با ارائه اطلاعات ناقص و جهتدار به نهادهای بازرسی نفتی و فرانفتی، سعی در سفیدخوانی نقش خود و رضا- م- ط در این پرونده داشته و دارد. یک سایت خبری هم چندی پیش گزارشی ارائه داد که بر اساس آن، وکیل «ط» با مراجعت به ایران، در حال فروش اموال وی و انتقال پول به فرانسه است.بر اساس مدارک موجود، آقای «ط» یکی از سرحلقههای اصلی پرونده کرسنت است که همکاری نزدیکی با نماینده کرسنت در ایران داشته است. یک خبرگزاری هم ماه گذشته در خبری از فعالیت مجدد این دلال نفتی در امارات پرده برداشت. ارتباط «ط» با کرسنت و حضور یکی از شاهدان قرارداد به قرار امضا در وزارت نفت، تبدیل به پازل مبهمی شده است که مشخص نیست چه سرانجامی پیش روی آن است. مدیر نفتی نیز در این ابهام، از همه تلاش خود برای وارونه جلوه دادن حقیقت و معرفی عمر کامل السواده- دستیار «ط»- به عنوان کسی که 87 میلیون دلار را به جیب زده است، استفاده میکند. بر اساس مدارک موجود، از این مبلغ 76 میلیون دلار شخصا به حساب وی واریز شده و مابقی پول به سایر حسابها که یکی از آنها متعلق به عمر کامل السواده است.
ارسال نظر