«مدیریت علوی» قسمت هشتم:
ساده زیستی رویکرد مدیر علوی / تجمل گرایی و دنیا طلبی بزرگترین آفت مدیران و مسئولان است
امام علی «ع» در خطبه ای دیگر نیز بیان فرموده اند که مدیران و حکام باید با جلوگیری از اسراف و تجمل پرستی، مشارکت و همدلی خود را با فقرا و نیازمندان سازمان تحت اداره خود اعلام کنند .
سیدحسین علوی، فعال فرهنگی _ سیاسی استان، در یادداشتی اختصاصی به گلستان24، به موضوع «مدریت علوی» و مباحث مربوط به آن پرداخته است:
قسمت هشتم:
رویکرد ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی مدیران علوی
«فرهنگ ساده زیستی در سیستم های مدیریتی و اداری که بخش عمده ای از بودجه کشور را به خود اختصاص میدهد، اگر بگونه ی شایسته ای تحقق یابد، می توان با بسیاری از مشکلات اقتصادی مقابله کرد، تجمل گرایی و دنیاطلبی را میتوان بزرگترین آفتی عنوان کرد که مدیران و مسؤولان را تهدید می کند. مدیران باید ساده باشند و از تشریفات و تجملات بپرهیزند آنگاه به مقام اسلامی و الهی نزدیک می گردند، مدیران جامعه اسلامی باید بیش از دیگران مراقب باشند، چون همیشه بهترین ها در اختیار مدیران است، مانند بهترین ماشین، بهترین خانه، بهترین لباس و امکانات و غیره، لذا در مصرف امکانات، مسئولیت سنگینی دارند، نوع و چگونگی مدیریت در استفاده امکاناتی که در اختیار مدیر می باشد، اولین شاخصه مدیریت اسلامی است.
وقتی کارکنان نظام اداری به اشرافیگری و تجمل خواهی و مصرف بیرویه روی بیاورند(چه با بیت المال که حرام خواهد بود و چه با کسب حلال خودشان که اسراف خواهد بود)، زمینه و بستر مناسبی برای گسترش:
۱-فساد اداری ۲- فاصله بین حاکمان و مردم شده ۳- سلب اعتماد مردم نسبت به مدیران ۴- ترویج این غیر ارزش در جامعه
۵- ترویج انواع مفاسد اداری در میان کارگزاران و کارکنان نظام اداری ۶-مقدمه ذبح عدالت در فرایند مدیریتی را بوجود میآورد.
حضرت علی(علیه السلام) همواره بر این اصل مهم تأکید میفرمود که کارگزاران نظام اسلامی باید سطح زندگی خود را با سطح زندگی عموم مردم بهویژه اقشار ضعیف، مستضعف و کمدرآمد، تنظیم کنند و این مطلب را در مناسبتهای مختلف به کارگزاران خویش گوشزد میکردند و اگر اطلاع مییافتند که یکی از عمال و کارگزاران بهسوی تجمل خواهی و اشرافیگری حرکت میکند میکوشیدند تا از هر راه ممکن از این کار جلوگیری کنند.
امام علی (علیه السلام) با آنکه تهیدست نبود، از دسترنج خود تولید فراوانى داشت، الگوی کامل فرهنگ ساده زیستی بود، از لباس های معمولی که عموم مردم می پوشیدند استفاده می کرد و سرمایه ای که با کار بدست میآورد در اختیار فقرا قرار میداد و این الگوی رفتاری، درس ساده زیستی به مدیران جامعه می دهد، که تلاش کنند در غذا و لباس و مسکن همانند محرومان جامعه زندگی کنند، البته انتظار نیست و نشدنی است که کاملا مثل امام شدن، ولی زیبنده است که تلاش کنیم تا آنجا که امکانش وجود دارد.
هرگز سیاست مداری بعد از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) به روشن بینی و اخلاص و صفا و ساده زیستی و قناعت و تعبّد و مردم داری، همچون شخص امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر مسند حکومت تکیه نزده است. امام(علیه السلام) در پی آن بود که الگویی مجسم و روشن از حکومت مورد نظر اسلام را به مردم نشان دهد و راه و رسم خود را در گفتار و کردار به طور دقیق متبلور سازد، تا مسلمانان متعهدی که سیاست و حکومت اسلامی را بر حکومت ها و سیاست های غیراسلامی ترجیح می دهند و راه نجات بشریّت را در آن جستجو می کنند، از آن الهام گیرند و آنچه را که صلاح خدا و مردم مسلمان است را به مرحله اجرا درآورند
از عواقب میل به تجملگرایی در تاریخ میتوان به این سه نمونه اشاره کرد:
۱-تجمل گرایی برای چون طلحه و زبیری ارزش شد، که، ازصحابی گرانقدر پیامبر(صلی الله علیه وآله) بودند، آنوقت شمشیر برروی امام علی(علیه السلام) کشیده و جنگ جمل را راه انداخته و نهایتا به آن عاقبت شوم گرفتار شوند.
۲- یاران امام حسن(علیه السلام) نیز بخاطر بدست آوردن سکه های طلای معاویه او را تنها گذاشته وباعث شدند ایشان تن به آن صلح اجباری با معاویه بدهد.
۳- همچنین میل به ثروت و حکومت عمروسعد، صحابی امام علی(علیه السلام) در جنگ صفین، باعث شد ، در روز عاشورا سر از تن امام حسین (علیه السلام) جدا نماید.
مدیران قبل از مدیرشدن و درحین مدیریت و بعد از آن نیز باید سلوک رفتاریش شبیه زندگی طبقه متوسط به پایین مردم باشد، لذا دو نمونه از سیره مردمی بودن امام (علیه السلام) بعنوان الگو برداری تقدیم میگردد:
الف: امام (علیه السلام) میفرماید: "آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضایت داده است، بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید اما با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید. پس سوگند به خدا! من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته، و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نکردهام، بر دو جامه کهنه ام جامه ای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است. ... من اگر میخواستم، میتوانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم، برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد که طعام های لذیذ برگزینم در حالی که در حجاز یا یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد
و یا هرگز شکمی سیر نخورد، یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد ... آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختیهای زندگی الگوی آنان نگردم (نهج البلاغه، نامه ۴۵)
در خطبه ای دیگر نیز بیان فرموده اند که مدیران و حکام باید با جلوگیری از اسراف و تجمل پرستی، مشارکت و همدلی خود را با فقرا و نیازمندان سازمان تحت اداره خود اعلام کنند . (نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰)
ب: اصبغ بن نباته مى گوید:امام على (علیه السلام) خطاب به مردم کوفه فرمود:من در شهر شما با مختصر توشه و وسائل زندگى وارد شدم، اگر به هنگام خارج شدن از شهر شما بیش از آنچه که با خود آورده ام ببرم خیانتکار خواهم بود.( بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۳۲۷ و ۳۲۵.)
ج: پس از جنگ جمل با مشورت های فراوان تصویب شد که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در شهر کوفه مستقر شود،بزرگان کوفه قصر سفیدی در نظر گرفتند که امام علی (علیه السلام) را در آنجا سکونت دهند تا به امور حکومتی بپردازد.وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) متوجه این حرکت کوفیان شد، فرمود: من حاضر نیستم تا دیوار خانه ام از دیوار منازل بیچارگان بالاتر و خانه ام از خانه مستمندان بهتر باشد» (امام علی (ع) جرج جرداق ج ۱ ص ۸۱)»
ارسال نظر