جنایت آمریکا در جنگ تحمیلی علیه ایران

نادعلی حکیمی، راوی و رزمنده هشت سال دفاع مقدس با بیان این که آمریکایی ها در تحمیل جنگ هشت ساله به ایران نقش اساسی داشتند، می گوید:  آن ها صدام را تحریک و در ابعاد مختلف ساپورت می کردند.

به عراق هر آنچه را لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم

وی درباره نقش آنان در فاش شدن عملیات های ایران در دفاع قدس می گوید:  هاوارد تیچر، از مقامات نظامی پنتاگون می گفت: کمک ما به صدام فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود. ما به عراق هر آنچه را لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم. تمام آسیب پذیری هایشان را در خطوط دفاعی تشخیص دادیم و مطلعشان کردیم. می دانستیم اگر این کار را نکنیم، ارتش ایران تا بغداد پیش می رود.

این راوی دفاع مقدس می گوید: عراقی ها شلمچه را که مقابل بصره بود و اهمیت داشت ، با موانع گوناگونی پوشانده بودند و به آن دژ اسطوره ای می گفتند. صدام به ایران حمله کرد تا خوزستان را بگیرد. اما خیلی زود مجبور شد در شلمچه در بسازد تا از بصره دفاع کند. میدان های دفعی ، خاکریز، تونل و هر چه که بتواند با آن جلوی پیشروی نیرو های زمینی ایران را گرفت، در شلمچه به کار بردند.

وی ادامه می دهد: طراحان شرق و غرب، پیچیده ترین طرح های خود را در شلمچه اجرا کردند و همه نوع آتش بار سنگین و سبک را کار گذاشته بودند. بصره یکی از شهرهای عراق در جنگ بود و ایران هم مرتب برای محاصره کردن آن نقشه می کشید وعملیات می کرد. عملیات هایی که هرچند به نتیجه نهایی نرسید اما در این عملیات ها صدام را از نظر اقتصادی و سیاسی ورشکسته کردند.

سربازان داخل پادگان هایتان را می توانستیم بشماریم

نادعلی حکیمی به نقل از یکی از افسران عراقی که در کربلای 5 اسیر شد می گوید: « آواکس های آمریکایی بر روی خلیج فارس، کمک های وافری به ما کردند. تا جایی که سربازان شما را که در پادگان ها رژه می رفتند می توانستیم شمارش کنیم. حتی می توانستیم پاکت های سیمانی که در کارخانه های شما روی تریلی ها گذاشته می شد را می توانستیم بشماریم. ما بیشتر عملیات های شما را رصد می کردیم. مخصوصا عملیات کربلای 4. وقتی غواصان شما به آب زدند، ما دقیقأ آن ها را رصد می کردیم و از خمپاره های منور بهره گرفتیم.» آن شب هوا مثل روز روشن می شد. بچه های ما را روی آب می دیدند و با کالیبر های 22/5 میلیمتری، چهار لول ضد هوایی که با آن ها هواپیما را می زدند، آن ها را پرپر کردند.

این رزمنده هشت سال دفاع مقدس در ادامه می گوید: آمریکایی های به صدام آنقدر کمک کرده بودند که وقتی عملیات بیت المقدس پیروز شد، حدود سه ماه تمام مهمات از خرمشهر خارج می کردیم. یعنی آن قدر مهمات آورده بودند که ما تقریبا برای 1 سال در این سه ماه برای خود مهمات ذخیره کردیم. صدام بعد از عملیات بیت المقدس، همه راه های منتهی به بصره را مسلح کرده بود. اگر در کربلای 4 توفیق نداشتیم، اما توانستیم را ورود به کربلای 5 را در آن عملیات پیدا کنیم و سرنوشت جنگ را در عملیات کربلای 5 تغییر دادیم.

عملیات کربلای 5 دو هفته بعد از کربلای 4

وی معتقد است که امروز هر گاه جامعه ما دچار تزلزل می شود، شهدا رخ نشان می دهند و اعلام ولایتمداری می کنند. جامعه ما را پویا می کنند. مصداق بارز آن هم حضور شهدای غواص است که اخیرا در کشور خون تازه ای به رگ های خشکیده جامعه تزریق و در جامعه تحول ایجاد کردند.

حکیمی عنوان می کند: عملیات کربلای 5 دو هفته بعد از کربلای 4 شکل گرفت. ساعت 1/5 بامداد، عملیات کربلای 5 با رمز یا فاطمه الزهرا در شلمچه آغاز شد. این در تاریخ تمام عملیات های دنیا بی نظیر است که دو هفته بعد از یک عملیات گسترده که عدم توفیق داشته است، کشوری بتواند یک عملیات گسترده و مهمی انجام دهد. رزمندگان ما در نبردی به تعبیر شهید خرازی عاشقانه و ولایی، در چهل و پنج روز، قدرت اسلام را بر تکنولوژی کفر اثبات کردند و در نهایت استکبار جهانی، آمریکا مجبور شد پس از این عملیات برای نجات خود، قطنامه 598 معروف را در شورای امنیت به تصویب رساند.

از امام(ره) وعده ملاقات بگیریم، خط شکسته می شود

وی با بیان این که سردار فضلی که امروز مسئول راهیان نور سراسر کشور است، فرمانده وقت لشگر 10 سید الشهدا در عملیات 5 بودند، ادامه می دهد: ایشان می گویند:« روز اول عملیات کار خیلی سخت و پیچیده شد. ما در پیش روی ها با سختی زیادی روبرو شدیم. بچه ها به کانال 11 رسیدند و کار دیگر قفل شده بود. همه راه ها را امتحان کردیم. به سردار رضایی گفتم فقط یک راه برای پیشروی وجود دارد. از آنجایی که رزمندگان عاشق امام خمینی (ره) هستند، اگر از ایشان یک وعده ملاقات برایشان بگیریم، حتما خط شکسته می شود.

چند دقیقه بعد خبر دادند امام (ره) بچه ها را به ملاقات پذیرفته اند. وقتی این خبر را به بچه ها دادیم شور عجیبی میان آنان حاکم شد. این باعث شد قبل از اذان ظهر مجددا حمله کنند. آن جا بسیار شهید دادیم. وقت نماز بچه ها دو دسته شدند. گرهی جنگیدند و گروهی نماز می خواندند. در آخر عملیات هم چه هم به دیدن امام (ره) مشرف شدند.»

نادعلی حکیمی، با تاید بر این که رزمندگان ما ولایتمدار بودند، می گوید: مخصوصا بچه های غواص که این همه ولایتمداری داشتند و پوز استکبار جهانی را که این گونه از صدام حمای کرد را به خاک مالیدند. این عزت اقتدار و امنیت را برای مردم ما به ارمغان آوردند.