حمله‌ یک‌ محافظ به‌ خودروِ روحانی‌ مشهور/روایت دو چهره رسانه ای از رفتار بد تیم های حفاظت

به گزارش گلستان 24، حجت الاسلام محمدرضا زائری نویسنده و فعال فرهنگی و رسانه‌ای ماجرایی از برخورد بد و ناپسند تیم حفاظت یکی از مسئولین را در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک گذاشت. متن زیر عینا از صفحه این روحانی استخراج شده است:

"امشب و ساعتی پیش، وقتی از منبر برمی گشتم، وسط خیابان ناگهان کسی وحشیانه با چیزی که در دست داشت به شیشه ماشین کوبید و فریادی کشید، نزدیک بود شیشه ماشین خرد شود.

وحشت زده ترمز کردم و تازه متوجه شدم اینها محافظان تیم اسکورت کسی هستند و احتمالا هشداری داده اند که نشنیده ام و بعد دیدم سه ماشین پژو به سرعت ویراژ دادند و رفتند. بعد هم از در ورودی یک ساختمان متعلق به [...] داخل شدند.

خواستم ببینم که ماشین متعلق به چه کسی بوده که جلوی ماشین من را گرفتند و یکی از تیم حفاظت با عصبانیت از ماشین بیرون پرید جلو آمد و ظاهرا من را شناخت و خیلی عذرخواهی کرد به این توجیه که ببخشید بچه ها شما را نشناخته اند! گفتم چه فرقی می کند، من هم یک شهروند عادی! این رفتار غلط است و غیر اسلامی است! خواهش کرد که بروم و ببخشایم و کوتاه بیایم ... بی خیال شدم چون می دانم این رفتار از اکثر مسوولان کشور عادی است! احتمالا آن آدم [...]ى هم که توی ماشین وسط نشسته بود با امثال همین راهپیمایی پریروز به استمرار قدرتش اطمینان یافته که این طور ترکتازی می کند! پس از من چه برمی آید ؟ فقط به دوستانی که در حوادثی مثل فتنه ٨٨ دنبال دست آمریکا و انگلیس می گردند عرض می کنم که توطئه اجنبی با این زمینه های منفی تکمیل می شود. اصلا اختلاس و فساد و ظلم و رشوه و ربا و .... هیچ ، فقط کافی است مثل این مسأله امشب من شبی تنها و تنها یک مورد در تهران رخ دهد ، در فتنه ٩٨ ببینید چه قدر آدم زمینه فریاد زدن و تظاهرات کردن دارند؟! ببینید چه قدر عقده های متراکم و غصه های فشرده شده برای انفجار آماده می شود!

دوستان عزیز و انقلابی! نفوذ بیگانه همین رفتارهای غلط و زورگویی های بی سروصداست که هیچ کدام را به شمار نمی آوریم و تا کسی هم به آنها اعتراض کند صدتا برچسب ضدانقلاب و بی دین و دشمن و غیرخودی به او می زنیم!"

همچنین عزت الله ضرغامی نیز در پست خود در اینستاگرام آورد:

"حفاظت!

پس از ترور های ناجوانمردانه منافقین، مسئله ی حفاظت از جان شخصیت های کشور جدی شد.

بسیاری از آنها، قبلاً تمایلی به این محدودیت ها نداشتند و علاقه مند بودند، مثل قبل از انقلاب، در میان مردم باشند.

از شهید باهنر دعوت کرده بودم تا در مسجد کوچک محله مان، موسی بن جعفر(ع)، سخنرانی کند. مجبور شد تا به سئوالات زیاد بچه محل ها راجع به حفاظت و ماشین خود توضیح دهد.(رحمه الله علیه)

با موتور سیکلت و دم پائی ، مستقیماً تا کنار پله های درب شیشه ای دولت، در حیاط نخست وزیری رفتم و ایشان را تا مسجد محل راهنمایی کردم.

*** پی نوشت***

متاسفانه اصل مسئله حفاظت، امروز تبدیل به هویت جدید و تشخص ثانویه برخی مسئولین شده است.

کشور ما به لطف الهی امن است. خوب است مسئولین، برخی مواقع حفاظت ها را کنار بگذارند و در میان مردم کوچه و بازار تردد کنند و مستقیماً با آنان معاشرت نمایند.

مطمئن باشند هیچ آسیبی به آن ها نمی رسد."

عمارنامه