سردار «تقی کیانی» فروردین 1335 در شهرستان کردکوی به دنیا آمد و چهارم تیر 1366 در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید.

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از دفاع‌پرس از گرگان، «تقی کیانی» در فروردین 1335 در روستای ولاغوز شهرستان کردکوی به دنیا آمد. وی سومین فرزند خانواده بود.

تمام اعضای خانواده برای امرار معاش و گذراندن زندگی کار و تلاش می‌کردند. تقی در این شرایط سخت زندگی رشد کرد و به سنی رسید که می‌توانست دوشادوش سایر اعضای خانواده کار کند. به همین جهت موفق به رفتن به مدرسه و تحصیل نشد.

کیانی در 11 سالگی در کلاس‌های پیکار با بی سوادی به صورت شبانه شرکت کرد و سال پنجم ابتدایی را به پایان رساند اما به دلیل مشکلات مالی موفق به ادامه تحصیل نشد.

در مدت تحصیل، در کارخانه پنبه پاک‌کنی کردکوی که در مجاورت زادگاهش قرار داشت، کارگری می‌کرد. حدود پنج سال در آن کارخانه به کارگری مشغول بود. در این ایام، پدر خود را از دست داد. پس از آن به عنوان شاگرد بنا مشغول شد. به انجام فرایض دینی علاقه عجیبی داشت و وقتی در کارخانه کار می‌کرد نماز اول وقت او ترک نمی‌شد. در مراسم مذهبی شرکت می‌کرد.

در ایام زمستان برای تامین مخارج زندگی به صید ماهی از رودخانه و یا دریا می پرداخت و ماهی‌ها را در بازار می‌فروخت. گاهی اوقات برای جمع آوری هیزم به جنگل می رفت و با سختی و مرارت فراوان هیزم جمع آوری می‌کرد. سال‌ها گذشت و کم کم وضع مالی خانواده در نتیجه تلاش دسته جمعی بهبود یافت.

وی در دوم تیر 1354 به خدمت سربازی رفت. دوره آموزشی را در بیرجند گذراند و سپس به خرم آباد اعزام شد. در دوران خدمت سربازی از سوی ارتش شاهنشاهی برای مبارزه با چریک‌های ظفار به عمان اعزام شد. پس از بازگشت به کشور دوره سربازی را در 2 تیر 1356 به پایان رساند. بعد از مدتی ازدواج کرد. با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 به عنوان سرباز منقضی خدمت سال 1356 برای گذراندن دوران احتیاط به جبهه فراخوانده شد. بعد از پایان دوره احتیاط نظام وظیفه و بازگشت به زادگاهش در سال 1360 در مقابله با منافقان شرکت فعال داشت.

کیانی محور مبارزه با ضد انقلاب در محل بود و در سازماندهی نیروهای حزب اللهی برای سرکوبی منافقین نقش بسیار گسترده‌ای داشت. در تمام برنامه‌های مذهبی همچون نماز جمعه و راهپیمایی‌ها حضور می یافت. پایگاه بسیج محله و نانوایی پایگاه را تاسیس کرد که هنوز هم فعال است. در 12 آبان 1360 از طریق بسیج به جبهه رفت و تا 30 آذر همان سال به عنوان تک تیرانداز در منطقه عملیاتی بود. پس از بازگشت در 15 دی 1360 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کردکوی درآمد و در واحد عملیات به عنوان نیروی عملیاتی مشغول خدمت شد.

در سال 1361 در عملیات بیت المقدس، جانشین فرمانده گروهان بود و به علت شایستگی‌هایش به فرماندهی گروهان حضرت ابوالفضل (ع)  از گردان امام محمد باقر (ع) لشکر 25 کربلا  منصوب شد.

کیانی بعد از بازگشت از عملیات بیت المقدس در واحد عملیات سپاه کردکوی مشغول شد و در 11 اردیبهشت 1362 بار دیگر به جبهه اعزام شد. او قریب به دوسال تا چهاردهم بهمن 1364 به عنوان فرمانده گردان صاحب الزمان لشکر 25 کربلا در جبهه ها حضور داشت.

 کیانی بهمن 1364 به کردکوی مراجعت کرد و به مدت 11 ماه در واحد بسیج روستای ولاغوز انجام وظیفه کرد. در حل مشکلات دیگران کوتاهی نمی‌کرد. بسیاری از مردم و جوانان برای رفع گرفتاری‌های خود به منزل او می‌آمدند و مشکلات خود را با او در میان می گذاشتند. نسبت به مفاسد اجتماعی و بی بند و باری بسیار حساس بود.

بیشتر توصیه‌های او درباره حفظ حجاب و شرکت در نمازهای جمعه و حضور در صحنه های سیاسی انقلاب بود. در سال 1365 بمبی در یکی از دبیرستان‌های شهر کردکوی کشف شد. تقی به همراه یکی از دوستانش برای خنثی‌سازی بمب به محل اعزام شدند. بمب پس از خروج از مدرسه و انتقال به داخل ماشین تویوتا منفجر و در نتیجه انفجار مچ دست راست تقی قطع شد، بازوی چپش شکست و جراحات شدیدی به شکمش وارد شد.

زمانی هم به شدت مجروح شد. به هنگام ترخیص از بیمارستان، لباس پاسداری و پوتین نظامی پوشید و با صلابتی کامل از بیمارستان مرخص شد. مردم روستا به خاطر علاقه‌ای که به او داشتند و مشتاقانه در انتظار او بودند از تقی استقبال به عمل آوردند.

تقی در عملیات نصر 4 در منطقه ماووت عراق شرکت کرد. در این عملیات ماموریت سختی به لشکر 25 کربلا واگذار شده بود. گردان ویژه شهدا از لشکر 25 به فرماندهی کیانی به ماموریت اعزام شد، با اینکه این گردان تازه از ماموریت برگشته بود. شهید کیانی به همراه نیروهای گردان تحت امر، بی‌درنگ حرکت کردند و با رشادت‌هایی که از خود نشان دادند ماموریت را با موفقیت کامل انجام دادند. پس از این ماموریت بود که سردار تقی کیانی در ماه مبارک رمضان در حالی که در سجده نماز ظهر و عصر بود در منطقه عملیاتی نصر 4 در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش راکت هواپیماهای عراقی بر پیشانی مجروح شد و در 4 تیر 1366 در بیمارستان پس از 40 ماه حضور در جبهه‌های نبرد به شهادت رسید. پیکر او را در شهر کردکوی تشییع و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپردند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار