رهبرانقلاب در دیدار اعضای‌خبرگان،۱۱ دوگانه تعیین‌کننده در فهم شرایط‌کشور را تبیین کردند

سخنان رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان را می‌توان نمونه‌ای بارز از نگاه واقع‌بینانه همراه با آرمان‌گرایی خواند، نگاهی که نه اشکالات را کتمان می‌کند و نه انقلابی‌گری را تعطیل و درعین‌حال هم برای مشکلات راه‌حل ارائه می‌دهد و هم آینده را روشن می‌بیند.

دستور اجرایی گام دوم

به گزارش گلستان 24 ؛ در زمانه‌ای که رئیس‌جمهور نیز وزرای خود را به امیدوار و ناامید تقسیم می‌کند و برخی مسئولان دست روی دست گذاشته و برای نگاه‌های منتظر مردم جهت چاره‌جویی مشکلات تدبیری ندارند و بی‌تدبیری خود را به دشمن نسبت می‌دهند و از بن‌بست و انسداد سخن می‌گویند، آیت‌الله خامنه‌ای نقشه‌راهی ضد‌انسداد پیش روی مسئولان گذاشتند. نقشه راهی که بارها تاکید شده و این‌بار در دیدار با اعضای مجلس خبرگان تصریح شد. سخنان رهبری در این دیدار را می‌توان نمونه‌ای بارز از نگاه واقع‌بینانه همراه با آرمان‌گرایی خواند، نگاهی که نه اشکالات را کتمان می‌کند و نه انقلابی‌گری را تعطیل و درعین‌حال هم برای مشکلات راه‌حل ارائه می‌دهد و هم آینده را روشن می‌بیند.

 

احساساتی که بی‌موقع بروز می‌کنند

رهبر انقلاب یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها در مواجهه با چالش‌ها و حوادث را برخوردهای احساسی در این فضا دانستند و با تبیین دوگانه «مواجهه مبتنی‌بر مدیریت و کنترل احساسات» و «مواجهه با رهاشدگی احساسات» به‌طور ویژه جوانان را خطاب قرار دادند و تصریح کردند تاکیدات‌شان مبنی‌بر اعتقاد و اعتماد به جوانان، رهاشدگی احساسات در جامعه از سوی آنها را توجیه نمی‌کند. به‌نظر می‌رسد مصادیق این هشدار رهبر انقلاب یکی، دوتا نیست و نمی‌توان آن را فقط به یک جریان و گروه نگاه سیاسی محدود کرد. با این معیار رهبری، پرتاب کردن مهر به سوی رئیس مجلس در اعتراض به عملکرد وی در مقاطع مختلف آن‌هم درست در روز جشن ملی 22 بهمن که اقتضای آن شنیدن یک صدای واحد از گروه‌های مختلف جامعه است، مخابره پیام «استخر فرح در انتظارت» برای رئیس‌جمهور و... به همان اندازه مذموم است که حواله دادن منتقدان به جهنم و همنوا خواندن آنها با رژیم صهیونیستی و... . به بیان دقیق‌تر، فهم متفاوت از مسائل و چالش‌ها نمی‌تواند تکفیر مخالفان و محکوم کردن‌شان به خیانت را توجیه کند.  بایسته‌ای که شواهد و قرائن نشان می‌دهد هیچ‌یک از طیف‌ها و گروه‌های سیاسی در سال‌های گذشته نتوانسته‌اند آن را جامه عمل بپوشانند و هریک با شدت و ضعفی مختص به خود از آن عدول کرده‌اند.  این البته محدود به فضاهای اجتماعی نیست و برخورد احساسی می‌تواند تصمیمات عالی‌ترین مقامات را هم دربر بگیرد؛ تصمیماتی ازجمله قهر و خانه‌نشینی، استعفا از نمایندگی با توجیه بی‌توجهی به مطالبات‌بخشی، استعفا از وزارت امور خارجه به‌خاطر یک سوءتفاهم و... که اگر بنابر شمارش همه آنها باشد خیلی راحت می‌شود یک دوجین مسئول و کنش غلط را برشمرد.

 

ابتکاراتی که 4دهه دشمن را به دردسر انداخت

به دست گرفتن ابتکار عمل در مواجهه با چالش‌ها در مقابل رفتار منفعل و عکس‌العملی صرف، دو رویکرد دیگری بود که رهبر انقلاب نسبت به آن هشدار دادند. در باب انفعال همان‌طور که یاد شد دخیل بستن و به انتظار نشستن برای میوه دادن درخت برجام و امروز و فردا کردن برای فرارسیدن فصل برداشت آن، هیچ‌وقت به نتیجه‌ای که تصور می‌شد نرسید و عاقبت کوه برجام موش زایید.  این در حالی است که اگر همه ظرفیت‌های کشور به نتیجه قراردادی که البته به اتکای تجربیات پیشین، از همان اول هم عاقبت روشنی برای آن تصویر نمی‌شد متوقف نمی‌ماند شاید امروز وضع به گونه دیگری بود. کمااینکه دولت حالا با نگاه به واقعیات مسیر دیگری را برای برون‌رفت از وضع موجود انتخاب کرده و صرف‌نظر از اعتماد مجدد و نشستن به انتظار چشم رنگی‌ها، برای تجارت خارجی و دور زدن تحریم‌ها سراغ عراق، سوریه، قطر و سایر همسایگان را گرفته و سیاست خارجی چندجانبه را مشق می‌کند.  مصداق دیگر به دست گرفتن ابتکار عمل در بحران‌ها را می‌توان به مناقشات لفظی ماه‌های اخیر بر سر تحریم نفتی تهران و تهدید رئیس‌جمهور آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران دانست. تهدیداتی که با خط و نشانی جدی و کم‌سابقه از سوی رئیس‌جمهور ایران مواجه شد و خیلی‌ها با تهدید بستن تنگه هرمز ماست‌هایشان را کیسه کردند. تغییر محل نزاع با آمریکا در موضوعات مختلف طی این چهار دهه که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم به مصادیقی از آن اشاره کردند را هم می‌توان محصول رویکرد ابتکاری تلقی کرد. رویکردی که خط درگیری با دشمن را از داخل خاک ایران و حتی از مرز‌های آن به فرسنگ‌ها آن‌سو‌تر و در جبهه‌ای خلاف انتظار دشمن کشانده و آن را با دردسرهای زیادی مواجه ساخته است.

«اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاح‌های پیشرفته‌ ایرانی به نیروهای مقاومت است و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق ‌آید، امروز برای مقابله سیاسی و امنیتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب می‌بیند.»

 

عاقل دو‌بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود

از قدیم گفتند عاقل دو‌بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود! ضرب‌المثلی که در سیره معصومین نیز تاکید شده است. رهبری در دیدار اخیرشان با نمایندگان مجلس خبرگان نیز بر استفاده از تجربیات و به‌اصطلاح همین گزیده‌نشدن دوباره از یک سوراخ تاکید کردند. از تبلیغات انتخاباتی سال 92 و بعد از آن در همان 100 روز اول دولت تدبیر و امید، به‌اصطلاح رئیس‌جمهور، بستن با «کدخدا» در دستور کار دولت قرار گرفت. در این تجویز البته یک‌جانبه‌نگری نیز مشهود بود تا آنجا که امضای کری نیز تضمین خوانده شد. البته خیلی زود مشخص شد که نه امضای وزیر امور خارجه آمریکا تضمین است و نه از گلابی‌های وعده داده شده باغ برجام.

بعد از خروج آمریکا از برجام نیز، این نگاه یک‌جانبه در ارتباط با طرف‌های اروپایی پررنگ شد؛ درحالی که آنها در مذاکرات دهه 80 نیز به‌رقم نگاه خوشبینانه ایران، غیرقابل اعتماد بودن خود را به اثبات رساندند. ایران در آن مذاکرات درراستای اعتمادسازی، پروتکل‌الحاقی را پذیرفت و فعالیت هسته‌ای خود را به تعلیق درآورد با این حال طرف‌های غربی به هیچ‌یک از تعهدات خود عمل نکردند تا جایی که علی لاریجانی در توصیف آن مذاکرات گفته بود دُر غلتان دادیم و آبنبات گرفتیم! در این میان هنوز تکلیف ما با برجام مشخص نشده بود و همچنان نیز مشخص نشده که امثال مصطفی تاجزاده در داخل کشور از برجام‌های دو و سه سخن گفتند و بازی‌های برد-‌بردی که بر سر موقعیت در منطقه یا بر سر تسلیحات موشکی خود با طرف‌های مذاکره‌کننده رقم بزنیم! اظهاراتی که به وضوح نشان می‌دهد این افراد در خوشبینانه‌ترین حالت از واقعیت‌های میدان و جایگاه ایران در منطقه آگاه نیستند و حریف را بیش از آنچه هست، ترسیم کرده‌اند. البته ناگفته پیداست که در ارتباط با سایر کشورها باید نگاه چند‌جانبه داشت و تهدید و فرصت‌نگری را به‌صورت توامان درنظر آورد و به‌عبارتی همان‌گونه که نفی نگاه خوش‌بینانه مطلق در عرصه دیپلماتیک ضروری است، نگاه تهدیدمحور یک‌جانبه که امکان ارتباط با دیگر کشورها را نیز نفی کند در هندسه ذهنی رهبر جمهوری اسلامی جایی ندارد.

 

دشمن واقعی را اشتباه نگیریم

مرزبندی دقیق و برجسته با دشمن، از جمله تاکیدات چند باره مقام معظم رهبری است که در دیدار اخیر با خبرگان نیز توسط ایشان تصریح شد. مرزبندی با دشمن آنجایی بیش از پیش خودنمایی می‌کند که در فضای اختلاف نظرهای داخلی، عموما سیاسیون مرز میان دوست و دشمن را گم کرده و به جای دشمن خارجی جبهه‌ و سنگربندی خود را مقابل نیروهای خودی تشکیل می‌دهند. در همین راستا به تعبیر رهبری آنجا که بحث بالا می‌گیرد و نظری مخالف و اختلاف دیدگاه مطرح می‌شود فورا او را به دشمن وصل کرده و عامل دشمن خوانده می‌شود. نمونه این رویه اشتباه را به‌کرات شاهد بودیم و چپ و راست نیز در تکرار اشتباهاتی از این دست سهیم هستند. به‌عنوان مثال در مساله تصویب لوایح چهارگانه FATF، رئیس‌جمهور در پنجاه‌و‌هشتمین مجمع عمومی بانک مرکزی از برخورد با لوایح دولت درباره FATF  انتقاد کرد و گفت: «نمی‌شود کشور را به دست ۱0، 20 نفر داد و هر تصمیمی که گرفتند، بگوییم تابعیم.»

یا در موضوع برجام بارها منتقدان به جهنم حواله داده شدند و حتی بی‌شناسنامه تعبیر شدند. از طرفی دیگر دولتی‌ها و موافقان دو آتشه برجام حتی پا را نیز فراتر گذاشته و منتقدان توافق هسته‌ای را همنوا با نتانیاهو خواندند. از طرف دیگر تندروهایی نیز بودند که در انتقادهایشان نسبت به برجام از استدلال خبری نبود و کورکورانه هرگونه توافقی را نقض می‌کردند. آنها نیز دولتی‌ها و تیم مذاکره‌‌کننده را یار دوازدهم آمریکا خواندند! این نشان می‌دهد در اظهارنظرهایی از این دست و نحوه برخورد با منتقدان چپ و راست، توجه به دشمن واقعی مغفول مانده است و توجهی که در شرایط کنونی ضرورتش بیش از پیش احساس می‌شود.

 

جای خالی تدبیر

مواجهه مدبرانه همراه با دوراندیشی در مقابل سهل‌انگاری و سهل‌اندیشی از دیگر انواع مواجهه‌ با چالش‌ها و حوادث است که در بیان مقام معظم رهبری، تاکید شده است. تبلور این دوگانه را در بروز و ظهور مشکلات اقتصادی ریز و درشت سال 97 می‌توان جست‌وجو کرد. بازار نابسامان ارز یکی از بارزترین نمونه‌هایی است که در آن می‌توان فقدان تدبیر و دوراندیشی را به‌وضوح مشاهده کرد و اقدام دلار 4200 تومانی را شاه‌بیت این بی‌تدبیری خواند. نه خروج ترامپ از برجام دور از انتظار بود و نه افزایش تحریم‌ها؛ کارشناسان و منصفان هر دو جناح نیز آشفته بازار سال 97 را از چند ماه قبل از آن به دولت گوشزد می‌کردند از این رو سهل‌اندیشی مدیران دولتی به آنجا رسید که گویی به یک‌باره با شوک مواجه شدند و دستان تدبیرشان در کنترل بازار به‌گونه‌ای خالی بود که امروز دلار 4200 تومانی به گفته رئیس‌جمهور نیز نه‌تنها کارآمد نبوده که رانتی عظیم و بی‌سابقه را فراهم آورده است. چنین بی‌تدبیری‌ای را در عرضه گوشت و قاچاق فرآورده‌های دامی نیز می‌توان جست‌وجو کرد. حراج گسترده سکه در سال گذشته به بهانه شکستن حباب قیمت سکه و طلا نیز نشان می‌داد که اقدام دولتی‌ها، حبابی عظیم را برای سال 97 رقم خواهد زد. بی‌تدبیری در بازار خودرو نیز که پراید را هم در جمع خوردوهای لوکس نشانده(!) دیگر نیازی به توضیح ندارد. البته اینها تنها مشتی نمونه خروار از آشفته‌بازار پیش آمده است. آشفته بازاری که می‌شد با دوراندیشی و تدبیر، به‌رغم تحریم‌ها اینچنین افسار‌گسیخته نشود. از این رو است که حتی سعید لیلاز، اقتصاددان حامی دو آتشه دولت نیز می‌گوید: «رذیلانه‌ترین دروغ این است که بگوییم تورم 40درصدی امروز حاصل تحریم است!»

 

امیدهایی که به بار نشست و یأسی که کار دست‌مان داد

نگاه امیدوارانه در دست و پنجه نرم‌کردن با مشکلات در مقابل نگاه توام با یأس و منفعلانه، دوگانه دیگری بود که هر دو وجه آن لااقل در سال‌های اخیر نمونه‌های فراوانی داشته است. نقدترین مثال این دوگانه را می‌توان دیدگاه بسیاری از مسئولان اجرایی نسبت به وضع اقتصادی سال آینده دانست؛ دیدگاهی که شاید این روزها بیش از همه از سوی رئیس سازمان برنامه و بودجه شنیده می‌شود و در تعابیری چون «باید خود را برای بدترین شرایط آماده کنیم»، «سال ۱۳۹۸ سالی استثنایی در تاریخ معاصر ایران است» و نیز ترساندن جامعه از شرایط تحریم نمود دارد. معضل ناامیدی در این سال‌ها تا جایی بلای جان دولت شد که رئیس‌جمهور را ناچار به انتقاد شدید از خیلی مدیران دولتی کرد و باعث شد او صراحتا برخی اعضای دولت را بی‌انگیزه، ناامید و پاشنه‌ورنکشیده توصیف کرده و از آنها بخواهد که دولت را ترک کنند. اتفاقی که البته نیفتاد یا اگر هم افتاد در نتیجه آن تغییر محسوسی مشاهده نشد و محصولش هم شده وضع موجود. این رویه البته مثال عکس هم دارد؛ نگاه امیدوارانه نسبت به آینده در این سال‌ها یک‌جا بیشتر از همه خودنمایی کرده؛ جایی که در ابتدای بحران سوریه تحولات میدانی در این کشور سخت در جهت عکس منافع جبهه مقاومت پیش می‌رفت و دوست و دشمن، کار متحد استراتژیک ایران را تمام‌شده تلقی می‌کردند. در چنین شرایطی همین نگاه با تکیه بر توانمندی‌ها و وعده‌های صادق الهی رفته‌رفته ورق را برگرداند و نتیجه شد آنچه شد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار