بررسی محتوایی روزنامه های شنبه:

روزنامه های ایران اولین روز هفته را با خبرهای هسته ای آغاز کرده اند و در این میان اظهارات جان کری در سنا و اعترافات او به قدرت ایران، پوشش گسترده ای داده شده است.

 ناگفته‌های هاشمی رفسنجانی از پرونده مهدی

به گزارش گلستان 24، تب هسته ای در بازار رسانه ای ایران همچنان داغ است و گزارش ها، اخبار و یادداشت ها حول و حوش این موضوع همچنان می گردد. در میان اخبار هسته ای، اما آیت الله هاشمی رفسنجانی و ماجرای ملاقات وی با مهدی هاشمی در زندان نیز مورد توجه قرار گرفته است. 

جزئیات قتل پزشک اردبیلی/ ناگفته‌های هاشمی از پرونده مهدی/ زمان تصمیمات سخت و بزرگ فرا رسیده است/ توافق هسته‌ای دلواپسان را متلاشی می‌کند/کنایه روحانی به صداوسیما

روزنامه اصلاح طلب آرمان تیتر یک خود را به ماجرای قتل پزشک سرطان شناس اردبیلی اختصاص داده که وزیر بهداشت نیز برای نظارت بر روند بررسی پرونده این قتل راهی اردبیل شده است. "جزئیات قتل پزشک اردبیلی "، تیتر این گزارش است:  «دکتر پیرزاده به قتل رسید.» این خبری بود که روز پنجشنبه همه خبرگزاری‌ها را درنوردید و به تیتر یک اغلب رسانه‌ها تبدیل شد. ماجرا مربوط به صبح روز پنجشنبه است روزی که تبدیل به یک آخر هفته خونین برای خانواده پیرزاده و جامعه پزشکان شد. پزشک متخصص جوان با ضربات عمیق چاقو مورد حمله قرار گرفت و به شدت آسیب دید؛ تلاش‌ها برای احیای این پزشک جوان بی‌ثمر بود و نهایتا اصغر پیرزاده جان باخت. شاید این را در یک نگاه بتوان اتفاقی مشابه هزاران اتفاق عجیب و غریب که زیر پوست شهر رخ می‌دهد قلمداد کرد اما قطعا به این معنا نیست که باید به آسودگی از کنار آن گذشت و اعتراض جامعه پزشکان نیز تذکری است به مسئولان برای جدی دانستن این مساله. بازار شایعات داغ است اما آنچه در همه روایات مشترک است آن است که گفته می‌شود دکتر پیرزاده بر بالین یک بیمار سرطانی در منزلش حاضر می‌شود و در آنجا به‌دست قاتل که پسری حدودا 17ساله است، مجروح می‌شود. قاتل پس از ضرب و جرح پزشک، وی را به بیمارستان فاطمی رسانده که متاسفانه تلاش برای احیای وی به جهت شدت جراحت وارده بی‌نتیجه بوده و دکتر پیرزاده به قتل می‌رسد. علت این امر نیز در بررسی‌های ابتدایی، اصابت چاقو به قلب پزشک و پارگی بطن راست قلب وی عنوان شده است. پزشکان در فضای مجازی که مسئول این اتفاقات را وزارت بهداشت می‌دانند و حتی دایره اعتراضشان را به برنامه مهران مدیری هم رسانده‌اند، تصمیم گرفته‌اند مقابل وزارت بهداشت جمع شوند تا پاسخ مقامات مسئول را جویا شوند.

در ادامه می خوانیم:به دنبال به قتل رسیدن این پزشک جوان و اعتراض پزشکان به خشونت‌های اینچنینی علیه طیف خود، وزیر بهداشت عزم سفر کرده تا موضوع را خود از نزدیک بررسی کند. رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل از سفر سیدحسن قاضی‌زاده‌هاشمی به اردبیل در پی قتل یک پزشک متخصص اردبیلی خبر داد. به دنبال قتل اصغر پیرزاده پزشک متخصص اردبیلی توسط همراه یک بیمار، وزیر بهداشت تصمیم گرفته که شخصا موضوع را پیگیری کند. فرهاد پورفرضی ادامه داد: با اعلام خبر قتل پزشک متخصص به وزیر، وی ضمن ابراز تاسف شدید از بروز چنین حادثه‌ای اعلام کرد که به همین دلیل به اردبیل سفر خواهد کرد تا علاوه بر ابراز تسلیت به خانواده و جامعه پزشکان استان، موضوع را از نزدیک مورد رسیدگی قرار دهد. رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان اعلام حمایت از جامعه پزشکان این استان و کشور و تاکید بر حفظ جایگاه پزشکان در جامعه را از دیگر دلایل حضور وزیر در اردبیل عنوان کرد. وی با بیان اینکه در زمان وقوع این حادثه در جلسه وزارتخانه حاضر بودم و سریعا این موضوع به وزیر انتقال داده شد، یادآور شد: ضمن پیگیری موضوع، جزئیات آن را به وزیر بهداشت اعلام می‌کنم. پورفرضی با اشاره به حضور میهمانان سازمان بهداشت جهانی در کشور ادامه داد: با این وجود دکتر سیدحسن‌ هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تاکید کرده است که به اردبیل می‌رود یا در صورت عدم توفیق یکی از معاونان خود را به اردبیل می‌فرستد. در این زمینه قرار شده که موضوع را پیگیری و به ایشان انتقال دهم تا تصمیم‌گیری شود. وی درخصوص جزئیات این حادثه با بیان اینکه مرحوم اصغر پیرزاده فوق‌تخصص انکولوژی از پزشکان خبره استان بود، بیان داشت: وی ظهر پنجشنبه برای طی روند درمان به منزل یکی از بیماران خود مراجعه کرده که به دلایل نامشخص توسط همراه نوجوان بیمار مورد حمله قرار گرفته و به ضرب چاقو مجروح می‌شود. با وقوع این حادثه سایر همراهان بیمار با ۱۱۵ تماس می‌گیرند و این پزشک را به بیمارستان فاطمی اردبیل منتقل می‌کنند که متاسفانه با وجود تلاش پزشکان این پزشک فوق‌تخصص فوت می‌کند. وی با تاکید بر اینکه بنا به اظهارات دادستان اردبیل متهم دستگیر شده اما هنوز دلایل خود را از این اقدام بازگو نکرده است، عنوان کرد: روند قضایی با جدیت در این خصوص ادامه دارد و به‌زودی به مردم اردبیل اطلاع‌رسانی خواهد شد. پورفرضی درخصوص واکنش دانشگاه علوم پزشکی اردبیل به این موضوع اضافه کرد: به‌شدت این موضوع در دست پیگیری بوده و انتظار داریم که حق جامعه پزشکی که زحمات شبانه‌روزی را در عرصه درمان می‌کشند ادا و جایگاه پزشکان حفظ شود.

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان "ناگفته‌های هاشمی از پرونده مهدی"، به موضوع تکذیب خبری از سوی رئیس مجمع تشخیص مصلحت پرداخته که برخی از رسانه ها به نقل از منابع مطلع، آن را نقل کرده بودند: بار دیگر ندای مظلومیت آیت‌ا... هاشمی به گوش رسید؛ بار دیگر اختلاف‌اندازان میان بزرگان و دلسوزان کشور اسب خود را زین کرده بودند تا میان بزرگان شکاف ایجاد کنند و از این شکاف که نمی‌دانستند برای خود تبدیل به چاهی عمیق خواهد شد بهره‌برداری کنند اما شکاف‌اندازان غافل بودند که ادعاها و نوشتارهای خام آنها تنها برای خود قابل پذیرش است و کمتر منصف و آگاهی است که در دوستی و نزدیکی آیت‌ا... هاشمی با مقام معظم رهبری تردید داشته باشد. پرونده مهدی هاشمی و حکمی که برای او صادر شده است از مدت‌ها پیش به محل تاخت و تاز دلواپسان قانون‌گرایی خانواده آیت‌ا... هاشمی تبدیل شده است و آنها از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا با شایعه‌سازی و تحریف درباره فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به اهداف خود که همان جبران شکست آنهاست بپردازند اما این شکست‌ها هر بار سرخوردگی در مقابل نقشه‌های بچگانه‌شان را پررنگ‌تر آشکار می‌کند. آنها به‌خوبی می‌دانند آیت‌ا... هاشمی به مثابه درخت تنومندی است که وزش بادهای مخالف تنها لبخندی بر لب او و دعایی در دلش برای اصلاح تندروها می‌آورد.  آیت‌ا... هاشمی بارها ثابت کرده است که خود و فرزندانش در برابر قانون سر تعظیم فرود می‌آورند؛ اثبات این ادعا هم به زندان رفتن فائزه هاشمی بر اساس حکم دادگاه بود و اکنون که حکمی برای مهدی صادر شده است باز هم آیت‌ا... قلبی مطمئن دارد؛ مطمئن همانند روزی که در گوش مهدی که برای نخستین حضورش در دادگاه پس از بازگشت از خارج کشور آماده می‌شد دعای سفر خواند. بار دیگر اما برخی نمی‌خواهند آرامش آیت‌ا... و خانواده او و مهم‌تر از همه تمکین آنها به قانون را درک و بدان اعتراف کنند چون خوب می‌دانند زنجیره حیات آنها به تخریب چهره‌های دلسوز کشور از جمله آیت‌ا... هاشمی وابسته است. برخی اوقات میزان تخریب و تحریف آنها چنان زیاد است که دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ترجیح می‌دهد با انتشار واقعیت دست بدخواهان را رو کند که یک نمونه آن در ادامه می‌آید. ..طبق روال معمول این رسانه‌ها، با خبرسازی و القائات خبری و قلب وقایع و اخبار، آن هم به نقل از منابع مطلع مجهول الهویه! درصدد خنثی کردن آثار آن و خدشه وارد کردن به این مطالب و تکذیب آن برآمدند که باید مجدداً و با تاکید اعلام کنیم که اولا اظهارات آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی کاملا روشن و مستند به حضور افراد و شاهدان عینی است، ثانیا ملاقات ایشان با رهبری معظم انقلاب و گفت‌وگوهای انجام شده در این ملاقات، موضوع ساده‌ای نیست که این خبرگزاری‌ها با اخبار خود ساخته و آن هم به نقل از افراد مجهول الهویه! بخواهند آن راتکذیب کنند. لذا ضمن تاکید و تصریح مجدد بر صحت اظهارات آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی، خبرسازی این خبرگزاری‌ها با عنوان « پاسخ یک منبع آگاه! به خاطره هاشمی» را از اساس کذب محض دانسته و آن را دروغی آشکار و صرفاً خبرسازی و القا سوء برای انحراف افکار عمومی اعلام می‌کنیم. 

آرمان در مصاحبه با احمد نقیب زاده، استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب، تحولات پس از توافق هسته ای را در دولت و جامعه بررسی کرده است. "زمان تصمیمات سخت و بزرگ فرا رسیده است،" عنوان این مصاحبه می باشد:«زمان تصمیمات سخت و بزرگ فرا رسیده است» دل‌نگران است و عنوان می‌کند: «مبادا ما پس از توافق هسته‌ای به همان شکلی رفتار کنیم که در گذشته رفتار می‌کردیم». سخنانش دلسوزانه است؛ همانگونه که در کلاس‌های درس دانشگاه به دانشجویانش یاد می‌دهد که چگونه باید سره را از ناسره جدا کرد و چگونه باید از فرصت‌های زندگی استفاده کرد. این‌بار اما به مسئولان هشدار می‌دهد که چگونه باید قدر فرصت‌های پیش آمده پس از توافق هسته‌ای را دانست و آن را ارج نهاد. دکتر احمدی نقیب‌زاده، استاد برجسته جامعه‌شناسی سیاسی با ما به تحلیل و بررسی مهم‌ترین توافق قرن پرداخت. اتفاقی که شاید سده‌ها بگذرد و جهان شاهدش نباشد....در نتیجه توافق حاصل شده بین ایران و قدرت‌های جهانی یک توافق «ایزوله» و منزوی نیست.همچنین این توافق تنها جنبه هسته‌ای ندارد که پس از مدتی تحریم‌ها برداشته شود و دوباره روابط کشورها مانند گذشته شود. این توافق آغاز راه تعامل و کم کردن تنش‌ها در آینده است.در طول36 سال گذشته طبقه متوسط در ایران رشد قابل توجهی پیدا کرده و میزان اقشار تحصیلکرده نسبت به گذشته بیشتر شده است.طبقه متوسط همواره به دنبال ایجاد روابط با کشورهای جهان و زندگی در جامعه جهانی بوده است. از سوی دیگر دولت آقای روحانی از ابتدای روی کار آمدن خود تاکنون همواره در برخی تنگناها قرار داشته است. اگر آقای روحانی و مسئولان اجرایی برداشت محدودی از این توافق داشته باشند و گمان کنند که این توافق تنها در زمینه هسته‌ای صورت گرفته و قرار نیست هیچ تغییر دیگری صورت بگیرد مرتکب یک اشتباه بزرگ و تاریخی شده اند.اگر این برداشت وجود داشته باشد بسیاری از دستاوردهای این توافق از بین خواهد رفت.در شرایط کنونی بسیاری از شرکت‌های خارجی با اقتصاد ایران در ارتباط هستند و اقتصاد ایران به شکل‌های مختلف به غرب متصل است.اگر ما قصد داریم  از این توافق و پیامدهای آن استفاده کنیم باید به این جمع‌بندی برسیم که پس از توافق هسته‌ای،ایران وارد مرحله جدیدی از حیات خود شده که ممکن است دستاوردهای بسیار بزرگی به همراه داشته باشد. به همین دلیل ما باید در بسیاری از رویکردهای خود تجدید نظر کنیم.همچنین بسیاری از اقدامات ایران باید جای خود را به رویکرد دیپلماتیک بدهد.ما نباید اجازه بدهیم دستآوردهای این توافق خیلی زود به فراموشی سپرده شود. توافق هسته‌ای می‌تواند نقطه آغاز روابط جدید ایران با کشورهای جهان و ازجمله کشورهای غربی باشد.ما نباید این مساله را فراموش کنیم که اغلب کشورهایی که درها را به روی خود بستند تا خود را از درون بسازند هنگامی که تلاش کردند وارد جامعه جهانی شوند با همین روندی که ایران در حال طی کردن است مواجه شدند.در سال1962اتحاد جماهیر شوروی بعد از بحران کوبا هنگامی که وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شد رویکردهای خود را نسبت به گذشته تغییر داد و وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسی خودشد.وضعیت کشور چین نیز از سال1970 که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا به این کشور سفر کرد با دوران قبل از آن کاملأ متفاوت بود.در شرایط کنونی نیز وضعیت کوبا از زمانی که سفارتخانه‌های کوبا و آمریکا باز شده است نسبت به گذشته درمناسبات قدرت جهانی تغییر پیدا کرده است.

در بخش دیگر مصاحبه آمده: در شرایط کنونی گروه‌های تندرو سیاسی عنوان می‌کنند که اتفاق خاصی در کشور رخ نداده است.این عده معتقدند که ما تنها در مساله هسته‌ای با قدرت‌های جهانی به توافق رسیده ایم اما بقیه مسائل همه سرجای خود باقی مانده است و نیازی نیست که ما در رویکردهای خود تغییر ایجاد کنیم. این تفکر و نگرش می‌تواند بدترین وضعیت را در آینده برای ایران رقم بزند.در چنین شرایطی ما از دستاوردهای یک توافق بزرگ و تاریخی در جهت ارتقای جایگاه ایران در مناسبات قدرت جهانی هیچ‌گونه استفاده‌ای نکرده‌ایم و کشور را در معرض آسیب‌های بیشتری قرار داده‌ایم. در شرایط کنونی بسیاری از پرده‌ها و واسطه‌ها بین ایران و قدرت‌های جهانی کنار رفته است و ایران و قدرت‌های جهانی پس از سال‌ها بدون واسطه و به صورت شفاف به دیالوگ با یکدیگر پرداخته اند.در نتیجه آگاهی‌ها نسبت به عملکرد یکدیگر بالاتر رفته و فرصت جدیدی برای حل کردن مشکلات به وجود آمده است. ایران و قدرت‌های جهانی هر دو باید از این فرصت بسیار مهم در کم کردن فاصله‌ها استفاده کنند.تا قبل از توافق اگر مشکلاتی وجود داشت وضعیت طبیعی بود اما در شرایط پس از توافق اگر دوباره همان رویکردهای گذشته مورد استفاده قرار بگیرد نوعی کج‌اندیشی و فرصت‌سوزی صورت گرفته است. لذا به مسئولان توصیه می‌کنم به توافق هسته‌ای به چشم یک فرصت تاریخی بزرگ نگاه شود...به نظر من به اندازه کافی از خود نرمش نشان داده‌ایم. باید فواید رابطه با آمریکا را در یک کفه ترازو قرار بدهیم و در کفه دیگر فواید مقابله با آمریکا را قرار بدهیم و سپس بررسی کنیم که کدام رویکرد در شرایط کنونی به سود ما تمام خواهد شد و نفع بیشتری به ما خواهد رساند.البته آمریکا باید اعتماد ایران را بدست آورد. باید از تاریخ درس بگیرید. برای کم کردن فشارهای امپریالیستی باید یک انقلاب جهانی صورت بگیرد که سیستم امپریالیستی را رو به اضمحلال ببرد.در نتیجه یک کشور و یا چند کشور به تنهایی توانایی انجام این کار را نخواهند داشت.بنده معتقدم تنها کشوری که به تنهایی توانسته تاحدودی امپریالیسم را تحت فشار قرار بدهد و هوادارانی در جهان پیدا کند جمهوری اسلامی ایران بوده است. ایران از یک طرف با سیاست مقابله با آمریکا و از سوی دیگر گشایش درهای همکاری به سوی شرق و غرب شامل روسیه، چین و کشورهای اروپایی موفق شد طی یک سیستم پیچیده امپریالیسم را تحت فشار قرار بدهد و به یک کشور«هسته‌ای» تبدیل شود. بنابراین ما در این توافق چیزی از دست ندادیم و برعکس امتیازات زیادی را کسب کردیم.همه این مسائل نشان دهنده اهمیت «زمان» در آینده است. بنده معتقدم یا بر اثر این توافق روابط ایران در پنج یا شش سال آینده با همه کشورهای جهان عادی می‌شود و یا اینکه سرنوشت به سمت دیگری خواهد رفت. اگر پای میز مذاکره با قدرت‌های جهانی رفته‌ایم و به توافق پایبند شدیم باید طرف مقابل هم این گونه عمل کند وگرنه به زمان قبل ازتوافق برمی‌گردیم.

"توافق هسته‌ای دلواپسان را متلاشی می‌کند "، عنوان مصاحبه آرمان با داود هرمیداس باوند است: «فروپاشی شوروی و حادثه یازده سپتامبر دو فرصت تاریخی بود که ایران نتوانست به خوبی از آنها استفاده کند. بدون شک فرصت تاریخی سوم توافق هسته‌ای در وین است. باید از گذشته درس گرفت و این‌بار از فرصت به دست آمده در جهت ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان و همچنین بالابردن کیفیت زندگی مردم ایران نهایت استفاده را برد». این جملات سخنان دکتر داود هرمیداس باوند استادبرجسته روابط بین‌الملل و دیپلمات کهنه کار ایرانی است که به مدت یک سال ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل را نیز بر عهده داشته است. هرمیداس باوند همچنین درباره آینده رابطه ایران و آمریکا متذکر می‌شود: « رابطه ایران و آمریکا به دلیل مشکلات تاریخی و پیچیدگی نیازمند تامل بسیار است. نمی‌توان به صرف رخ دادن یک اتفاق مهم مانند توافق هسته‌ای به یک باره از ارتباط مستقیم با آمریکا سخن گفت. هر چند بنده معتقدم اتفاقاتی که در طول مذاکرات رخ داد به شکل‌های مختلف سبب نزدیک شدن ایران و آمریکا به یکدیگر شد. ..البته من معتقدم برخی از موضع‌گیری‌ها در زمان نامناسبی توسط برخی صورت می‌گرفت. به عنوان مثال در مقاطعی که مذاکرات به مرحله حساس خود رسیده بود برخی از موضع‌گیری‌های داخلی سبب برهم خوردن فضای مذاکرات می‌شد و مقامات غربی با استناد به این سخنان به کارشکنی و سنگ‌اندازی می‌پرداختند. با این وجود مساله‌ای که دارای اعتبار و ارزش است قراردادی است که بین ایران و قدرت‌های جهانی بسته شده است و تمامی سخنان و موضع‌گیری‌های متناقض با این توافق فاقد ارزش و استناد است و نمی‌تواند این توافق را تحت تاثیرقرار بدهد. اینگونه سخنان در 8 سال گذشته به صورت مکرر از طرف مسئولان دولت گذشته ایران عنوان می‌شد و همین موضع‌گیری‌ها و سخنان در عرصه بین‌المللی بود که کشور را به سمت شرایط سخت سوق داد. مساله‌ای که ایران را به پای میز مذاکره کشاند تحریم‌ها بود. تحریم‌ها نیز به دلیل سیاست‌های رادیکال دولت گذشته تصویب شد. به همین دلیل توافق هسته‌ای برای دلواپسان و هواداران دولت گذشته یک شوک بسیار بزرگ است. در نتیجه این گروه به دنبال این است که از تمام توان خود استفاده کند تا این توافق را برای افکار عمومی به ضد خود تفسیر کند. با این حال من معتقدم سیاست‌های این جریان راه به جایی نخواهد برد. در شرایط کنونی این جریان‌ها دچار ریزش نیروهای خود از درون شده‌اند. به عنوان مثال آقای علی لاریجانی به این جمع‌بندی رسیده است که فضای آینده تغییرات زیادی خواهد کرد و کار از دست اصولگرایان خارج خواهد شد. به همین دلیل ایشان تلاش می‌کند خود را به گفتمان آقای روحانی که در یک وضعیت تسلط نسبی است نزدیک کند. من معتقدم در آینده تعداد این ریزش‌ها بیشتر می‌شود و توافق هسته‌ای سبب تشتت در بین دلواپسان و در نهایت متلاشی شدن آنها خواهد شد. تحریم‌ها فشارهای زیادی به اقتصاد ایران وارد کرد. همچنین بسیاری از اختلاس‌ها به نام دور زدن تحریم‌ها توسط افراد نزدیک به دولت گذشته صورت گرفت. 

"کنایه روحانی به صداوسیما"، عنوان یکی از شنیده های آرمان است: شنیده شد که رئیس‌جمهور در همایش ملی سازمان‌های مردم نهاد سلامت با بیان اینکه سلامت مردم فقط با پزشک و بیمارستان حل نمی‌شود، بلکه مردم هم باید به صحنه بیایند، گفت: سلامت که فقط شستن سبزی و میوه نیست. از آن بوق بی‌دلیل در خیابان و رانندگی بی‌ملاحظه در جاده‌ها شروع می‌شود. حجت‌الاسلام حسن روحانی سپس گریزی به سایت‌ها و روزنامه‌های منتقد دولت و رسانه ملی زد و ادامه داد: اجرای سلامت، از بداخلاقی‌ها در سایت‌ها و برخی روزنامه‌ها که ان شا... در صداوسیما نیست، آغاز می‌شود!رئیس‌جمهور سپس با خنده گفت: «چقدر باید B12 مصرف کنید که اعصابتان راحت شود!» این بخش از سخنان وی با لبخند وزیر خارجه و تشویق حضار روبه‌رو شد. 
 
با تحریم‌ جدید غیرهسته‌ای توافق نقض نمی‌شود/ بوی خون می‌دهی موسیو فابیوس!/  توافق پنهان؟

روزنامه وطن امروز تیتر نخست خود را به جلسه استماع جان کری با نمایندگان سنا آمریکا اختصاص داده است. "با تحریم‌ جدید غیرهسته‌ای توافق نقض نمی‌شود"، عنوان گزارش وطن از این رویداد است: پس از توافق ژنو، آمریکایی‌ها بارها مفاد این توافق را نقض کردند به‌گونه‌ای که به‌رغم متن صریح توافق ژنو مبنی بر عدم افزایش تحریم‌ها در طول دوره اجرای گام اول این توافق، آنها بارها تحریم‌های جدید علیه ایران وضع کردند به‌گونه‌ای که عملا تحریم‌ها علیه ایران بیشتر شد.  در ایران، دولت برای جلوگیری از فروپاشی این توافق، ترجیح داد به جای مقابله به مثل، این تحریم‌های جدید را با ابداع عبارت «روح توافق نقض شده» توجیه کند. به‌گزارش «وطن امروز»، به هر حال افزایش تحریم‌ها بدون آنکه توافق نقض شود، یکی از حفره‌های اولین توافق هسته‌ای ایران و آمریکا بود. اما گویا قرار است یک بار دیگر ایرانی‌ها از این سوراخ گزیده شوند، چراکه جان کری، وزیر خارجه آمریکا گفت که کنگره این کشور می‌تواند تحریم‌های جدیدی علیه ایران تصویب کند چراکه توافق را به‌گونه‌ای تنظیم کرده‌اند که می‌توانند محدودیت‌های جدیدتری علیه ایران اعمال کنند! جان کری گفت: با اعمال تحریم‌های جدید غیرهسته‌ای، توافق نقض نمی‌شود. و این جمله او به این معناست که دروازه تحریم علیه ایران همچنان گشوده است چراکه اگر نگرانی‌های هسته‌ای آنها برطرف شد؛ اما بهانه‌های دیگری برای آوردن تحریم‌ها ذیل آنها وجود دارد!  

در ادامه می خوانیم: جان کری روز پنجشنبه به همراه ارنست مونیز و جک لو، وزرای انرژی و خزانه‌داری دولت اوباما به کمیته روابط خارجی سنا رفتند تا همانند دوره‌های گذشته، درباره جمع‌بندی برجام در وین توضیح دهند. این 3 وزیر دولت اوباما در این نشست هنگامی که با سوالات صریح سناتورهای جمهوری‌خواه و البته برخی سوالات کلیدی سناتور‌های دموکرات مواجه شدند، ناچار شدند توضیحاتی درباره این توافق ارائه دهند که شاید به مذاق برخی در ایران خوش نیاید.  وزیر خارجه آمریکا در ابتدای سخنان خود در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در دفاع از آنچه او و تیم مذاکره‌کننده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای به‌دست آورده‌اند، توجه حاضران را به دستاوردهای هسته‌ای ایران طی 10 سال گذشته جلب کرد. او تلاش کرد توضیح بدهد آمریکا هیچ راهی جز مذاکره و توافق با ایران نداشته است چراکه تحریم‌ها هیچ تاثیری بر روند رو به پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران نداشته است.  جان کری به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران در گذشته اشاره کرد و گفت که زمان گریز هسته‌ای قبلاً برای ایران بین 2 تا 3 ماه بود اما با توافق فعلی به یک سال افزایش یافته است. 

"بوی خون می‌دهی موسیو فابیوس!"، عنوان گزارش یادداشت روز وطن است در اشاره به سفر فابیوس به ایران: رئیس‌جمهور حسن روحانی هفته پیش در جلسه هیات دولت مذاکرات هسته‌ای را با مسابقه فوتبال مقایسه کرد و گفت: «در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی می‌گوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که 3 گل زده و 2 گل خورده‌ایم.» سپس خطاب به منتقدان گفت: «حالا عده‌ای بگویند که می‌شد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گل‌های بیشتری زد. باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کرده‌ایم و الا اگر در کنار گود نشسته و تماشاچی باشیم، می‌توانیم درخواست‌های بیشتری هم مطرح کنیم».اگر به فرض این را از ایشان بپذیریم که به‌واسطه «متن وین» ما در مذاکرات 2-3 از رقیب پیش هستیم اما از آنجا که هنوز هیچ‌کس در سوت پایان این بازی ندمیده، در بردن مسابقه تردید‌های جدی وجود دارد بویژه وقتی که همین حالا «بهترین مدافع» دولت آقای روحانی دارد جلوی چشم همان تماشاگرهای کنار گود مورد وصف ایشان، به یک مهاجم خطرناک دشمن تعارف می‌زند و هر لحظه امکان دارد این مهاجم سابقه‌دار اسرائیلی- فرانسوی - آمریکایی که بارها دشمنی‌اش با ملت ایران را ثابت کرده، گل سوم را وارد دروازه دیپلماسی ایرانی کند.البته جناب آقای رئیس‌جمهور! باید یادآوری کنیم در این مورد خاص غیر از 80 میلیون ایرانی که روی سکوهای کنار گود، تماشاگر باز شدن دروازه کشورشان خواهند بود، در جایگاه ویژه، قلب 1800 عزیز و خانواده‌های‌شان به شکلی مضاعف از شل گرفتن ظریف جلوی حریف خواهد شکست. همان 1800 هموطن مظلومی که قربانی خون‌های آلوده ایدزی و هپاتیتی صادر‌شده به ایران در فاصله سال‌های 1361تا 1363 توسط شرکت فرانسوی «مریو» بوده‌اند که در آن زمان متعلق به «موسیو ایدز» بود. این لقبی است که مطبوعات فرانسوی در کنار لقب‌های دیگری مثل دراکولا یا خون‌آشام به  «لوران فابیوس» داده‌اند. قطعا نفرت از وزیر خارجه فرانسه  که بیشتر نقش وزیر خارجه اسرائیل را با کارشکنی چندین باره در مذاکرات و لودگی برای نتانیاهو بازی می‌کرد، یکی از نقاط وحدت تمام موافقان و مخالفان توافق بر سر «متن وین» در کشورمان است.

در ادامه می خوانیم: مطمئن باشید اگر تمام رسانه‌های فرانسه تحت تسلط پسرعموهای اشکنازی فابیوس یعنی خاندان صهیونیست روتشیلد نبودند، افکار عمومی این کشور هم نفرتشان را از او ابراز می‌کردند، چون نه تنها در آنجا هم چند صد بیمار هموفیلی را آلوده به ایدز و هپاتیت کرده ودستور انفجارکشتی صلح‌بانان معترض به تسلیحات هسته‌ای دولت را داده که از همه بدتر در نظر فرانسویان مغرور، طی 2 سال مذاکرات هسته‌ای بین‌المللی غرب و شرق با ایران، موقعیت جمهوری فرانسه را در حد نوکر اسرائیلی‌ها تنزل داده است. حالا «موسیو ایدز» در راه تهران است و پرونده او مفتوح! دست‌کم در خاک جمهوری اسلامی هم مصونیت سیاسی ندارد. با وجود دستور رسیدگی رهبری به این پرونده، ایران کماکان تنها کشوری است که هنوز موفق به دریافت خسارت خود از شرکت مریو نشده است و به نظر نمی‌رسد در وزارت امور خارجه نیز اراده خاصی برای پیگیری این موضوع وجود داشته باشد. امید قربانیان خون‌های آلوده به دستگاه قضاست تا متهم را توقیف کند. برخی هم به کنایه گفته‌اند پس لابد دارد می‌آید تا خودش را معرفی کند و غرامت پرونده خون‌های آلوده را بپردازد اما بر عکس؛ اطلاعاتی موثق وجود دارد که فابیوس به دعوت ظریف می‌آید تا پاداش بگیرد. مجموعه‌ای از پاداش‌های سیاسی و اقتصادی همراه با تحفه‌های پارسی از فرش و پسته، در انتظار او است.

وطن امروز در یادداشتی با عنوان " توافق پنهان؟"، به مصالحه ایران و آمریکا برای بازرسی های نظامی پرداخته است:  موضوع ابعاد احتمالی نظامی یا همان PMD یکی از محورهای اصلی مورد نظر آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای بوده است. برای اجرای PMD طرف آمریکایی خواستار تصویب پروتکل الحاقی در مجلس ایران است البته تیم مذاکره‌کننده ایران که دست خود را در این زمینه باز دیده بود، به طرف مقابل تعهد داد تا زمان تصویب پروتکل در مجلس، ایران به صورت داوطلبانه آن را به اجرا خواهد گذاشت. به گزارش «وطن امروز»، درباره بازرسی‌های نظامی به عنوان یکی از خطوط قرمز ایران بارها اعلام و تاکید شد که توافق احتمالی باید متضمن این خط قرمز باشد.  پس از اعلام خبر توافق طرفین برای رونمایی از متن جمع‌بندی برجام، موضوع PMD به عنوان یکی از خطوط قرمز ایران مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است. طرف آمریکایی پس از جمع‌بندی وین، اعلام کرده است اجرای پروتکل الحاقی و بازرسی‌های نظامی بویژه موضوع پارچین از مفاد توافق است و آنگونه که جان کری در نشست روز پنجشنبه در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفته، ایران در توافق وین متعهد شده است پروتکل الحاقی را از روز اول اجرای توافق اجرا کند. همزمان با اظهارات کری در کمیته روابط خارجی سنا،  جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید نیز موضع مشابهی گرفت. او در یک نشست خبری گفت: پیش از آنکه هر گونه کاهش در تحریم‌های ایران ایجاد شود، آنان باید اطلاعات و دسترسی لازم را برای تکمیل گزارش در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ابعاد نظامی احتمالی (پی‌ام‌دی) برنامه اتمی این کشور قرار دهند. ارنست افزود: این توافق بدون ارائه این اطلاعات و دسترسی‌ها به کارشناسان هسته‌ای در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قابل اجرا نیست. جدای از آن، آژانس نهادی بین‌المللی است که مسؤولیتش اجرای چنین بازرسی‌هایی است؛ یک نهاد بی‌طرف که کارشناسان لازم برای اجرای این دست بازرسی‌ها، ارزیابی اطلاعات و اختیار ارائه گزارش را دارد. این اظهارات ارنست به معنای آن است که آغاز تخفیف در قبال تحریم‌های ایران، مشروط به اجرای پروتکل الحاقی و حل و فصل موضوع PMD است!  سخنگوی کاخ سفید در ادامه به موضوع مهمی اشاره کرد که از یک توافق دوم میان ایران و آژانس برای حل شدن موضوع PMD خبر می‌دهد! جاش ارنست در این‌باره گفت: تیم مذاکره‌کننده ما از توافقی که بین آژانس و ایرانیان به دست آمده است اطلاع دارد و حتی اطلاع دارید که در روزهای آخر مذاکره، برخی مقامات ارشد آژانس به تهران رفتند تا درباره این مسائل مذاکره کنند. اشاره ارنست به سفر یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران است.  آمانو 11 تیرماه به ایران آمد و با حسن روحانی و علی شمخانی دیدار کرد. او 2 روز بعد به وین رفت و در آستانه ورود به مذاکرات هسته‌ای به میان خبرنگاران آمد و گفت توافق مشروط به حل و فصل شدن موضوعPMD است و او تا پایان سال میلادی گزارشی در این‌باره منتشر خواهد کرد! آمانو گفت: در سفر به تهران پیشرفت‌هایی صورت گرفت، با این حال باید کارهای بیشتری صورت بگیرد.آمانو افزود: با همکاری ایران فکر می‌کنم می‌توانیم تا پایان سال یک گزارش درباره PMD و راستی‌آزمایی ابعاد احتمالی نظامی داشته باشیم.

قرارداد شوم چینی‌ها را من امضا نکردم/ تبلیغات جناح مقابل و صداوسیما روی مردم بی‌تأثیر است/  تحریم هم نبودیم، این توافق خوب بود/ اگر توافق نمی‌شد، چه می‌شد؟

روزنامه اصلاح طلب شرق، در مصاحبه با طهماسب مظاهری، رئیس سابق بانک مرکزی از دلارهای ایران در خارج از کشور سوالاتی داشته و در این  میان موضوعات دیگری در این گفتگو، مطرح شده است. "قرارداد شوم چینی‌ها را من امضا نکردم"، عنوان این مصاحبه است: پای دلارهای بلوکه‌شده هنوز به تهران نرسیده، اما بر سر مقدار آن دعوا به پا شده است. نقطه آغازین دعوا با اظهارات رئیس کل بانک مرکزی شروع شد که میزان دلارهای بلوکه‌شده را بر خلاف انتظارها و برآورد خیلی‌ها تنها ٢٩ میلیارد دلار اعلام کرد که انگار این رقم چندان هم خوشایند نبود و احساس برخی این بود که دلارها آب رفته است. هم‌زمان با اظهارات سیف در مقام ریاست بانک مرکزی، اوباما در آن طرف مرزها رقم ١٥٠ میلیارد دلار را به‌عنوان میزان ارزهای بلوکه‌شده اعلام کرد و حالا تفاوت فاحش بین رقم اعلامی سیف و اوباما برای بسیاری سؤال‌برانگیز شد که چه کسی راست می‌گوید. جان کری، وزیر خارجه آمریکا و سناتورهای آمریکایی نیز در جلسه پیشین خود بارها از آزادسازی ١٠٠ میلیارد دلاری سخن گفتند که ٣٠ درصد اقتصاد ایران را تشکیل می‌دهد. پرواضح است این مقدار ارزهای بلوکه‌شده که حالا قرار است به‌تدریج به ایران بیاید، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در ایران همچنان ارقام متفاوتی از دلارهای بلوکه‌شده اعلام می‌شود. اما طهماسب مظاهری، رئیس اسبق بانک مرکزی که روزگاری خزانه ایران را سه قفله کرد از آمارهای سیف دفاع می‌کند. 

وی در بخشی از مصاحبه گفته: هرکس غیر از بانک مرکزی رقمی را به‌عنوان دلارهای بلوکه‌شده ارائه بدهد، بر پایه حدس و گمان است و پایه اطلاعاتی ندارد؛ من هم مثل بقیه هستم. حدس و گمان من این است که میزان دلارهای بلوکه‌شده ما ٢٠ تا ٢٥‌ میلیارد دلار است. قطعا رئیس کل بانک مرکزی عدد درست‌تری را اعلام کرده و می‌کنند.دارایی‌های ما در چین به‌عنوان دارایی‌های بلوکه‌شده منظور نمی‌شود و براساس قرارداد دولت قبل با چینی‌ها بخشی از دارایی‌های ما در اختیار دولت چین است. اگرچه این دارایی‌ها، بلوکه نیست، اما بدتر از بلوکه است. این قرار و مدار هم زمان احمدی‌نژاد گذاشته شد؛ قرارداد شومی بود. من آن را امضا نکردم، اما بعدها امضا شد. در واقع این مقدار پول بلوکه نیست و در دست چین به‌صورت امانت مانده که آنها هم امانت‌دار خوبی نیستند. آنها کاسب‌اند و تنها منافع خود را می‌بینند. این بسته به سیاست دولت فعلی است.‌آیا هم‌اکنون می‌توان این قرارداد را با چین فسخ کرد؟ بالاخره ١٨‌ میلیارد یورو قطعا پول زیادی است و می‌توان به جای خرید کالاهایی که بسیاری از مسئولان و تجار به بنجل‌بودن آنها بارها اشاره کرده‌اند، با آن کمبودهای کشور را پوشش داد؟ اساسا چطور امکان فسخ چنین قراردادی وجود دارد. به یاد دارم آقای لاریجانی، رئیس مجلس هم در سال ٩٢ به چین، بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران، سفر کرد و رسانه‌ها در تهران مهم‌ترین دلیل این سفر را تعیین‌تکلیف ۲۲‌ میلیارد دلار طلب ایران از چین اعلام کردند. البته گفته شده است که این رقم جدای از ۲۵‌ میلیارد دلاری است که از اروپا به بانک‌های این کشور انتقال داده شده بود. باید با مذاکره فنی و اقتصادی منافع خود را حفظ و دارایی‌های خود را پس بگیریم...حدس من این است که ریال این دلارها در بودجه دولت خرج شده و بلافاصله بعد از آزادشدن آنها باید به خزانه دولت واریز شود. درواقع درآمدش قبلا در هر زمان به دست آمده به خزانه واریز شده یا اینکه هم‌اینک این ارزها متعلق به صندوق توسعه ملی یا سهم شرکت نفت است. به‌هرحال خزانه دولت از این محل، درآمد جدیدی کسب نمی‌کند و تنها ذخایر قابل مدیریت بانک مرکزی افزایش پیدا می‌کند.

"تبلیغات جناح مقابل و صداوسیما روی مردم بی‌تأثیر است"، عنوان مصاحبه سعید لیلاز و شرق است که به توافق هسته ای و رویکرد رسانه ها به آن پرداخته اند: حتیاط پیرامون دامن‌زدن به مطالبات اجتماعی از یک‌سو و درعین‌حال، حساسیت نسبت به کارآمدی روش دولت پس از لغو تحریم‌ها در حوزه‌های مختلف به‌ویژه سیاست داخلی، موضوعی است که این‌روزها بازار داغی دارد. «سعید لیلاز» از جمله چهره‌هایی است که در این‌باره به صراحت از عملکرد دولت دفاع می‌کند. این اقتصاددان و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگو با «شرق»، همچنین به بیان دلایل رفتارهای القا‌کننده ناکارآمدی دولت به مردم پرداخت و پیش‌بینی خود از تداوم آنها را تشریح کرد...بخشی از این واکنش‌ها، طبیعی و بخشی از آن ناشی از ذوق‌زدگی قابل درک مردم و حتی کشورهای مختلف است. طبیعی است از این جهت که خود بیانیه و اعلام توافق در وین، تداوم مسیر دو سال گذشته و به‌ثمرنشستن انتخاب تاریخی مردم ایران در ٢٤ خرداد ٩٢ است. درواقع سمت‌گیری و مسیری که مردم ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته آغاز کردند، به یکی از مقاصد خود رسید. واقعیت قضیه این است که در خرداد ٩٢، کشور از لبه پرتگاه بازگردانده شد. چالش‌های جدی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روانی و تهدیدات امنیتی و نظامی به شکلی بود که ادامه مسیر کشور را دشوار می‌کرد. سقوط اقتصادی که در تاریخ معاصر ایران بی‌سابقه بود، کشور را دچار پدیده «رکود تورمی» کرده بود که نه‌تنها در ایران که در جهان هم کم‌سابقه است. به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، امیدواری به بهبود شرایط کمرنگ شده بود و بی‌اعتمادی میان دولت و ملت، جنبه‌های تازه‌ای یافته بود که به‌عنوان نمونه می‌توان به عدم انصراف از دریافت یارانه حتی در میان ثروتمند‌ترین افراد جامعه اشاره کرد. شادی مردم پس از انتخاب دکتر روحانی و حالا پس از اعلام رسیدن ایران و ١+٥ به توافق در وین، به دلیل آنچه به آن اشاره کردم امری طبیعی است. حداقل از نظر سمبلیک، این تفاهم نشانه آن بود که ورود به‌موقع ملت ایران به صحنه سیاسی در انتخابات ٩٢، جواب داده است.
 
لیلاز در بخشی از مصاحبه گفته: به نظر می‌رسد از نیمه دوم سال، وارد فضای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و خبرگان خواهیم شد. خود توافق هسته‌ای هم بخشی از فضای انتخاباتی است که نباید آن را دست‌کم گرفت. بار روانی سنگینی که روی دوش مردم بود برداشته شد و این جزء قول‌هایی بود که آقای روحانی در جریان انتخابات به مردم داد و حتما به افزایش نفوذ سیاسی آقای روحانی کمک خواهد کرد. البته همین بهبود وضعیت آقای روحانی، در انتخابات پیش‌رو موجب تشدید فشارها روی او و جریان همسو با دولت خواهد شد. چون برخی منافع ملی را بی‌اهمیت دانسته و درباره به‌خطرافتادن منافع شخصی و باندی خود بسیار حساس هستند. من پیش‌بینی می‌کنم تنش‌های سیاسی با ورود به فضای انتخاباتی اندکی افزایش پیدا می‌کند، چون انتخاباتی سرنوشت‌ساز است و این حساسیت در انتخابات خبرگان هم بالاست؛ چراکه نسل اول چهره‌های سیاسی، پس از این دوره عملا کنار خواهند رفت، چون سن آنها بالای ٨٥ سال خواهد بود؛ بااین‌حال تنش‌ها حتما قاعده‌مند است و ما از مرحله بی‌قاعده‌شدن تنش‌ها در ایران عبور کرده‌ایم.
 
شرق همچنین با سیروس ناصری، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای درباره توافق هسته ای به مصاحبه پرداخته است. وی گفته " تحریم هم نبودیم، این توافق خوب بود": سیروس ناصری، عضو اسبق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران است، اما هنوز آن‌قدر پیگیر هست که بتوان بسیاری از پرسش‌های مطرح در مورد توافق هسته‌ای را با او در میان گذاشت و پاسخ‌های درست شنید. تلاش کردیم عمده انتقادها و سؤالات دلواپسان و مخالفان داخلی را در مورد توافق هسته‌ای با او در میان بگذاریم تا او به‌عنوان فردی نزدیک به تیم مذاکره‌کننده به آنها پاسخ دهد. او توافق به دست‌آمده را به سود ایران می‌داند، آنچنان که اگر قرار باشد توافق بهم خورد، ایران دست بالا را دارد و می‌تواند قوی‌تر از قبل عمل کند. او معتقد است انتقادات مطرح‌شده تنها کام مردم را از پیروزی به دست‌آمده تلخ می‌کند. مهم این است که ما چه از دست داده‌ایم و چه گرفته‌ایم؟ متأسفانه از زمانی‌که به‌دلیل بی‌مبالاتی داخلی، تصویب تحریم تسلیحاتی در قطع‌نامه‌های هسته‌ای در شورای‌امنیت سازمان‌ملل، به راحتی و به سرعت، شروع شد؛ این تحریم‌ها وجود داشته و حاکم بوده است. این تحریم تسلیحاتی هم درواقع با عبارات و تحت قواعدی تصویب شده که کاملا حالت الزام‌آور داشت. آنچه در توافق وین حاصل شده، قطعا به میزان زیاد از وضعیت قبلی بهتر است؛ یعنی اینکه در متن اصلی قطع‌نامه نیامده و در عباراتی که مطرح شده، تغییرات حداقلی وجود دارد. مهم‌تر اینکه یک محدوده زمانی تعیین شده که با پایان محدوده، این تحریم خودبه‌خود برداشته می‌شود. به‌هرحال اینها حداقلی است که وضعیت قبلی را تعدیل کرده است. از طرف دیگر، ما در این چند سال، مشکلی از بابت تقویت بنیه تسلیحاتی در داخل نداشته‌ایم. هیچ مشکلی هم برای کمک به مبارزه با تروریسم در منطقه نداشته‌ایم. بنابراین تغییری در وضعیت ایجاد نخواهد‌کرد. نکته‌ای که دکتر ظریف به آن دقت داشته و آن را به‌طور خیلی روشن تثبیت کرده، این است که ما به دریافت و ارائه تسلیحات در زمینه‌هایی که به مصلحت خودمان می‌دانیم و به امنیت ما مربوط است، ادامه می‌دهیم. این ثبت می‌شود که اگر ما این کار را بکنیم، نقض «برجام» نیست. این نکته‌ای اساسی است. چیزی که می‌توانست نگران‌کننده باشد، این بود که اگر تحریم‌های تسلیحاتی ادامه پیدا کند، نقض آن، زمینه‌ای برای اعلام نقض «برجام» شود. این کاملا روشن و تثبیت‌شده است و این ملاحظه وجود دارد. اصولا فکر می‌کنم این دیگر موضوع مهمی نیست.
 
"اگر توافق نمی‌شد، چه می‌شد؟"، عنوان یادداشتی از شرق به قلم مصطفی ایزدی است: دو، سه ماهی بود که یک پرسش مهم در فضای جامعه، روزبه‌روز فراگیرتر می‌شد. سؤالی که همه‌جا شنیده و پرسیده می‌شد این بود: «توافق می‌شود یا نه؟» همه می‌دانستند منظور سؤال‌کننده چیست و بنابراین، نیاز به توضیح اضافی نبود؛ چون موضوعی مهم‌تر از گفت‌وگوی هسته‌ای بین ایران و شش قدرت بزرگ جهان، در سطح افکار عمومی وجود نداشت. در پاسخ‌‌ به این پرسش دو گروه اظهارنظر می‌کردند: الف- مخالفان دولت، ب- موافقان دولت. اما مخالفان دولت؛ یعنی تندروهایی که برای تحریک احساسات مردم خود را دلواپس نشان داده‌اند، با انواع و اقسام رسانه‌های با‌پشتوانه، اعم از مکتوب، مجازی، صوتی و تصویری که در اختیار دارند، کوشیده‌اند که وانمود کنند توافقی صورت نمی‌گیرد. آنها از این راهبرد چند هدف داشتند؛ یکی اینکه دولت را ناتوان در خلق یک اعتبار و افتخار بین‌المللی معرفی کنند. دوم اینکه با هو و جنجال، چنان فضاسازی کنند که دولتمردان از پیگیری حل‌وفصل مسائل و مصائب هسته‌ای به‌ارث‌رسیده دست بردارند تا کاسبان تحریم همچنان کاسبی کنند. سوم اینکه به رؤسای کشورهای شش‌گانه القا کنند توافق هسته‌ای با تیم مذاکره‌کننده‌ای که از پشتیبانی مردم بی‌بهره‌اند، نتیجه‌ای ندارد. چهارم اینکه مذاکرات را به شکست بکشانند تا در انتخابات اسفندماه جاری سوژه قوی رقابت با اصلاح‌طلبان و میانه‌روها را در دست داشته باشند. پنجم اینکه ثابت کنند کار درست همان بود که در دو دولت حامی آنها یعنی احمدی‌نژادی‌ها انجام شد. ششم اینکه خدا می‌داند چه برنامه‌‌های دیگری داشتند. اما پاسخ موافقان دولت که از دلسوزان ملک و ملت هستند، بسیار روشن و شفاف و به دور از خلاف‌گویی است؛ زیرا اگر در پی این همه گفت‌وگو و رفت‌وآمد، توافقی صورت نمی‌گرفت و به قول حسن روحانی «بده‌بستان» در کار نبود و طرف‌های مذاکره با حالت قهر میز مذاکره را ترک می‌کردند- چیزی که اسرائیل و دلواپسان ایرانی و آمریکایی می‌خواستند- چه اتفاقی رخ می‌داد؟ معلوم است چه می‌شد:  تحریم‌ها نه تنها برداشته نمی‌شد بلکه روزبه‌روز بر آنها افزوده می‌شد. همه زندگی و معیشت مردم ایران به اقتصاد بین‌المللی وابسته نیست و کشور ما امکانات و استعدادهای بالقوه ممتازی دارد که مردم از آن برای اداره زندگی‌شان بهره می‌جویند، اما در عصر حاضر که ایرانیان به نفت و تکنولوژی خو گرفته‌اند، بدون وجود معادلات و معاملات اقتصادی خارجی نمی‌توان بخشی از نیازهای اساسی و خصوصا موارد زیربنایی کشور را تأمین کرد. در همین دوران چندین‌ساله تحریم، دیدیم که کشورمان چقدر نیازمند روابط اقتصادی با خارج بود که متأسفانه برای رفع آن هزینه گزافی می‌پرداختیم. جز این، ارتباطات سیاسی و فرهنگی و علمی می‌تواند بر کشور رونق دهد و مردم را بهره‌مند کند که همه اینها در دوران تحریم، با سربلندی و آزادانه، دست‌یافتنی نیست. 
 
کری: تسلیم کردن ایران رؤیا‌پردازی است/ دروغ 13 ساله‌ای که منافقین ساختند/ 3 اسم رمز پسا‌هسته‌ای/ فابیوس همه را یاد بیماران هموفیلی می‌اندازد

روزنامه جوان نیز تیتر نخست خود را به اظهارات جان کری در جلسه با سناتورها اختصاص داده است. "کری: تسلیم کردن ایران رؤیا‌پردازی است"، عنوان گزارش جوان از این رویداد است: موافقان و مخالفات توافق هسته‌ای با ایران در امریکا یک کمپین تمام عیار به راه انداخته‌اند. سه وزیر اوباما پنج‌شنبه شب چهار ساعت تمام در کنگره امریکا از نتیجه مذاکرات با ایران دفاع کردند. باراک اوباما رئیس‌جمهور امریکا نیز همزمان، 30 تن از دمکرات‌ها را به اتاق ویژه (Situation Room) کاخ سفید برد و از آنها خواست از توافق هسته‌ای با ایران دفاع کنند، توافقی که او و جان کری آن را «توافقی خوب» با ایران ارزیابی کرده‌اند. موازی با تلاش‌های اوباما و تیم همراهش، جمهوریخواهان و لابی گسترده صهیونیستی در امریکا، برای جلوگیری از نهایی شدن توافق هسته‌ای با ایران در کنگره بسیج شده‌اند. شهر نیویورک روز پنج‌شنبه شاهد تظاهرات 10 هزار نفری مخالفان توافق با ایران بود. کمیته روابط خارجی سنای امریکا روز پنج‌شنبه شاهد نشست چالشی سناتورها و نمایندگان جمهوریخواه و سنای امریکا با سه وزیر کلیدی باراک اوباما در مذاکرات هسته‌ای با ایران بود؛ جان کری وزیر خارجه، ارنست مونیز وزیر انرژی و جک لو وزیر خزانه داری؛ نشستی که اعضای کنگره در یک جلسه چهار ساعته پرسش و پاسخ، با لحنی تند و استفاده از عباراتی مانند «گول خوردن از ایران» توافق هسته‌ای با ایران را به چالش کشیدند. سناتور باب کورکر، رئیس‌جمهوریخواه کمیته، در آغاز جلسه جان کری را متهم کرد که به شکلی تخصصی مسیر را برای رسیدن ایران به سلاح هسته‌ای هموار کرده است. او خطاب به کری گفت: «بعد از توافق هسته‌ای ایران از انزوا خارج شده و اکنون کنگره در انزوا قرار دارد.» وی گفت: «نه تنها ایران برنامه هسته‌ای را ترک نمی‌کند بلکه برنامه موشک‌های بالستیک ایران به قوت خود باقی ماند. ضمن اینکه تحریم تسلیحات متعارف ایران در پنج سال لغو می‌شود و این باورکردنی نیست.» کورکر دولت ایران را دولتی «یاغی» خواند که با توافق وین و برداشته‌شدن تحریم‌ها، به میلیاردها دلار درآمد دست پیدا خواهد کرد. او خطاب به جان کری گفت: «ایران در این توافق شما را سرکیسه کرده است.» «جان بینر» رئیس مجلس نمایندگان امریکا نیز خواستار دسترسی به اسناد محرمانه امضا شده میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شد. ارکو روبیو، سناتور تندروی جمهوریخواه و نامزد دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری امریکا نیز گفت که این توافق جهان را به جایی «ناامن تر» از قبل بدل می‌کند. 

"دروغ 13 ساله‌ای که منافقین ساختند" عنوان گزارشی است از جوان که به بررسی تاریخی از چگونگی شکل‌گیری مناقشه هسته‌ای علیه ایران پرداخته: چالش‌ها پیرامون پرونده فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان در حالی در مسیر حل شدن و بسته شدن این پرونده قرار گرفته ‌که نگاهی به آنچه در طول 13 سال گذشته به وقوع پیوسته، نشان می‌دهد که برخلاف ادعاهای غربی‌ها، تمامی آنچه که در این برنامه به وقوع پیوسته روندی صلح‌آمیز داشته و طرف‌های مدعی غربی هیچ‌گاه نتوانسته‌اند ادعاهای خود را در خصوص انحراف برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان به اثبات برسانند، ادعاهای دروغی که باعث 13 سال فشار و تحریم علیه کشورمان شد.  فشار به جمهوری اسلامی به سال 1381 باز‌می‌گردد؛ جایی که گروهک منافقین در 23 مردادماه آن سال طی یک مصاحبه مطبوعاتی کلید پروژه فشار به ایران هسته‌ای را زد. این گروهک تروریستی از طریق و اطلاعاتی که از سوی سیستم‌های جاسوسی غربی  در اختیارش گذاشته شده بود علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران پروژه‌ای را کلید زد. این حرکت در روزگاری صورت گرفت که ایالات متحده به بهانه حوادث 11 سپتامبر حمله به افغانستان را آغاز کرده بود و بسیاری معتقد بودند که مقصد بعدی امریکا ایران خواهد بود. از این رو، درست پس از این اعلام بود که دستگاه‌های تبلیغاتی غرب برای تئوریزه کردن سناریوی «ایران، محور شرارت» وارد معرکه شدند و تصاویر ماهواره‌ای متعددی را از تأسیسات نطنز و اراک در رسانه‌های خود پخش کردند.  روند این جنجال تا به آنجا ادامه پیدا کرد که محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران آمد و از تأسیسات نطنز بازدید کرد؛ بازدیدی که پس از آن آقای البرادعی در نشست خود عنوان کرد که هیچ چیز غیر منتظره‌ای نبوده و ادعای ایران در خصوص فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای صحیح است. 

 در ادامه می خوانیم: اما نقش آفرینی منافقین در این خصوص زمانی اوج گرفت که این گروهک تروریستی موضوع تأسیسات فردو را در مجامع بین‌المللی مطرح کرد. تأسیساتی که در دل کوه و با امنیتی بی‌نظیر توسط متخصصان ایرانی ساخته شده بود و قرار بود شروع به کار آن در نامه‌ای به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام شود. اما درست چند روز پیش از ارسال این نامه از سوی ایران، منافقین برای ایجاد رعب جهانی علیه جمهوری اسلامی از طریق سمپادهای خود خبر ساخت این تأسیسات را اعلام کردند و زمینه اوج‌گیری تحریم‌ها علیه کشورمان را فراهم آوردند. در همین ارتباط انستیتوی امریکایی برای دانش و امنیت بین‌المللی در شهریور سال 88 به روزنامه عربی‌زبان «الشرق‌الاوسط» گفته‌ بود که در کشف دومین تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در ایران، یک «عنصر انسانی» نیز نقش داشته است. تمامی اینها در حالی است که همین موسسه سپس ادعا می‌کند که ایالات متحده امریکا، فرانسه و بریتانیا، از دو سال قبل از ساختن تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در فردو، ‌اطلاع داشته‌اند و آن را از طریق ماهواره رصد می‌کردند. اما بار دیگر این افتخار به گروهک تروریستی منافقین داده شد که خفت خیانت را به نام خود ثبت کند.اما آن چیز که در این میان گفتنش لازم به نظر می‌رسد، دلیل تلاش گروهک تروریستی منافقین برای ایفای نقش در پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است. منافقین این نکته را به خوبی درک کرده بودند که پرونده هسته‌ای ایران یکی از مهم‌ترین موضوعات بین‌المللی در سطح جهان است. از این رو آنها با سوءاستفاده از این اهمیت، می‌کوشند تا به هر طریق ممکن خود را در این عرصه شریک و از بابت آن برای خود اعتبار کسب کنند؛ اعتباری که سال‌ها پیش با قتل‌عام‌های صورت گرفته توسط آنان از بین رفته و همه مردم دنیا این گروهک را به عنوان یک سازمان مخوف تروریستی می‌شناسند. گروهکی که حتی در کشورهای غربی نیز نامشان را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار دادند. اگرچه در ادامه همین خوش خدمتی‌ها دلیلی شد تا نامشان از این لیست خارج شود و دفتر خود را در شهر واشنگتن و نزدیکی کاخ سفید افتتاح کنند. علاوه بر این نکته دیگری که باعث می‌شود منافقین تمایل به نقش آفرینی در پرونده هسته‌ای کشورمان داشته باشند، درآمدزایی برای اهداف خود از مسیر فروش اطلاعات هسته‌ای کشورمان به سازمان‌های جاسوسی است. اطلاعاتی سوخته که از طریق معدود سمپادهای خود در داخل کشور به دست می‌آورند و با بزک کردن و مهم جلوه دادن آن، دستگاه‌های جاسوسی غربی را سرکیسه می‌کنند.  

"3 اسم رمز پسا‌هسته‌ای"، عنوان سرمقاله امروز جوان به قلم سردبیر این روزنامه است: توافق هسته‌ای برای تجدیدنظرطلبان نه به عنوان یک معضل مستقل که با نگاه پدیدارشناسانه باید حل شود بلکه پنجره‌ای است به سوی منزل کدخدا که حتی با تابش نور مصنوعی بر روشنایی آن اصرار دارند. نگارنده بارها و بارها در یادداشت‌های مکرر نوشته است که تجدیدنظرطلبان برای هجو سیاست‌های کلی نظام ابتدا آنان را به عنوان سلیقه‌ جناح مقابل تقلیل می‌دهند تا جسارت حمله و هجو آنان را داشته باشند.لذا معمولاً آنچه مورد نقد و هجمه آنان است سیاست‌های کلی نظام می‌باشد اما با ارائه آدرس فاعلی غلط مسیر دیگری را دنبال می‌کنند. هنوز تا پایان راه حل و فصل مسئله هسته‌ای فاصله داریم اما در رسانه‌ها و تریبون‌های تجدیدنظر‌طلبان مسئله خاتمه یافته است و بدون اینکه معطل مزایا و ضرر‌های آن باشند و اصلاً به چیستی آن فکر کنند وارد وادی دیگری شده‌اند و حل مسئله هسته‌ای را به عنوان «مرحله گذار» برای عبور از سیاست‌های کلی نظام می‌دانند. دقت در محاورات و مکتوبات و تولیدات دو ماه گذشته نشان می‌دهد که تجدیدنظر طلبان سه مسئله را به بهانه پایان پرونده هسته‌ای کلید زده‌اند. این سه اسم رمز عبارتند از 1- توسعه پساتحریم؛ 2- سیاست داخلی پساتحریم 3- قدرت منطقه‌ای پساتوافق. ..این سه مسئله و خصوصاً دو مسئله اول را پس از این به وفور در مواضع تجدیدنظرطلبان خواهید دید. آنچه سیاست داخلی نظام است نه سلیقه جناح راست که سیاست‌‌های  نظام است و آنچه نظام دنبال می‌کند «پیشرفت درون‌زاست» نه «توسعه خطی غرب». لذا دانستن این مسیر و این مفاهیم برای دوستان و منتقدین و دشمنان لازم و ضروری است. 

روزنامه جوان به سفر فابیوس، وزیرخارجه فرانسه نیز واکنش نشان داده و در گزارشی با عنوان "فابیوس همه را یاد بیماران هموفیلی می‌اندازد" به آن پرداخته: خبر حضور قریب‌الوقوع نخست‌وزیر فرانسه در ایران، نام یک فیلم مستند جنجال‌بر‌انگیز را بار دیگر بر سر زبان‌ها انداخت. لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه که طی مذاکرات هسته‌ای کشورمان از وی به عنوان «پلیس‌بد» و شخصیت منفی در مذاکرات نام برده می‌شد، در راه تهران است. فابیوس شهرت فعلی خود را مدیون حضور در مذاکرات 1+5 و اظهارات ضدایرانی خود است، اما این فرانسوی پیش از این شهرت منفی دیگری نیز در میان هموطنانمان پیدا کرده بود، آن هم حدود سه دهه پیش که فابیوس نخست‌وزیری کشور فرانسه را برعهده داشت و پایش به بزرگ‌ترین فاجعه پزشکی ایران باز شد. در دهه 60 زمانی که کشورمان درگیر جنگ تحمیلی بود، دولت ایران تصمیم می‌گیرد برای درمان بیماران هموفیلی از یک شرکت فرانسوی محصولات خونی تهیه کند. شرکت فرانسوی نیز محصولاتی را که به ویروس‌ HIV و هپاتیت‌آلود بوده به ایران صادر می‌کند. اولین ایرانیانی که به ایدز مبتلا شدند، بیمارانی بودند که از این محصولات خونی استفاده کردند.

در ادامه آمده: شرکت فرانسوی علاوه بر ایران به چند کشور دیگر نیز این محصولات آلوده را صادر کرده بود و حتی شهروندان فرانسوی نیز در این بین آلوده و قربانی شدند. در فرانسه اعتراضاتی صورت می‌گیرد و چند مسئول از جمله نخست‌وزیر به دلیل اهمال متهم می‌شوند اما با وجود پرداخت غرامت به بسیاری از قربانیان این فاجعه، فرانسه هیچ‌گاه به ایران بابت این فاجعه غرامتی پرداخت نمی‌کند. شبکه تلویزیونی پرس‌تی‌وی چندی پیش اقدام به تولید مستند «داروی مرگبار، سوغاتی فرانسوی» کرد. این مستند برای نخستین بار در سال 92 از تلویزیون پخش و زمینه‌ای شد برای بازنگری در پرونده قدیمی قربانیان هموفیلی که هنوز منتظر فرجام پرونده خود هستند. در این مستند تاریخچه اقدام ضدانسانی شرکت فرانسوی ورق می‌خورد. حال با نزدیک شدن به زمان سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران، این سؤال مطرح شده است که آیا فابیوس برای پرداخت غرامت قربانیان به ایران می‌آید؟! هم‌اکنون پرتال جشنواره مردمی فیلم عمار مستند «سوغات فرانسوی» ساخته مرتضی اصفهانی را برای دانلود روی خروجی خود قرار داده است. دیدن این مستند اطلاعات خوبی درباره نقش فابیوس در انتقال ایدز به ایران در اختیار قرار می‌دهد.

سناتور آمریکایی: سرمان کلاه رفت/ اشک های مرد همیشه خندان/ چینی ها احساس خطر کرده اند؟!

روزنامه آفتاب یزد، در گزارشی با عنوان "سناتور آمریکایی: سرمان کلاه رفت"، به حضور جان کری و مونیز و وزیر دارایی آمریکا در سنا پرداخته است: جان کری عصر پنجشنبه در مقابل مجلسی قرار گرفت که از قبل می دانست که کار مشکلی را در برابر آن خواهد داشت. وزیر امور خارجه آمریکا برای نخستین بار بعد از توافق هسته ای با ایران در نهادی به نام سنای آمریکا حاضر شد تا بتواند درآن جلسه از توافق صورت گرفته در شرایطی دفاع کند که بسیاری از سناتورهای جمهوری خواه منتظر حمله به آن بودند. تا جایی که «باب کورکر»معروف ، سناتوری که نام او به عنوان بانی تصویب طرح نظارت کنگره بر توافق هسته ای به خوبی برای ایرانیان آشناست وزیر خارجه کشورش را مورد عتاب قرار داد.کورکر همان کسی بود که اوباما را وادار به پذیرفتن طرح سنا- هرچند با تعدیلات بسیار-برای نظارت کامل بر توافق هسته ای ازسوی کنگره کرده بود . او اینبار که می دانست با تصویب توافق هسته ای در شورای امنیت سازمان ملل دستش از دخالت در توافق کوتاه شده است ، عصر پنجشنبه نا امیدانه رو به جان کری گفت: "در پی توافق هسته ای ایران از انزوا خارج شده و اکنون کنگره در انزوا قرار دارد. " وی خطاب به کری گفت: "در این روند آنچه شما کردید تبدیل انزوای ایران به انزوای کنگره در جهان بود با این شعار که این توافق از فقدان توافق بهتر است. نه تنها ایران برنامه هسته ای را ترک نمی کند بلکه برنامه موشک های بالستیک ایران به قوت خود باقی ماند. ضمن اینکه تحریم تسلیحات متعارف ایران در 5 سال لغو می شود و این باورکردنی نیست. " 

"اشک های مرد همیشه خندان"، عنوان گزارشی است از آفتاب که به ماجرای گریه ظریف در یک همایش اشاره دارد: ماجرا از این قرار بود که در این همایش از ظریف و صالحی برای تقدیر دعوت به عمل می‌آید بعد از صحبت‌های صالحی، به دعوت مجری دختری با شلنگ اکسیژن بر بینی و کپسول اکسیژن در دست در صحنه حاضر شد.وی که از بیماری ریوی رنج می‌برد، با گرفتن میکروفن در دست، خطاب به حضار گفت: "خواهش می‌کنم تا وقتی که شلنگ اکسیژن را از صورتم برمی‌دارم فقط چند ثانیه نفستان را در سینه حبس کنید." وی در حالی که اشک می‌ریخت شلنگ اکسیژن را از صورتش برداشت و با صدایی لرزان گفت: "طرح تحول سلامت برای من و همه بیماران یعنی اکسیژن، یعنی درمان و زندگی."در حالی که حضوروی فضای سالن را منقلب کرده بود، شلنگ اکسیژن را مجددا بر صورت گذاشت و نفس‌زنان گفت: "آقای ظریف، آقای صالحی و آقای روحانی به خاطر امید به زندگی که به من و همه بیماران بخشیدید، از شما متشکرم."وقتی دختر بیمار ریوی با کپسول اکسیژن از ظریف و صالحی قدردانی می‌کند. اما اشک‌های ظریف و صالحی بادیدن این صحنه جاری شد وبغض جماعتی را در برگرفت درست مثل همه ماهایی که آن صحنه را در شبکه‌های اجتماعی دیدیم. مژگان خطیبی نام دختری بود که به روی سن آمد تا به نمایندگی از سازمان‌های مردم نهاد سلامت و بیماران صعب العلاج از ظریف و صالحی تشکر کند.اما تشکر او که گونه حضاررا اینگونه نمناک کرد خیلی حرف‌ها برای گفتن داشت. گریه ظریف و صالحی و من و شما بعد ازدیدن آن صحنه، مضمونی به این معنا دارد که تحریم‌های ظالمانه چه برسر بسیاری از مردمی که از بیماری رنج می‌برند آورده... وچه قدر ساده می‌پنداشتیم که در زمان تحریم‌ها اگر به قول برخی اشکنه بخوریم !!! همه مشکلاتمان رفع می‌شودو عده‌ای دیگر فکر می‌کردند تحریم‌ها کاغذ پاره‌ای بیش نبودند؟! و چه بسیار آنهایی که می‌گفتند برای رفع تحریم‌ها نیازی به مذاکره نیست... در گیرودار این ندانم کاری‌ها و بازی‌های جناحی و سیاسی و بی‌کفایتی‌ها بود که حفظ حق هسته‌ای ایران هم در حرکت‌های روبه جلویی چون مصارف انرژی و پزشکی تحت‌الشعاع قرار گرفتند و چون ازدید نااهلان بیگانه، حق هسته‌ای ما قانونی به‌شمار نمی‌رفت از روند روبه رشدش جلوگیری شد... در جریان آن سالها، بسیاری ازمردم از قلم افتادند مثل همین بیماران ونیازهای آنها.... 

گزارش آفتاب یزد از افت مبادلات تجاری ایران و چین در نیمه نخست 2015 را با عنوان " چینی ها احساس خطر کرده اند؟!" بخوانید: در حالی که گمرک چین در گزارشی از کاهش 32 درصدی ارزش مبادلات تجاری ایران و چین در نیمه نخست سال جاری میلادی خبر داده، شرکت‌های بزرگ چینی هم با توجه به موفقیت مذاکرات هسته ای از هم‌اکنون احساس خطر کرده و به رقابت با شرکت‌های غربی برای حضور در بازار ایران اذعان کرده اند. در طول چند سال گذشته و پس از تشدید تحریم‌ها علیه کشورمان، شرکت‌های غربی و به ویژه اروپایی تحت فشار آمریکا مجبور به ترک بازار ایران شدند و چینی‌ها هم از این فرصت حداکثر بهره برداری را برده و قراردادهای تجاری کلانی با ایران امضا کردند. اما اکنون و پس از مذاکرات وین و قطعنامه جدید شورای امنیت چینی‌ها احساس می‌کنند که دیگر نمی‌توانند مانند گذشته در بازار ایران بی رقیب باشند. البته نکته قابل تامل این است که در حالی که هنوز تحریم‌های ایران لغو نشده مبادلات تجاری ایران و چین در نیمه نخست سال 2015 کاهش 32 درصدی داشته است. حال، این سوال مطرح می‌شود که آیا این کاهش مبادلات ادامه دار خواهد بود یا یک روند موقتی است؟گمرک چین اعلام کرد مبادلات تجاری ایران و چین در نیمه نخست سال جاری میلادی با کاهش قابل توجه 32.8 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شده است.مبادلات ایران و چین در ماه‌های ژانویه تا ژوئن سال 2014 بالغ بر 26.868 میلیارد دلار گزارش شده بود اما این رقم در مدت مشابه سال جاری به 18.067 میلیارد دلار کاهش یافته است. برخلاف سال‌های گذشته که همواره تراز تجاری دو کشور به نفع ایران بوده در نیمه نخست امسال تراز تجاری ایران با این کشور منفی شده است. صادرات چین به ایران در این دوره 320 میلیون دلار از میزان واردات این کشور بیشتر بوده است.واردات چین از ایران در 6 ماه نخست سال جاری میلادی به 8.873 میلیارد دلار رسیده که این رقم با افت 44.1 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شده است.چین در ماه‌های ژانویه تا ژوئن 2014 بالغ بر 15.872 میلیارد دلار کالا از ایران وارد کرده بود. نفت کالای عمده وارداتی چین از ایران است.صادرات چین به ایران نیز در ماه‌های ژانویه تا ژوئن امسال کاهش 16.4 درصدی داشته و به 9.193میلیارد دلار رسیده است. چین در مدت مشابه سال قبل 10.996 میلیارد دلار کالا به ایران صادر کرده بود.
 
در ادامه می خوانیم: شبکه خبری «شین هوا وانگ» در گزارشی با اشاره به سرازیر شدن شرکت‌های غربی به سوی بازار ایران در فضای پساتحریم، از تلاش شرکت‌های چینی برای رقابت با همتایان غربی و از شور و اشتیاق آنها جهت حضور در این عرصه خبر داده است.این شبکه خبری روز جمعه در گزارشی نوشت: یکی از نتایج طبیعی لغو تحریم‌های بین المللی علیه ایران، بازگشت شرکت‌های بزرگ اقتصادی سراسر دنیا به بازار ایران است که حوزه‌های مختلف از جمله خودرو، پتروشیمی و سایر محصولات تجاری را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.به گزارش ایرنا، این رسانه با اشاره به حضور گسترده شرکت‌های مختلف چینی در بازار ایران به‌ویژه در صنعت خودروسازی و انرژی تاکید کرده است که این حضور با توجه به اعلام آمادگی همتایان غربی ممکن است عرصه را برای آنان تنگ کند.«شین هوا وانگ» ادامه می‌دهد: در این رابطه توجه به دو نکته ضروری است؛ اول اینکه در چشم بسیاری از ایرانیان محصولات شرکت‌های غربی چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ تکنولوژی نسبت به محصولات چینی برتری دارد و دیگر اینکه قاعدتا ایرانیان مایل نیستند که تمام تخم مرغ‌های تجارت خارجی خود در سبد یک کشور قرار دهند، به همین خاطر آنان از حضور کشورهای دیگر در این عرصه استقبال خواهند کرد.
 
چالش اوباما و کنگره/ تعقیب یک هدف از دو مسیر/ دولت ترکیه بر لبه پرتگاه/ کانون اصلی قدرت ایران مواضع انقلابی و مخالفت با سلطه آمریکاست/ روی ما حساب کنید اما برای تخریب نیروگاه‌های هسته‌ای!
 
روزنامه کیهان، در گزارشی به ابعاد خطرناک سیاست آمریکا در قبال ایران در قالب های مختلف پرداخته است. عنوان این گزارش "چالش اوباما و کنگره/ تعقیب یک هدف از دو مسیر" است: در حالی که کاخ سفید توافق هسته‌ای را برای بررسی به کنگره فرستاده است، بحث‌های بسیاری درباره اختلاف دو طرف در این قضیه وجود دارد. اما ماهیت و واقعیت این اختلافات چیست؟مطابق مصوبه دو حزبی در آمریکا که باراک اوباما نیز در ماه مه آن را امضا کرد، دو مجلس نمایندگان و سنای آمریکا 60 روز برای بررسی برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) و سپس رای‌گیری تایید یا رد آن، زمان دارند. پیش از این، وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد، مهلت 60 روزه کنگره از دوشنبه20 ژوییه (29 تیر) آغاز می‌شود.بررسی توافق در کنگره براساس قانون «بازنگری توافق با ایران ۲۰۱۵» صورت می‌گیرد. براساس این قانون، کنگره ۶۰ روز فرصت دارد (این فرصت در صورتی که توافق پیش از ۹ جولای حاصل می‌شد، ۳۰ روز بود) تا توافق را بررسی کرده و نهایتا آن را به رأی بگذارد. در صورتی که کنگره توافق را رد کند، باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا ۱۲ روز تقویمی برای وتوی توافق زمان خواهد داشت. در صورتی که او توافق را وتو کند، کنگره باز هم ۱۰ روز تقویمی زمان خواهد داشت تا به میزان دو سوم مجموع کرسی‌های سنا و مجلس نمایندگان، رأی مخالف با توافق جمع‌آوری کند که در آن صورت وتوی اوباما و توافق رد خواهند شد. گزارش‌های بسیاری درباره اختلاف اوباما و کنگره درباره توافق هسته‌ای منتشر می‌شود. اما واقعیت امر چیست و این اختلافات را چگونه باید تفسیر کرد؟
 
 
در ادامه می خوانیم: اگر به گذشته برگردیم و سخنان اوباما در اندیشکده سابان را درباره اینکه وی نیز علاقه‌مند است تک‌تک پیچ و مهره‌های برنامه هسته‌ای ایران را باز کند به یاد بیاوریم، باید گفت کاخ سفید و کنگره آمریکا یک هدف را از دو مسیر دنبال می‌کنند. در حقیقت این دو نهاد اگر در هر موضوعی اختلاف داشته باشند، در تامین امنیت رژیم اشغالگر قدس و مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران اختلافی ندارند. اختلاف این دو تنها یک اختلاف تاکتیکی در یک هدف مشترک است.همزمان با برگزاری مذاکرات هسته‎ای ایران و 1+5 و تنها ده روز پس از قرائت بیانیه لوزان، نمایندگان دموکرات و جمهوری‎خواه کنگره، لایحه‎‌ای ضد ایرانی را با اکثریتی قاطع به تصویب رساندند. همزمان با این اقدام، کاخ سفید اعلام کرد که رئیس جمهور آمریکا این مصوبه را وتو خواهد کرد.در این برهه، روزنامه‌های مدعی اصلاحات با تیترهایی همچون «سنا تحریم کند، اوباما وتو می‌کند»، «اوباما: مصوبات خصمانه کنگره علیه ایران را وتو می‌کنم» بر این موضوع تاکید کردند که کاخ سفید و کنگره دو هدف کاملا متفاوت را دنبال می‌کنند و اکنون چالشی اساسی میان این دو نهاد ایجاد شده است.از سوی دیگر روزنامه کیهان در گزارش‌های مختلف و با استناد به اظهارات مقامات کاخ سفید و نمایندگان مجالس آمریکا از تقسیم کار دولت و کنگره و به عبارتی جنگ زرگری این دو با هدف کسب بیشترین امتیازات از ایران خبر داد. چندی بعد، لایحه فوق در مجالس آمریکا به تصویب رسید و «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید برخلاف اظهارات پیشین اعلام کرد: رئیس‌جمهور حاضر است این طرح را امضا کند! در نهایت این طرح توسط اوباما تایید شد. واقعیت این است که کنگره و کاخ سفید یک هدف را با دو طرح دنبال می‌کنند و در حقیقت اختلاف این دو نهاد کاملا تاکتیکی است. به بیان دیگر اگر کنگره و کاخ سفید در هر موضوعی اختلاف داشته باشند، در تامین امنیت رژیم اشغالگر قدس و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از پیشرفت آن هیچ اختلافی ندارند.  بنابراین می‌بایست با تامل در رفتارهای پیشین مقامات آمریکایی، دل به اختلافات تاکتیکی این دو نبست که سرانجام آن همان خواهد شد که در سطور بالا به آن اشاره شد.

 

"دولت ترکیه بر لبه پرتگاه"، عنوان یادداشت روز کیهان به قلم سعدالله زارعی است: تحولات هفته گذشته در مناطق‌جنوبی ترکیه و مناطق شمالی سوریه از یک تغییر عمده در جنگ سوریه خبر می‌دهند. یک ماه پس از آنکه شایعات روی پایان حکومت بشار اسد تا آخرماه مبارک رمضان تمرکز داشت، هم‌اینک طرف‌هایی که منبع اصلی چنین شایعاتی بودند- ترکیه و داعش- با یکدیگر درگیر شده‌اند! حمله تروریستی انتحاری شش روز پیش داعش در شهر کوچک مرزی «سوروچ»- متعلق به ترکیه- که به شهر کردی کوبانی- متعلق به سوریه- نزدیک است، به محل تجمع جمعی از اعضای گروههای چپ‌گرا و عمدتا کرد ترکیه حمله کرد و در پی آن نزدیک به چهل نفر کشته شدند، زنگ خطر را برای ترکیه به صدا درآورد چرا که از یک سو این اتفاق در داخل خاک ترکیه صورت گرفته و ناقض توافق محرمانه اردوغان و داعش به حساب می‌آمد و از سوی دیگر کشته شدن کردهای ترکیه سوءظن احزاب کردی علیه دولت ترکیه را سبب می‌شد کما اینکه دو روز پس از آن، P.K.K -حزب کارگران کرد- بطور رسمی اعلام کرد که دو نظامی ارتش ترکیه را به تلافی واقعه سوروچ کشته است.پس از آن ترکیه از یک طرف مرزهای خود که تاکنون مهمترین مجرای ورود و خروج داعش سوریه و عراق بود، بست و اعلام کرد 500 نفر از اعضای داعش را در استانهای جنوبی خود بازداشت کرده و دفاتر و سایت‌های این گروه را در سراسر ترکیه بسته است و از طرف دیگر به تلافی کشته و زخمی شدن دو نفر از نیروهای ارتش این کشور در مرز سوریه حملات گسترده‌ای را متوجه مواضع داعش در استان حلب نمود. 
 
در ادامه این یادداشت آمده:" اما دولت اردوغان و ترکیه در معرض یک خطای فاحش تاریخی قرار دارند و نشانه‌های آن هم مشاهده می‌شود. در یک خبر غیررسمی که «اسکای‌نیوز عربی» - وابسته به امارات- منتشر کرد، حمله هواپیماهای جنگی ترکیه شامل جنگنده‌های پیشرفته F16  به منطقه کوبانی در قالب «ائتلاف ضد داعش» و با هماهنگی فرماندهی ناتو مستقر در پایگاه اینجرلیک - واقع در جنوب ترکیه- صورت گرفته است. اگر این واقعیت داشته باشد، اردوغان، ترکیه را به سمت یک پرتگاه هولناک سوق داده است و باید شرایط امروز لیبی  را پیش چشم خود مجسم نماید. در جریان حمله ناتو به لیبی که در پوشش کمک به مردم لیبی و با مشارکت حداقل 17 هواپیمای جنگی ترکیه صورت گرفت، جمع زیادی از اتباع ترکیه در این کشور قربانی این هم‌پیمانی شدند. هم‌پیمانی ترکیه و آمریکا و ناتو در حمله به سوریه هم می‌تواند این خطرات را با ضریب بیشتر متوجه ترکیه کند چرا که حمله به سوریه، حمله علیه هر دو طرف جبهه یعنی جبهه مقاومت و جبهه تروریسم (با محوریت داعش) می‌شود و از این رو ترکیه پس از این حمله باید نگران دو واکنش سنگین باشد. اگر ترکیه اردوغان در اصلاح راه به آمریکا و ناتو تکیه کند، قطعا - براساس آنچه گفته شد- دچار بحران شدید امنیتی می‌شود و نمی‌تواند از آن خارج شود. ترکیه برای اصلاح رویه غلط قبل فقط یک راه دارد و آن هم حل و فصل موضوع از طریق مراجعه به جبهه مقاومت و مذاکره مستقیم و علنی با دولت سوریه است. اگر ترکیه این راه را برگزیند می‌تواند از حمایت جدی ایران برخوردار باشد. اردوغان باید بداند که آمریکا و ناتو قادر به مهار اعتراضات کردها و علوی‌ها در ترکیه نیستند ولی ارتباط برادرانه ایران با دولت اردوغان و با کردها و علوی‌های ترکیه می‌تواند این امکان را برای حل مشکل امنیتی ترکیه فراهم آورد.
 
کیهان در گزارشی به اظهارات گراهام فولر پرداخته است. "کانون اصلی قدرت ایران مواضع انقلابی و مخالفت با سلطه آمریکاست"، عنوان این گزارش است: «گراهام فولر» تحلیلگر ارشد سابق سازمان سیا، طی مطلبی در خصوص واکنش‌ها نسبت به توافق هسته‌ای با ایران به عنوان چالشی برای هژمونی آمریکا در خاورمیانه گفت: واکنش‌های زیادی در خصوص دستاورد اوباما در رسیدن به توافق هسته‌ای با ایران، وجود دارند. برای یک اقلیت قابل پیش‌بینی، این توافق به هیچ عنوان یک دستاورد نیست بلکه یک شکست وحشتناک است. بیشتر انتقادها بر مسئله تقلب احتمالی ایران متمرکز هستند. این سوال مهم مطرح است: آیا خود واشنگتن، قادر است با یک ایرانِ در حال صعود مقابله کند؟ چالشی که بسیار شبیه به چالش چینِ در حال صعود است. وی افزود: برخی از عناصر تشکیلات امنیتی اسرائیل (نه همه شان) ممکن است تهدید هسته‌ای را جدی تلقی کنند؛ عمدتا به این خاطر که اسرائیل، خود را به عنوان تنها قدرت هسته‌ای در منطقه می‌شناسد و یک ایرانِ دارای پتانسیل هسته‌ای در آینده نزدیک، تواناییِ هم آمریکا و هم اسرائیل را برای انجام اقدامات نظامی و مصون بودن از مجازات در منطقه، محدود خواهد ساخت.مقام ارشد سابق سیا، تاکید کرد: چالش واقعی، غرب با ایران  موضع انقلابی و مخالفت صریح و همیشگی ایران با سلطه قدرت آمریکا (و اسرائیل) در خاورمیانه است. این نوع موضع، در تاریخ به سرعت عنوان «دولت یاغی» را در بحث‌های واشنگتن بدست آورده است؛ دولتی که با نظم استراتژیک تحت سلطه آمریکا مخالف است.
 
"روی ما حساب کنید اما برای تخریب نیروگاه‌های هسته‌ای!"، عنوان یکی از خبر های، اخبار ویژه کیهان است: معاون صدراعظم آلمان در اصفهان مدعی شد انرژی هسته‌ای به درد نمی‌خورد.زیگمار گابریل با  تأکید بر اینکه من مخالف انرژی هسته‌ای هستم گفت: اگر ایران روزی بخواهد نیروگاههای هسته‌ای خود را تخریب کند، همان افراد خودمان که نخستین نیروگاه ایران را ساختند را برای خراب کردن به این کشور می‌فرستیم(!)وی در دیدار با استاندار اصفهان در هتل عباسی اصفهان افزود: تولید برق از انرژی هسته‌ای بسیار گران قیمت است و در 40 تا 50 سال گذشته در آلمان بر سر استفاده از انرژی هسته‌ای و مسائل زیست‌محیطی مرتبط با آن از جمله زباله‌های رادیو اکتیو دعوا است.وی با بیان اینکه اکنون دو پروژه نیروگاه هسته‌ای در آلمان در دست اجراست اظهار کرد: این پروژه‌ها زمان بر و پرهزینه شده و بدون سوبسید دولت نمی‌توان برای آن کاری انجام داد.وی خطاب به مسئولان ایرانی گفت: انرژی هسته‌ای را بدون ما توسعه دهید اما برای صرفه‌جویی انرژی روی ما حساب کنید.استاندار اصفهان در پاسخ گفت: اما نخستین نیروگاه اتمی در ایران توسط آلمانی‌ها ساخته شد، که این جمله او با واکنش و خنده حاضران آلمانی همراه شد.زیگمار گابریل، وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان هفته گذشته به همراه هیئتی 60 نفره متشکل از دست‌اندرکاران امور اقتصادی تجاری و جمعی از مقامات سیاسی آلمان به اصفهان سفر کرد.

ارسال نظر

آخرین اخبار