روایت چندنفر از شاهدان عینی فاجعه منا

در کنار خواندن نظرات تحلیلی از این حادثه روایت حاضرین ایرانی در صحنه می تواند فضای غمبار این ساعات در مکه را به تصویر بکشد.

سانحه ساعت ۸:۴۵ صبح، رسیدگی تیم‌های پزشکی ساعت ۱۶!

به گزارش گلستان24، بغضی که از دیروز بر گلویمان نشسته، نه میشکند و نه تمام می شود. حریم امن الهی، به دست خاندانی افتاده که مردانگیشان را درکشتار کودکان و زنان بی گناه یمنی نشان داده اند.

شاهدان عینی فاجعه منا

از دیروز خبرها مثل آوار بر سرمان فرود می آید...

حاجی ها، عید قربان...

و البته لا یوم کیومک یا ابا عبدالله...

یادش به خیر! سالیانی نه چندان دور توفیق زیارت خانه خدا و مزار پیامبر مهربانی ها و فرزندان بقیع نشینش را یافتم... ومگر میشود حج بروی و قبلش خسی در میقات جلال را نخوانی؟! جلال لا به لای شرح سفرش آل سعود را به تصویر کشیده است.

گذار این سالها تنها اندکی این جماعت را بزک کرده، مانند آن که بر کثافتی زرورقی بکشند...

و همین است که شرح جلال بر این خاندان همچنان زنده است: "دولت عالیه! سعودی سرش گویا بدجوری به آخور نفت مشغول است. همه حجاج هم که از کثافت بترکند سرچاههای نفت به سلامت باد!" خسی در میقات صفحه ۱۴

و یا آنجا که بعد از شرح راه حل را ارئه می کند: "سعودی‌ها لیاقت اداره این مشاهد را ندارند. مدینه و مکه را باید از زیر نگین این حشرات بیرون کشید و دو شهر بین‌المللی اسلامی اعلام کرد." خسی در میقات صفحه ۴۲

لا به لای این خبرهای ناگوار بعضی خبرها هم طعمی دیگر دارند، مثل آن خبر که در شبکه های مجازی سعودی ها ایران را قاتل حجاج معرفی کردند! جز خنده چه میشود نثار این جماعت یاجوج و ماجوج کرد؟! لایکادون یفقهون قولا...

و یا آنجا که رئیس پلیس آل سعود فرمایشات کرده اند: ما مسئول حماقت بقیه نیستیم. یا بعضی از این شیخک ها به پادشاه آل سعود تسلیت گفته اند و یا بخش عربی رادیو آمریکا گفته است بنا بر نظر سنجی ما ۹۷ درصد مردم، آل سعود را بی تقصیر می دانند و.... حیف آب دهان که نثار این جماعت کرد! خدایا همه شان را با هم محشور کن!

حاضران در فاجعه منا چه می‌گویند؟!

در کنار خواندن نظرات تحلیلی از این حادثه روایت حاضرین ایرانی در صحنه می تواند فضای غمبار این ساعات در مکه را به تصویر بکشد. چند روایت دست اول از این حادثه را مرور می کنیم.

روایت مسئول یکی از کاروان ها که در روز وقوع حادثه نوشت:

باسمه تعالی

امروز عید قربان ۲ مهر ۱۳۹۴ طبق معمول،حاجیان از مشعرالحرام بسمت منی حرکت نموده و سپس بسمت جمرات محل سنگ زدن به شیطان راهی انتهای منی شدند.

علیرغم اینکه امسال تعداد حاجیان کمتر از سنوات گذشته است ولی طبق تجربه بیش از ۳۰سفر حضور در حج احساس کردم شرایط غیر عادی است و ازدحام کاملا غیر طبیعی است.در مسیر جمرات در چند نقطه بخاطر ازدحام متوقف شدیم.گرمای شدید هم مزید بر علت بود.بنده سریعا نفرات حاجی گروهم را بقطار کرده و با شکافتن جمعیت بجلو حرکت کردیم و در واقع از معرکه خارج شدیم.

وقتی به جمره عقبه(شیطان بزرگ) رسیدیم شرایط خیلی سخت تر از سنوات قبل نبود یعنی اینکه ازدحام مسیر یک اتفاق غیر عادی و ناهماهنگ با اطراف جمرات بوده است..

در خیابانی که عمدتا ایرانیها ،افریقاییها.هندی ها.پاکستانی ها به سمت جمرات حرکت میکنند کاملا وضعیت غیر عادی محسوس بوده و بهم خوردن حال حجاج از ازدحام،ترافیک،نبود آب اشامیدنی و بسته بودن راههای خروجی خیابان بسمت جمرات شرایط ایجاد اتفاق وحشتناک کشتار حجاج را رقم زد.

علیرغم انکه عربستان از نیروی هوایی و هلیکوپتر برای خدمات رسانی به حج بهره میبرد هیچگونه نظارتی بر این بخش که مهمترین و شلوغ ترین بخش مناسک حج است صورت نگرفت..والا با نظارت هوایی وقتی ازدحام جمعیت مشاهده شد میتوانستند عقبه جمعیت را قطع و جمعیت را به خیابانهای اطراف و همچنین محل کاروانهای مصری و افریقایی اطراف خیابان هدایت کنند.

تمام نیروهای پلیس از افراد با سن کم تشکیل شده و فقدان تجربه و پختگی در برخورد به بحران مشهود بود.

کمترین امادگی در نیروهای عربستانی مشاهده نمیشد و بطوریکه با تاخیر چند ساعته صرفا بانتقال کشته ها پرداختند و بسیاری از مجروحین در بین کشته ها زنده زنده مرگ دلخراش را تجربه کردند

افرادی که عصر برای شناسایی جنازه ها به مناطق مختلف رفته اند از نفس کشیدن مجروحان و استفراغ خون حکایت دارند.

اتفاق تقریبا ساعت ۸ و ۴۵ دقیقه صبح رخ داد ولی ساعت ۴عصر نبض مرده ها و مجروحان را میگرفتند.

عربستان سابقه مختومه ساختن چنین پرونده هایی را دارد از جمله سال ۱۳۶۶ کشتار مکه و ۱۳۶۸ کشتار ۴هزار نفر در تونل معیصم در منی...

بعد از ظهر نیروهای باتجربه و مسن تر وارد صحنه شدند که البته کمی به جمع کردن صحنه کمک کرده است..

جو عمومی مکه و در بین حجاج بشدت خراب و ترس و استرس حاکم شده است احتمال اتفاقات بعدی از جمله در مسجدالحرام می رود

یعنی با مختصر سر و صدا مردم وحشت زده پا بفرار گذاشته و له و کشته شدن زیر دست و پا اتفاق مورد توقع است

بنظر حقیر حداقل ماجرا از اهمال کاری و عدم دقت نیروهای عربستان با توجه به تلاقی شرایط گرمی هوا با ازدحام در شلوغ ترین بخش اعمال حج صورت گرفته و پوشش دادن این نقض حرمت شهر مکه و منی که جزء حرم محسوب میشود به قضا و قدر الهی فقط یک خیانت است.

حقیر امروز بر جنازه هایی اشک ریختم که دیروز در سرزمین عرفات در مقابل خداوند سبحان دست به تضرع بودیم..

روایت یکی از اعضای تیم درمانی ایرانی :

سلام

مسیر هنور پر از جنازه است. احتمالا اکثر مفقودین جزء کشته شدگان هستند. به ما اجازه ورود به بیمارستانها را نمیدهند. تا صبح امروز آزادانه میرفتیم. با توجه به جمود نعشی و گره خوردن جنازه ها بهم و پر شدن بیمارستانها امکان تخلیه کامل وجود نداره. به ما هم اجازه کمک نمیدن. صبح هم به زور بیرون شدیم. مقاومت بیشتر امکان دستگیری داشت. از همه امکانات استفاده شد. همکاران در بیمارستان ایران در منا و مکه سنگ تمام گذاشتن. آمتر قطعا بیشتر میشه. 

علت حادثه بستن بدون هماهنگی یکی از مسیرها بود. عوارض روحی زیاده. فوت پدر جلوی چشم فرزند، شوهر جلوی چشم همسر. بدلیل گرما آب روی جنازه ها و زنده های در حال جان دادن میریختن. تقریبا تا ساق توی گندآب ناشی از ... و جنازه ها بودیم. برای غسل مسح میت و تعویض لباس و همزمان انتقال مجروح مکه هستیم. خانم های شیعه شب دهم سنگ میزنن یعنی دیشب زدن. ولی کاروانهای گنبد و گلستان امروز آمدن که اهل سنتن. اگر خانمهای شیعه بودن تعداد کشته ها زیادتر میشد. بعضی از پزشکان غذا هم نتونستن بخورن. دیروز هم عرفات بودیم. طبق معمول گرما زده و بیمار عادی داشتیم و از پریشب کار سنگین بود. امروز دیگه...

حقیقتا در مقابل اونا من هیچی نکردم. دمای هوا بالا است. بدون تعارف چند لیتر آب میخوریم و چندین لیتر عرق. خیلی به خارجیها کمک شد. دستمون بسته است. اونا هم به ما پناه میارن. امسال اجازه ورود دارو مثل هرسال ندادن. حاجی خانم فقط از کاروان های اهل سنت داریم که ما جنازه ها رو جمع کردیم البته بخشی از جنازه ها... ولی اسم اون خانم ها در بین کشته شدگان نیست.

تصاویری که از اونها گرفتیم هست ولی مکشوفه و حجاب ندارن. شرعا واخلاقا قابل ارسال نیست. منتظر اجازه ورود هستیم. پلیس وحشی خشن احمق و بی ادبی داره. زنده ها از زیر دستاشونو بیرون میاوردن برای کمک. دستها خیس بود. اگر میگرفتی لیز میخورد. بعد همزمان پایت گیر میکرد و ممکن بود گیر کنی.

احرام بعضی آقایان کامل کنده شده بود و عریان بودند. حجاج سالم شوکه بودن. پسر پدر مرده که در کنارش بود و نتوانست کاری کند به ما پرخاش میگرد و باید در آغوش میکشیدی....

روایت یکی از دیگر زائران:

سلام بر دوستان عزیزم

با چشمانی اشکبار این پیامو براتون ارسال میکنم شرایط خیلی سختیه تا دیروز با دوستان دعای عرفه خواندیم و اکنون شاهد جنازه های اوناییم.

فضای بعثه مثل قرارگاهها جبهه شده که هر لحظه خبر شهادت یک نفر رو میاورند. تو کاروانها بی قراری موج میزنه و همه به دنبال عزیزشون میگردن و جزء مفقودین هستند.

حج امسال حج پر از غم و اندوه شد... از گروه تواشیح ۵نفره ۲ نفر برگشتن...

علی ضیاء مجری برنامه های صدا و سیما هم گفت:

 

-من در آن مسیر نبودم که این اتفاق رخ داد و مسیر دیگری را می رفتم اما به ناگاه متوجه شدیم که یکی از مسیرها را بسته اند، البته اینجا همه می گویند که ولیعهد و فرزند پادشاه با تیمی ۲۰۰ نفره از آن جا عبور می کردند تا بروند به شیطان سنگ بزنند. البته ما هم همچین اتفاقی را حس کردیم و دوستانی که تجریه حضور چند ساله را دارند می گفتند جو امنیتی به گونه ای شده که انگار کسی از سرانشان در حال عبور است.

اینجا هوا بسیار بسیار گرم است و دیروز نیز نسبت به امروز بسیار گرمتر بود، اما متأسفانه دریغ از آبی که به دست زائران بیت الله بدهند، ما بچه شیعه ها وقتی ایام محرم می‌شود ایستگاه ایستگاه صلواتی آب و شربت به دست عزادران می دهیم اما اینجا از تکریم زائران بیت الله الحرام خبری نبود، آب نبود که زائران بخورند و با این که می دیدند که هوا گرم است اما آبی بر سر مردم نمی ریختند.

دیروز ما برای امدادرسانی رفتیم اما اجازه هیچ کمکی را از سوی ما نمی دادند حتی پزشکان هلال احمر که برای دیدن مریض‌ها به بیمارستان‌ها رفته بودند وقتی می بینند اجازه نمی دهند وارد بیمارستان ها شوند، پشت درب بیمارستان منتظر می نشینند. حس انسان دوستانه ایرانی ها کاملا مشهود بود و به مردم دیگر کمک می کردند، اما متأسفانه مأموران عربستان با این که وضعیت نابسامان را مشاهده می کردند هیچ کاری نکرده و اقدامی نمی کردند.

-همانطور که اطلاع دارید ما امکانات بهتری نسبت به سایر حجاج دیگر کشورها داریم چون حجاج بعضی از کشورها از تشنگی جان خود را از دست داده اند و ما با تیم های مختلف برای این حجاج آب معدنی و سایر امکانات را ارایه می کنیم.

حدود هفت الی هشت تیم به سرپرستی مسئولان ما تشکیل شده است که هر یک از این تیم ها شامل ۲۰ نفر می شوند و به مسلمانان سایر کشورها کمک می کنند چون پلیس عربستان هیچ کمکی انجام نمی دهند.

-اوضاع مردم خوب نیست، دعاشون کنید. تا الآن پیششون بودم دعا کنید...

یک شاهد عینی هم در یکی از بخش های خبری صدا و سیما درباره این فاجعه گفت:

 

نیروهای امنیتی مسیر ما را مسدود کردند، جمعیت زیادی هم روبرو می آمدند. این دو جمعیت که به هم برخورد کردند، فشار زیاد شد و عده ای این وسط جان خود را از دست دادند و عده ای مجروح شدند. ما هم قطع امید کرده بودیم و اشهدمان را خواندیم و یکی از دوستانمان کشته شد. عده ای در کنار ما راه می رفتند و کشته شدند.

پیش بهار، یکی از خبرنگاران صدا و سیما هم گفت:

 

حدود ساعت ۸ و نیم تا ۹ بود که حجاج از منا برای رمی جمره عقبه حرکت کردند. حرکت پر از ازدحام وکند بود. یک کیلومتر که طی شد، حرکت کندتر شد و به یکباره جمعیت دیگر قدرت حرکت نداشتند. بعدا مشخص شد مسیر بسته شده. این امر برای حجاج عادی بود. ولی با افزایش ازدحام، مسیرهای اطراف را با نرده بسته بودند. فشار جمعیت هم زیاد بود. یک طوری شد که این تبدیل شد به زندانی برای حجاج. بیش از ۳۰۰ هزار نفر در یک مسیر در حال حرکت بودند. عده ای از ترس خفگی رو به در و دیوار آوردند و سعی کردند از نرده ها بالا بروند.

عده ای موفق شدند. عده ای هم موفق نشدند و افتادند زیر دست و پا. عده ای هم می خواستند فرار کنند که معلوم نبود کجا می خواهند فرار کردند وافتادند زیر دست و پا. ما با دوستانمان در حال حرکت بودیم که ناگهان همه چیز بهم خورد. من سعی کردم خود را با شرایط وفق دهم، ولی نشد. گرمای هوا، استرس و فشار جمعیت باعث شد از هوش بروم. یک لحظه دیدم یکی از هموطنان پزشک ما دستم را کشید و به سمت کوچه باریکها برد. آنجا هم اجازه نمی دادند کسی وارد شود. با هر زحمتی بود ما را کشید آنجا و من بیهوش شدم. بعد از نیم ساعت که آب و یخ روی سرم ریختند، من بهوش آمدم و دیدم اطرافم پر از جنازه است.

هر کسی کشته شده بود را می آورند آنجا می گذاشتند. اکثرا از کشورهای آفریقایی، پاکستانی، هندی و مالزی بودند. ایرانی اصلا نبود. بعد که به هوش آمدم، هموطنم گفت اینجا بایستیم بدتر می شود. همینطور هم شد. مردمی که آن پشت بودند برای نجات جان خود، نرده ها را می شکستند و وارد اتاقکها می شدند.

باز این دوستمان من را بیرون از آنجا کشاند و شرایطی پیش آمد که توانستیم زنده بمانیم. بعد هم که لنگ لنگان رفتیم به سمت رمی جمره، دیدیم مسیر را کاملا پلیس بسته. افرادی که آفریقایی هستند و در شبه قاره هند هستند، معمولا خانوادگی برای حج می آیند خیلی هاشان فوت کرده بودند. وضعیت عجیبی بود. الان شاید ۱۳ ساعت از این حادثه ناگوار می گذرد ولی هنوز هم دوستانی که در منطقه تردد می کنند می گویند بعضی از جنازه ها روی زمین مانده و سعودی ها نتوانسته اند جمع کنند.

اگر آنجا این بی کفایتی در خصوص نگهداری و راهنمایی حجاج به سمت رمی جمره صورت نمی گرفت این اتفاق ناگوار نمی افتاد و خیلی از کشورها عزادار نمی شدند. حضور امدادگران ما در صحنه قابل تقدیر بود.

۵- کلام جلال بعد از سال ها درباره این جماعت هنوز زنده است:

"دولت عالیه! سعودی سرش گویا بدجوری به آخور نفت مشغول است. همه حجاج هم که از کثافت بترکند سرچاههای نفت به سلامت باد!" 

"سعودی‌ها لیاقت اداره این مشاهد را ندارند. مدینه و مکه را باید از زیر نگین این حشرات بیرون کشید و دو شهر بین‌المللی اسلامی اعلام کرد."

۶- زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی

مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی

جهان نیوز

ارسال نظر

آخرین اخبار