یکی از قدیمی ­ترین و محبوب­ترین عقیده­ ی غیر علمی مردم آمریکا در مورد طلاق این است،" فقط به خاطر بچه هایتان زندگی نکنید". "اگر طلاق برای شما بهتر است و شرایط زندگیتان را بهبود می­بخشد، برای بچه ­های شما نیز بهتر خواهد بود."

ترویج فرهنگ غربی طلاق

یکی از قدیمی ­ترین و محبوب­ترین  عقیده­ ی غیر علمی مردم آمریکا در مورد طلاق این است،" فقط به خاطر بچه هایتان زندگی نکنید". "اگر طلاق برای شما بهتر است و شرایط زندگیتان را بهبود می­بخشد، برای بچه ­های شما نیز بهتر خواهد بود."

از 30 سال قبل، مردم آمریکا از این نظر، برای توجیه دلیل طلاق خود و نادیده گرفتن صدمات روحی و عاطفی که در طلاق والدین به فرزندان تحمیل می­شود استفاده می­کنند. اما به گفته ­ی کارشناسان این حرف­ها تنها برای توجیه است و این باور باعث افزایش طلاق در جامعه می­شود و در این صورت تنها ملاک قضاوت درباره­ی یک ازدواج، وابسته به میزان شادی یک فرد در زندگی می­شود.

یکی از بزرگترین تصویرهای نگران کننده که با افزایش نرخ طلاق  در جامعه قابل مشاهده است، اثرات منفی طلاق بر کودکان در طول زمان است. در بیشتر کودکان طلاق ویژگی­های زیر قابل مشاهده است: مشکلات عاطفی، تجربه جنسی زود هنگام، ترک تحصیل، بزهکاری، بارداری در سنین نوجوانانی، استفاده از مواد مخدر، بی ­هدفی در شغل، داشتن رابطه با جنس مخالف،  عدم احساس هویت، عدم اعتماد به نفس.

ترویج فرهنگ غربی طلاق

در حال حاضر، حتی هند هم از این زیاد شدن نرخ  طلاق به دلیل افزایش تمایل به فردگرایی و خودخواهی بی نصیب نمانده است. تحقیقات اخیر نشان می­دهد که زوج­های در گروه سنی 25-35 سال 70 درصد از طلاق­ها را به خود اختصاص داده­اند و 85 درصد از طلاق­ها در این گروه در سه سال اول ازدواج ثبت شده است. این است که به این واقعیت است که بسیاری از پرونده مشکلات نگرشی در حالی که تشکیل پرونده برای طلاق شکایت در ارتباط است.

بنابراین تمرکز اصلی در مسئله­ ی طلاق باید بر این باشد که آیا تصمیم گیری برای طلاق به دلیل ظلم و ستم، فرار از کار و راحت طلبی و خشونت همسر است یا به دلیل این واقعیت است که به مردان تنوع طلب هستند و نمی­توانند زنانی که از خودشان موفق ­ترند در کنارشان تحمل کنند.

اولین دلیل بالا رفتن روز افزون سطح تحصیلات مردان و زنان و سپس اشتغال تمام وقت آنان است. اما دلیل دوم که اصلی­تر است عبارت است از عدم سازگاری، تنهایی عاطفی، خستگی ناشی از کار و نارضایتی عاطفی و جنسی بین زوجین. این مسئله باید به طور جدی مورد تحقیق قرار بگیرد چرا که اگر مشکلی در یک سازمان به وجود بیاید تنها ضرر مالی پیش می­آید اما اگر در خانواده مشکلی روی دهد تربیت فرزندان که آینده ­ساز هستند با شکست مواجه می­شود و در نتیجه­ جامعه ­ای آشفته و ناسالم خواهیم داشت.

آیا می­توان گفت اگر زنان به ایفای نقش سنتی خود برگردند مشکل طلاق حل خواهد شد؟ اگر پاسخ آری باشد این به معنای نادیده گرفتن حق تحصیل و پیشرفت زن است. اما پاسخ نویسنده این مطلب و بسیاری از کارشناسان منفی است. به این دلیل که زنان برای تحصیل و اشتغال به شکل امروزی صدها سال تلاش کرده­اند و حذف آن­ها از  جامعه نادرست است و خانه­داری برای زن احترام اجتماعی به همراه ندارد. واقعیتی که امروزه وجود دارد این است که جامعه ­ی صنعتی مدرن برای پیشرفت  به مشارکت کامل زنان نیازمند است.

بنابراین تنها راه برای حفظ کانون خانواده و کاهش تصمیم به گرفتن طلاق در جامعه این است که پدر و مادر در تربیت فرزندان سهم مساوی داشته باشند که زنان هم بتوانند به کارهای مهم خود خارج از خانه برسند و بتوانند از تحصیلات خود استفاده کنند. به زنان هم توصیه می­شود که به همسران خود احترام بگذارند و در صورتی که حقوق همسرشان کمتر از خودشان است  او را تحقیر نکنند  و برای داشتن خانواده­ای مستحکم اولویت اصلی خود را بر عشق و روابط خانوادگی سالم قرار دهند و درآوردن پول اولویت های بعدی آنها باشد.

تحلیل:

در این گزارش برای طلاق دو علت ذکر شده است:

  • بالا رفتن سطح تحصیلات و اشتغال زنان
  • عدم تفاهم و سازگاری و برآورده نشدن نیازهای عاطفی و جنسی

به عنوان راه ­حل، نویسنده پیشنهاد کرده که مردان و زنان در خانه باید به طور مساوی نقش داشته باشند و حذف زنان از جامعه و خانه داری و تربیت فرزند را نوعی ظلم به آنها قلمداد کرده است.

در صورتیکه این نظر خلاف فطرت زن و روح لطیف اوست. اگر یک زن  به صوزت تمام وقت خارج از خانه به فعالیت و کار مشغول شود  زمانی که به منزل برمی­گردد رسیدگی به امور خانه، تربیت فرزندان و همسرداری برایش دشوار خواهد شد، چنانچه تحصیلات یا حقوق  زن از همسرش بیشتر باشد در بیشتر مواقع دیده می­شود که همسرش را مورد تحقیر قرار می­دهد و همین مسئله باعث به وجود آمدن دلسردی و به مرور زمان کمرنگ شدن محبت و عاطفه در کانون خانواده می­شود.

راه­حل برای رفع این مشکل در ایران:

در ایران، سال­های اخیر نرخ فارغ التحصیلی زنان از دانشگاه زیاد شده و نمی­توان سرمایه گذاری کشور برای تحصیل زنان و استفاده از نیروی فکری آنان را نادیده گرفت و از طرفی هم کار تمام وقت برای زنان نوعی تهدید کانون خانواده و یکی از دلایل طلاق در کشور محسوب می­شود. به نظر می­رسد ارائه  راه حلی میانه با توجه به شرایط فرهنگی کشور و تاکید اسلام بر اهمیت نقش زن و جایگاه مهم او در تحکیم نظام خانواده  کمک شایانی در رفع مشکل اشتغال زنان داشته باشد.

راه حل­های پیشنهادی در ذیل آورده شده است:

  1. انعطاف ­پذیری در ساعات کاری زنان
  2. کار پاره ­وقت برای خانم­ها
  3. امکان دور کاری و کار در منزل
  4. دادن مرخصی زایمان به زنان و امکان بازگشت آنها به کار بعد از گذراندن دوره ­ی مرخصی

5.تعریف کارهای حجمی و پروژه­ای برای زنان

ارسال نظر

آخرین اخبار