چهارشنبه آخر سال فرا رسید

ایران مردم قدر شناسی دارد. مردمی که بازی‌های سیاسیِ بی‌رحمانه آقایان حتی بر سر یک ساختمان سوخته را می‌بینند اما متوجه ماجرای اصلی هستند و لحظه‌ای از آن غفلت نمی‌کنند. آنها می‌دانند که حالا خانواده آتش نشان ها یعنی هموطنان و هم‌شهری‌هایشان در غمی بزرگ می‌سوزند و هیچ چیز مانند همراهی‌های مردمی آرامشان نمی‌کند.

یادآوری یک قرار فرهنگی-اجتماعی: خون پاک آتش‌نشان‌های شهید پلاسکو را فراموش نکنیم

دو ماه قبل اتفاق بی‌سابقه‌ای کل ایران را در شوک و بهتی بزرگ فرو برد. ساختمان پلاسکو یکی از قدیمی‌ترین ساختمان‌های تجاری تهران بر اثر انبوه آتش‌سوزی وانفجارهای پی در پی ناشی از آتش، فرو ریخت.

به گزارش گلستان24، پلاسکو بورس توزیع عمده پوشاک در تهران و شهرستان‌ها بود که برای بسیاری از جوانان اشتغال‌زایی کرده بود. یک عضو شورای شهر در گفت‌وگویی تصریح کرد که این حادثه باعث شد تا سه هزار نفر بیکار شوند.

آتش‌نشان‌

پلاسکو که ریخت، دل و جان مردم هم ریخت. این در و دیوارها و بند بندِ این ساختمان 15 طبقه و بزرگ، فدای یک تار موی کسانی که زیر آوار ماندند و مظلومانه جانشان را از دست دادند. پلاسکو که ریخت همه یکصدا گفتند: وای! آتش‌نشان‌ها... آتش‌نشان‌ها در طبقات مختلف هنوز مشغول فعالیت بودند اما اتفاقی که کسی انتظارش را نمی‌کشید، رخ داد.

حادثه پلاسکو بازتاب‌های بسیاری در فضای فرهنگی و اجتماعی داشت. مدت مردم سراسر کشور به شعب و مراکز آتش نشانی رفتند و با اهدای گل و روشن کردن شمع، از جان نثاری و فداکاری جامعه آتش نشان تقدیر کردند.

ایران مردم قدر شناسی دارد. مردمی که بازی‌های سیاسیِ بی‌رحمانه آقایان حتی بر سر یک ساختمان سوخته را می‌بینند اما متوجه ماجرای اصلی هستند و لحظه‌ای از آن غفلت نمی‌کنند. آنها می‌دانند که حالا خانواده آتش نشان ها یعنی هموطنان و هم‌شهری‌هایشان در غمی بزرگ می‌سوزند و هیچ چیز مانند همراهی‌های مردمی آرامشان نمی‌کند.

همه با این ماجرا همراه می‌شوند. پلاسکو می‌سوزد، غم فراگیر می‌شود و بیل‌های مکانیکی که ساختمان ریخته را احاطه کرده‌اند، هر روز دسته‌ای آهن گداخته از دل آوار بیرون می‌کشند. گداخته مثل دل مردم، مثل حال و روز خانواده آتش نشان های شهر.

در این میان جنبش های اجتماعی متعددی به راه می‌افتد. حالا پای رسانه ها به جنس دغدغه های مردمی باز می‌شود و یادآوری تلاش‌های سابق آتش نشان ها به خوبی میان مردم دست به دست می شود. مردم، هموطنان و هم‌شهری‌های آتن نشان‌شان را می‌بینند که با حقوق و مزایایی ناقابل، جان قابل و ارزشمندشان را کف دست گرفته و به میانه آتش هجوم می‌برند. نبرد با آتش، این خاطره یک روز عادی مردان فداکار شهر است.

یکی از این جنبش‌ها که در همان روزهای داغ پلاسکو فراگیر شد راجع به تحریم آتش‌بازی در آخرین چهارشنبه سال بود. چهارشنبه سوری، رسم بی هویت و بی اعتبار و پر از تحریفی است که معلوم نیست از کجا پایش را به فرهنگ ایرانی باز کرده است.

هر سال و در مراسم چهارشنبه‌سوری بسیاری از جوانان و نوجوانان بر اثر رسومات غلط آتش بازی دچار حادثه می شوند، حادثه هایی که در اغلب اوقات باعث صدمه های بی بازگشت جانی و روحی در فرد و خانواده اش می شود.

بسیاری از مردم پای کار آمدند و گفتند به احترام خون شهدای آتش نشانان فداکار پلاسکو، رسم غلط چهارشنبه سوری را ترک خواهند کرد. حالا باید این عهد را میان مردم دست به دست کرد تا دوباره حال و احوال همه به همان روزهای سخت پلاسکو برگردد. باید بدانیم که بخاطر یک اشتباه و یک سنت غلط، یک آتش نشان را مجبور خواهیم کرد به دل آتش بزند، آیا او زنده بر می‌گردد؟

منبع: سراج24

ارسال نظر

آخرین اخبار