استاد گرگانی موسیقی کشور که ۵۰ سال از عمر خود را با استاد محمدرضا لطفی گذرانده است، به بیان خاطرات خود با وی پرداخت و خواستار توجه بیشتر مسئولان به موسیقی کشور شد.

خاطرات ۵۰سال رفاقت با استاد «لطفی»

به گزارش گلستان 24،  وقتی نگاهی به تقویم سال ۹۳ بیاندازیم، اردیبهشتش برای جامعه هنرمندان مانند سال های قبل سبز نبود. فوت استاد لطفی، جامه سیاه بر تن خسته موسیقی کشور انداخت. اکنون که به اولین سالگرد فقدانش نزدیک می شویم، هنوز هم هستند، افرادی که این جدایی را باور نکرده اند و معتقدند استاد لطفی، مردی که عاشقانه خود را وقت موسیقی کشور کرد، زود دار فانی را وداع گفت.

سرزمین استراباد و شهر گرگان در سال های دور و حتی دوران معاصر چهره های سرشناس فراوانی را در عرصه هنر بخصوص موسیقی داشته است، اما، محمدرضا لطفی جزو معدود افرادی بود که هم چهره ای ملی و هم بین المللی بود. در میان همه شاگردان، دوستان و آشنایان، از دست دادن لطفی برای فردی بیش از همه دردناک بود. فردی که به گفته خودش ۵۰ سال از عمرش را در کنار لطفی سپری کرد و روزهای تلخ و شیرینی را در کنار لطفی گذراند.

به بهانه اولین سالگرد فقدان محمدرضا لطفی، گفتگویی را منتشر کردیم از استاد داوری، چهره سرشناس موسیقی استان و کشور. چهره آرام «جواد داوری»، هنگام مصاحبه همچنان پر غم بود. وقی از وی درباره لطفی پرسیدیم، «تنبک» خود را مقابلش گذاشت و چند ضرب زد، بعد از کمی فکر، با صدای بغض آلود خود، گفت: فاجعه از دست دادن لطفی شوک غیر قابل قبولی بود زیرا الان زمان مرگ لطفی نبود.

 

استاد جواد داوری نوازنده گلستانی سنتور

 

جواد داوری، استاد گرگانی موسیقی و نوازنده سنتور، در سال ۱۳۲۷ در خانواده ای که همگی اهل موسیقی بودند به دنیا آمد. وی که از سال های کودکی و به گفته خودش از دوران ابتدایی با لطفی بود، به بیان خاطرات ۵۰ ساله خود با لطفی پرداخت و گفت: این مدت را می توانم در سه بخش توضیح دهم که دوران اول مربوط به آشنایی ما با هم و زمانی است که موسیقی را تمرین می کردیم.

وی که معتقد است لطفی ۳۰ سال دیگر برای توسعه فرهنگ و موسیقی ایران جا داشت، به خبرنگار مهر، گفت: متأسفانه سال گذشته موسیقی ایران با رفتن استاد جلیل شهناز بی پدر، و حال با ازدست رفتن استاد لطفی بی مادر شد.

وی که همواره درباره سرنوشت و وضعیت موسیقی کشور نگران بود، از دست دادن لطفی را ضربه ای برای موسیقی کشور دانست و گفت: امیدوارم شاگردان و افراد زحمت کش این مسیر بتوانند کمبودهای موسیقی را جبران کنند و نبود استاد لطفی را پوشش دهند.

برای از دست رفتن لطفی احساس ریزش می کنم

داوری با  بیان این که «برای از دست رفتن لطفی احساس ریزش می کنم» ادامه داد: نگرانم سرنوشت موسیقی کشور، در شرایطی که استاد لطفی با این توان و انرژی، عشق به موسیقی و زحمت های فوق العاده ای که در سال های اخیر داشت، به جایی برسد که جمع کردن و مهارش سخت باشد، زیرا در سال های گذشته موسیقی کشور شرایط خوبی نداشت.

وی بیان کرد: امیدوارم هوشمندان و علاقه مندان هنرموسیقی و شاگردان زحمتکش، بتوانند این کمبود را جبران کرده و ادامه دهنده راه استاد لطفی باشند تا زحمات ۵۰ ساله این استاد که ۳۰ سال آن ممتد بود، قدردانسته شود.

 

استاد جواد داوری نوازنده گلستانی سنتور

 

وی لطفی را یکی از افراد تاثیر گذار در عرصه فرهنگی کشور دانست و با بیان این که برای کارهای فرهنگی و هنری باید سال ها عمر گذاشت تا به راه هایی دست پیدا کرد که نتیجه کار فرهنگی را ماندگار کند، گفت: استاد لطفی جوهره موسیقی بود و سازی که می نوازید قطره ای از جوهره موسیقی و تاریخ ۳۰۰ ساله موسیقی بود.

استاد لطفی جوهره موسیقی بود و سازی که می نوازید قطره ای از جوهره موسیقی و تاریخ ۳۰۰ ساله موسیقی بود و پایه های فرهنگ غنی موسیقی استان به نوعی مدیون عشق و فداکاری هنراستاد لطفی بود و با تلاش وی ماندگار و مستحکم شد.

این استاد موسیقی ادامه داد: پایه های فرهنگ غنی موسیقی استان که به نوعی مدیون عشق و فداکاری هنراستاد لطفی بود، ماندگار و مستحکم شد.

داوری با بیان این که حدود ۵۰ سال از زندگی ام را با استاد لطفی سر کردم، گفت: در برخی از مقاطع همدگیر را کم می دیدیم اما به هم نزدیک بودیم و به کار موسیقی عشق می ورزیدیم.

وی به توضیح خاطرات دوران کودکی خود پرداخت و گفت: لطفی با من از نظر جغرافیایی و مکان  سکونت خیلی نزدیک بود، بافتی از فضای زندگی محله های قدیم را همیشه به خاطر دارم، بخصوص محلی که برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردیم که در محله ملل و پشت پارک شهر بود.

داوری اولین دیدار رسمی اش با لطفی در مدرسه عنصری و زمانی رقم خورد که برای جشنی در این مدرسه موسیقی اجرا کرد. وی در این باره اضافه کرد: من حدود ۱۰ سال داشتم و استاد ۲ سال از من بزرگتر بود. آن زمان کلاس چهارم دبستان بودم و استاد ششم بود، اوایل آگاه نبودم که ایشان با موسیقی سر و کار دارد.

وی ادامه داد: به واسطه جشنی که مدرسه عنصری بود، من از مدرسه منوچهری به مدرسه عنصری که استاد درس می خواند و پشت مسجد جامع بود دعوت شدم و همدیگر را آنجا دیدیم.

وی که در این جشن سنتور می زد با تمجید لطفی از ساز زدنش اشاره کرد و گفت: محمدرضا پیش من آمد و از سنتور زدن من تعریف کرد و گفت، «من هم در خانه سنتور و تار دارم» و رابطه دوستی ما از آنجا برقرار شد.

داوری که بیشتر وقت خود را در دوران کودکی با لطفی بود، توضیح داد: هفته بعد منزل لطفی رفتم و بیشتر با هم آشنا شدیم. روزهای پنجشنبه به منزلشان در خیابان ملل نبش باغ کنسولگری روس می رفتم.

چیزی که در لطفی پیدا کردم عشق خالص به موسیقی و فرهنگ بود

وی که همچنان در صدایش غم داشت، با بیان این که «باورش برای من سخت است که بگویم لطفی رفت»، گفت: لطفی خیلی با عشق بود گاهی با هم سرشاخ هم می شدیم ولی چیزی که من در لطفی پیدا کردم عشق خالص به موسیقی و فرهنگ بود، جامعه ما به این عشق که موسیقی و هنر دارد نیاز دارد.

وی اضافه کرد: غروب های ۵ شنبه در محله «سبزه میدان» فوتبال بازی می کردیم و ساز می زدیم. چند سال این طور ادامه داشت و بعد استاد لطفی وارد دبیرستان شدند.

داوری در ادامه، از تغییرات در رویه کار موسیقی خبر داد و گفت: در دوران دبیرستان، با سایر دوستانی که خودجوش کار موسیقی می کردند و همه در دبیرستان ایرانشهر متمرکز بودند آشنا شدیم.

وی با بیان این که امور تربیتی آموزش و پرورش کارهای موسیقی انجام می داد، گفت: این برنامه بهانه ای شد برای ما تا تمرینات خود را در موسیقی ادامه دهیم، و در سال ۴۳ گروه موسیقی ایرانشهر را در دبیرستان راه اندازی کردیم.

 

استاد جواد داوری نوازنده گلستانی سنتور

 

وی افزود: بعد از ورود به دبیرستان ایرانشهر، با سایر دوستان اهل موسیقی آشنا شدیم. درسال ۱۳۴۳ به همراه استاد لطفی، یحیی قاسمی، محمدنژاد، جمشید داوری برادر من و تعدادی ازخوانندگان، گروه موسیقی «ایرانشهر» را تشکیل دادیم و عاشقانه کار موسیقی را دنبال کردیم.

این استاد موسیقی تصریح کرد: آن روزها به فکر این بودیم که نوت ها، دستگاه و ردیف را آموزش ببینیم، ولی هیچ معلمی نداشتیم. با کنجکاوی، برخی آشنایان به موسیقی را پیدا کردیم، مانند برخی اعضای موسیقی ارتش. به صورت پراکنده با آن ها ارتباط برقرار می کردیم و چیز یاد می گرفتیم.

وی ادامه داد: خانواده لطفی هم کوچ کرده بودند سه راه میر عبداللهی و ما هم از باغ شاه به خیابان لشگر آمده بودیم، معلمی داشتیم به نام علی زندی که معلم سرود و البته همسایه ما بود، آن زمان هفته ای یک ساعت در مدارس سرود داشتیم.

داوری خاطرنشان کرد: یک روز لطفی گفت دو نفری پیش آقای زندی برویم نت یاد بگیریم و ماهی ۲۰ تومن هم از ما می گیرد. دو ماهی پیش آقای زندی رفتیم، آقای لطفی ویلون و من سنتور کار کردم. بعد از ۲ ماه خودمان ادامه دادیم و با عشق و علاقه شبانه روز تمرین می کردیم.

هرشب برنامه «گل ها» را گوش می کردیم و صبح در دبیرستان برنامه را تحلیل می کردیم که هر کدام از خواننده ها در چه دستگاهی کار می کردند.

وی با بیان این که هر چند ماه افراد جدیدی به ما اضافه می شد و گروه ما بیشتر می شد، اضافه کرد: یکی از فعالیت های ما در رادیو گرگان بود. لطفی تار و من سنتور می زدم. آهنگ های محلی را هم برای مردم کار می کردیم و عشق عجیبی داشتیم که مردم صدای ما را می شوند.

داوری که معقتد است دوران نوجوانی را هم عاشقانه پشت سر گذاشته است، تصریح کرد: ما همیشه با هم بودیم. محمد رضا، تارش را منزل ما گذاشته بود و بعد از مدرسه به منزل ما می رفتیم.

وی به توضیح خانواده خود پرداخت و گفت: پدرم شخصیتی مذهبی بود ولی علاقه زیادی به موسیقی داشت، مادرم هم موسیقی را دوست داشت. استاد لطفی هم عاشق پدرم بود و خوشحال بود که خانواده ام اینگونه است.

 

استاد جواد داوری نوازنده گلستانی سنتور

 

استاد داوری تصریح کرد: سال ۱۳۴۵، من و لطفی و تعدادی از هنرمندان سراسر کشور، برای مسابقات هنری امورتربیتی به مدت ۱۰ روز به رامسر دعوت شدیم. در این اردو کلاس های مختلف داشت و مسابقه ای در انتها برگزار می شد.

وی در ادامه گفت: دراین مسابقه استاد لطفی مقام اول نوازندگی تار و من مقام اول نوازندگی سنتور را کسب کردم. آن سال نقطه اوج همکاری ما بود تا بتوانیم با شور و اشتیاق بیشتری کارخود را دنبال کنیم و شروع به برگزاری کنسرت کردیم.

وی ادامه داد: روز اول مهر همان سال در مدرسه از ما تجلیل شد و نگرش مدرسه و معلمان هم نسبت به ما عوض شد، پس از آن عشق پرواز داشتیم و می خواستیم بدانیم تهران چه خبر است.

داوری افزود: لطفی پس از ادامه تحصیل و برای مدرک دیپلم به تهران رفت و در کلاس های شبانه هنرستان عالی موسیقی شرکت کرد. در کلاس های تار شرکت و از کلاس های استاد شهنازی استفاده کرد.

وی با اشاره به تلاش مضاعف لطفی برای آموزش موسیقی، گفت: محمدرضا برای آموزش علمی و ردیفی تمام ۲۴ ساعت حضورش در تهران را ساز می زد. در یکی از سال ها من هم تابستان به تهران رفتم تا از لطفی کمک بگیرم که من را به هنرستان ببرد. کلاس محمد حیدری رفتم که ردیف موسیقی را درس می داد.

این استاد موسیقی خاطرنشان کرد: لطفی هم پس از دیپلم برای خدمت سربازی به سنندج رفت و ضمن آشنایی با خانواده کامکار و وصلت با آن ها به همراه استاد حسن کامکار و برادران کامکار، هنرموسیقی را ادامه داد.

لطفی معتقد بود وجود کامکار ها به رشد موسیقی اش کمک کرد

وی با بیان این که لطفی معتقد بود وجود کامکار ها به رشد موسیقی اش کمک کرد، تصریح کرد: نتیجه ازدواجش پسرش امید بود که به آمریکا سفر کرد و اهل موسیقی است.

وی ادامه داد: من هم برای خدمت سربازی در سپاه دانش و سال ۴۸ تا ۵۰ به کاشمر رفتم و در یکی از روستاها مشغول خدمت شدم، در آن سال ها من خودم را آماده می کردم تا وارد دانشگاه موسیقی شوم، لطفی هم در دانشگاه تهران دانشجو بود و هفته ای یک بار در تهران هم را می دیدیم.

داوری اظهار کرد: ما با هم کار، دوستی و طنز داشتیم و همواره هر وقت با هم بودیم خاطرات را مرور می کردیم. لطفی کوشش عجیبی داشت و به دنبال افراد خاص در موسیقی بود. دنبال افراد گم نام بود و از آن ها چیز یاد می گرفت.

وی بیان کرد: در دانشکده موسیقی پیش استاد برومند ردیف نوازی را آموخت. آنالایز موسیقی را پیش دکتر مسعودی ادامه داد. پیش استاد دوامی هم مدتی آموزش دید و در تمام این مدت بیش از پیش کنجکاو بود و حتی سراغ استاد دشتستانی رفت.

وی با بیان یان که لطفی کار تحقیقاتی هم برای موسیقی محلی داشت، افزود: لطفی بعد از تحقیق در مورد موسیقی محلی، گروه «شیدا» را باهمکاری برادران کامکار و گروهی از نوازندگان برجسته موسیقی تأسیس کرد.

با تاسیس گروه شیدا کارهای تاثیر گذاری اجرا شد

وی افزود: سپس با سرپرستی گروه شیدا در کانون چاوش، فعالیت های خود را گسترده کرد و توانست عضو هیئت علمی دانشگاه تهران شود و نقطه عطفی در موسیقی صدساله ایران ایجاد کند.

داوری خاطرنشان کرد: فعالیت استاد لطفی، بر روح فرسوده موسیقی دمید و مکتب تارنوازی را در ایران زنده کرد. شاخصه کار و خلاقیت استاد در بداهه نوازی، تأثیر زیادی بر موسیقی ایران گذاشت.

 

استاد جواد داوری نوازنده گلستانی سنتور

 

وی با تاکید بر این که با تاسیس گروه شیدا کارهای تاثیر گذاری اجرا شد، توضیح داد: برای اولین بار دستگاه راست پنجگاه پس از صد سال توسط لطفی اجرا شد و روز به روز نوع فعالیت ها گسترده می شد.

وی که معقتد است کارهای لطفی استوار شد و ثبت ماند زیرا لطفی خودش را وقف موسیقی کرد، افزود: سال ۱۳۶۲ لطفی به آمریکا مهاجرت کرد و حدود ۲۰ سال خارج از ایران زندگی کرد. درطی این سال ها توانست با برگزاری کنسرت های متعدد و چند کار با علیزاده در شهرهای مختلف آمریکا، تأثیر زیادی برجامعه غربی بگذارد.

این استاد موسیقی ادامه داد: انتشار کتاب «سال شیدا» از کارهای مهم لطفی بود. کار نقد و نویسندگی هم کرد و توان بسیاری از کارها را داشت که بسیاری از اساتید ما از آن دور هستند.

وی اضافه کرد: استاد بعد از چند سال به سوئیس و پس از آن به ایران آمد و بعد از ورود به ایران، سال ۸۶ اولین کنسرت خودرا در شمال تهران و در کاخ نیاوران اجراکرد که این واقعه عظمت و هیاهوی فراوانی را در موسیقی ایران ایجاد کرد.

استاد داوری بیان کرد: لطفی کانون شیدا  و مکتب خانه میرزا عبدالله را درگرگان بازسازی، و گروه موسیقی شیدا را تأسیس کرد، آن زمان بی وقفه کار موسیقی می کرد تا جایی که حتی وقت نداشت برای بیماری خود آزمایش بدهد.

لطفی آن زمان بی وقفه کار موسیقی می کرد تا جایی که حتی وقت نداشت برای بیماری خود آزمایش بدهد.

وی بر فعالیت ها و علاقه لطفی به گرگان تاکید کرد و گفت: لطفی اولین کنسرت خود در گرگان را در تالار فخرالدین و در ۵ شب اجرا کرد که بسیارموفقیت آمیزبود. استاد همیشه دوست داشت که یک گروه موسیقی با بودجه شخصی خود درگرگان تأسیس کند که متأسفانه موفق به انجام آن نشد.

وی با بیان این که هیچ تاری را بعد از فوت لطفی نمی توانم گوش کنم، قطعه شعر «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را. تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید» را خواند و اظهارکرد: امیدوارم که خورشید تابنده موسیقی به خورشید خاموش تبدیل نشود و نگاه عمیقی به بحث موسیقی کشور شود.

داوری در توصیه به هنر مندان گفت: علاقه مندان صبر و تامل کنند و جوهره موسیقی را دریابند، عاشقانه کار کنند و در شرایطی که ما از نظر کار موسیقی دچار تزلزل هستیم امیدوارم مدیران فرهنگی آگاهانه تر پوشش بدهند.

وی با تاکید بر این که هنر و فرهنگ لازمه یک جامعه در حال رشد است، گفت: نگاه دقیقتری باید به اهل موسیقی و هنر داشت زیرا این کمبود سال ها است که احساس می شود و هنرمندان دلزده شده اند.

وی بیان کرد: پیام هنرمند صلح است و دوستی، مردم عاشقند و موسیقی و هنرمند را دوست دارند زیرا به آن ها عشق و شادی و انرژی می دهد.

داوری با بیان این که جوانان زیادی داریم که منبع استعداد هستند، تصریح کرد: مسئولان باید به آن ها بها بدهند و هنرمند باید تامین باشد و زندگی خوب داشته باشد.

وی اظهار کرد: کار هنر ۲۴ ساعته است و هنرمند تمام طول عمرش در حال کار است نه مانند یک کارمند که ۸ ساعت در روز باشد زیرا باید خلق کند و خلق اثر تلاش بی وقفه می خواهد.

داوری در پایان خاطرنشان کرد: مشکلات زیادی بر سر راه هرمندان است، به طور مثال استاد لطفی بارها برای مجوز دچار مشکل می شد و به اجراهایش مجوز نمی دادند.

 

گفتگو از محمد چراغعلی

ارسال نظر

آخرین اخبار