یکی از شاخص های اصلی موثر بر ترویج شایعه کم بودن سواد رسانه ای در بین مردم است، هرچقدر دانش و علم مردم در مورد مسائل مختلف بیشتر باشد، قطعا پذیرش هر گزاره ای سخت تر خواهد بود.

پایین بودن سواد رسانه ای مردم عامل اصلی پذیرش شایعات

به گزارش گلستان ۲۴؛ شایعه به طور کلی مشمول گفتمان های غیررسمی و بدون اعتبار است که در قالب یک سیستم ارتباطی به صورت شفاهی و یا مکتوب گسترش پیدا کرده و در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و غیره ظهور می یابد.

نخست باید دید که ریشه شایعه و علل گسترش آن چیست و از طریق چه سازوکاری شیوع پیدا می کند؟ دوم اینکه شایعه چه پیامدهایی برای یک جامعه به همراه دارد؟

انسان به عنوان یک کنشگر اجتماعی همواره میل به گفتگو در زمینه موضوعات مشترک، پیگیری مسائل مختلف و انتقال اطلاعات به دیگران را دارد که انتقال این پیام ها گاها براساس آگاهی، ناآگاهی، سلیقه شخصی، منفعت گروهی و غیره صورت می گیرد. در همین راستا پدیده شایعه یک اپیدمی شایع در تمامی جوامع است که شدت و حدت آن بستگی به شاخص های اثرگذاری ازجمله سواد رسانه ای، قدرت رسانه ها، سرمایه اجتماعی، فرهنگ عمومی، تاخر فرهنگی، قدرت شبکه های اجتماعی، سطح سواد جامعه، مقبولیت و مشروعیت رسانه های جمعی، میزان عقلانیت، شرایط بحرانی، اعتقادات، تضاد منافع، دانش سیاسی، بی اخلاقی و عدم پایبندی به مسائل دینی، اعتماد نهادی و میزان ثبات جامعه دارد. همچنین از دیدگاه آلپورت و پستمن وجود ابهام (فقدان اطلاعات) در مورد موضوعات مهم در بین گروه‌های متجانس (نظیر مردم یک شهر، یک یگان نظامی و غیره) موجب رواج سریع شایعات می‌شود.

از دریچه علم جامعه شناسی، مشخص شده است که شایعه به عنوان یک پدیده اجتماعی تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد که هر یک از عوامل مذکور به نوعی نشان از ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک کشور دارد.

شایعه ماحصل وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردمانی است که در یک کشور زیست می کنند.

یکی از شاخص های اصلی موثر بر ترویج شایع کم بودن سواد رسانه ای در بین مردم است. هرچقدر دانش و علم ما در مورد مسائل مختلف بیشتر باشد، قطعا پذیرش هر گزاره ای سخت تر خواهد بود. سواد رسانه ای به نوعی به میزان قدرت خبری تجزیه و تحلیل افراد پس از دریافت هر محتوا اشاره دارد و در این شرایط هرچقدر سواد رسانه ای پایین تر باشد، پذیرش پیام ها آسان و انتقال آن آسان تر خواهد بود.

متاسفانه بیشتر شبکه های اجتماعی بنا به اهداف تبلیغاتی و جذب مخاطبان، همواره سبب ترویج اخبار کذب و شکل گیری حبابی از آگاهی به خصوص در بین نسل نوجوان و جوان می شوند. ترویج روایت های دروغین از تاریخ، ترغیب به مصرف گرایی و تجویز داروی های کشنده از جمله قرص ها لاغری، چاقی، افزایش قد و...، انگ و برچسب زنی، انتشار اخبار کذب مربوط به طلاق و یا مرگ افراد مهم همگی در نبود سواد رسانه ای، اپیدمی وار رشد می کند.

در بخش سرمایه اجتماعی که به میزان تعاملات و ارتباطات بین مردم اشاره دارد باید گفت که هرچقدر سرمایه اجتماعی برون گروهی در بین گروه های اجتماعی تقویت شود به نوعی پذیرش یک خبر واحد از درون گروه خود برای آنها سخت تر می شود. در این شرایط شنیدن و روایت یک موضوع از چند دریچه سبب توجه بیشتر، پیگیری و بررسی موضوع از جانب شنونده است.

قطعا مسائل فرهنگی ریشه در آموزش و نحوه ترویج آموزه های اخلاقی و دینی ما دارد که باید به این نکته توجه کنیم که در فرآیند آموزش و نظام تربیتی یک کشور تا چه اندازه به این مسائل توجه می شود.

همچنین مشروعیت شبکه های اجتماعی و مقبولیت رسانه های جمعی نقش مهمی در جلوگیری از شایعات و جلب اعتماد مردم در مواقع فقدان اطلاعات و پخش اخبار شایع دارد؛ در نهایت تایید و یا رد یک مسئله از طریق مراجع رسمی(درصورت مقبولیت) می تواند در ترویج اطلاعات و آگاهی صحیح نقش مهمی را ایفا کند.

مقبولیت رسانه های جمعی و مشروعیت شبکه های اجتماعی منوط به سابقه آنها در نشر اخبار و اطلاعات صحیح است، چراکه شکاف میان واقعیت و آنچه که نشر داده می شود، همواره سبب بی اعتمادی و کاهش مقبولیت رسانه های جمعی می شود. نشر سریع شایعات و بی توجهی به محتوای تولید شده از طریق رسانه های جمعی رسمی، نشان دهنده کاهش مقبولیت رسانه های مذکور است.

از آنچه تاکنون بیان شد نتیجه می گیریم که هرچقدر سواد رسانه ای پایین تر باشد و همچنین رسانه های جمعی دولت مقبولیت کمتری داشته باشند، شایعات با سرعت بیشتری همه گیر می شود و درنهایت پیامدهای ناگواری می تواند برجای بگذارد.

در کنار تمامی عوامل یاد شده، ثبات وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک کشور تا حدی در دامن زدن به شایعات می تواند نقش داشته باشد. هرچقدر یک کشور به لحاظ اقتصادی ثبات و امنیت بیشتری داشته باشد، قطعا شایعات هرگز رشد نخواهند کرد. در یکسال اخیر با توجه به رشد بی سابقه قیمت ها، عدم کنترل و نظارت موثر بر قیمت ها و کاهش قدرت خرید، نایاب شدن برخی از کالاهای اساسی همواره زمینه تسریع شایعات را تسهیل کرده و حتی در صورت وجود برخی از کالاها سبب احتکار و کمیاب شدن آن می شد.

از نظر نگارنده، قبل از اینکه شایعات به عنوان یک پدیده اجتماعی سبب گرانی و تورم شود، این گرانی و تورم است که خود زمینه ایجاد شایعات را به وجود می آورد. شایعات زمانی به اوج خود می رسد که شرایط اقتصادی مبهم و بی ثبات باشد. قطعا فراتر از جریان های اجتماعی، در ابتدا این ذینفعان و صاحبان سهام در برخی کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم هستند که شایعات را تولید و متاسفانه مردم هم از روی ترس، ناگاهی و اضطراب در دامن زدن به این شایعات شریک صاحبان سرمایه و دلالان کالاهای اساسی می شوند.

متاسفانه درهم تنیدگی مولفه های بی ثباتی اقتصادی، بی اعتمادی مردم، ترویج شایعات و عدم نظارت و کنترل توسط نهادهای ذیربط سبب شکل گیری حباب های فلزی خواهد شد که هرگز نخواهد ترکید. به طور مثال شایعات گرانی بنزین در هفته های اخیر را می توان اینگونه تفسیر کرد که بی ثباتی اقتصادی و تجربه تلخ گرانی کالاهای اساسی در یک سال اخیر از یک طرف، همچنین دامن زدن مردم به شایعات و نشر گسترده آن در شبکه های اجتماعی(راحت ترین شکل ممکن) سبب صف های گسترده در پمپ بنزین های کشور شده است.

البته در بعضی مواقع شایعات جهت دار در زمینه اقتصادی همواره با پذیرش کنشگران اجتماعی به شکل هجوم بردن به سوپرمارکت ها، حضور در صف های طولانی مواجهه شده است و درنهایت این مهم سبب افزایش گرانی ها و کمیاب شدن کالاها می شود.

/مهر

ارسال نظر

آخرین اخبار