خلیج گرگان چشم انتظار معجزه/ تکرار قصه پر غصه لایروبی
پس از عقب نشینی مداوم آب دریای خزر خلیج گرگان در معرض خطر خشک شن قرار گرفت و چند سالی است که مسئولان علاج ان را لایروبی و پمپاژاب می دانند. علاجی که اگر چه در زمان استاندار سابق انجام شد و چند هزار همت هزینه در بر داشت اما نتیجه ای نداد و هم اکنون زنگ خطر خشک شدن خلیج مجدد به صدا در آمده است.
خلیج چهار هزار هکتاری گرگان یکی از بزرگترین مخازن آب شیرین متصل به دریای خزر است که تداوم زندگی بسیاری از جانداران در بزرگترین دریاچه زمین به اتصال این خلیج با دریا وابسته است.
گرمایش زمین و افزایش سطح تراز آب اقیانوس ها تهدید جدی برای محیط زیست تالاب های ساحلی می باشد. عکس العمل محیط زیستی بزرگترین دریاچه کره زمین در مقابل عوامل اقلیمی طی هفتاد سال اخیر به گونه ای رقم خورده است که کاهش سطح تراز آب دریای خزر موجب خشک شدن سطح وسیعی از تالاب های ساحلی از جمله خلیج گرگان شده است.
از سوی دیگر خشکسالی وتغییر رژیم آبی، تغییرات کاربری اراضی تالاب و بهرهبرداری بیرویه، ورود آلایندههای صنعتی، کشاورزی و شهری، تخریبهای ناشی از فشار فزاینده جمعیت بر تالاب، اجرای طرحهای توسعه در اراضی غرب و شمال غرب تالاب، رسوبگذاری و سایر عوامل طبیعی تأثیرات مخربی بر این اکوسیستم دارد اما کاهش تراز سطح آب دریای خزر در سالهای اخیر مهمترین عامل تهدید خلیج گرگان است که بسیاری از چالشهای دیگر را تحت تأثیر قرار داد.
در سالهای نه چندان دور خلیج گرگان از طریق دهانه آشوراده ـ بندرترکمن و کانال خزینی با دریای خزر در ارتباط بوده است. اما در حال حاضر تنها از طریق دهانه آشوراده ـ بندرترکمن به عرض تقریبی ۲ کیلومتر با دریای خزر در ارتباط دائمی است. کانال خزینی در سال های اخیر با کاهش سطح آب دریا و افزایش رژیم رسوب گذاری مسدود شده است.

دهانه آشوراده ـ بندرترکمن نیز از طریق ناحیه چپاقلی واقع در شرق خلیج با دریای خزر در ارتباط است.
درسالهای اخیرا از حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار هکتار مساحت خلیج گرگان، هشت تا ده هزار هکتار شده و خشک سطح آب آن نیز تا ۸۵ سانتیمتر کاهش یافته است.
پس از سفر استانی اسفند ۱۴۰۰ شهید آیت الله رییسی به گلستان و دستور صریح وی، عملیات نجات بخشی خلیج گرگان به عنوان مهمترین بخش پناهگاه حیات وحش و ذخیرگاه زیست کره میانکاله آغاز شد.
انتخاب پیمانکار خارج از تشریفات اداری بیانگر اراده جدی قوه مجریه برای نجات دردانه خزر بود و پس از آن دهها فروند قایق، لایروب، کامیون، بیل مکانیکی و ادوات فنی و راه سازی عازم شمال جزیره آشوراده شدند تا با جمع آوری رسوبات، زمینه ورود آب به خلیج گرگان را فراهم کنند.
پس از انجام فرایند لایروبی صرف هزینه های بسیار گزاف، خلیج گرگان در آذرماه ۱۴۰۲ آبگیری شد و آنچنان در بوق و کرنا دمیده شد که همگان با این امید که خلیج گرگان از خشکی و تهدید نجات پیدا کرد بارقه ای ازامید در دل مردم بوجود آورد . اما این پایان ماجرا نبود، چرا که در همان زمان بسیاری از فرهیختکان و کارشناسان حوزه محیط زیستی و دانشگاهی اعلام کرده بودند که احیا و لایروبی راه نجات خلیج گرگان نیست.
تعدادی از کارشناسان محیط زیست بر این عقیده بودند که تصمیم به لایروبی خلیج گرگان تأثیر مقطعی دارد و بدون توجه به نوسانات دریای خزر است.
محمدرضا فاطمی، متخصص اکوسیستمهای آبی در ان زمان عنوان کرده بود که خزر مدام رو به پسروی است و بر نخواهد گشت. از این جهت لایروبی ممکن است در کوتاهمدت جواب دهد، ولی بهدلیل بالا بودن سطح خلیج و تالاب از سطح دریا این کار بیهوده است؛ مگر اینکه لایروبی برای پایین ماندن سطح بستر تالاب، هرسال انجام شود که بسیار پرهزینه است و اکوسیستم را بههم میزند.
وی افزود: دفع رسوبات بستر تالاب و خلیج موضوعی است که اکوسیستم دریا را برهم خواهد ریخت. در پهنه خشکی نیز جایی برای دپوی آن حجم از رسوبات وجود ندارد. او معتقد است که مطمئنا این تالاب خشک خواهد شد، ولی با آوردن آب مزارع
خلیج چهار هزار هکتاری گرگان یکی از بزرگترین مخازن آب شیرین متصل به دریای خزر است که تداوم زندگی بسیاری از جانداران در بزرگترین دریاچه زمین به اتصال این خلیج با دریا وابسته است.
گرمایش زمین و افزایش سطح تراز آب اقیانوس ها تهدید جدی برای محیط زیست تالاب های ساحلی می باشد. عکس العمل محیط زیستی بزرگترین دریاچه کره زمین در مقابل عوامل اقلیمی طی هفتاد سال اخیر به گونه ای رقم خورده است که کاهش سطح تراز آب دریای خزر موجب خشک شدن سطح وسیعی از تالاب های ساحلی از جمله خلیج گرگان شده است.
از سوی دیگر خشکسالی و تغییر رژیم آبی، تغییرات کاربری اراضی تالاب و بهرهبرداری بیرویه، ورود آلایندههای صنعتی، کشاورزی و شهری، تخریبهای ناشی از فشار فزاینده جمعیت بر تالاب، اجرای طرحهای توسعه در اراضی غرب و شمال غرب تالاب، رسوبگذاری و سایر عوامل طبیعی تأثیرات مخربی بر این اکوسیستم دارد اما کاهش تراز سطح آب دریای خزر در سالهای اخیر مهمترین عامل تهدید خلیج گرگان است که بسیاری از چالشهای دیگر را تحت تأثیر قرار داد.
در سالهای نه چندان دور خلیج گرگان از طریق دهانه آشوراده ـ بندرترکمن و کانال خزینی با دریای خزر در ارتباط بوده است. اما در حال حاضر تنها از طریق دهانه آشوراده ـ بندرترکمن به عرض تقریبی ۲ کیلومتر با دریای خزر در ارتباط دائمی است. کانال خزینی در سال های اخیر با کاهش سطح آب دریا و افزایش رژیم رسوب گذاری مسدود شده است.

دهانه آشوراده ـ بندرترکمن نیز از طریق ناحیه چپاقلی واقع در شرق خلیج با دریای خزر در ارتباط است.
درسالهای اخیرا از حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار هکتار مساحت خلیج گرگان، هشت تا ده هزار هکتار شده و خشک سطح آب آن نیز تا ۸۵ سانتیمتر کاهش یافته است.
پس از سفر استانی اسفند ۱۴۰۰ شهید آیت الله رییسی به گلستان و دستور صریح وی، عملیات نجات بخشی خلیج گرگان به عنوان مهمترین بخش پناهگاه حیات وحش و ذخیرگاه زیست کره میانکاله آغاز شد.
انتخاب پیمانکار خارج از تشریفات اداری بیانگر اراده جدی قوه مجریه برای نجات دردانه خزر بود و پس از آن دهها فروند قایق، لایروب، کامیون، بیل مکانیکی و ادوات فنی و راه سازی عازم شمال جزیره آشوراده شدند تا با جمع آوری رسوبات، زمینه ورود آب به خلیج گرگان را فراهم کنند.
پس از انجام فرایند لایروبی صرف هزینه های بسیار گزاف، خلیج گرگان در آذرماه ۱۴۰۲ آبگیری شد و آنچنان در بوق و کرنا دمیده شد که همگان با این امید که خلیج گرگان از خشکی و تهدید نجات پیدا کرد بارقه ای ازامید در دل مردم بوجود آورد . اما این پایان ماجرا نبود، چرا که در همان زمان بسیاری از فرهیختکان و کارشناسان حوزه محیط زیستی و دانشگاهی اعلام کرده بودند که احیا و لایروبی راه نجات خلیج گرگان نیست.
تعدادی از کارشناسان محیط زیست بر این عقیده بودند که تصمیم به لایروبی خلیج گرگان تأثیر مقطعی دارد و بدون توجه به نوسانات دریای خزر است.
محمدرضا فاطمی، متخصص اکوسیستمهای آبی در ان زمان عنوان کرده بود که خزر مدام رو به پسروی است و بر نخواهد گشت. از این جهت لایروبی ممکن است در کوتاهمدت جواب دهد، ولی بهدلیل بالا بودن سطح خلیج و تالاب از سطح دریا این کار بیهوده است؛ مگر اینکه لایروبی برای پایین ماندن سطح بستر تالاب، هرسال انجام شود که بسیار پرهزینه است و اکوسیستم را بههم میزند.
وی افزود: دفع رسوبات بستر تالاب و خلیج موضوعی است که اکوسیستم دریا را برهم خواهد ریخت. در پهنه خشکی نیز جایی برای دپوی آن حجم از رسوبات وجود ندارد. او معتقد است که مطمئنا این تالاب خشک خواهد شد، ولی با آوردن آب مزارع پرورش میگو یا پساب کشاورزی، آنچنان که باعث نجات تالاب گمیشان در استان گلستان شده، میتوان پروفیل خاک بستر تالاب را حتی با پساب کشاورزی مرطوب نگه داشت و مانع از بروز پدیده گردوغبار شد.
فاطمی عنوان کرده بود: با توجه به اینکه خاک بستر خلیج گرگان و تالاب میانکاله شور و قلیایی است، همچنین میتوان با کاشت گیاهان بومی شورپسند (هالوفیل) بستر تالاب را پوشاند و باعث تثبیت خاک شد. هر راهکار دیگری جز این دو اشتباه خواهد بود. در همهجای خط ساحلی در شمال میتوانیم با حفر زمین تالاب ایجاد کنیم، ولی این کار به هیچ عنوان پایداری اکولوژیک نخواهد داشت.
به گقته وی، وسعت خلیج گرگان بهقدری زیاد است که تجهیزات، منابع مالی و دانش ما اجازه احیای این منطقه با این روش را نمیدهد. ورود صدها کامیون به منطقه، اکوسیستم و آرامش حیاتوحش در این منطقه را برهم خواهد زد و این کار با توجه به کمبود اعتبارات بودجهای، عملی نخواهد بود. لایروبی خلیج گرگان فقط به نفع پیمانکاران آن است و ثمرهای برای اکوسیستم ما نخواهد داشت.
محسن خوانساری کارشناس دیگر محیط زیست هم معتقد بود ، لایروبی کانال آشوراده هیچ کمکی به احیاء خلیج گرگان نمیکند.
وی به دلایل فنی زیانآور بودن لایروبی کانال آشوراده نیز اشاره کرد و افزود: نخستین نکته مهم این است که رسوب و گل و لای برداشت شده قرار است در صد هکتار از اراضی این زیستگاه ارزشمند با ارتفاع ۱۵۰ تا ۲۰۰ سانتی متر دپو شود. این رسوبهای برداشت شده از سبکترین ذرات موجود در آب هستند که قابلیت تبدیل شدن به ریزگرد را دارند. آن هم در فاصله ۳.۵ تا پنج کیلومتری بندر ترکمن. در واقع اجرای این عملیات نه تنها زیستگاه پرندگان و گونههای گیاهی ارزشمند را تهدید میکند، بلکه برای مردم ساکن این منطقه و گلستان نیز تهدید بزرگی محسوب میشود.
خوانساری گفت: مصالح و دورریزهای به وجود آمده به دنبال لایروبی را دومین چالش پیشروی این طرح است و حتی اگر لایروبی هم درست باشد, باید مشخص شود که این مصالح قرار است در کجا ریخته شود. این مصالح در هر نقطهای که وارد شوند, موجب آلودگی محیط زیست آن منطقه میشوند. خلیج گرگان منطقهای بسیار بکر و طبیعی است و این مصالح و آلودگیها میتواند آن را نابود کند. اما در این راه هر گونه اقدامی که قرار است برای احیای خلیج گرگان انجام شود, باید پدیده تغییر اقلیم در کنار آن دیده شود.
به گفته وی ، این کانال اصلیترین زیستگاه پرندگان در میانکاله محسوب میشود. با لایروبی آن در واقع یکی از زیستگاههای پرندگان تخریب میشود. ضمن اینکه کارشناسان هم معتقدند لایروبی این کانال نمیتواند مشکل خلیج گرگان را حل کند و برای احیای خلیج باید به دنبال راههای درستتر بود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان هم معتقد است که بهترین شیوه برخورد با خلیج گرگان سازگاری است و چیزی به نام نجات خلیج گرگان وجود ندارد، اگر کسی توانسته تالاب گمیشان را به حالت اولیه برگرداند احیای دوباره خلیج گرگان نیز عملیاتی خواهد شد.
چیزی بهنام نجات خلیج گرگان وجود ندارد
سعید شربتی اقدام ضربتی مسئولان در احیای خلیج گرگان مؤثر بود و اگر در آن سال کانال آشوراده بازگشایی نمیشد خلیج گرگان در مدت سه الی چهار سال خشک میشد و بستر آن تبدیل به شورهزاری مانند تالاب گمیشان میشد و علاوه بر وقوع ریزگرد، سلامت مردم و امنیت کشاورزی را خدشهدار میکرد.
این استاد دانشگاه گفت: با بازگشایی کانال آشوراده آب به میزان ۵۰ الی ۶۰ سانتیمتر از دریا وارد خلیج گرگان شد و خلیج را به دریا مرتبط کرد و پس از این اقدام، هر تصمیمی که دریا بگیرد خلیج از آن تبعیت خواهد کرد در واقع با افزایش یا کاهش تراز آب دریا، تراز خلیج گرگان نیز متناسب با آن تغییر میکند.

شربتی گرچه اقدام ضربتی مسئولان در نجات خلیج گرگان را مفید بود؛ اما اعتقاد دارم تعویض آب از موضوعات مهمی بود که در آن مقطع زمانی مورد غفلت قرار گرفت، دغدغه مدیران در آن زمان بازگشایی سریعتر کانال آشوراده برای ورود آب به خلیج گرگان بود؛ اما خلیج گرگان یک حوزه تبخیری است و ورود آب دریا بدون تعویض آب، مشکل خلیج را دوچندان کرد و افزایش شوری را به همراه دارد.
وی معتقد است؛ بر اساس مطالعات انجامشده در سناریوهای بدبینانه خلیج گرگان حداکثر تا ۶ سال ۱۴۱۲ میتواند وجود داشته باشد و سناریوهای بینابین سال ۱۴۱۶ خورشیدی و سناریوهای بدبینانه تا سال ۱۴۳۲ را آخرین زمان حیات خلیج گرگان پیشبینی میکنند که بیشتر پژوهشگران موافق سناریوی بدبینانه هستند و معتقدند خلیج گرگان تا سال ۱۴۱۲ خشک میشود مگر آنکه روند گرمایش کره زمین متوقف و یا متعادل شود که تحقق این مهم بیشتر شبیه معجزه خواهد بود.
این استاد دانشگاه بر این مهم تأکید میکند که تغییر اقلیم سراسر کره زمین را دربرگرفته بخشی از این پدیده طبیعی است و بخشی دیگر را انسان با کارهای اشتباه خود به وجود آورده که در این شرایط، ما باید به دنبال اجرای شیوههایی که دنیا در برابر تغییر اقلیم اتخاذ کرده حرکت کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان افزود: دنیا پس از کلنجار فراوان با اقلیم و پیادهسازی طرحهای مختلف در برابر تغییر اقلیم، به سه رویکرد دست پیدا کرد و تصمیمگرفتن یا بیخیال این پدیده شود و یا با آن مقابله کند و یا با آن سازگار شود که هر سه رویکرد برای هر اکوسیستمی قابلاستفاده است.
شربتی بهترین شیوه مواجهه با تغییر اقلیم در خلیج گرگان و تمامی تالاب های کاسپین در ایران و دیگر کشورها را سازگاری با این پدیده میداند و میگوید؛ باید واقعیت را بپذیریم و از هزینههای بینتیجه چشمپوشی کنیم و بهجای آن با شیوههای سازگاری اکوسیستمهای جدیدی را ایجاد کنیم تا جایگزین خوبی برای اکوسیستمهای در حال نابودی و خشکی باشند.
وی خاطرنشان کرد: روزی بستر آبی خلیج گرگان ۴۵۰ کیلومترمربع بوده؛ اما از سال ۱۳۹۰ تاکنون به حدود ۳۵۰ کیلومترمربع رسیده است، در حال حاضر بیش از ۱۰۰ کیلومترمربع زمین اضافی در این پهنه وجود دارد که میتواند زیرپوشش درختی و گیاهی برود و با یک برنامه مناسب بلندمدت و با کمترین هزینه، تبدیل به بیشهزار شود و با اعمال برنامههای سازگاری متناسب با اقلیم منطقه، تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان ادامه داد: در ساحل بندرگز با عقبنشینی سطح آب دریا در ۱۰ سال گذشته، پوششهای گیاهی جایگزین آب شده و طبیعت خود توانسته بحران خشکی خلیج گرگان را به اکوسیستم دیگر تبدیل کند.
بهترین شیوه برخورد با خلیج گرگان سازگاری است
شربتی اعتقاد دارد؛ باتوجهبه تغییرات اقلیمی که کره زمین تجربه میکند و پژوهشهای زیاد در خصوص دریای کاسپین مبنی بر کاهش ۱۰ تا ۱۵ متری کاهش سطح تراز، خلیج گرگان نیز همراستا با دیگر تالابها در معرض خشکی زایی خواهد بود و بهترین شیوههایی که میتواند این اراضی را به ثروت اکولوژیکی تبدیل کند بازگشت دوباره این اراضی به طبیعت است.
وی شکست را سرنوشت مبارزه با طبیعت میداند و یادآور میشود که بهترین شیوه برخورد با خلیج گرگان سازگاری است و چیزی به نام نجات خلیج گرگان وجود ندارد، اگر کسی توانسته تالاب گمیشان را به حالت اولیه برگرداند احیای دوباره خلیج گرگان نیز عملیاتی خواهد شد.
عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بیان کرد: خلیج گرگان برای احیا به حجم بالای آب نیاز دارد و اگر بخواهیم خلیج را زنده نگه داریم باید به سراغ شیوه های مصنوعی مانند احداث پمپاژخانههای بزرگ و ساخت سدی در دهانه آشوراده و ایجاد دریاچه مصنوعی باشیم که بهطورقطع، خدمات اکولوژیکی یک دریاچه مصنوعی به طبیعت بهمراتب بسیار کمتر از خدمات اکولوژیکی یک دریاچه طبیعی به طبیعت است از سویی دیگر دریاچه مصنوعی با آن حجم مساحت نیاز به دستگاههای پیشرفته با اعتبارات گزاف دارد.
حالا پس از گذشت دوسال از لایروبی خلیج گرگان مجدد لایروبی بر سر زبان مسئولان افتاده و چند روز پیش در جلسه بررسی طرح علاجبخشی خلیج گرگان که با حضور استاندار گلستان برگزارشد ، استقرار لایروب ظرف ۱۰ روز آینده در این پهنه آبی برای انجام عملیات لایروبی در دستور کار قرار گرفت.
علیاصغر طهماسبی در این نشست عنوان کرد: ایجاد ردیف اختصاصی پمپاژ آب از دریای خزر به خلیج گرگان، استقرار لایروب با هدف آغاز سریعتر لایروبی از مهمترین مطالبات استان گلستان است.
سرعت کاهش آب خلیج در ۵ سال گذشته
احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیط زیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این جلسه با بیان اینکه در ۵ سال گذشته میزان کاهش آب خلیج گرگان سرعت بیشتری گرفته است گفت: برای احیای خلیج گرگان فقط ۲ تا سه سال زمان داریم.مجید فراهانی، معاون هماهنگی و پیگیری معاون اجرایی رئیسجمهور هم در پایان جلسه گفت: تسریع در تکمیل مطالعات پمپاژ آب تا پایان بهمن ماه و اخذ مجوز ماده ۲۳ توسط وزارت نیرو جهت تامین اعتبار از ردیفهای پیوست بودجه ۴۰۵ و اجرای پروژه در سال ۱۴۰۵، استقرار لایروب ظرف ۱۰ روز و لایروبی مستمر توسط سازمان بنادر به ویژه لایروبی دهانه کانال آشوراده و تقویت تخصیص اعتبارات مرتبط با پروژه های مصوب ستاد ملی تالابها از مصوبات این جلسه بود.
مصوبه ای که گویا بدون نظرات کارشناسی مخالفان این طرح در دستور کار قرار گرفته و مشخص نیست که ایا به واقع امکان نجات خلیج با این روش امتحان پس داده ، وجود دارد؟!
خلیج گرگان در سال ۱۳۵۴ به همراه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز (در گلستان و مازندران) به عنوان نخستین مجموعه تالاب بینالمللی جهان در فهرست تالابهای کنوانسیون رامسر به ثبت رسید تا ثابت شود نه فقط این خلیج، بلکه نواحی اطراف آن شامل شبه جزیره میانکاله (پناهگاه حیاتوحش) و تالاب بینالمللی گُمیشان یک مجموعه ارزشمند زیست محیطی است..
سرمایه ای که امروز نجات آن مورد آزمون و خطا قرار گرفته و گویا صدای خسته خلیج به گوش شنوایی ندارد…..
انتهای پیام/
ارسال نظر