بانوی گلستانی گفت: من نام شهید سلیمانی را اول در قلبم و بعد در سند ازدواجم ثبت کردم تا به دشمنان اعلام کنم که هرگز نمی‌توانند راه و هدف شهید سلیمانی را از بین ببرند.

ارادت بانوی گلستانی به سردار دلها/زیارت تربت سلیمانی مهریه‌ام است

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از مهر، بزرگترین و مردمی‌ترین سردار ایران که نه، بلکه بزرگترین سردار دنیا را پر پر کردند، همان‌هایی که جرات رویارویی با او را نداشتند و همچون گرگ‌های وحشی ناجوانمردانه نیمه شب به او و یاران باوفایش حمله ور شدند.

چقدر احمق و کور دل بودند آنها که گمان می‌کردند می‌توانند خورشید را محو کنند، جسم خاکیش را از ما گرفتند اما به روح بلند سلیمانی هرگز دست نخواهند یافت و هرگز نفهمیدند این وعده خداست که شهید هرگز نمی میرد و نزد خدایش روزی دارد.

تاریخ جمعه سیاه سال ۹۸ را هرگز تاریخ فراموش نمی‌کند؛ وقتی که خبر شهادت سرباز ولایت را دادند همه کشور به یک باره درغمی بزرگ فرو رفت.

با آنکه همه عمر از تریبون‌ها، میزها و منصب‌ها فراری بود و در سکوتی مخلصانه برای خدا و مظلومان بی پناه کار می‌کرد اما وقتی خبر شهادتش که آمد همه آمدند، شیعه و سنی مسلمان و مسیحی، بازاری و نظامی، مذهبی‌ها وحتی آنها که ظاهرشان غلط انداز بود. همه آمدند چون سردار برای همه کار می‌کرد، همه آمدند چون سردار برای همه بود، هرکس تلاش کرد تا به نوعی محبت خود را به سردار نشان دهد، شعرا شعر گفتند، نقاش‌ها نقشش را کشیدند و قلم به دستان نوشتند تا خوبی‌هایش ثبت شود.

ارادت بانوی گلستانی به سرداردل ها/زیارت تربت سلیمانی مهریه ام است

«مریم امینی» بانوی گلستانی از اهالی شهرستان آزادشهر درست در زمانی که در گیر برپایی مراسم عقد کنان خود بود خبر شهادت حاج قاسم را می‌شنود و تصمیم می‌گیرد مهریه خود را سفر به گلزار پاک ایشان قرار دهد و به این روش ارادت خود به حاج قاسم را برای همیشه در سند ازدواجش ثبت کند. با این بانوی گلستانی به گفتگویی دوستانه نشستم که در ادامه خواهد آمد:

* از روزی که خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیدید بگویید؟

زمانی که خبر شهادت سردار سلیمانی را از تلوزیون شنیدم به شدت متاثر و ناراحت شدم من این شهید بزرگوار را عاشقانه دوست داشتم، ما چند روز قبل از شهادت سردار تاریخ عقدمان را مشخص کرده بودیم ولی به دلیل اینکه من و همسرم مثل تمام مردم ایران خودمان را صاحب عزا می‌دیدیم تصمیم گرفتیم به احترام شهید مراسم عقدمان را تا چهلم سردار عقب بیندازیم.

* چطور شد تصمیم گرفتید سفر به مزار پاک شهید را به عنوان مهریه خود قرار بدید؟

همان طور که گفتم بنده شهید سلیمانی را واقعاً دوست داشتم و از زمانی که خبر شهادتش را شنیدم مدام ذهنم ناراحت و درگیر بود دلم می‌خواست برای سردار کاری کرده باشم، تصمیم گرفتم مهریه خودم را سفر به گلزار این شهید قرار بدهم تا برای همیشه نشان ارادت و علاقه خودم به حاج قاسم را ثبت کرده باشم.

ارادت بانوی گلستانی به سرداردل ها/زیارت تربت سلیمانی مهریه ام است

من نام شهید سلیمانی را اول در قلبم و بعد در سند ازدواجم ثبت کردممن نام شهید سلیمانی را اول در قلبم و بعد در سند ازدواجم ثبت کردم تا به دشمنان اعلام کنم شاید بتوانید در ظاهر شهید سلیمانی را از ما بگیرید ولی نام و راه شهید سلیمانی را هرگز نمی‌توانید نابود کنید و همه ما دختران حاج قاسم و ادامه دهنده راه او هستیم.

* واکنش همسر و خانواد های شما در برابر این پیشنهاد شما چطور بود؟

همسرم از علاقه زیادی که به شخصیت سردار داشتم با خبر بودم و مطمئن بودم مخالفت نمی‌کنند و همین طور هم شد، هم همسرم و هم خانواده‌های دو طرف از این پیشنهاد استقبال کردند و با شنیدنش خوشحال شدند.

*چه چیزی در وجود شهید حاج قاسم باعث علاقه مندی شما شد؟

شخصیت شهید سلیمانی بزرگ‌تر از آن است که بتوانم در چند خط بیان کنم ولی چیزی که در وجود ایشان به شدت من را جذب کرد مردمی بودن شخصیت حاج قاسم بود، اینکه هیچ وقت دنبال کسب نام و مقام و اهل پست میز نشستن نبود بلکه مرد میدان سخت بود.

سردار سلیمانی با همه مردم حالش خوب بود و این طور نبود که فقط مختص قشر بسیجی و مذهبی باشد و در خدمت همه مردم بود، مخصوصاً جمله معروف سردار که گفت «آن دختر بی حجاب هم دختر من است» خیلی روی من اثر گذاشت.

همان طور که سردار سلیمانی به همه خدمت کرد، برای همه مردم عزیز بود و من فکر می‌کنم چون شهید سلیمانی خالصانه برای خدا کار کرد خدا هم او را عزیز کرد و محبتش در دل همه انداخت به طوری که در مراسم تشییع پیکر پاکش می‌بینیم همه اقشار مردم شرکت کردند.

ارادت بانوی گلستانی به سرداردل ها/زیارت تربت سلیمانی مهریه ام است

* واکنش مردمی که به نوعی از مهریه شما مطلع می‌شدند به این حرکت شما چطور بود؟

خیلی‌ها فکر می‌کردند همسر من پاسدار و یا طلبه است و احتمالاً شغل ویژه ای دارد و به خاطر مناسباتی این مهریه را ما قرار داده‌ایم ولی وقتی من به آنها می‌گفتم که من خانه دار هستم و همسرم راننده ماشین سنگین است برایشان جالب بود.

من و همسرم با این حرکت خود خواستیم به همه بگوییم که این طور نیست که شهید سلیمانی به قشر خاصی تعلق داشته باشد بلکه متعلق به همه مردم است.

* چه پیامی برای جوانان در شرف ازدواج دارید؟

جوانان ازدواج را ساده بگیرند و مطمئن باشند مهریه سنگین ضامن خوشبختی هیچکس نیست و زندگی را بی دلیل به خود سخت نگیرند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار