نخبه تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان:

نخبه تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان گفت: یکی از درخواستهایمان در نامه‌ به بنیاد ملی نخبگان این بود که واقعاً خاضعانه و ملتمسانه می‌خواهیم از ما کار بکشند؛ در واقع نخبگان کشور برای ایده‌پردازی و کارکردن کاملاً آماده هستند اما کسی از آنها چیزی نمی‌خواهد.

ملتمسانه می‌خواهیم از ما کار بکشند/ کسی از نخبگان چیزی نمی‌خواهد

به گزارش گلستان24 ، با هدف بررسی عملکرد و مشکلات چند سال اخیر بنیاد ملی نخبگان، سلسله مصاحبه‌هایی با برخی از افراد تحت پوشش این بنیاد در قالب گفت‌وگو با تسنیم منتشر شد؛ در این مصاحبه‌ها به بررسی مشکلات نخبگان کشور، تسهیلات ارائه شده توسط بنیاد به افراد تحت پوشش، دلایل تمایل آنها برای ماندن در کشور یا اقامت در خارج از کشور برای تحصیل یا کار و ... پرداخته شد.

از جمله محورها و مسائلی که افراد تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان بر آن تأکید داشتند، می‌توان به تسهیلات و حمایتهای مالی ضعیف در عین ارائه کارهای علمی و پژوهشهای بزرگ و زمان‌بر، مراحل اداری زیاد و زمان‌بر برای دریافت این تسهیلات، چارچوب بسته و محدود برای جذب نخبگان کشور، تعهد عدم اشتغال در عین مقرری ناچیز ماهیانه برای نخبگان، عدم استفاده از توان افراد تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان، عدم داشتن برنامه مدون و منظم بعد از فارغ‌التحصیل شدن نخبگان، تسهیلات غیرقابل مقایسه کشورهای غربی نسبت به بنیاد اشاره داشت.

در ادامه بررسی این مشکلات با محمدحسین بی‌نیاز؛ یکی از نخبه‌های برتر کشور و تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان که موفق به دریافت دو مدال برنز نجوم در کشور شده و چندی پیش به همراه 60 دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف مدالهای خود را به مقام معظم رهبری تقدیم کرد، به گفت‌وگو نشستیم.

وی مشکل اصلی بنیاد ملی نخبگان را عدم شناسایی نخبگان واقعی در کشور می‌داند و می‌گوید: ما هر ساله حدود 600 نفر ورودی به بنیاد ملی نخبگان داریم؛ با این حساب این سؤال مطرح می‌شود که آیا واقعاً این افراد در کشور نخبه به حساب می‌آیند؟ آیا این افراد می‌توانند در صنعت کشور هم کارآمد باشند؟

محدودیتهای جذب افراد در بنیاد ملی نخبگان، عدم استفاده از تواناییهای افراد تحت پوشش، عدم ارائه تسهیلات لازم به افراد تحت پوشش این بنیاد، مراحل سخت و آزاردهنده اداری برای دریافت تسهیلات این بنیاد و عدم ارتباط مناسب علم و صنعت در کشور از جمله محوریتهای بخش نخست مصاحبه با این نخبه است که در ادامه مشروح آن تقدیم به مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:

 قبل از هر چیز، مختصری از خودتان و کارهای پژوهشی که تا به حال انجام داده‌اید و مدالهایی که تا به حال کسب کردید، بگویید تا وارد بحث اصلی شویم.

بنده محمد حسین بی‌نیاز هستم، سال دوم دبیرستان موفق به کسب مدال برنز نجوم کشوری و سال سوم هم بار دیگر مدال برنز کشوری را از آن خود کردم و در حال حاضر دانشجوی رشته هوا فضای دانشگاه صنعتی شریف و تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان هستم.

 بنیاد ملی نخبگان مکانی برای نخبگان است که کمتر در چشم بوده و مردم با آن ارتباط خاصی ندارند اما متأسفانه در حال حاضر این بنیاد به گوشه دنجی برای برخی از مسئولان تبدیل شده که کسی آنها درباره خروجی این بنیاد بازخواست نمی‌کند در حالی که این بنیاد باید به‌گونه‌ای باشد که نخبگان کشور احساس کنند در جای مهم و تاثیرگذاری حضور دارند اما متأسفانه چنین نبوده است اما مسئله‌ای که می‌خواهیم با شما مطرح کنیم، شناسایی گلوگاه‌هایی است که مانع از تولید علم به محصول می‌شود و اینکه چرا با وجود این همه دانشجو و دانشگاه‌های خوب در سراسر کشور، تولید علمی که داریم منتج به محصولات عینی برای رفع نیازمندیهای کشور نمی‌شود؛ این گلوگاه‌ها کجاست؟

به نظر من بحث و معضلاتی که در مورد بنیاد ملی نخبگان مطرح می‌شود، ابعاد مختلفی دارد؛ یکی از پایه‌ای‌ترین معضلات این بنیاد این است که افراد تحت پوشش بنیاد مدام این سؤال را از خود می‌کنند که آیا ما واقعاً نخبه هستیم؟ تعریف نخبه چیست؟ آیا فقط ما نخبه هستیم؟ ببینید ما هر سال حدود 200 نفر مدال‌‌آور و 350 نفر قبولی کنکور داریم که این افراد هر ساله وارد بنیاد ملی نخبگان می‌شوند، با این حساب این سؤال مطرح می‌شود که آیا واقعاً هر سال ما حدود 500 تا 600 نفر نخبه در کشور داریم؟

رتبه‌های زیر 150 رشته ریاضی، زیر 100 تجربی، زیر 50 انسانی و زیر 20 هنر وارد بنیاد ملی نخبگان می‌شوند که به طور کلی 320 نفر می‌شوند.

یعنی همین رتبه کنکور برای ورود افراد به بنیاد ملی نخبگان کافی است و هیچ شرط دیگری نمی‌خواهد؟

بله! هیچ شرط دیگری لازم ندارد؛ 320 نفر از طریق کنکور و 200 مدال‌آور هر ساله وارد بنیاد ملی نخبگان می‌شوند که در مجموع حدود 500، 600 نفر می‌شوند؛ خب سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا واقعاً معیاری که برای سنجش نخبگی، قرار داده می‌شود، درست است؟ صد‌در‌صد باید جنبه‌های دیگری را هم در نظر گرفت به عنوان مثال من خودم موفق شدم که در المپیاد مدال بیاورم؛ در واقع من توانسته‌ام خوب بنویسم اما آیا واقعاً من می‌توانم در زمینه صنعت، حل مشکلات و دغدغه‌های کشور هم کارآمد باشم؟ پس نخستین بحث این است که آیا ما واقعاً معیار خوبی برای نخبگی داشتیم که انتخاب شدیم؟

 پس به نظر شما معیاری که بنیاد برای انتخاب نخبگان کشور دارد، معیارهای جامع و مانعی نیست؟

ببینید ما اگر بخواهیم خیلی سطحی نگاه کنیم، امکان ندارد که ما سالیانه 600 نخبه واقعی در کشور داشته باشیم، این عدد بسیار زیاد است؛ نکته دیگری که وجود دارد این است که آیا بقیه کسانی که عضو بنیاد نیستند، از سطح علمی  بالایی برخوردار نیستند؟ به عنوان مثال کسی که در فلان روستای دور افتاده کشور که امکانات درسی مناسبی نداشته و نتوانسته درس بخواند، آیا نباید بتواند وارد بنیاد نخبگان شود؟

اگر ما به عنوان نخبه انتخاب شدیم به دلیل امکانات خوب ما بوده به عنوان مثال بنده در یکی از مدارس غیرانتفاعی درس خواندم، بی‌تعارف امکاناتی که من داشتم شاید اگر رتبه 3 هزار کنکور داشت، می‌توانست رتبه 300 را کسب کند لذا معیارهای بنیاد برای جذب نخبگان کشور باید تغییر کند و اگر چنین اتفاقی نیفتد، در سالهای آینده شاهد لطمه خوردن کشور خواهیم بود؛ این مبحثی است که ما هر ساله در نامه‌هایی، می‌خواهیم در مجلس و دیدار با رهبری و ریاست جمهور قرائت کنیم اما متأسفانه هنوز این فرصت به ما داده نشده است.

 آیا تا به حال این مباحث را در خود بنیاد هم پیش‌ کشیده‌‌اید که احیاناً بنیاد برای تغییر پارامترهای جذب افراد، اقدامی انجام دهد؟

اتفاقاً یکی از درخواستهایمان در نامه‌ای که ذکر کردم، این بود که ما واقعاً خاضعانه و ملتمسانه می‌خواهیم از ما کار بکشند؛ در واقع نخبگان کشور برای ایده‌پردازی و کارکردن کاملاً آماده هستند اما کسی از آنها چیزی نمی‌خواهد؛ سؤالی از بنیاد ملی نخبگان دارم، مگر نمی‌گویید ما نخبه هستیم، خب یک پروژه به ما بدهید و از ما بخواهید که به صورت کاملاً مجانی روی این پروژه کار کنیم، چرا چنین کاری نمی‌کنید؟

 یعنی تا به حال چیزی از شما نخواسته‌اند؟

خیر به هیچ وجه! نخبگان ما آرزو دارند که مسئولان به آنها بگویند که مثلاً خودروسازی ما ضعیف است یا مثلاً ما این قطعه را نمی‌توانیم بسازیم و از آنها بخواهند که این کار را انجام دهند؛ به گفته مقام معظم رهبری ذهنی که می‌تواند در کشور موشک بسازد، چرا نتواند خودرو بسازد؟ خب با بررسی این سخن مقام معظم رهبری متوجه می‌شویم که این عدم پیشرفت در کشور به دلیل علم نیست؛ قطعاً ما علم هر چیزی را داریم اما این علم وارد صنعت نمی‌شود؛ نمی‌دانم چه فضاهای بدی در خودروسازی ما وجود دارد که ما در زمان کنونی در چنین موضوع پیش‌پا افتاده‌ای در برابر صنایع موشکی عقب هستیم.

 در واقع از نظر شما بنیاد ملی نخبگان نقش واسطه‌گری خود میان علم و صنعت کشور را به خوبی ایفا نمی‌کند و شما خواستار وجود این رابطه هستید.

بله دقیقاً، ما را فقط به صنعت و نیازهای حال حاضر کشور ارتباط دهند و از ما کار بخواهند؛ هیچ انتظار دیگری نداریم؛ من و امثال من در دانشگاه منتظر هستیم که مسئولان بیایند و از کسانی که عضو بنیاد یا دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف هستند، کار بخواهند مثلاً بگویند ما پروژه‌ای داریم که روی زمین مانده، شما بیایید به ما در حل و فصل آن کمک کنید؛ اگر چنین اتفاقی بی‌افتد، دیگر ذهن نخبگان کشور درگیر چیزهای بی‌خود نمی‌شود مثلاً ما یک گروه هفت نفره بودیم که می‌خواستیم به بنیاد نامه بنویسیم، از بین ما هفت نفر، دغدغه سه نفر این بود که چرا بنیاد سر قراردادهایی که 150 هزار تومان در ماه است، ما را اذیت می‌کند؛ در واقع بنیاد این مقرر ماهیانه را سر وقت نمی‌داد و ما هر 3 ماه یک بار هزینه دریافت می‌کردیم یعنی چیزی حدود 600 هزار تومان به صورت یکجا!

یعنی بنیاد حتی مبلغ ناچیز ماهیانه افراد تحت پوشش خود را نیز سر وقت پرداخت نمی‌کند؟

متأسفانه خیر؛ چند وقت پیش نزدیک امتحانات ترم یک دانشگاهمان، با عده‌ای از بچه‌ها به بنیاد ملی نخبگان رفتیم و در آنجا به یکی از مسئولان بنیاد گفتم که من خودم دارای درآمد هستم و واقعاً ماهی 150 هزار تومان در برابر درآمد من چیزی نیست اما این اصلاً خوب نیست که ما هر روز 30 نفری بیاییم به عنوان اعتراض که چرا پول ما را نمی‌دهید، این اصلاً در شأن نخبگان و بنیاد ملی نخبگان نیست.

 این اعتراضات و پیگیریهای شما برای عدم دریافت به موقع مقرری ماهیانه خود دقیقاً برای چه زمانی است؟

این قضیه برای دی‌ ماه سال گذشته است البته هنوز هم این مشکلات در بنیاد جاری است و در حال حاضر مقرری ماهیانه را به عده‌ای دادند و به عده دیگر هنوز نداده‌اند و گفته‌اند که باید فرمی را پر کنند؛ حکایت «کی جایزه می‌خواهد دستش را بالا بگیرد» است.

 در حال حاضر چند نفر تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان هستند؟

شما حساب کنید که هر سال حدود 500 نفر به جمعیت بنیاد نخبگان اضافه می‌شود؛ از آن طرف، خارج شدن این افراد تحت پوشش فقط شرط معدل است، یعنی معدل شخص اگر در دانشگاه دو ترم پشت سر هم زیر 17 شود از لیست بنیاد حذف می‌شود؛ در بنیاد چیزی به نام پویایی نخبگی وجود دارد که مثلاً شخصی که دوره دانشجویی‌اش تمام و وارد بازار کار می‌شود، از لیست بنیاد حذف نمی‌شود البته در این باره زیاد مطمئن نیستم.

 به گفته حضرتعالی هر سال حدود 600 نفر به لیست افراد تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان اضافه می‌شوند؛ با این جود آیا هر سال 600 نفر هم از این لیست خارج می شوند؟

نمی‌توان به قطعیت گفت، چرا که قوانین مختلفی در بنیاد وجود دارد که افراد می‌توانند با استفاده از این قوانین تحت پوشش بنیاد باقی بمانند به عنوان مثال یکی از قوانینی که در بنیاد وجود دارد این است که اگر شما برای بنیاد هفته‌ای هشت ساعت مثلاً در کتابخانه یا جاهای دیگر کار کنید، می‌توانید تحت پوشش بنیاد باقی بمانید؛ چنین قوانینی ذهن بچه‌ها را مشغول می‌کند.

من خودم زمانی که وارد المپیاد شدم یک پسر 15 ساله بودم، به نجوم علاقه شدیدی داشتم اما حال و هوای علمی آنچنانی نداشتم اما اینکه به ما گفتند که به شما حقوق می‌دهند یا اگر مدال بگیرید وام 80 میلیونی مسکن می‌گیرد یا مثلاً فلان مقدار وام برای ماشین می‌گیرید، خب طبیعی است که ذهن بچه‌ها را مشغول می‌کند؛ در نظر بگیرید به یک پسر 15 ساله بگویند که قرار است حقوق دریافت کند، طبیعی است که هوایی می‌شود لذا منم آن زمان هوایی شدم و به المپیاد رفتم البته الان به این نتیجه رسید‌ه‌ام که اینها مهم نیست و چیزهای مهمتری وجود دارد اما آن زمان من با این انگیزه وارد المپیاد شدم که مثلاً از همین الان می‌توانم بگویم برای خودم درآمد داشته باشم یا مثلاً وام خودرو یا مسکن دریافت کنم.

با این انگیزه وارد المپیاد و بنیاد ملی نخبگان شدم و زمانی که برای این موارد اقدام کردم دیدم که قضیه متفاوت است؛ بسیاری از دوستان بنده که برای دریافت وام مسکن اقدام کردند، چهار سال باید در صف منتظر می‌ماندند و پس از آن طی مراحل فوق‌العاده سخت و پیچیده اداری موفق به دریافت 80 میلیون تومان می‌شدند که شاید بشود با این پول 10 متر مسکن خرید؛ این مشکلات باعث شده بود که بچه‌ها کمی سرد شوند.

تلاشهای بسیاری هم کرده‌ایم که این سخنان را در مقابل رئیس جمهور و مسئولان کشور بزنیم که هنوز موفق به انجام چنین کاری نشده‌ایم؛ فکر می‌کنم دو سال گذشته قرار بود در مراسمی سخنانمان را در حضور رئیس‌جمهور ارائه کنیم اما این اتفاق نیفتاد و رئیس‌جمهور در آن جلسه حضور نیافتند و تنها وزیر علوم در آن جلسه صحبت کرد و متأسفانه هیچ یک از نخبگان موفق به ارائه سخنان خود نشدند؛ این موضوع دقیقاً همزمان با مشکلات مقرری ماهیانه‌های بچه‌ها در بنیاد ملی نخبگان بود.

مشکلات و سختیهایی که ما به عنوان افراد 17 و 18 ساله در بنیاد نخبگان داشتیم بسیار از لحاظ روحیه ما را تخریب کرد و بسیاری از دوستان من این روزها قرص اعصاب می‌خورند؛سالی که ما کنکور داشتیم قانونی وجود داشت که مطابق آن کسانی که ترازشان به 80 درصد نفر آخر قبولی رشته مربوطه می‌رسد، باید از طریق سهمیه وارد دانشگاه و رشته مربوطه می‌شدند اما زمانی که ما می‌خواستیم از این سهمیه استفاده کنیم، دانشگاه شریف نپذیرفت و بهانه‌هایی از قبیل اینکه ظرفیت تکمیل است یا فقط تعداد محدودی را جذب می‌کنیم، می‌آورد. در آن سال دانشگاه صنعتی شریف 10 نفر از بچه‌ها را جذب کرد و ما نیز به خبرگزاریها رفتیم و سعی کردیم این موضوع را رسانه‌ای کنیم تا جایی که به جلوی ساختمان وزارت علوم و سازمان سنجش و آموزش رفتیم و ما را بالا راه ندادند؛ شاید خنده‌دار باشد، ما حدود 80 نفر بودیم و بین سازمانها تقسیم می‌شدیم که نگویند فلان مسئول در دفترش نیست!

از طرفی تمامی خانواده‌ها انتظار داشتند که افرادی مثل ما که مدال المپیاد دارند بدون کنکور به دانشگاه صنعتی شریف وارد شوند؛ بچه‌ها با اولیاء خود در مقابل وزارت علوم تحصن کردند و پلاکارد گرفتند و کار به جایی رسید که بچه‌ها دست وزیر علوم را در یکی از مراسم گرفتند و گفتند: باید کار ما را درست کنی، مدالهای ما را تأثیر نمی‌دهند، این چه وضعیتی است؟

برخی از کارها در کشور ما به خاطر تبلیغات هم که شده شروع به کار می‌کنند، پس از این اعتراضات و پافشاری ما وزارتخانه به گونه‌ای با ما برخورد کرد که هر چه ما می‌خواستیم عملی می‌شد؛ من امیدوارم که دیگر وزارتخانه‌ها اینگونه نباشد که به خاطر تبلیغات مانند ساعت کار کنند؛ در بسیاری از دانشگاه‌هایی که اسم هم نمی‌برم بچه‌ها را تهدید می‌کردند که در فلان رشته نروید و به جای این رشته، رشته دیگری را انتخاب کنید؛ با وجود اینکه هر چه ما می‌خواستیم عملی می‌شد اما رئیس دانشگاه به حالت تهدیدآمیزی می‌گفت: حواستان باشد ما قرار است چهار سال با یکدیگر در اینجا سر کنیم.

خب شما حساب کنید این شرایط ورود ما به دانشگاه بود که هفته سوم مهر ثبت‌نام شدیم؛ از طرفی این مشکلات برای یک پسر 18 ساله بسیار سنگین و غیرقابل تحمل بود و لطمه روحی خیلی بدی به آنها وارد کرد.

 جناب آقای بی‌نیاز کمی بیشتر درباره قوانین ورود بدون کنکور به دانشگاه توضیح دهید.

ببینید پس از اعلام آخرین نتایج المپیاد، نفراتی که ترازشان بالاتر از 80 درصد تراز قبولی آخرین نفر باشد، می‌تواند بدون کنکور وارد دانشگاه شوند یعنی مثلاً تراز آخرین نفر قبولی رشته عمران دانشگاه صنعتی شریف 8 هزار و 700 است که 80 درصد آن حدود 6 هزار و خورده‌ای می‌شود؛ کسانی که ترازشان بالاتر از این 6 هزار و خورده‌ای باشد، می‌توانند در رشته موردنظر را بدون کنکور وارد دانشگاه شوند اما متأسفانه قانون خودشان را هم تبعیت نمی‌کردند.

 در واقع دوندگی بیش از اندازه شما برای اعمال قانونی بود که خودشان تعریف کرده بودند؟

بله دقیقاً! حرف ما این بود که مطابق قانون خودتان ما از این طریق می‌خواهیم وارد دانشگاه شویم و شما وظیفه دارید که این کار را انجام دهید اما قبول نمی‌کردند البته با هر سختی و مشقتی که داشتیم توانستیم حق خودمان را بگیریم اما بچه‌های امسال که شرایط ما را داشتند نتوانستند این کار را انجام دهند و مطمئناً سالهای آینده هم زیر بار اجرای این قانون نخواهند رفت. 

(پایان بخش نخست)

منبع : تسنیم

ارسال نظر

آخرین اخبار