تحولات اخیر در عرصه سیاست داخلی و خارجی ، چشم انداز های تازه ای را پیش روی استان های مرزی کشور گشوده است. استان هایی که در گذشته ، به آنها عمدتا به عنوان حاشیه های جغرافیایی کشور نگریسته می شد ، امروزه در متن استراتژی های نوین اقتصادی و سیاسی جای گرفته اند .

گلستان ؛ نقطه تلاقی دیپلماسی مرزی و زیرساخت های توسعه

رویکرد تازه مدیریت کشور در بهره گیری از ظرفیت های پیرامونی و تعامل هر چه بیشتر با همسایگان ، از یک سو فضا را برای افزایش تبادلات تجاری باز کرده و از سوی دیگر مسیر جذب سرمایه و ایجاد زیرساخت های پایدار را برای کشور هموار ساخته است .

در این میان ، گلستان به عنوان دروازه ارتباطی ایران با آسیای میانه ، از موقعیت بی مانندی برخوردار است . حضور مرز بین المللی اینچه برون و خط ریلی استراتژیک ، امکان پیوند مستقیم این استان ، با شبکه های حمل و نقل فرامرزی را فراهم کرده است .

اگرچه سالها این ظرفیت در حد یک امکان بالقوه باقی مانده بود ، اما همگرایی سیاست های اقتصادی کشور با مدیریت میدانی در استان ، امروزه آن را به مرحله بالفعل رسانده است . اینجا جایی است که دیپلماسی مرزی ، از یک شعار سیاسی به ابزار ملموس توسعه اقتصادی بدل می شود .

به نگاه نگارنده ، مدیریت اجرایی استان ، با درک اهمیت این فرصت تاریخی ، هم زمان در پی دو مسیر طلایی است ؛ نخست تقویت تعاملات اقتصادی و لجستیکی با کشورهای حاشیه خزر و کشورهای آسیای میانه

دوم آماده سازی زیرساخت های داخلی برای اطمینان بخشی به سرمایه گذاران داخلی و خارجی .

این موضوع بسیار روشن است که سرمایه بدون زیرساخت هرگز به حرکت در نخواهد آمد و دیپلماسی نیز بدون پیوست اجرایی در داخل ، راهگشا نخواهد بود.

به همین دلیل پروژه هایی چون تکمیل و نوسازی خط ریلی مرزی و تسهیل فرایندهای گمرکی در اینچه برون ، به سرعت در دستور کار استانداری قرار گرفت تا تجارت مرزی از قالب سنتی و محدود خود خارج شود .

اما آنچه این مسیر را عمق می بخشد ، حرکت موازی در حوزه زیرساخت های حیاتی استان است . سد نرماب در شرق گلستان ، که امروز به عنوان یکی از ابر پروژه های ملی شناخته میشود ، تنها یک پروژه عمرانی نیست ؛ بلکه یک پیام سیاسی و اقتصادی است مبنی بر اینکه گلستان آماده پذیرش صنایع و سرمایه گذاری بیشتری است . این سد که بیش از ۹۵% پیشرفت فیزیکی دارد ، قادر خواهد بود نیاز آبی بیش از نیم میلیون نفر را تامین و ده ها هزار هکتار زمین کشاورزی را احیا کند . نتیجه چنین پروژه ای ، کاهش ریسک سرمایه گذاری و افزایش اعتماد بخش خصوصی به آینده استان است .

نکته مهم این است که چنین طرح هایی ، تنها در سایه هم افزایی دو سطح مدیریت قابل تحقق است ؛ اول ، سیاست های کلان ملی که مسیر را باز میکند و دوم اراده اجرایی استانی که آن را به نتیجه می رساند .

اگر امروز شاهد رایزنی های جدی برای توسعه ناحیه صنعتی مرزی ، ارتقای مناطق ویژه اقتصادی و ایجاد خوشه های صادراتی در گلستان هستیم ، نتیجه تلاش های بی وقفه مدیران گلستانی بوده است.

گلستان اکنون در نقطه ای ایستاده است که می تواند از یک استان مرزی کم برخوردار ، به حلقه واسط توسعه منطقه بدل شود . موقعیت استراتژیک ، حضور اقوام و فرهنگ های متنوع ، مرزهای زمینی و ریلی ، دسترسی به منابع طبیعی غنی ، ظرفیت های کشاورزی گسترده و جایگاه ترانزیتی ، همه و همه عواملی هستند که اگر با مدیریت هوشمندانه به کار گرفته شوند ، گلستان را به الگویی از توسعه پایدار در شمال کشور تیدیل خواهد کرد . آنچه این چشم انداز را تقویت می کند ، هماهنگی میان دیپلماسی اقتصادی کشور و برنامه های اجرایی استان است ؛ هماهنگی که در ماه های اخیر با شتاب بیشتری در حال شکل گیری است .

واقعیت این است که در فضای پر رقابت اقتصادی امروز ، استان ها باید از حالت منفعل خارج شوند و نقش کنشگر فعال را ایفا کنند .

گلستان با ظرفیت های منحصر به فرد مرزی خود ، در صورت استمرار این رویکرد ، می تواند نه تنها نیازهای درونی خود را بر طرف کند ، بلکه به مسیر جدیدی برای پیوند ایران با بازار های نو ظهور آسیای میانه تبدیل شود . این همان نقطه ای است که تحلیل سیاسی و برنامه ریزی اقتصادی به هم می رسند و آینده ای متفاوت را برای استان گلستان ترسیم می کنند .

در نهایت باید تاکید کرد که توسعه گلستان تنها توسعه یک استان نیست بلکه بخشی از پازل بزرگ بازتعریف جایگاه ایران در تعاملات منطقه ای و حتی جهانی است . هر قدمی که در این استان برای تقویت زیرساخت ها ، جذب سرمایه گذار و گسترش دیپلماسی مرزی برداشته میشود بازتابی ملی و حتی فراملی دارد . با آماده سازی همه جانبه گلستان برای ایفای این نقش ، می توان معادلات توسعه در شمال کشور را متحول کرد .

گلستان اکنون آماده است تا از سایه حاشیه نشینی تاریخی خود خارج شود و به کانونی از امید و فرصت بدل گردد . کانونی که در آن مرزها نه به عنوان محدودیت ، بلکه به عنوان دروازه های تازه توسعه دیده می شوند .

این چشم انداز نه یک رویا ، بلکه نتیجه گامهای سنجیده ای است که امروز برداشته می شود و فردا به ثمر خواهد نشست .

 

مهران جندقی، کارشناس  علوم سیاسی

 

ارسال نظر

آخرین اخبار