«اودو اولف کوت» که از چند ماه قبل شروع به افشاگری علیه اقدامات غیرقانونی سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و آلمان کرده، با بیان اینکه سفارتخانه‌های آمریکا در سرتاسر جهان در حال جاسوسی هستند، می‌گوید سیا به خبرنگاران پول می‌دهد تا آنطور که می‌خواهد خبر بنویسند.

 خبرنگار افشاگر آلمانی :شاید به ایران یا روسیه پناهنده شوم

چند ماهی می‌شود که یک خبرنگار برجسته آلمانی با پشت کردن به رسانه‌های بزرگ این کشور، شروع به افشاگری در مورد فعالیت‌هایی کرده که می‌گوید از آن‌ها پشیمان است و می‌خواهد با وجود تهدیدهای صورت گرفته علیه او، واقعیات را اعلام کند.

«اودو اولف کوت» که سال‌ها برای مجلات «اشپیگل» و «فرانکفورتر آلگمانیه» می‌گوید به دلیل حضور در مناطق جنگی ایران در هنگام حمله شیمیایی صدام، دچار بیماری شده، در مصاحبه‌های مختلف از اقدام غیرقانونی سازمان‌های اطلاعاتی غربی از جمله آمریکا و آلمان گفته و تصریح کرده که سازمان سیا با پول دادن به خبرنگاران، گزارش‌ها را آنطور که می‌خواهد در رسانه‌ها منتشر می‌کند (اینجا).

 

وی با بیان اینکه به دلیل افشاگری‌هایش از سوی مقامات آمریکایی تهدید شده، می‌گوید شاید نهایتا مجبور به پناهندگی در ایران یا روسیه شود. در ادامه متن کامل این مصاحبه آمده است:

بیش از سی سال از حادثه تسخیر سفارت آمریکا در ایران می‌گذرد، در آن روزها دانشجویان ایرانی با "لانه جاسوسی" خواندن این سفارت، دیپلمات‌های آمریکایی را اخراج کردند. شما در مصاحبه‌ای از ارتباط زیرزمینی و فعالیت‌های جاسوسی ردوبدل شده بین دو سفارت آلمان و ترکیه گفتید. لطفاً در این‌باره توضیحات بیش‌تری ارائه بفرمایید.

اولف کوت: همان‌طورکه پیش‌تر نیز تشریح کردم، در خیابان فردوسی تونل‌های زیرزمینی ایجاد کرده بودند تا دیپلمات‌های آلمانی و ترکیه‌ای با امنیت خاطر با هم در ارتباط باشند. چنانچه وضعیت اضطراری پیش می‌آمد، آلمانی‌ها از طریق این تونل‌ها به ساختمان سفارت ترکیه پناه می‌برند و بالعکس. بعدها، آمریکا نیز دست‌به‌کار شد و از این تونل‌ها جهت گم کردن ردپای جاسوسانش بهره برد. من به‌ دفعات بسیار زیاد به سفارت آلمان آن‌روزها در تهران رفت‌وآمد داشتم؛ بعضی اوقات به من می‌گفتند که مستقیماً به ساختمان سفارت وارد نشوم، بلکه از راه‌های زیرزمینی و به‌ وسیله سفارت ترکیه این کار را انجام دهم، و این بدین خاطر بود که سرویس اطلاعاتی فکر کند که مقصد من سفارت ترکیه است. بنده یقین دارم که سیا از این تونل‌های زیرزمینی جهت گمراه کردن سرویس‌های اطلاعاتی ایرانی که به دنبال ردیابی عناصر "سیا" در ایران هستند، استفاده می‌کند.

اودو اولف کوت

 چرا سفارت‌خانه‌های آمریکا در خاورمیانه همواره از اهداف اولیه جنبش‌های بیداری اسلامی در منطقه است؟ آیا جاسوسی از طریق "سفارت" یک امر واقعی است یا صرفاً زائیده خیال برخی افراد و گروه‌ها است؟

اولف کوت: این عین واقعیت است که سفارت‌خانه‌های آمریکا در سرتاسر جهان در خدمت منافع آمریکا و البته جاسوسی کردن از کشورها، به‌ویژه از زمان جنگ جهانی اول به بعد بوده‌اند. واشنگتن همواره به دنبال قدرت عالم‌گیر بوده است، از‌این‌رو هر ملتی که به فرمان آمریکایی‌ها گردن نمی‌نهاد، الزماَ می‌بایست تحت فشار و نفوذ قرار گیرد.

تعجبی ندارد که همه به‌اصطلاح انقلاب‌هایی که آمریکا پشت آن بوده به صورت زنجیروار جنگ و درگیری بیش‌تری را موجب می‌شوند. همین رویه هم‌اکنون در سوریه پیاده می‌شود؛ کاخ سفید می‌خواهد از دست "اسد"ی خلاص شود که به هنگام خرید سلاح، بیش‌تر به طرف مسکو گرایش دارد تا واشنگتن. سفارت آمریکا در دمشق پر بود از جاسوسان سیا؛ این‌ها هم‌اکنون در "امان" پایتخت اردن مستقر شده‌اند. البته به خاطر داشته باشید که کار اصلی آمریکا در جهان اسلام "جاسوسی" نیست، بلکه به دنبال ایادی و عناصری از مردم همان کشور می‌گردند تا دولت را سرنگون کنند، تا دست آخر افرادی سر کار بیایند که به همه سازهای کاخ سفید برقصند.

لطفاً در خصوص نقش "سیا" در انتشار اکاذیب و اطلاعات جعلی در رسانه‌ها و به کمک برخی روزنامه‌نگاران توضیح بفرمایید.

اولف کوت: دراین باره، نمونه‌های فراوانی می‌توان مثال آورد. حتماً ماجرای پرواز "ام‌اچ 17" خطوط هوایی مالزی و سرنگون شدنش در خاک اوکراین را خاطرتان هست. این هواپیما اصلاً به منطقه در دست شورشیان طرفدار روسیه وارد نشده بود، چه برسد به این‌که با موشک آن‌ها ساقط شود. حال می‌دانیم این ادعاهای آمریکا، تنها جنبه فرافکنی داشته است. این موضوع تازه‌ای نیست، آمریکا روزانه در خبرها دست می‌برد و آن‌را در جهت منافع خود تنظیم می‌کند. به‌عنوان نمونه می‌توانید به صفحات اینترنتی‌شان سر بزنید؛ واشنگتن به خبرنگاران آلمانی پول می‌دهد تا خبرهای تحریفی نشر دهند.

 

 «گرت پورتر» در کسوت یک روزنامه‌نگار تحقیقی، همین اواخر کتابی منتشر کرد که در آن به چگونگی اجیر شدن برخی رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران به‌وسیله "موساد" می‌پردازد. در این‌ بین به خبرگزاری‌ «آسوشیتد پرس» و نشریه «تایمز» اشاره می‌شود که ادعاهای واهی آمریکایی‌ها را به‌عنوان سند واقعی جا می‌زنند و از آن، ‌جهت ایجاد اختلال و بحران در مذاکرات بهره می‌جویند. آیا شما شاهد چنین اقداماتی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی بوده‌اید؟

اولف کوت:‌ به این پیشینه تاریخی دقت کنید:

با روی کار آمدن دولت "کارتر"، خصومت‌ها نسبت به ایران قوت گرفت و آمریکا در یک جبهه با ارتش صدام‌حسین علیه ایران جنگید. بعد از آن، دولت "ریگان" نیز پا جای پای کارتر گذاشت و با مداخلات و اعمال فشاری که کرد مانع از این‌شدکه کشوری در پیش‌برد برنامه هسته‌ای، به ایران کمک کند. ریگان نه‌تنها از کمک شرکت‌های آمریکایی ممانعت به عمل آورد، بلکه سایر متحدانش را نیز در این تحریم شریک کرد. این موضوع با نص صریح سازمان "ان‌پی‌تی" در تناقض است. ان‌پی‌تی حق کشورهای عضو را در به‌دست آوردن فناوری هسته‌ای جهت مصارف غیرنظامی به رسمیت می‌شناسد. از‌این‌رو، ایران نیز به طرق غیرعلنی روی می‌آورد و از "عبدالقادر خان" کمک می‌گیرد که مخفیانه اسرار هسته‌ای می‌فروشد. در مرحله بعد آمریکا، ایران را متهم به غنی‌سازی غیرقانونی اورانیوم می‌کند. همه این وقایع جوری تنظیم‌شده بود تا ایران را در نظام بین‌الملل بی‌اعتبار کنند. من این خط را می‌شناسم، این خط، خط سازمان اطلاعاتی آمریکا است.

 

سال گذشته، نشریه «فارین پالیسی» به گوشه‌ای از نقش آمریکا و آلمان در حملات شیمیایی به مردم ایران اشاره کرد. شما نیز در این خصوص اظهارنظر کرده‌اید. لطفاً این موضوع را با جزئیاتی بیش‌تری تبیین کنید.

اولف کوت: بنده از نزدیک اتفاقات ژولای 1988 [1367 خورشیدی] در عراق را دیدم. روزنامه سراسری "فرانکفورتر آلگماینه" آلمان، مرا به‌عنوان یک گزارشگر جنگ به عراق فرستاد. آلمان در آن روزها به زعم خود "آفت‌کش" به عراق می‌داد، اما واقعیت این بود که محموله‌ها حاوی ترکیبات گاز خردل و دیگر گازهای سمی بودند. از طرفی، الیاف گرانیتی که نقش محفظه گاز خردل را داشتند نیز از آلمان به عراق می‌آمد. آمریکا نیز به نوبه خود، تصاویر ماهواره‌ای مواضع سربازان ایرانی را به بغداد می‌داد. من از 12 ژولای 1988 در "زبیدات" و چگونگی شیمیایی شدن ایرانیان از سوی صدام، عکس گرفتم. سیا پس از 25 سال سکوت، در وب‌سایتی برای نخستین‌بار از شیمیایی شدن سربازان ایرانی توسط عراق در منطقه "زبیدات" می‌گوید. عنوان مطلب این است "ژولای 1988، جنوب مرکزی مرز، عامل اعصاب و خردل، مجروحین صدها یا هزاران نفر".

خیلی عجیب است که صدراعظم آلمان به خاطر شیمیایی کردن یهودیان ،برای دلجویی به اسرائیل می‌رود، اما به خاطر جنایات‌شان در جنگ عراق علیه ایران، از ایران عذرخواهی نمی‌کنند. آیا مردم ایران در نظر سیاست‌مداران آلمانی شهروند درجه دو محسوب می‌گردند؟ یا آمریکایی‌ها به آن‌ها اجازه این کار را نمی‌دهند؟

 

چرا دست به افشاگری زدید؟ آیا به خاطر اظهارنظرهایتان تحت فشار قرار گرفتید؟

اولف کوت: من از کرده خود در زمان جنگ عراق علیه ایران پشیمانم. البته من نیز مانند بسیاری از سربازان ایرانی که از حملات شیمیایی جان سالم به در بردند، دچار سرطان شدم؛ سه بار سکته قلبی داشته‌ام. این روزهای پایانی عمر نمی‌خواهم سکوت اختیار کنم یا بگذارم مرا وادار کنند. واقعیت باید گفته شود. آن‌ها [دولت آمریکا] مرا تهدید کرده‌اند که باز به زندان می‌افتم. شاید بهتر باشد به روسیه یا ایران پناهنده شوم.

 

می‌توانید به برخی از آن گزارش‌های کذبی که به درخواست مافوق انجام می‌دادید، اشاره کنید؟

اولف کوت: خودم به‌شخصه اخبار کذبی به اسم خودم منتشر کردم که در واقع ساخته‌و پرداخته سرویس مخفی آلمان، موسوم به «بی‌ان‌دی»، فرزند ناخلف «سیا» بود. همواره گزارش‌هایی از فعالیت‌های سری کشورهای خاورمیانه به دستم می‌رسید که از صحت آن اطمینان نداشتم. اما چنانچه آن‌ها را انتشار نمی‌دادم، باید با کارم خداحافظی می‌کردم.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار