در پی قانونی شدن یک عمل شنیع؛

چندی پیش و در پی تصویب قانون ضدفطری و غیراخلاقی ازدواج همجنس‌بازان در کشور آمریکا سایت بی بی سی در برنامه شما به این پدیده پرداخت و از مخاطبین خود خواست تا نظرات خود را با آنها در میان بگذارند.

شور و ولع «بی بی سی» برای جا انداختن همجنسگرایی +فیلم

به گزارش گلستان24، چندی پیش و در پی تصویب قانون ضدفطری و غیراخلاقی ازدواج همجنس‌بازان در کشور آمریکا شبکه بی بی سی فارسی در برنامه نوبت شما به این پدیده پرداخت و از مخاطبین خود خواست تا نظرات خود را با آنها در میان بگذارند.

 

از جمله سوالات این برنامه این بود: «نظر شما درباره قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا چیست؟ به نظر شما این تصمیم دیوان عالی آمریکا چقدر اهمیت دارد و چرا؟ فکر می‌کنید تصویب این قانون چه تاثیری بر نگاه جوامع به حقوق همجنسگرایان داشته باشد؟»

 

 

در این برنامه بعد از صحبت کردن برخی مخاطبان در جهت اظهار مخالفت و موافقت؛ یک روزنامه نگار به عنوان کارشناس به حمایت از قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا پرداخت. این برنامه بطور یک جانبه و کاملا موافقانه سعی کرد که این عمل شنیع و زشت را حق طبیعی هر فردی جلوه دهد. نکته قابل توجه این است که در این برنامه فقط از یک کارشناس آن هم موافق استفاده شد.

 

 

در این فیلم کارشناس برنامه برای اثبات این عمل غیر انسانی به دلائل پوشالی و زورکی متوسل می شود.

 

 

 

دانلود

 

در بخشی دیگر از این برنامه کاملا محسوس است که این برنامه برخلاف ادعاهای دروغین بی بی سی مبنی بر بی طرف بودن این شبکه در تحلیل مسائل، یک طرفه بودن خود را در نوع صحبت مجری برنامه در مقابل مخاطبی که به عنوان مخالف این عمل شنیع صحبت می کند، نشان می دهد.

 

 

 

دانلود

 

نکته قابل تأمل

 

این شبکه بخاطر قانونی شدن این عمل (همجنسگرایی) حق اعتراض را از مخالفین این عمل زشت می گیرد چرا که به نظر آنها اعتراض به آن، نقض قانون و ندیده گرفتن حق و حقوق همجنسکرایان می باشد. حال  ما یک سوال مهم از این شبکه ها می پرسیم و آن این که: چرا به رفتارهایی که در یک جامعه (ایران) قانونی است و اکثریت جامعه آن را قبول می کنند مانند (حجاب و...) شما اعتراض می کنید.

 

 

نکته تحلیلی با یک سوال مهم

 

آیا نظر مردم و تصویب نمایندگان مبنی بر قانونی شدن ولو یک عمل زشت موجب مشروعیت آن می شود یا نه؟ برای جواب دادن به این سوال اول باید معنای مشروعیت را بیان کنیم.

 

مشروعیت (Legitimacy) در لغت به معناى «قانونى بودن» و «مطابق با قانون» آمده است و اگر چه ریشه لغوى آن، از «شرع» گرفته شده و با کلمه ‏هایى چون «شریعت» و «متشرعه» هم ریشه است، اما اختصاص به پیروان دین و شریعت نداشته و یک اصطلاح در فلسفه سیاست به شمار مى ‏رود.

 

با توجه به این تعریف اگر مشروعیت به معنای قانونی بودن و مقبولیت باشد این عمل(همجنسگرایی) ولو به نظر ما زشت باشد، ولی باتوجه به قانونی بودن آن و مقبولیت دسته ای از مردم یک عمل غیر عادی و ناپسند نمی باشد.

 

اما آیا واقعا مشروعیت به معنای قانونی بودن و مقبولیت است؟ و آیا ملاک خوبی و زشتی خواست مردم است؟ درجواب باید گفت:

 

مشروعیت به معناى مقبولیت نیست.  اما این که چرا بیش‏تر نویسندگان غربى، مشروعیت را به مقبولیت تعریف کرده ‏اند؟ در پاسخ باید گفت که تعریف مشروعیت به مقبولیت، ناشى از فرهنگ معاصر غرب است. در جامعه ‏اى که انسان به جاى خدا بنشیند و مدار ارزش‏ها و ملاک حسن و قبح شمرده شود، طبیعى است که مشروعیت نیز بدو ارجاع شود و رضایت و مقبولیت بشر، ملاک و تعریف مشروعیت قلمداد گردد.

 

علاوه بر آن، تعریف مشروعیت به مقبولیت، مستلزم آن است که هر عملی که دیکتاتورها با ارعاب، زور و تبلیغات، موفق به جلب اطاعت مردم شده ‏اند، موجه و مشروع قلمداد شوند.

 

تعریف مشروعیت به «قانونى بودن» هم درست نیست؛ زیرا ممکن است قانون اعتبار و مبناى معقولى نداشته باشد، بسا برخى از قوانین از نظر مردم نامشروع، ولى منطبق بر مصالح واقعى آنان باشد، و یا قانونى مشروع، اما برخلاف مصالح واقعى جامعه باشد. اگر حاکمى با کودتا بر سر کار آید و سپس با وضع قوانینى به نفع خویش آن‏ها را مبناى عمل در جامعه قرار دهد و به تدریج، رضایت مردمى نیز جلب شود، آیا چنین حاکمى که بر مبناى قوانینى که خود وضع کرده است، عمل مى ‏کند، مشروع است؟ !

 

 

ملاک مشروعیت

 

مبناى مشروعیت چیست؟ دستگاه حاکم بر اساس چه مجوزى قوانین را وضع و اجرا مى ‏کند؟ آیا حاکم چون شخصیت برجسته و والایى است، به خود اجازه حاکمیت و وضع قانون را مى‏ دهد؟  یا آن که مشروعیت، منشأ الهى دارد که بر اساس آن، حاکم خود را محق در حاکمیت مى ‏داند و مردم به خاطر باورهاى دینى اطاعت مى ‏کنند؟

 

از نظر اسلام مقبولیت یک عملی از طرف مردم، نمی تواند خوبی و زشتی آن را تامین کند. چرا که انسانها چه بسا قانونی را تصویب کنند و چیزی را درخواست کنند که به ضررشان تمام شود. بنابراین از نظر اسلام فقط قانون الهى، چون از جانب خداوند، که آگاه به ابعاد وجودى و نیازهاى انسان است، و بر مبناى مصالح و مفاسد واقعى انسان است، مى ‏تواند ضامن سعادت و بسط عدالت در جامعه باشد.

 

 

تفاوت قانونی شدن یک عملی در یک جامعه اسلامی و یک جامعه غیر اسلامی

در جامعه اسلامی(ایران) چون مبنای قوانین حکومت بر اساس قوانین الهی (قران و روایات) می باشد هر عملی که مخالف دستورات خداوند باشد مردود و مطرود و غیر قانونی می باشد. مثل (خودکشی و همجنسگرایی) اگر چه یک زمانی مردم  به آن راضی باشند. (محوریت با قوانین الهی و خواست خداوند)

 

در جامعه غیر اسلامی (امریکا) چون مبنای قوانین حکومت؛ نظر حاکمان و نمایندگان و بعضا مردم می باشد هر چیزی که مورد رضایت و قبول سران و نمایندگان قرار بگیرد و در پارلمان به تصویب برسد، اگر چه یک عمل شنیع و زشت باشد؛ قانونی می باشد. (محوریت با خواست و تصویب نمایندگان در پارلمان)

 

 

اشاره ای کوتاه به نظر اسلام در مورد همجنسگرایی و دلائل حرمت آن

 

همجنس‌گرایی، جهالت و اسراف است. چون عامل به آن نه تنها راه درست و کامل لذت و ارضای شهوت را نمی‌داند و به خلافی عمل می‌کند که حتی این کار را حیوان نمی‌کند بلکه خلاف طبیعت خود و نظام خلقت حرکت می‌کند. پس این عمل او، صرفاً از روی شهوت نیست، بلکه در اصل از جهالت است.

 

یکی از احکام اسلامی که از سوی منتقدان این دین آسمانی مورد توجه و بعضا حمله قرار گرفته، مخالفت شدید اسلام با هم‌جنس‌گرایی است. آنها احکام اسلام در مورد هم‌جنس‌گرایی را غیرانسانی عنوان کرده و ضد آزادی می‌دانند.

 

به همین منظور به بررسی آیات قرآنی و احادیثی در مورد این موضوع و علل مخالفت اسلام با آن اشاره می‌کنیم:

 

خداوند در آیه 7 سوره مومنون می‌فرماید: "فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ" (1) کسانی که برای اقناع غریزه جنسی خود راهی غیر از ازدواج طلب کنند، تجاوزگرند.

 

همچنین در مذمّت لواط در قرآن از قول حضرت لوط به قومش آمده است: أَتَأْتُونَ الذُّکْرَ‌انَ مِنَ الْعَالَمِینَ وَتَذَرُ‌ونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَ‌بُّکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ (2)

 

"آیا در میان جهانیان شما به سراغ جنس مرد می‌روید و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها می‌کنید؟!‌ شما قوم تجاوزگری هستید".

 

این رابطه از نظر شرعی کاملا مردود است و هرگز نباید انجام گیرد چنان‌چه امام صادق (ع) در بیان فلسفه حرمت لواط می‌فرماید:.« أَنَّ زِنْدِیقاً قَالَ لَه (ْأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏) فَلِمَ حَرَّمَ اللِّوَاطَ؟  قَالَ مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ لَوْ کَانَ إِتْیَانُ الْغُلَامِ حَلَالًا لَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ عَنِ النِّسَاءِ وَ کَانَ فِیهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَ تَعْطِیلُ الْفُرُوجِ وَ کَانَ فِی إِجَازَهِ ذَلِکَ فَسَادٌ کَثِیرٌ.» (3)

 

 

اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بی نیاز می‌شدند و این موجب قطع نسل بشر می‌شد و مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می‌آورد.

 

در حدیثی از امام رضا (ع) در فلسفه تحریم همجنس‌گرایی چنین آمده است: «علته تحریم الذکران للذکران، و الاناث للاناث، لما رکب فی الاناث و ما طبع علیه الذکران، و لما فی اتیان الذکران، الذکران و الاناث للاناث، من انقطاع النسل، و فساد التدبیر، و خراب الدنیا» (4)

 

" فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان این است که این امر بر خلاف طبیعتی است که خداوند برای زن و مرد قرار داده (و مخالفت با این ساختمان فطری و طبیعی، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و به خاطر این است که اگر مردان و زنان همجنس‌گرا شوند، نسل بشر قطع می‌گردد، و تدبیر زندگی اجتماعی به فساد می‌گراید، و دنیا به ویرانی می‌کشد."

 

 

از سوی دیگر باید توجه داشت هم‌جنس بازی و بخصوص لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی ندارد، تأثیر سوء دارد و بر تحیر و سرگردانی و پریشانی آن‏ها افزوده می‌شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره مذمت هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه روایات می‌توان به زشت بودن این عمل پی برد.

 

از نظر پزشکی نیز ثابت شده که رابطه همجنس با همجنس یک رابطه پرخطر است.

 

مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى همجنس بازی (5)

 

موضوع مهم این است که بى بند و بارى و تنوع طلبى بیمارگونه دنیاى متمدن مادى، بسیارى از پسران و دختران را به سوى این انحراف بزرگ مى کشاند، نخست پسران را تشویق به لباسهاى جلف و زنانه و خودآرایى مخصوص و دختران را به لباسهاى پسرانه دعوت مى کند، و از اینجا انحراف و همجنس گرایى شروع مى شود تا جایى که به وقیح ترین اعمال در این زمینه، شکل قانونى مى دهند و از هر گونه پیگرد و مجازات برکنار مى دانند.

 

 

گرچه در دنیاى غرب که آلودگى هاى جنسى فوق العاده زیاد است، این گونه زشتیها مورد تنفر نیست و حتى شنیده مى شود در بعضى از کشورها همانند انگلستان  و آمریکا طبق قانونى که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع جوازقانونى پیدا کرده!! ولى شیوع این گونه زشتیها هرگز از قبح آن نمى کاهد و مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى آن در جاى خود ثابت است.

 

 

گاهى بعضى از پیروان مکتب مادى که اینگونه آلودگیها را دارند براى توجیه عملشان مى گویند ما هیچگونه منع طبى براى آن سراغ نداریم!. ولى آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسى در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر مى گذارد و تعادل او را بر هم مى زند.

 

 

توضیح اینکه: انسان به صورت طبیعى و سالم تمایل جنسى به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه دارترین غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است. هر گونه کارى که تمایل را از مسیر طبیعی اش منحرف سازد، یک نوع بیمارى و انحراف روانى در انسان ایجاد مى کند.

 

مردى که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردى که تن به چنین کارى مى دهد هیچکدام یک مرد کامل نیستند، در کتابهاى امور جنسى" هموسکسو آلیسم" (همجنس گرایى) به عنوان یکى از مهمترین انحراف ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا مى کشد و در مورد کسى که تن به این کار در مى دهد احساسات زنانه تدریجا در او پیدا مى شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسى و به اصطلاح سرد مزاجى مى شوند، به طورى که بعد از مدتى قادر به آمیزش طبیعى (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود. با توجه به اینکه احساسات جنسى مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آنها مؤثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن مى شود که از دست دادن احساسات طبیعى تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد مى سازد، و حتى ممکن است افرادى که گرفتار چنین انحرافى هستند، چنان گرفتار ضعف جنسى شوند که دیگر قدرت بر تولید فرزند پیدا نکنند.

 

 

این گونه اشخاص از نظر روانى غالبا سالم نیستند و در خود یک نوع بیگانگى از خویشتن و بیگانگى از جامعه اى که به آن تعلق دارند احساس مى کنند. قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزى است تدریجا از دست مى دهند، و یک نوع سرگردانى و بى تفاوتى در روح آنها لانه مى کند. آنها اگر به زودى تصمیم به اصلاح خویشتن نگیرند و حتى در صورت لزوم از طبیب جسمى یا روانى کمک نخواهند و این عمل به صورت عادتى براى آنها در آید، ترک آن مشکل خواهد شد، ولى در هر حال هیچ وقت براى ترک این عادت زشت دیر نیست، تصمیم مى خواهد و عمل. به هر حال سرگردانى روانى تدریجا آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلى و انحرافات اخلاقى دیگر خواهد کشانید و این یک بدبختى بزرگ دیگر است.

 

منابع:

1- سوره مومنون آیه 7

2- سوره شعراء آیه ۱۶۵

3- حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۳۳، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ هـ ق

4_ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ترجمه، نجفى اصفهانى، شیخ محمد تقى، ج‏۲، ص ۳۳۱، انتشارات علمیه اسلامیه‏، چاپ اول، تهران‏.

5- دایره المعارف طهور

6- مؤسسه  آموزشى پژوهشى امام خمینى (ره) ـ با تلخیص از کتاب فلسفه سیاست

/جام نیوز

ارسال نظر

آخرین اخبار