تحلیلی از انتصاب دکتر عبدالعلی علی‌ عسگری

با توجه به اتفاقات رخ داده مهم ترین مساله ای که می بایست در سرلوحه مدیریتی آقای علی عسگری قرار گیرد، ایجاد اعتماد سازی است. مساله ای مهم که متاسفانه با قصورات صورت یافته در سازمان صدا و سیما باید تنها از طریق همتی جهادی توسط مدیریت جدید رسانه ملی با کمک عوامل مرتبط با سازمان رخ دهد

بررسی شاخصه های رئیس جدید سازمان صدا و سیما با تامل به حکم رهبری/ ایجاد اعتمادسازی در سرلوحه نگاه مدیریتی/ توجه به راهبردهای کلان رسانه ملی

به گزارش گلستان24، بالاخره بعد از چند روز گمانه زنی رسانه ها و شرایط دشواری که بر سازمان صدا و سیما سایه افکنده بود، با حکم صادره از سوی مقام معظم رهبری، دوره جدیدی از مدیریت رسانه ملی مشخص شد تا فصل جدیدی از انتظارات مخاطبان نسبت به رسانه ملی ما ایجاد شود. مردمی که ذاتا علاقمند به تماشای برنامه های رسانه خود هستند و از فریبکاری های شبکه های ماهواره ای تا جذابیت های دروغین آن ها دل خوشی ندارند و به دنبال تصویری شفاف، ارزشی و میهنی از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران می باشند. رسانه ای که می بایست سه واژه مهم جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت را به شکلی توامان در خود داشته باشد و این نیاز به مدیری کاربلد، توانمند و مدبر دارد. مساله ای که متاسفانه در دوره ای از مدیریت صدا و سیما نادیده گرفته شد و حال ورود دکتر عبدالعلی علی‌ عسکری به سازمان مهم و حساس صدا و سیما، نوید روزهای خوش و همراه با توفیق را برای رسانه ای که در عین جذابیت می بایست حکم دانشگاه ملی را برای مخاطبان داشته باشد، برای دلسوزان و متعهدان می تواند به همراه آورد.

در یادداشت چند روز پیش خود در بخش فرهنگی سایت «سراج24» با طرح نمونه ای تاسف برانگیز از عملکرد برنامه «اکسیر» به صراحت نوشتم که فضای رسانه ملی نیاز به تحولی اساسی در نحوه مدیریت، برنامه سازی و چابک نمایی دارد و در جنگ سخت این روزهای شبکه های ماهواره ای و مجازی که با نگاه دسیسه ورزانه معاندان نظام و طرفداران فرهنگ بدون دین در حال پیشتازی می باشد، لازم است به شکلی هدفمند و راهگشا به سمت توانمند سازی برنامه های تلویزیونی اقدام شود.

متاسفانه با وجود ارزش های فردی آقای محمد سرافراز، شیوه مدیریتی و نوع نگاه ایشان به گواه بسیاری از تهیه کنندگانی که با آن ها صحبت کردم و علاقمند به درج نامشان نیستند، فضایی متناسب با نوع مدیریت رسانه ای عریض و طویل چون صدا و سیما نبود و همه چیز در بطن به هم ریختگی مسئولیت ها و نادیده انگاری شناخت مخاطب و نوع رویکرد در نظر گرفته شده نسبت به بیننده ایرانی بوده است. مساله ای که به شکلی زیرکانه اما مدبرانه با هدف شکار مخاطب ایرانی توسط مدیران شبکه های بزرگ ماهواره ای صورتی اثربخش یافت تا در غفلت رسانه ملی این «جم» ها باشند که با سیاستی مزورانه خانواده های ایرانی را به تسخیر خود درآورند.

محمد سرافراز برای نخستین بار تنها عمری 18 ماهه را در سمت ریاست سازمان صدا و سیما به خود دید و اهدافی متمایز از کوچک سازی سازمان و محدود کردن تعداد شبکه ها و رجوع به مجریان و برخی عوامل ممنوع الفعالیت سیما را در برنامه خود قرار داد و به گفته بسیاری از عوامل مرتبط با سازمان حتی به شکلی جزئی در صدد بررسی ساخت آثار تلویزیونی و به خصوص سریال های تلویزیونی بود که شاید در شمایل مدیریتی قابل رجوع به مدیران دیگر باشد. البته بدبیاری های رخ داده برای ایشان در دوران کوتاه مدیریتی سرشار از حواشی متعددی بود که از ماجرای شهرزاد میرقلی خان و مهاجرت عده ای از بازیگران تلویزیون و وضعیت ناگوار پرس ‌تی ‌وی تا شاهکار اخیر برنامه «اکسیر»! همگی اوج اتفاقات ناگوار را در دوره ریاست این مدیر رقم زد.

با همه وضعیت پیش آمده در این دوران 18 ماهه آن چه باید در سرفصل نگاه مدیریتی عبدالعلی علی عسگری مورد توجه قرار گیرد، درس گرفتن از چرایی معضلات و کاستی های ایجاد شده در دوران مدیریتی محمد سرافراز و ایجاد حس اعتماد در مخاطب داخلی است و شاید با توجه به اتفاقات رخ داده مهم ترین مساله ای که می بایست در سرلوحه مدیریتی آقای علی عسگری قرار گیرد، ایجاد اعتماد سازی است. مساله ای مهم که متاسفانه با قصورات صورت یافته در سازمان صدا و سیما باید تنها از طریق همتی جهادی توسط مدیریت جدید رسانه ملی با کمک عوامل مرتبط با سازمان رخ دهد، چرا که وضعیت حال حاضر رسانه ملی چنان اسفناک به لحاظ توجه و اعتماد مخاطب قرار دارد که دیگر فرصتی برای اشتباه مجدد نخواهد بود.

حال به پشتوانه نگاه مدبرانه مقام معظم رهبری و اشرافی که همیشه نسبت به وضعیت صدا و سیما دارند، لازم است نحوه مدیریت زیرساخت های تولیدی در رسانه ملی به لحاظ فکری به نحوی سوق یابد که بساط نمایش انواع پرده دری های شبکه های ماهواره ای به کل از جامعه ایرانی رخت بربندد و مانند آن چه گاها در مورد برنامه های اثرگذار داخلی رخ داده است، همه توجهات و اشتیاق مخاطب ما به سمت تماشای آثار تلویزیون ملی ما قرار گیرد. این مساله نه تنها درباره برخی برنامه های خاص بلکه در خصوص کلیت برنامه های تلویزیونی می بایست ایجاد شود.

وجود استراتژی مشخص و راهبرنده و توجه به نیروهای مخلص، متعهد و کاربلد به پشتوانه حکم رهبری در نزد رئیس جدید سازمان صدا و سیما باید مورد توجه قرار گیرد که جدا از تعهد کاری و سلامت روان، تخصص لازم را در زمینه تصویری داشته باشند. دیگر زمان توجه به عده ای خاص که نامشان انگار به تیتراژ ابتدایی و انتهایی مجموعه های تلویزیونی چسبیده! به سر آمده است و آن که دارای طرح ها و ایده ها و نگاه خلاقانه و راهگشا تری است باید به دور از هرگونه پسند شخصی انتخاب شده و پایبند نگاهی متکی به اتاقی فکری اثرگذار باشد و وظیفه مدیریت تلویزیون، ایجاد ساختاری مناسب برای به حرکت درآوردن قطار حرکتی سازمان گرانقدر صدا و سیما است.

براساس آن چه از برخی افراد آشنا شنیده ام، سابقه فعالیت دکتر عبدالعلی علی‌ عسگری در معاونت فنی صدا و سیما نمایانگر نزدیکی نوع تفکر و شیوه مدیریت ایشان به عزت الله ضرغامی است و بسیاری حضور ایشان را در مهم ترین و بزرگ ترین رسانه کشور به فال نیک می گیرند. از سویی رئیس تازه منصوب شده رسانه ملی را برخی پدر تلویزیون دیجیتال در ایران می دانند. علی عسگری که استاد دانشگاه نیز بوده است، با توجه به سوابق پژوهشی و اجرایی در زمینه های آموزشی مانند معاونت آموزشی سازمان صدا و سیما و ریاست دانشکده صدا و سیما، می تواند دغدغه های رهبری در خصوص توجه به بار آموزشی برنامه های تلویزیون را که چندی پیش عنوان کردند، به مرحله اجرایی نزدیک نماید.

مساله مهم دیگری که در بررسی حکم مقام معظم رهبری به رئیس جدید سازمان صدا و سیما می تواند و باید مورد توجه قرار گیرد حضور موثر در فضای مجازی است که در شرایط دیگرگون امروز جهان بسیار قابل توجه می باشد.

منبع: سراج24

ارسال نظر

آخرین اخبار