نقدی بر تحریف معنوی شخصیت انقلابی مرحوم آیت الله طاهری

حسن بیارجمندی، در پاسخ به یادداشتی تحت عنوان "آیت الله طاهری گرگانی روحانی اعتدال گرا" نوشت:

مرحوم آیت الله طاهری گرگانی "روحانی انقلابی" یا "روحانی اعتدال گرا" ؟

حسن بیارجمندی، دانشجوی دکترای حقوق، در یادداشتی اختصاصی برای گلستان24، در پاسخ به یادداشتی تحت عنوان "آیت الله طاهری گرگانی روحانی اعتدال گرا" نوشت:

 

 

حسن بیارجمندی اعتدال گرا

کلمات در حوزه علوم انسانی معنای انحصاری و یا ثابت ندارند بلکه بسته به قصد ،نیت و اهداف گوینده و موقعیت و مقطع زمانی کاربرد آن از حیث اوضاع و احوال تاریخی،اجتماعی،سیاسی و.. معنای متفاوتی می یابند. همین بار معنایی چندگانگی کلمات و بطور خاص بکار بردن این کلمات در تعریف و معرفی افراد و اشخاص پیچیده تر و در بعض مواقع به دلیل تبادر بار معنایی مخالف هویت و شخصیت فرد مورد معرفی، بار معنایی منفی و گام به ورطه تحریف معنوی می گذارد.

 

 

این نوع از تحریف ها در مورد اشخاصی که در جامعه خود اسوه و الگو بودند و پس از حیات شان نیز   نقش عمیق و سازنده ای در حیات سیاسی و حرکت آن دارند ؛ به دلیل ایجاد انحراف و متمایل کردن مسیر اصلی بسیار خطرناک است.

 در آستانه عید غدیر  و رحلت حضرت آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی از چهره های انقلابی مشهور منطقه گرگان و دشت هستیم. اسوه و الگویی پرورش یافته در مکتب غدیر و صادق آل محمد(ص) که از تولد تا وفات ایشان (در روز غدیر ) استمرار داشته و با وجود گذشت قریب یک دهه هنوز در همان مکتب جاری در دل و جان هاست. ازینرو طمع به تحریف این اسوه و الگوی مبارزاتی مردم این منطقه و ایجاد انحراف و تمایل در این راهی که پیموده می شود؛ دور از ذهن نیست و نخواهد بود.

چند سال پیش یادداشتی تحریفی تحت عنوان : آیت الله طاهری گرگانی روحانی اعتدال گرا را خوانده بودم که امروز فرصتی ایجاد شد تا در چارچوب مقدمه یاد شده ، آن را مرور و نقدی بر آن بنویسم. در آن یادداشت نویسنده با برش هایی ناقص و کلی از زندگی نامه مرحوم آیت الله طاهری و بطور خاص استقرای ناقص حمایت ایشان از هاشمی رفسنجانی علاوه بر تحریف شخصیتی ایشان؛ با متمایل کردن خط  نظری و عملی این عالم بزرگوار او را وارد خط دیگری نموده و در انتها با وضع کلمه اعتدال در برابر افراطی گری؛نتیجه گیری نموده است که وی به همین خاطر گفتمان اعتدال گرایی را از مزیت فزونتری برخوردار می دید.

در نقد اجمالی این ادعای نویسنده یاد شده علاوه بر اینکه می بایست به بار معنایی واژه اعتدالگرایی توجه داشت؛ ضرورت دارد تا بطور اجمالی نیز بخش های حذف شده در یادداشت این نویسنده بازخوانی و از  کلی گویی های آن رفع ابهام شود.

 

اعتدال و بار معنایی آن

اعتدال از  ریشه «ع‌ـ‌د‌ـ‌ل» در لغت به معنای حدّ  وسط بین دو موضع را گویند و در اصطلاح به هرگونه تناسبی _که لازمه آن برقراری عدل باشد_ اطلاق می گردد.بنابراین اعتدال نقطه وسط و میانه ی،دو موضع افراط و تفریط  است بنحوی که دوری و تقابل موضع اعتدال با هر یک از مواضع یاد شده برابر است؛نه افراط بر آن اطلاق می شود و نه تفریط

مفسرین قرآن کریم نیز ذیل  آیه143 سوره«بقره»: «جعلناکم أمة وسطا»_که تعبیر به امت میانه بودن اسلام نموده است _ بیان داشته اند که امتى که از هر نظر در حد اعتدال باشد، نه کندرو و نه تندرو، نه در حد افراط و نه تفریط، الگو و نمونه.

فرد معتدل از نظر  عقیده  نه در راه غلوّ  گام می گذارد و نه در راه  تقصیر و شرک ، نه طرفدار  جبر است و نه  تفویض ، نه درباره صفات خدا معتقد به «تشبیه»اند و نه «تعطیل».

همچنین معتدل، از نظر ارزش هاى معنوى و مادى، نه به کلى در جهان ماده فرو مى روند که معنویت به فراموشى سپرده شود، و نه آن چنان در عالم معنى فرو مى روند که از جهان ماده به کلى بى خبرگردند.

یک معتدل بطور خاص از نظر سیاسی  نه در راه اسلام متحجرین و مقدس مآبان گام می گذارد و نه در راه اسلام التقاطی آلوده به مکاتب مادی و انسانی، نه اسلام را رحمانی می بیند و نه اسلام را رحیمی ،نه طرفدار جدایی دین اسلام از تمام شئونات اجتماعی_سیاسی است و نه طرفدار خلافت و خلیفه گری؛ نه طرفدار انتظار ظهور بدون تشکیل حکومت اسلامی است و نه طرفدار اسلام حکومتی( حکومت بدون اجرای احکام اسلامی)؛ نه ظلم می کند و نه ظلم می پذیرد ؛ نه اهل تجاوز و جنگ است و نه اهل سازش و صلح ؛ نه اهل عبا کشیدن بر سر و عدم مشارکت در اداره جامعه اسلامی است و نه اهل عبا به کمر بستن و درخواست پست و منصب حکومتی کردن و انداختن آن در صورت گرفتن پست و منصب؛نه بدنبال رای مردم و گرفتن آن به هر قیمتی(جذب آرای حرام منافقین، لیبرالها، ضدانقلاب ها) است و نه بی اعتنا به رای مردم و رد کردن آرای حلال ؛ نه بدنبال جاذبه مطلق است و نه بدنبال دافعه مطلق و...

 نه از امام عصر خویش سبقت می گیرد و نه از امام خویش عقب می ماند و ... بلکه او در راه اسلام ناب محمدی (ص) گام بر می دارد؛ اسلام او هم  رحمانی و  هم رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم ؛ دیانت او عین سیاست اوست و سیاست او عین دیانت؛طرفدار خط استمرار ولایت امری و امامت امت در زمان غیب کبری از طریق فقیه جامع الشرایط و عادل و اقامه حکومت اسلامی است؛طرفدار مظلومین و مستضعفین است؛اهل جهاد و مقاومت است؛اهل تکلیف و آماده بودن برای خدمت در هر سنگری است ؛ هم جاذبه دارد و هم دافعه ؛اهل مشایعت و پیروی محض از امام عصر خود هست و در یک کلام او معتدل و اهل افراط و تفریط نیست.

آیا نویسنده یادداشت صدر الاشاره چنین بار معنایی از کلمه اعتدال و اعتدال گرایی را در نظر داشته است ؟؟؟ آیا چنین بار معنایی با سیره نظری و عملی اولا افراد و مصادیق  خاص ذکر شده ثانیا گفتمان کنونی   تطبیق دارد و دقیقا همین معنی در عالم خارج به اذهان عامه و خاصه متبادر می شود ؟؟؟

 

حسن بیارجمندی اعتدال گرا

 

اگر همین بار معنایی مبتنی بر معانی لغوی و اصطلاحی اعتدال که از منظر قرآنی،عقیدتی،ارزشی و سیاسی_اجتماعی بدان پرداختیم مراد نویسنده یادداشت است ؛ قطعا ایشان یک روحانی اعتدالگراست.

اما اگر این نویسنده غیر از این بار معنایی را در نظر داشته است _همانطور که از بعض استنادات و همراهی ها و حمایت های موردی در مقطع زمانی خاص  سخن گفته است_ و اعتدالگرایی را صرفا در مقابل افراط گرایی و نه در میانه افراط و تفریط تعریف کرده است_که همینطور تعریف کرده است و این خود نوعی افراط گرایی در تعریف واژگان است_ راه را قطعا بیراهه رفته است و دست به تحریف شخصیت آیت الله طاهری گرگانی زده است و این گفتمان و خط همانطور که با گفتمان امام و رهبری هیچ سنخیتی ندارد ؛با گفتمان و خط آیت الله طاهری براساس سیره نظری و عملی ایشان هم هیچ سنخیتی ندارد.

 

اعتدال و بار معنایی غیر انقلابی

شاید در روزها و ماه های ابتدایی روی کار آمدن دولت اعتدال در خصوص ماهیت و بار معنایی آن اختلاف و ابهام وجود داشت؛ همانطور که اطلاح طلبان از آن نه بعنوان گفتمان بلکه خط و مشی یاد می کردند و می کنند و یا از سیاست ابهام و ایهام برای معرفی این رویکرد بهره می بردند اما 3سال عملکرد و مواضع صریح و تاکید بر آنها، تصویری روشن از اعتدال ارائه نموده است که یک بار معنایی از آن به اذهان متبادر می گردد و آن عبارت است از غیر انقلابی بودن با تقابل نسبی با  انقلابی گری و تعامل (تساهل و مدارا) نسبی با ضد انقلاب داخلی و خارجی

 برای این بار معنایی اعتدال و اعتدالگری سیاسی اجتماعی شواهد و مستندات بسیار روشن و آشکاری می تواند ارائه نمود که  نیازی به طرح آن در این وجیزه نیست چرا که تصور این بار معنایی از اعتدال گرایی خود موجب تصدیق است و چندان نیاز به دلیل و برهان ندارد.

 

آیت الله طاهری گرگانی یک روحانی انقلابی در خط امام

 مرحوم آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی فرزند مرحوم سید کاظم  در سال 1309 شمسی در گرگان متولد شد. این مرحوم از اوان نوجوانی تحت تاثیر شدید دو چهره مبارز ضد استبداد داخلی و استعمار خارجی قرار گرفت .

مرحوم حاج سیدطاهر مجتهد(پدر بزرگ آیت الله طاهری) از مبارزین بنام و خوش آوازه شمال ایران در جریان انقلاب مشروطه و طرفدار شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری که در این راه یکی از فرزندانش بنام سید صادق از مبارزین با مشروطه خواهان انگلیسی در خطه دامغان به شهادت رسید .

مرحوم میرزا سید مهدی طاهری، عموی پدری و از فرزندان حاج سید طاهر مجتهد که از علمای نجف و مبارزین  و حامیان میرزا کوچک خان جنگلی(اولین طرح کننده نظام جمهوری اسلامی در شمال ایران و مبارز با استبداد داخلی و استعمار خارجی).

هفده سال اقامت و تحصیل علوم دینی در نجف اشرف و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت علی(ع) علاوه بر اینکه  از او آیت بصیرتی در علوم حوزوی ساخت بلکه در طول اقامت در نجف و از طریق ارتباط غیر مستقیم با بعض چهره های مطلع نهضت مشروطه ،علل و عوامل شکست آن و دست های پشت پرده انگلیسی را دریافت و همچنین از نزدیک با درد و رنج مردم مظلوم عراق که تحت سلطه انگلیس بودند _آشنا گردید و از نزدیک شاهد انواع توطئه های سخت و نرم انگلیس خبیث بالاخص فرقه سازی ها در عراق بود.

آن سرمایه معنوی دوران کودکی و نوجوانی متاثر از پدر بزرگ و عموی پدری در ایران و این سرمایه علمی و معنوی  و تجربه گرانسنگ در نجف و عراق از او یک مبارز بصیر و خستگی ناپذیر ساخت و...

 آیت الله طاهری گرگانی با آن پشتوانه مبارزاتی خانوادگی و تکیه بر این سرمایه معنوی و تجارب ارزشمند خویش ، به امامت امت در روند نهضت عظیم اسلامی ضد استبدادی و ضد استکباری ،اقتدا و بیعت نمودند و در پیشبرد آن تحت هدایت امام خمینی (ره)در خطه گرگان و دشت اهتمام ورزیده و قدم بر طریق اسوه های مبارزاتی خود ؛1. حاج سید طاهر مجتهد و 2. میرزا سید مهدی طاهری قهرمانان نهضت های مشروطه و جنگل نهادند و با روشنگری های خویش در بیداری اسلامی مردم منطقه نقش بسزایی ایفا نمودند و در سال 57 پس از  یک دوره بازداشت و تبعید چند ماهه به خارج از استان ، مجددا به استان بازگشته و در قیام خونین 5آذر 1357 بعنوان یکی از رهبران اصلی  دفاع از حریم امامت و ولایت و پیروی از امام خمینی (ره)  نقش آفرینی نمودند و تا مرز جانبازی در جریان نهضت پیش رفتند.

ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به مبارزات سیاسی خود علیه جریان نفاق، لیبرال‌ها و  عوامل ضدانقلاب ادامه دادند تا جایی که ایشان در چهار مرحله توسط منافقین ترور و  به درجه رفیع جانبازی نائل آمدند.

معظم له در همان اوایل پیروزی انقلابی اسلامی عهده دار مسئولیت یکی از چهار کمیته انقلاب شدند و در سال 1358 به همراه آیات عظام شهید هاشمی نژاد و جوادی آملی  بعنوان نمایندگان مردم در مجلس خبرگان قانون اساسی تعیین و در کمیسیون قوه مجریه  نقش بسزایی در وضع اصل ولایت فقیه در  پیش نویس قانون اساسی و تصویب آن ایفا نمودند و در دوره های دوم ،سوم و چهارم  مجلس خبرگان رهبری  پاسداری امین برای حفظ و تقویت حریم امامت و ولایت بودند.

ایشان که جمیع جهات ایثارگری از  مبارزه، اسارت ، تبعید و مجروحیت قبل از انقلاب و جانبازی تا مرز شهادت پس از انقلاب  در او جمع شده و خود نیز پدر سردار شهید حجت‌الاسلام سید محمدطاهر طاهری (مسئول عقیدتی سیاسی لشکر 5 نصر خراسان) بودند بطور فعالانه ای خود در خطوط مقدم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور یافته و در  تقویت روحیه معنوی رزمندگان اسلام اهتمام ویژه ای داشتند.

ساده‌زیستی ، ارتباط دائمی با مردم بدون هیچ‌گونه تشریفات و حضور همیشگی در مجامع مردمی و مجالس دینی و مذهبی و دفاع از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارزش‌های اسلامی بدون چشمداشت مادی از ویژگی های بارز شخصیتی این عالم مجاهد و نستوه است.

یکی از بارزترین وجوه شخصیتی آیت الله طاهری حیات فردی و سیاسی_اجتماعی تحت لوای شجره طیبه امامت و ولایت ،چه در اقامت 17ساله در نجف و چه همراه شدن با نهضت امام خمینی (ره)  که با دفاع و حمایت مستمر از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی، و وضع اصول قانونی تضمین کننده استمرار آن از طریق فقیه جامع الشرایط عادل ، پاسداری و حراست از حریم آن در مجلس خبرگان رهبری و مبلغ خط اصیل آن در  بنیاد بین‌المللی غدیر در استان گلستان تبلور یافته است.

 

حسن بیارجمندی اعتدال گرا

 

ایشان در دو مقطع بسیار مهم از تاریخ انقلاب اسلامی در دفاع از خط امامت و ولایت نقش محوری و اصیل در منطقه ایفا نمودند:

1. در عصر امام خمینی در تقابل با فتنه باند مهدی هاشمی و بیت منتظری

2. در عصر امام خامنه ای در تقابل با فتنه 78 اصلاح طلبان آمریکایی و تداوم این مبارزه تا آخرین روز حیاتشان

 

رحلت او در روز غدیر سال 1386 ترجمان همین وجه بارز شخصیتی و مبارزاتی اوست چراکه در روایات آمده است که آدمی با آنچه دوست می دارد محشور می شود. امام خامنه ای  در تاریخ 9دی سال 86 طی پیامی حقیقت زندگی این عالم مبارز را اینگونه در برابر همگان ترسیم  کردند که:« این عالم بزرگوار از دوران مبارزات اسلامی تا زمان رحلت همواره در خدمت انقلاب و هدفهای آرمانی آن بودند.» و این خود گواه بر آن است که آیت الله طاهری گرگانی روحانی انقلابی بوده است و هیچ چیز و هیچ کس نتوانسته است در تمام این سالها او را از این خط اصیل  منحرف و متمایل کند .

حال با وجود چنین تصویر روشنی از این چهره تابناک و انقلابی ،چگونه می توان با یک استقرای ناقص و برشی جزیی از یک مقطع تاریخی،تصورات مخدودش و غیرقابل استنادی که روایت های تاریخی نقض کننده ای برای آن و فلسفه و چرایی آن(حمایت از هاشمی در سال 84) وجود دارد ؛به کل حیات سیاسی آیت الله طاهری تسری داد؟؟؟

این آیت بصیرت را  باید با کلید واژگان مبین شخصیت و هویت ایشان شناخت و آنها عبارتند از « فقیه عادل در خط مستمر اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام انقلابی ، مدافع نظام جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه افزون تر  ، پیرو مستمر  امامین خمینی و خامنه ای  ، اهل مقاومت و ایستادگی  ، عمار و مالک امامت و ولایت  ،جریان شناس بصیر و آگاه به امور زمانه ،مخالف جدی و سرسخت منافقین و لیبرال ها و ضد انقلاب  ،  استکبار ستیز و آمریکا ستیز و...» آیا این سیره عملی،پیام صریح رهبری و  این کلید واژگان با آن مفهومی از اعتدالگرایی در فضای کنونی جامعه ما اساسا و اصلا می تواند نسبتی داشته باشد؟؟

 

ارسال نظر

آخرین اخبار