دستاوردتراشی ها از برجام ادامه دارد!

ظریف در این باره می گوید:«بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تایید قرار می گیرد و در نتیجه به یک توافق بین المللی و الزام آور برای همه دولت ها تبدیل می شود. اینکه دولت ها به چه میزان به تعهدات بین المللی شان عملی می کنند بحثی جداگانه است اما ما در حقوق بین الملل مبانی داریم که برای دولت ها تعهدآور است و از آن مبانی استفاده می کنیم.»

رونمایی از یک دروغ بزرگ؛ دلیل اصرار مقامات دولتی برای ذیل فصل هفت عنوان کردن قطعنامه های پیشین چیست؟

دستاورد تراشی های رئیس جمهور از توافق هسته ای همچنان ادامه دارد و در جدیدترین اقدام آقای روحانی خروج از فصل هفتم منشور سازمان ملل را به عنوان بزرگترین دستاورد برجام اعلام کرد.

 برجام

به گزارش گلستان24، هر چند در ماه های ابتدایی اجرای برجام لغو تمامی تحریم های بانکی و مالی شعار اصلی و خط تبلیغاتی اعضای دولت و رسانه های وابسته به آنان بود اما پس از گذشت بیش از 20 ماه از توافق هسته ای خود مقامات دولتی نیز متوجه شدند که رفع تحریم سراب وعده داده شده ای بیش نبوده است.

 

 در همین راستا حسن روحانی روز شنبه 7 اسفند 1395 در اظهاراتی گفت: اصلاً فرض کنیم برجام کاری نکرده و تحریم‌ها را از بین نبرده است، اما قطعنامه‌های فصل هفتم شورای امنیت را بدون اینکه حتی یک ساعت آن را اجرا کنیم، برای اولین بار در تاریخ سیاسی ایران لغو  کرده است؛ هیچ کشوری نبوده که او را به فصل ۷ منشور سازمان ملل بکشانند .

 

البته روحانی تاکنون اظهارات مشابه به این موضوع را بارها تکرار کرده است.به عنوان نمونه وی بلافاصله در سخنرانی خود بعد از حصول توافق هسته ای  با اشاره به اینکه «موضوع هسته‌ای ایران به یک موضوع سیاسی و بین‌المللی تبدیل شده بود تا جایی که این موضوع در فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد در شورای امنیت با قطعنامه‌های متعدد تحریم روبرو شد» عنوان کرد که دولت یازدهم به تمامی اهداف خود در این دور از مذاکرات رسیده است. روحانی با اشاره به این موضوع گفت:

«...هدف چهارم هم این بود که پرونده هسته‌ای ایران را از فصل هفتم منشور ملل متحد و اساسا از شورای امنیت خارج کنیم».

 

علاوه بر رئیس جمهور سایر مقامات دولتی نیز خروج از ذیل فصل هفتم را یکی از دستاوردهای مذاکرات اعلام کردند. به عنوان نمونه عباس عراقچی نیز مرداد ماه سال 1394 در برنامه گفت و گوی ویژه خبری عنوان کرد که ایران با این توافق بدون بروز جنگ و تخاصم بین المللی از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خارج شد:

«درگیر شدن ایران با تحریم های ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل متحد، در پی شدت گرفتن اختلاف ها بر سر پرونده هسته ای رخ داد. اما ایران کشوری بود که برای اولین بار، از شمول فصل هفت منشور، بدون جنگ خارج شد. دیپلماسی به جای جنگ نتیجه مقاومت ایرانیان بود».

 

اما با وجود این اظهارات، سوال اساسی که در اذهان عمومی ایجاد می شود این است که آیا اساسا پرونده ایران ذیل فصل هفت قرار داشته است یا خیر؟.

در همین خصوص بررسی قطعنامه 1929 که آخرین و اساسی ترین قطعنامه شورای امنیت بر علیه ایران بوده است از آن حکایت دارد که در هیچ قسمتی از متن این قطعنامه نشانه ای دال بر قرار گیری پرونده ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل وجود ندارد. در همین راستا در این قطعنامه تنها دو بار به فصل هفتم اشاره شده است که بلافاصله با ماده 41 مقید شده است:

“Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations,

"اجرای بند 41 فصل VII از منشور سازمان ملل 

 

دومین قسمتی نیز که به فصل هفتم ارجاع داده است بند 37 این قطعنامه می باشد. در انتهای این بند نیز با مقید کردن فصل هفتم به ماده 41 عنوان می دارد:

 Iran has not complied with resolutions 1737 (2006), 1747 (2007), 1803 (2008) and this resolution, adopt further appropriate measures under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations to persuade Iran to comply with these resolutions and the requirements of the IAEA,

ایران آن طور که گزارش نشان می‌دهد از قطعنامه‌های (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008) و این قطعنامه پیروی نکرده است، اقدامات مناسب بیشتر را بر اساس بند 41 بخش VII منشور سازمان ملل بپذیرد که ایران را به مطابقت با این قطعنامه‌ها و درخواست‌های آژانس ترغیب می‌کند، و شورای امنیت تاکید می‌کند که تصمیمات بیشتر در صورتی نیاز خواهند بود که چنین اقدامات اضافی ضروری باشند؛ 

 

در مجموع می توان عنوان کرد که از ابتدا تا کنون، پروند هسته ای ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل نبوده است که امروز بخواهد با مذاکرات از ذیل آن خارج شود. چرا که بررسی ها نشان می دهند قطعنامه های مربوط به فصل 7 که در شورای امنیت تا کنون بر علیه ایران تصویب شده است تنها به ماده 41 ارتباط دارد.

 

تفاوت این دو نوع قطعنامه آن است که اگر قطعنامه های صادر شده علیه ایران از جمله قطعنامه 1929 ذیل فصل هفتم قرار می گرفت، بصورت اوتوماتیک همه بندهای  این فصل از جمله بند 41 و حتی بند 42 که مجوز استفاده از قوه قهریه علیه کشورها توسط سازمان ملل را صادر می کند، نیز در مورد ایران قابل اجرا بود، چرا که فصل هفتم منشور شامل بندهای 39 تا 51  است و الزام آورترین بند منشور ملل متحد به شمار می رود.

اما قطعنامه های صادر شده علیه ایران هیچکدام ذیل فصل هفتم منشور نبوده و تنها ذیل یک بند از این فصل یعنی بند 41 صادر شده است و این اتفاق در قطعنامه های قبلی درباره ایران افتاده بود و اکنون نیز همین رویه در قطعنامه جدید در پیش گرفته شده است، بنا بر این ایران تاکنون ذیل فصل هفتم نبوده که بنا بر برخی اظهارات اکنون از ذیل آن خارج شده باشد.

 

چه کسی پیشنهاد قرار گیری ذیل فصل هفت را مطرح کرده بود؟

اما نکته اساسی که در این خصوص مورد غفلت واقع شده است این است که علی رغم ادعای دولت یازدهم مبنی بر تلاش برای خارج کردن پرونده ایران از فصل هفتم و شورای امنیت، پیشنهاد قرار گیری پرونده ایران ذیل فصل هفتم توسط خود وزیر امور خارجه ایران ارائه شده بود.

در همین راستا محمد جواد ظریف در مصاحبه با هفته نامه اصلاح طلب «صدا» و در حالی که با خوشحالی از یک راهکار قوی قانونی رونمایی می کرد، در اسفند 93 با اشاره به نگرانی های موجود مبنی بر عدم اعتماد به کشور های مقابل، مدعی شده بود که تصویب یک قطعنامه فصل هفتمی تنها راهی است که می توان در جهت حصول اطمینان به اجرای تعهدات طرفهای غربی مورد استفاده قرار داد. وی در این باره می گوید:

«بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تایید قرار می گیرد و در نتیجه به یک توافق بین المللی و الزام آور برای همه دولت ها تبدیل می شود. اینکه دولت ها به چه میزان به تعهدات بین المللی شان عملی می کنند بحثی جداگانه است اما ما در حقوق بین الملل مبانی داریم که برای دولت ها تعهدآور است و از آن مبانی استفاده می کنیم.»

این در حالی است که ماده 42 این فصل ، در مواردی به شورای امنیت اجازه حمله نظامی را در صورت نیاز داده است:

«ماده 42- در صورتیکه شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش‌بینی شده در ماده 41 کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می‌تواند به وسیله نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد».

 

در شدیدترین قطعنامه های صادر شده علیه ایران از جمله قطعنامه 1929 در بدترین حالت ایران ذیل ماده 41 قرار داشته  است و حال آنکه پیشنهاد قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم، متضمن اعمال ماده 42 یعنی صدور جواز بکارگیری حمله نظامی علیه ایران نیز بوده است.

 

اما پس از آگاهی های صورت گرفته از سوی برخی چهره های شاخص منتقد روند مذاکرات، محمد جواد ظریف با آگاهی از نتایج خطیری که از این اظهارات نشات می گرفت، با اصلاح این اشتباه حقوقی، دیگر هیچ سخنی از قرار گیری ذیل فصل هفت به میان نیاورده و تنها خواستار قرار گرفتن پرونده ایران ذیل ماده 41 این فصل شد.

 

با این حال با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات ، فراموشی گذشته و  اظهاراتی از این دست که برجام با خارج کردن موضوع ایران از ذیل فصل هفت سایه جنگ را از سر ایران زدود یا دستاورد تراشی های  دیگر از برجام است شدت بیشتری می گیرد. اظهارات مقامات دولتی در روزها و ماه های آتی تایید کننده این ادعا خواهد بود.

 

منبع: رجانیوز

 

ارسال نظر

آخرین اخبار