بررسی محتوایی روزنامه های چهارشنبه

روزنامه های چهارشنبه، حضور علی جنتی در مجلس و انتصاب روسای دانشگاه های کشور از سوی وزیر علوم را در کنار اظهارات سخنگوی دولت مورد توجه قرار داده اند.

ماجرای پس گردنی کوچک زاده به علی مطهری/ واکنش احمدی نژاد به بازداشت بقایی
به گزارش گلستان 24، نوبخت سخنگوی دولت روز گذشته در جمع خبرنگاران به چند موضوع از جمله بقایی و بابک زنجانی اشاره کرد که این موضوعات سوژه امروز برخی از روزنامه های صبح شده است. از سوی دیگر فرهادی، وزیر علوم دولت یازدهم، 21 رئیس دانشگاه های دولتی کشور را به صورت ناگهانی و طی روال معمول منصوب کرد که این اقدام اعتراض برخی از روزنامه ها را به دنبال داشت.
 
انتظار برای مجازات/ واکنش احمدی نژاد به بازداشت بقایی
 
روزنامه قانون به بررسی ابعاد قضایی پرونده اخلال گران اقتصادی را مورد بررسی قرار داده و با چاپ کاریکاتوری از بابک زنجانی در صفحه نخست تیتر "انتظار برای مجازات" را برگزیده است: بابک زنجانی پرونده‌ای دارد با ابعاد بسیار پیچیده که فقط صدور کیفرخواست آن بیش از 16 ماه به طول انجامیده و اطلاعی از جزئیات آن در دست نیست. اینکه چه مدت زمان دادگاه  وی به طول خواهد انجامید هم مشخص نیست. از سویی افکار عمومی در انتظار مجازات بابک زنجانی است و از سوی دیگر همکاری بابک زنجانی برای شناسایی اموال در حد انتظار دستگاه قضا نبوده است. در آینده‌ای نه چندان دور بابک زنجانی در پیشگاه دستگاه عدالت به دفاع از اتهامات خود خواهد پرداخت و جزئیات بیشتری از اتهامات و  جرامش منتشر خواهد شد شاید تا آن زمان گمانه زنی در رابطه با اشد مجازات وی دقیق نباشد اما  با نگاهی به پرونده‌های بزرگ مفاسد اقتصادی و اختلاس‌ها در کشور  متوجه خواهیم شد عاقبت نگون‌باری در انتظار مفسدان اقتصادی در کشور خواهد بود.
 
 
قانون در ادامه به پرونده های فساد اقتصادی در گذشته وسرنوشت متهمان آن پرونده پرداخته است: عاقبت متهم اولین پرونده فساد اقتصادی که به پرونده اختلاس۱۲۳ میلیارد تومانی معروف شد جز اعدام در سحرگاه اول آذر سال 1374 نبود.  فاضل خداداد بازرگان ایرانی نخستین مجرم اقتصادی بود که به اتهام تبانی با کارمندان بانک صادرات ایران و اختلاس از این بانک به اعدام محکوم شد. وی تا شهریور ۱۳۹۰ رکورددار اختلاس در ایران بوده و پس‌از او مه‌آفرید امیرخسروی بود که با فساد مالی  ۳هزار میلیارد تومانی خود، متهم بزرگ ترین فساد مالی در ایران شد.  امیر خسروی هم عاقبتی بهتر از فاضل خداداد نداشت و در بامداد سوم خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام وی اجرا شد. البته با اعدام امیر خسروی این پرونده هنوز بسته نشده است و نام‌های بسیاری در پرونده هستند که هنوز محاکمه نشده اند مانند محمودرضا خاوری که در هفته اول مهر ماه ۱۳۹۰ از مقام مدیریت عامل بانک ملی ایران به بهانه «مشکلات عصبی حادث‌شده و بیماری مزمن» استعفا داد و به کانادا فرار کرد. براساس این گزارش با توجه به این حقیقت که حجم تخلفات مالی پرونده بابک زنجانی بسیار بیشتر از پرونده‌های پیشین مفاسد اقتصادی است انتظار صدور حکم اشد مجازات برای وی دور از انتظار نیست. نباید فراموش کرد که بابک زنجانی با روش‌های غیر قانونی و رفتارهای خلاف قانونی خود اعتبار ایران را نیز در منطقه دچار تزلزل کرده و دایره تخلفاتش محدود در مرزهای کشور نیست. به همین دلیل رسیدگی به پرونده وی با پیچیدگی های بسیاری همراه خواهد بود و شاید زمان طولانی تا صدور رای و مجازات وی  در دستگاه قضا صرف شود. این پروسه طولانی به هیچ وجه نباید مانع تحقق عدالت شود.
 
قانون در گزارش سیاسی خود به بررسی سوژه حزب تازه تاسیس یکتا و نزدیکی و ارتباط آن با پایداری پرداخته است: دولت بهار و احمدی‌نژاد بسیاری از عادت‌ها را در ایران تغییر داد. برای مثال شنیدن بالا کشیدن هزاران میلیارد دیگر برای کسی جای تعجب ندارد یا  قبح توهین و افترا در میان سیاستمداران شکسته شد و گویا دیگرمنکر به حساب نمی‌آمد. در همین راستا بیان ادعای‌های بی متن و مبنا نیز عادتی است که در میان یاران احمدی‌نژاد به یادگار مانده است و این روزها نیز این دست از سخنان ادامه دارد.حال بعد از رفتن این طیف از عالم سیاست ایران، همچنان ما سخنانی را می‌شنویم که از هیچ منظر نمی‌توان آن را قبول کرد. مسببان خرابی‌ها و مشکلات چند سال اخیر در امور مختلف کشور، حال ادعا دارند که دور هم جمع شدند تا مشکلات ایران را بررسی کنند!این جماعت نام خود را« مجمع» نهادند، مانند مجمع روحانیون مبارز، ولی این کجا و آن کجا!این طیف که جمعی از شکست‌خوردگان در امور محوله در دوران احمدی نژاد هستند، دور هم نشستند و حالا در تلاشند تا با اعلام این‌که با احمدی نژاد قهر‌کرده اند و از او اعلام برائت کنند، بتوانند به مجلس بیایند. مسئولیت این‌که چه کسی صلاحیت ورود به کارزار انتخابات را داشته باشد به گردن واحد‌های مربوط است ولی نکته اینجاست که افرادی که سال‌ها توان اداره نهادهای زیر دست خود را نداشته اند و کارنامه آنها معرف این وضعیت است، حال داعیه حضور در قامتی نو برای بررسی مشکلات کشور دارند.  فریدون عباسی که گفته می‌شود رابط این جریان با پایداری‌هاست در گفت و گویی ادعا می‌کند، مجمع یکتا برای بررسی و گزارش مشکلات کشور به صورت شفاف در موضوعات سیاست خارجی، داخلی، اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی به مسئولان تشکیل شده است! عباسی ادامه می‌دهد: مجمع یاران کارآمد و تحول ایران اسلامی به دنبال این است تا با استفاده از ظرفیت‌های موجود کارشناسان و مسئولان اجرایی دولت قبل پیشنهاداتی را برای رفع مشکلات و معضلات پیش‌روی کشور ارائه کند.ی
 
قانون در صفحه بی قانون خود در قالب طنز به واکنش احمدی نژاد به بازداشت حمید بقایی، معاون اجرایی دولت سابق، پرداخته است: محمود احمدی نژاد: عجیب است که می‌گویند معاون احمدی نژاد بازداشت شده است. ما اصلا بقایی نداشتیم در دولت. یک شخص لاغراندامی بود که می‌آمد در جلسات می‌نشست و ما هم بنا بر سیاست جذب حداکثری گفتیم اشکال ندارد، بنشیند. این که این روزها می‌گویند دولت نهم و دهم دفع حداکثری داشته (به خصوص روی تپه‌های کشور) این‌ها صحیح نیست. قدرت جذب ما آنقدر بالا بود که این شخص لاغراندام ... اسمش چی بود؟ آهان بقایی ... این آقا وقتی داشتیم برای سخنرانی در سازمان ملل می‌رفتیم نیویورک فامیل‌هایش را برداشت و آمد توی فرودگاه و گفت ما هم بیایم نیویورک! گفتیم باشه تو هم بیا. تعریف از خود نباشه ما یک روحیه سخاوتمندانه‌ای در حد ابوالحسن خرقانی داشتیم و روی سردر دولت نوشته بودیم: هرکه در این سرا درآید پستش دهید و از تخصصش مپرسید. به هرحال در دولت باز بود و خیلی‌ها می‌آمدند، از جمله آقای بقایی. یک آقای دیگری هم می‌آمد به اسم شریف ملک زاده که پیشاپیش عرض می‌کنم ایشان را هم نمی‌شناسم. 
 
رئیس سیا: شگفت زده شدم
 
روزنامه وطن امروز، به موضوع گزارش مذاکرات هسته ای ایران که از سوی رئیس سیا آمریکا به بنیامین نتانیاهو ارائه شده پرداخته و تیتر آن را بخشی از صحبت های جان برنن مبنی بر " شگفت زده شدم"، برگزیده است:  آنتونی بلینکن، معاون وزیر خارجه آمریکا در سخنانی در واشنگتن گفت از دید وی توافق نهایی با ایران «هرگز منقضی نخواهد شد». او گفت توافق احتمالی با ایران دارای دستاوردهایی است که حتی جنگ هم نمی‌توانست چنین دستاوردهایی برای ایالات متحده آمریکا به ارمغان بیاورد. به گزارش «وطن امروز» به نقل از ایران هسته‌ای، در حالی که عباس عراقچی روز گذشته گفته است توافق هسته‌ای دائمی نخواهد بود؛ آنتونی بلینکن، معاون وزیر خارجه آمریکا در سخنانی در واشنگتن گفت از دید وی توافق نهایی با ایران «هرگز منقضی نخواهد شد». وی روز 18 خرداد 94 /8 ژوئن 2015، در نشست جهانی کمیته یهودیان آمریکا در واشنگتن گفت: «اجازه بدهید از فرصت امروز برای رفع برخی نگرانی‌ها درباره توافقی که ما روی آن کار می‌کنیم، استفاده کنم. من باید بگویم بسیاری از این نگرانی‌ها به طور ساده بی‌مورد و دور از حقیقت هستند. اول از همه توافقی که ما روی رسیدن به آن کار می‌کنیم منقضی نخواهد شد. الزامات هر توافق باید دوره‌های زمانی متفاوت داشته باشد. از جمله این الزامات ملزم بودن ایران به همه تعهداتش براساس معاهده ان‌پی‌تی از جمله تولید نکردن سلاح اتمی و همچنین قوانین سختگیرانه دسترسی و نظارت براساس پروتکل الحاقی است که این موارد باید تا ابد ادامه پیدا کند.  این اظهارات درحالی است که روز گذشته عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه گفت: اگر توافق نهایی حاصل شود، دارای دوره زمانی مشخصی خواهد بود و هیچ‌یک از تمهیدات پیش‌بینی شده در آن دائمی نخواهد بود. وی افزود: در مقابل باید به این موضوع توجه داشته باشیم که در صورت نبود یک توافق، تعهدات ایران تحت طرح اقدام مشترک که ما به آن رسیدیم به فوریت از بین می‌رود و آنگاه ایران برنامه غنی‌سازی در سطح صنعتی را با ده‌ها هزار سانتریفیوژ سرعت خواهد بخشید.
 
وطن در ادامه آورده است: بنابر گزارشی که بخشی از آن در روزنامه هاآرتص نیز منتشر شده است، برنن در سفر به اسرائیل، علاوه بر ملاقات با نتانیاهو، با تامیر پاردو رئیس موساد، یوسی کوهن مشاور امنیت ملی، هرزل هالِوی رئیس اطلاعات ارتش و برخی اعضای ارشد جامعه اطلاعاتی اسرائیل دیدار و گفت‌وگو کرده است. در این ملاقات‌ها، علاوه بر موضوع برنامه هسته‌ای ایران و توافقی که میان تهران و 6 قدرت بزرگ جهانی در حال شکل‌گیری است و سررسید آن 30 ژوئن اعلام شده است، به مساله فعالیت‌ها و حرکات ایران در منطقه نیز پرداخته شده است. از یک سو، مقامات اسرائیلی بشدت با توافق جامع هسته‌ای میان 1+5 و ایران مخالفند و آن را مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای یا حمایت آن از تروریسم نمی‌دانند و از سوی دیگر، جان برنن با توافق جامع هسته‌ای ایران موافق است. مثلاً برنن در ماه آوریل درپی توافق ایران و گروه 1+5 برسر چارچوب توافق هسته‌ای گفته بود: من باید به شما بگویم آن اشخاصی که می‌گویند توافق با ایران راه این کشور به سوی بمب اتم را هموار خواهد ساخت، کاملاً غیرصادقانه و فریبکارانه برخورد می‌کنند. وی افزود: به عقیده من، اگر آنان (منتقدان) حقایق را می‌دانستند و درک می‌کردند که برای داشتن برنامه (هسته‌ای نظامی) به چه چیزهایی نیاز است، چنین انتقاداتی را مطرح نمی‌کردند. برنن تأکید کرد: من از آنچه ایرانیان با آن (در خلال مذاکرات هسته‌ای) توافق کرده‌اند، بسیار خشنود و شگفت‌زده شدم. 
 
سرمقاله امروز وطن به موضوع شکست داعش و تاثیر احتمالی آن بر مذاکرات هسته ای اشاره دارد: کدام سیاستمدار یا استراتژیست باور می‌کند آمریکا در آستانه ائتلاف استراتژیک با ایران با هدف «شکست داعش» قرار دارد؟! جنگ‌های نیابتی قرار بود خیلی زودتر به مرزهای ایران برسد؛ دقیقا همان زمانی که در شبکه‌های موبایلی ایران تصاویر چند سرباز وظیفه به شهادت رسیده در درگیری با اشرار شرق کشور در سال 87 به عنوان قربانیان حمله داعش به مرزهای غربی، دست به دست می‌چرخید و هر روز شایعه‌ای جدید از حضور داعشی‌ها در چند کیلومتری کرمانشاه، کردستان و خوزستان منتشر می‌شد. واقعیت این است که برآورد آمریکا و اسرائیل از قدرت دفاعی ایران و همپیمانانش همیشه با واقعیت فاصله‌ای محسوس داشته است. شاید اولین غافلگیری جدی صهیونیست‌ها را بتوان جنگ 33 روزه حزب‌الله لبنان با اسرائیل محسوب کرد. همان زمان که موشک‌های دوربرد حزب‌الله عمق خاک سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار داد و صهیونیست‌ها را وادار به پذیرش شکست و عقب‌نشینی کرد. دومین رودست رسمی را آمریکا و سعودی‌ها در عراق دریافت کردند. سقوط بغداد می‌توانست پتانسیلی عالی از قدرت را در مذاکرات هسته‌ای آزاد کرده و زبان غربگرایان داخلی را در مقابل حامیان استقلال و عزت ملی تیز کند. به نظر می‌رسد علت کم‌طاقتی آمریکا و انگلیس در موضع‌گیری‌های حماقت‌آمیز درباره جریان داعش در منطقه و «فریز مذاکرات هسته‌ای» و تعویق مکرر توافق با ایران یا به قول دیپلمات‌های ایرانی «دبه در مذاکرات» نیز همین مسائل باشد. آمریکا بیش از هر زمان دیگری تشنه پیروزی داعش بر ایران است.
 
"امتیازات انصرافی‌ها در حد حرف ‌ماند!"، تیتر گزارش اقتصادی وطن در رابطه با موضوع یارانه ها و امتیازاتی بود که دولت قرار بود در صو رت انصراف از دریافت آن به داوطلبان انصراف ارائه دهد: آن‌طور که از شواهد پیداست یارانه نقدی خرداد ماه نیز مانند یارانه نقدی اردیبهشت‌ماه  با تاخیر واریز خواهد شد. به گزارش «وطن‌امروز» سیاست‌های گنگ و مبهم مسؤولان در قبال یارانه نقدی ادامه دارد و هنوز معلوم نیست مسؤولان چه تصمیمی برای آینده یارانه نقدی خواهند گرفت. حذف پردرآمدها یکی از چالش‌های دولت محسوب می‌شود و طبق شنیده‌ها همین چالش موجب تاخیر در واریز ماهانه یارانه نقدی شده است. در حالی که دولت از انتشار همان سیاست‌ها و تصمیماتی که درباره یارانه نقدی گرفته خودداری کرده اما رسانه‌ها و مسؤولان آمارها و شاخص‌های عجیب و غریبی از حذف‌شدگان ارائه می‌دهند. قطعا چنین وضعیتی فضای اطلاع‌رسانی را غبارآلود‌تر می‌کند. اما جالب‌تر از موضوع آینده یارانه نقدی، باز شدن پرونده گذشته یارانه نقدی است. حدود 14 ماه پیش مسؤولان، مردم را ترغیب می‌کردند از دریافت یارانه انصراف دهند و برای این انصراف ملت را تطمیع و تهدید می‌کردند! مسؤولان، مردم را تهدید می‌کردند که اگر از یارانه نقدی انصراف ندهند در ارائه تسهیلات سخت‌گیری خواهد شد و در مقابل برای آنهایی که انصراف دهند تسهیلات ویژه‌ای در نظر گرفته می‌شود اما بعد از یک سال مشخص شده است که وعده‌های دولت به انصراف‌دهندگان از یارانه نقدی فقط در حد حرف بوده است! از جمله این سیاست‌های تشویقی، امتیازاتی بود که توسط سخنگوی دولت که سکاندار سازمان مدیریت نیز است، اعلام شد. 
 
ماجرای پس گردنی کوچگ زاده به علی مطهری
 
روزنامه شرق در تیتر یک خود به تحلیل «گری‌سیک» از تفاوت نگاه واشنگتن و ریاض به تهران پرداخته و تیتر مطلب خود را  " اوباما دنبال صلح، شاه عربستان خواهان جنگ" برگزیده است: حدود ٥٠ سالی است که این منطقه را زیرنظر دارم. سطح آشوب در خاورمیانه امروزه بالاتر از هر زمان دیگری است. در میان این توفان کامل، دراماتیک‌ترین چرخش در سیاست سعودی‌ها، حداقل از زمان جنگ‌جهانی دوم به وقوع پیوسته است و این نشانه نقطه‌عطفی خطیر در روابط عربستان‌سعودی با حافظان تاریخی‌اش، ایالات‌متحده و با همسایگانش در خاورمیانه است. اصرار رژیم سعودی بر برجسته‌کردن خطرهایی که این پادشاهی را تهدید می‌کند - در چارچوب عبارت اساسا فرقه‌گرایانه سنی علیه شیعه- آنها را به طرزی فزاینده در تضاد با اربابان آمریکایی‌شان قرار می‌دهد و می‌تواند منجر به بروز درگیری شود که قابل مقایسه با جنگ ٣٠ ساله اروپا {در قرن هفدهم میلادی} است؛ یک جنگ وسیع مذهبی‌ که یک فرهنگ کامل را نابود کرد. عاملی که استراتژی عربستان‌سعودی را به پیش می‌راند، ترس از هژمونی منطقه‌ای ایران است. «گاردگرفتن» در برابر ایران چیز جدیدی نیست، اما از روزهای اول دولت کلینتون، عربستان‌سعودی قادر بوده برای مهار ایران بر واشنگتن تکیه کند. ایالات‌متحده، دولت انقلابی ایران را با پایگاه‌ها و نیروهایش و فشارهای اقتصادی فزاینده محاصره کرده بود. این سیاست پس از اینکه دولت «جورج بوش پدر» پیروزی بزرگ خود علیه نیروهای صدام حسین را رقم زد (سال ١٩٩١)، شروع شد و درحالی‌که اتحاد شوروی در حال فروپاشی بود، ایالات‌متحده را تبدیل به تنها قدرت نظامی در خلیج‌فارس کرد...اکنون پرزیدنت اوباما در فرایند جایگزین‌کردن سیاست مهار ایران با سیاستی مبتنی‌بر تعامل محدود با ایران است. سروصدای زیادی علیه این تغییر و چرخش در سیاست واشنگتن - تقریبا از سوی همه دولت‌های منطقه؛ از اسرائیل تا عربستان‌سعودی-  به‌پا شده است.
 
 
گری سیک در ادامه به واکنش ها و پیامدهای توافق هسته ای ایران و آمریکا می پردازد: با وجود اینکه چشم‌انداز توافق، به طرزی دراماتیک احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را کاهش می‌دهد، اما عکس‌العمل کشورهای منطقه - از (رژیم) اسرائیل گرفته تا دولت‌های عرب خلیج‌فارس-  چیزی نزدیک به هیستری بوده است. این نوع عکس‌العمل به‌روشنی نشان می‌دهد که نگرانی‌های طرح‌شده از سوی دولت‌های عرب و اسرائیل، واقعا در مورد خطر سلاح‌های هسته‌‌ای نیست بلکه نگرانی‌ آنها ناشی از رشد و توسعه سریع نفوذ سیاسی ایران در منطقه است. ظاهرا ترس آنها این است که خلاص‌شدن از تحریم‌های اقتصادی به همراه نمایش مهارت ایران در مذاکره با قوی‌ترین دولت جهان، باعث تشدید نفوذ سیاسی تهران در سرتاسر منطقه شود. در ٨٣ سال گذشته، نسل قدیمی حکام (پسران بنیان‌گذار پادشاهی سعودی) تاج‌وتخت را در اختیار داشته‌اند و در این کشور قدرت به‌جای پدر به پسر، از برادر به برادر رسیده است. سلطان سلمان در ٧٩سالگی به احتمال زیاد آخرین نفر از نسلی است که تاکنون حاکم بوده است. ولیعهد جدید، پسر برادر سلطان محمد بن نایف ٥٥ ساله است و جانشین ولیعهد - پسر محبوب سلطان سلمان محمد بن سلمان - حدود ٣٠سال دارد. این دو نفر نه‌تنها برخط جانشینان فرماندهی می‌کنند،‌ بلکه از طریق دو کمیته عالی جدید تقریبا و تحقیقا مسئول هر مؤسسه عمده‌ای در سلطان‌نشین عربستان‌سعودی هستند (به استثنای گارد ملی). نسل جوان‌تر تقریبا به طرزی خلق‌الساعه از ولیعهدبودن در انتظار سلطنت به کنترل همه عناصر عمده قدرت در سلطان‌نشین رسیده‌اند.
 
شرق در ادامه به موضوع جدال علی مطهری و کوچک زاده در صحن علنی مجلس و صفحات اجتماعی پرداخته: جدال اینستاگرامی کوچک‌زاده و مطهری به راند سوم رسیده و روز گذشته نماینده تندرو تهران در اینستاگرامش پرده از «پس‌کله‌ای» که در دوران دبیرستان به علی مطهری زده بود، برداشت و پاسخ‌های مطهری را برای التیام آن ماجرا دانست! ماجرا از آنجا آغاز شد که کوچک‌زاده در پست خود درباره پوشش «ماریچه اسخاکه»، نماینده هلندی پارلمان اروپا، در زمان دیدار با لاریجانی نوشت: «آیا نماینده پارلمان اروپا این‌قدر بی‌تمدن و بی‌فرهنگ است که فرق بین لباس ملاقات رسمی با لباس خواب یا لباس میهمانی شب را نمی‌داند؟» کوچک‌زاده البته به همین حد هم اکتفا نکرد و در ادامه انتقاد اینستاگرامی خود، انتقاداتی را متوجه نمایندگان حاضر در مراسم دیدار با هیأت اروپایی و علی لاریجانی کرد و همین‌طور از کاظم جلالی به‌عنوان دعوت‌کننده این هیأت نیز انتقاد کرده بود. او در این‌باره نوشته بود: «آیا عدم انجام ملاقات با این خانم و با این پوشش که مناسب پارتی و رقص شبانه است آن‌هم از طرف رئیس مجلس که هم آیت‌الله‌زاده است و هم داماد آیت‌الله شهید مطهری است و از همه بالاتر رئیس مجلس جمهوری اسلامی است آن‌هم در حضور علاءالدین بروجردی که رئیس کمیسیون امنیت ملی است و او هم، هم آیت‌الله‌زاده است و هم داماد آیت‌الله است منافع ملی را به خطر می‌انداخت؟» او در ادامه پست خود نوشته بود: «آیا آقای جلالی از توهین و ریشخند این خانم به مسئولان طراز اول نظام و مهم‌تر از آن ارزش‌های انسانی و اسلامی مطلع است؟ و برای جلوگیری از ادامه این لاابالی‌گری در عدم‌رعایت شئونات ملاقات رسمی با مسئولان نظام چه هماهنگی‌هایی انجام داده‌اند؟» اما آنچه این پست کوچک‌زاده را بااهمیت کرد، جمله‌ای بود که او در پایان مطلب خود آورده بود: «دوست دارم به این سؤالات علی مطهری پاسخ دهد اگر گفتید چرا؟» کوچک‌زاده با این جمله، دور جدیدی از مجادلات مسبوق‌به‌سابقه خود و علی مطهری را کلید زد و مطهری نیز بلافاصله، این درخواست او را پاسخ داد.
 
 یک روز بعد از انتشار پست کوچک‌زاده، علی مطهری  در اینستاگرام خود، خطاب به کوچک‌زاده نوشت: «آن‌طور که من تحقیق کردم، خانم موردنظر در ملاقات هیأت با آقای بروجردی روسری داشته و در نتیجه، آن قسمت‌هایی از بدن او که در ملاقات بعدی آشکار است، پوشیده بوده است. بعد از این جلسه به سرویس بهداشتی می‌رود و هنگام خروج، روسری نداشته و کلاه‌مانندی برسر داشته است. افراد تشریفات باید به او تذکر می‌داده‌اند که این کار را نکرده‌اند. اینکه کار این خانم خصوصا با توجه به اینکه اساسا لباس او هم مناسب جلسه ملاقات رسمی نبوده و ساک و کیفی هم بر دوش و دست دارد، عمدی بوده یا سهوی، روشن نیست ولی به‌هرحال لازم است مسئولان سیاست خارجی کشور تذکر لازم را به هیأت مذکور بدهند». اما ادامه مطلبی که مطهری نوشته بود، طعنه‌ها و نقدهایی را نیز متوجه خود کوچک‌زاده می‌کرد. او نوشته بود: «آقای لاریجانی، رئیس مجلس، در مقابل عمل انجام‌شده قرار گرفته و بعد از جلسه هم مسئولان مربوطه را توبیخ کرده است. اینکه می‌فرمایید باید جلسه را ترک می‌کردند، ‌با توجه به تبعات سیاسی آن درست به نظر نمی‌رسد. اصولا ایشان نسبت به مسائل مربوط به عفاف حساس است والا داماد ما نمی‌شد! اگر انتظار دارید که در بازگشت به منزل، از طرف همشیره با کفگیر و لنگه‌کفش مورد استقبال قرار گیرند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد... همان‌طور که گفتم، این توجه و حساسیت شما قابل ستایش است، اما این توجهات و حساسیت‌ها را در زمان دولت پیشین نداشتید یا بسیار کم داشتید. در آن دولت، مشابه این اتفاق و بدتر از آن رخ داد یا مکتب ایران و بازگشت به ایران باستان را ترویج می‌کردند و امثال شما سکوت می‌کردید ولی امروز به حق انتقاد می‌کنید. این سیره دوگانه و یک‌بام‌ودوهوا قابل توجیه نیست.»
 
اما به خاطر جالب بودن این کشمکش میان نمایندگان مجلس ادامه این جدال را نیز در پی می آوریم: بیان این جملات کافی بود تا مهدی کوچک‌زاده بار دیگر موبایل به دست بگیرد و پستی جدید در اینستاگرام خود منتشر کند؛ پستی که یادآور درگیری‌های این دو نماینده در مجلس هشتم بود. کوچک‌زاده روز گذشته در پاسخ به علی مطهری، پستی مفصل را در اینستاگرامش منتشر کرد که در ابتدای آن آمده بود: «ایشان پاسخی منتشر نموده‌اند که متأسفانه مثل بسیاری از مکتوبات گذشته‌شان راست و دروغ و لودگی را درهم آمیخته تا هم کینه پس‌کله‌ای خورده در چهل‌وچند سال قبل در دبیرستان علوی را التیام بخشد و هم خوراک مناسبی برای شارلاتانیسم رسانه‌ای فراهم کرده باشد تا تمجیدش کنند و آرای بوالهوسان را در انتخابات آتی برایش فراهم نمایند». کوچک‌زاده به همراه این پست، تصویری از مطهری در صحن مجلس منتشر کرد که روی آن نوشته شده بود: «مطهری، راست، دروغ، لودگی(١)» درج عدد یک بعد از تیتر انتخابی کوچک‌زاده، نشان از ادامه‌داربودن این جدال دارد. او در متن دیروز خود، به برخی از مسائل مورد اشاره در پست مطهری پاسخ داده بود. از جمله اینکه: «آقای مطهری در بند سوم مکتوب خود به داستان‌سرایی در مورد چگونگی تعویض روسری نماینده بی‌فرهنگ پارلمان هلند با یک کلاه در دستشویی!!! و چگونگی مکشوف‌شدن بخشی از بدن وی پرداخته‌اند و درعین‌حال نامناسب‌بودن اصل لباس وی را نیز مورد اشاره قرار داده‌اند، از آنجا که نگاه من در سؤالات مطرح‌شده در ارتباط با مسئله شرعی و احکام دینی (که اصلا مورد قبول نماینده غیرمسلمان هلند نیست و متأسفانه در جامعه خودمان شاهد وضعیتی به‌مراتب اسفبارتر در این زمینه هستیم) نبوده و صرفا از بعد عدم رعایت عمدی آداب و رفتار انسانی و البته اسلامی و رفتار اهانت‌آمیز به مسئله اشاره کرده و خواستار حفظ عزت و وقار مسئولان و به‌تبع آن ملت شده‌ام، به‌نوعی تحریف نظر من را مرتکب شده‌اند. بدیهی است من ضمن اعتقاد قطعی به حجاب برای مسلمانان به‌هیچ‌وجه نماینده غیرمسلمان و البته بی‌فرهنگ هلند را ملزم به رعایت حجاب نمی‌دانم، اما عدم‌رعایت حجاب با دهن‌کجی و ریشخند، زمین تا آسمان تفاوت دارد».  او همچنین در پاسخ به طعنه مطهری نوشته: «آقای مطهری در این بند اظهاراتشان علیرغم بسیار جدی‌بودن مسئله، به سمت لودگی هم لغزیده‌اند آنجا که مسائل مربوط به رفتار بانوی محترمی را که همشیره ایشان هستند و همسر رئیس مجلس در قالب انتظارات من و البته به صورت طنزآلود مطرح ساخته‌اند و حرف از کفگیر و لنگه کفش به میان آورده‌اند! که حاصلی جز لوث‌کردن کل مکتوبشان ندارد». بخش پایانی پست دیروز کوچک‌زاده هم پاسخ‌های او به انتقاد مطهری درباره سکوت در دولت قبل بود. کوچک‌زاده در این‌باره نوشت: «اگر منظورتان رفتار آقای احمدی‌نژاد در برابر مادر پیر و دل‌شکسته مرحوم چاوز، رئیس‌جمهور انقلابی ونزوئلاست، باید عرض کنم به فرض صحت ادعاها در این مورد من کار آقای احمدی‌نژاد را کاملا منطبق بر رفتار انسانی و احترام‌آمیز و مورد قبول مردم مسلمان ایران می‌دانم. گرچه لازم است در مواقع غلیان احساسات انسانی تلاش شود ضوابط و احکام شرع مدنظر مؤمن باشد». کوچک‌زاده حتی دامنه این نگاه روشن خود را، فراتر از مورد محمود احمدی‌نژاد برده و در پایان بدون نام‌بردن از رئیس‌جمهور دوران اصلاحات آورده: «لازم است بدانید من حتی رفتار آن آقایی که امروز به دلیل غرورش حاضر نیست توبه کند و از سردمداری فتنه‌گران خود را جدا کرده و به آغوش خیرخواهانش بازگردد را در زمانی که گفته شد در ایتالیا با خانمی دست داده است مورد سرزنش قرار ندادم و آن رفتار را نیز به فرض صحت ادعاها علیرغم غیرمنطبق‌بودن با احکام شرع موجب تحقیر ملت ایران نمی‌دانم.»
 
کد اشتباه به  مردم ندهید
 
روزنامه سیاست روز به حضور علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجلس شورای اسلامی برای پاسخ به سوال نمایندگان پرداخته و بر این نظر است که سیاست یک بام و دو هوای وزارتخانه مطبوع جنتی، کار دست وی داده و باعث گرفتن دومین کارت زرد در مجلس نهم شده است: نمایندگان مجلس پاسخ وزیر فرهنگ و ارشاد در مورد آزادی‌بیان در مطبوعات را قانع‌کننده ندانسته و به او کارت زرد دوم را نشان دادند. با کارت زرد وزیر ارشاد تعداد کارت‌های دولت به عدد دوازده رسیده است. سوال جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از علی جنتی صبح دیروز در دستور کار صحن علنی پارلمان قرار گرفت.علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور پاسخ به سوال حسین طلا، مسعود میرکاظمی، سلیمانی، آقاتهرانی، بذرپاش، نوباوه و سید‌علی طاهری در مورد محدودیت مطبوعات در انتشار اخبار مربوط به کرسنت در جلسه علنی مجلس توضیحاتی ارائه کرد که پس از اظهارات میرکاظمی به عنوان نماینده سوال‌کننده با توجه به اینکه وی اعلام کرد از پاسخ‌های وزیر قانع نشده است این موضوع به رای گذاشته شد که مجلس عدم رضایت خود از پاسخ‌های وزیر را اعلام کرد که بر این اساس مجلس دومین کارت زرد را به علی جنتی داد. پس از طرح سوال نمایندگان، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به نمایندگان، علت ایجاد محدودیت برای پرداختن به موضوعاتی نظیر پرونده کرسنت را مصوبه شورای عالی امنیت ملی در این زمینه عنوان کرد که در آن قید شده است، به دلیل حساسیت موضوع و تحمیل خسارت کلان به کشور در این قرارداد گازی و با توجه به اینکه این پرونده در دادگاه لاهه در دست بررسی است، بنابراین فعلا مطبوعات نباید در این رابطه مطلبی بنویسند.  وزیر ارشاد در رابطه با محدود کردن مطبوعات اضافه کرد: غیر از این مصوبه شورای عالی امنیت ملی، مورد دیگری به ما ابلاغ نشده و ما نیز تلاش کرده‌ایم تا در ارتباط با تمام مطبوعات اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب، طبق قانون عمل کنیم و در اختصاص یارانه به مطبوعات نیز به عدالت و با شفافیت رفتار شده است. 
 
 
سیاست روز به چرایی هشدار رهبر انقلاب نسبت به تحریف شخصیت و راه امام(ره) پرداخته و با انتخاب تیتر" نقشه راه برای سیلی نخوردن ملت ایران مشخص است"؛ به بررسی تحلیلی بیانات مقام معظم رهبری پرداخته است: بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام(ره) روزی بود که رهبر معظم انقلاب مثل همه سال‌های قبل با حضور در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی، مطالبی را بیان داشتند که هم به سیره حضرت امام اشاره داشت و هم موضوعات امروزی را در بر می‌گرفت.  اما شاید یکی از نکات مهم آن بیانات، جمله‌ای بود که جنبه هشداری جدی از سوی مقام معظم رهبری تلقی می‌شود: «تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و تلاش برای منحرف کردن صراط مستقیم ملت ایران است و اگر راه امام (ره) گم یا فراموش و یا خدائی نکرده عمداً به کنار گذاشته شود، ملت ایران سیلی خواهد خورد.»  حال سوال اینجاست که راه امام چگونه ممکن است گم، فراموش و یا به کنار گذاشته شود؟ چه کسانی ممکن است چنین اتفاق نامیمونی را رقم بزنند؟  قطعا نسل جدید انقلاب و آنان که محضر آن رهبر عالی‌مقام را درک نکرده‌اند نمی‌توانند دچار چنین اشتباهی شوند. پس منظور چه کسانی هستند؟ پاسخ روشن است. آنان که در عصر امام زیسته‌اند.  اما این خطر بیشتر متوجه چه کسانی است؟ پاسخ این سوال هم روشن است. آنها که در کنار امام بوده‌اند و در اتمسفر وجودی حضرتش تنفس کرده‌اند، باید بیش از دیگران مراقب باشند. چرا که ممکن است به جهت نزدیکی با امام(ره) این شائبه را در خود حس کنند که چون در آن زمان با او زیسته‌اند، این حق را دارند که در برخی مواقع اجتهاد کنند و آنچه خود می‌پندارند را به امام نسبت دهند. 
 
در ادامه گزارش تحلیلی سیاست روز آمده است: حالا وقت آن است که بنشینیم و کلاهمان را قاضی کنیم که برای برداشتن قدم‌های بلندتر و استوارتر چه کرده‌ایم. اول مسئولان کشور و برخی «السابقون انقلاب» بیایند و بگویند آیا راه را درست پیموده‌اند یا پای در مسیر انحرافی گذاشته‌اند. راه امام از همان ابتدا مشخص بوده و هست. هرچند عده‌ای بنا بر مقتضیات خود، سعی می‌کنند اشتباهاتی (خدای ناکرده عامدانه) را انجام دهند، اما فانوس‌های به یادگار مانده از حضرت امام، قطعا مسیر را برای آینده انقلاب اسلامی روشن نگاه خواهد داشت و انشاءالله مردم ایران با مقاومت مثال‌زدنی خود، و با حفظ آرمان‌های امام راحل و قدم برداشتن در مسیری که امام‌خمینی برای ایران اسلامی ترسیم کرده و رهبری انقلاب نیز ادامه‌دهنده آن است، نه تنها از دشمن سیلی نخواهد خورد، بلکه به امید خدا به دشمنان جمهوریت و اسلامیت ایران سیلی خواهد زد. انشاءالله.
 
سیاست روز در گزارش اقتصادی خود با نقد اظهارات حسن روحانی مبنی بر وابسته بودن حل مشکلات کشور به رفع تحریمها، به بررسی اثرات نامطلوب گره خوردن مشکلات کشور به تحریم ها پرداخته است: منتقدان این مساله با اشاره به سایر گفته‌هایی از این دست که به قول این گروه، سعی در این دارد که مشکلات موجود را به نوعی به مساله تحریم‌های موجود و مذاکرات هسته‌ای نسبت دهد می‌گویند: اینکه بنا باشد روابط دیپلماسی و ارتباط با خارج را به مسائل سیاسی این چنینی نسبت دهیم یک بعد مساله است اما اینکه بنا باشد که از یک‌سو بر این موضوع اشاره داشته باشیم که تحریم‌ها تنها بخشی از اقتصاد کشور و یا سایر حوزه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده و از سوی دیگر با صحبت‌های مطرح شود که سعی در ارتباط تمام مشکلات با موضوع هسته‌ای داشته باشد نکته قابل قبولی نیست و اثرات به مراتب نامطلوب‌تری برای کشور و اقتصاد آن دارد. محمد‌رضا پور‌ابراهیمی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در بررسی این مساله با بیان اینکه بزرگنمایی بیش از حد در مورد موضوعات هسته‌ای، انتظارات غیر‌منطقی به بار می‌آورد به سیاست روز گفت: این روند درست مانند حرکتی بود که در مورد بیانیه لوزان اتفاق افتاد که عده‌ای بدون اطلاع از مفاد این بیانیه و بدون آنکه بدانند چه اتفاقی افتاده است نسبت به تبریک و‌... پرداختند و به گونه‌ای عمل کردند که کار تمام شده است. وی افزود: تبعات چنین رفتاری به مراتب از انتشار یک خبر خوب بدتر است چراکه می‌تواند انتظاراتی را ایجاد کند که اگر به هر دلیلی آن اتفاق مدنظر رخ ندهد و یا رخ بدهد اما تاثیرات مثبت نداشته باشد منتهی به این شود که مردم نپذیرند که بخشی از مشکلات موجود ناشی از تحریم و تبعات آن بوده است. پورابراهیمی تصریح کرد: قدر مسلم تنها ۲۰ تا ۲۵ درصد مشکلات کنونی اقتصاد به تحریم‌ها گره خورده است و عمده مشکلات به ساختار درونی اقتصاد باز می‌گردد. وی افزود: در این بین سوالی که مطرح می‌شود آن است که اگر این مساله که تمام مشکلات به تحریم و مذاکرات گره خورده است را بپذیریم آن گاه اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد و پیرو آن تحریم‌های بانک مرکزی رفع شود، فروش نفت افزایش یابد، مساله کشتیرانی و حمل‌و‌نقل تسهیل شود در نهایت به وضعیتی می‌رسیم که در سال ۹۰ داشتیم. 
 
بازخواست اصولگرایان به خاطر بازداشت بقایی
 
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد، به موضوع حکم ریاست نیلی احمدآبادی از سوی وزیر علوم اشاره کرده است: فرهادی با صدور احکام جداگانه‌ای و براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی روسای ۲۱ دانشگاه کشور را منصوب کرد.به گزارش مهر، محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با صدور احکام جداگانه‌ای و براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی روسای 21 دانشگاه کشور را منصوب کرد.محمد فرهادی وزیر علوم در این احکام محمود نیلی احمدآبادی را به ریاست دانشگاه تهران منصوب کرد.
 
"کرسنت بهانه است، هدف شعارهای روحانی است" تیتر سرمقاله آفتاب یزد به قلم فیاض زاهد، استاد دانشگاه درباره حاشیه های جلسه دیروز مجلس است: آنچه که از رفتار برخی نــــمایندگان اکثریت مـجــلس شورای اسلامی، چـهره‌هایی که در راستای اعطای کارت زرد دوم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فعال بودند، وابستگان دولت سابق و نیروهای موثر جبهه پایداری، برمی‌آید، این است که آنان اجازه تمرکز به دولت را نخواهند داد. این افراد که اکنون، به سبب شکستی که در انتخابات از مردم خوردند، به حاشیه رانده شدند، هر روز به بهانه‌های مختلف تلاش می‌کنند تمرکز کابینه و مجموعه شخصیت‌های موثر دولت از جمله علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به حاشیه‌ جذب کرده و آنها را از ماموریت و رسالت اصلی خود دور کنند.  تحلیل نیروهای رادیکال مجلس این است که موفقیت و کامیابی دولت آقای روحانی منوط به تحقق وعده‌های او در حوزه سیاست خارجی و بازگشایی انفتاح سطح معیشت مردم است . از آنجایی که دولت اکنون پس از یک سال و نیم مذاکره به نقطه طغیانی گفتگوهای هسته ای با 1+5 نزدیک می‌شود، نیروهای رادیکال این احتمال را می‌دهند که چه بسا دولت موفق شود و پس از حل بحران هسته‌ای، با تغییر رویکرد خود به حوزه داخلی، موجبات تحکیم مواضع و پیشبرد اهداف خود را در این حوزه فراهم کند، لذا اکنون با فرار به جلو، می‌خواهند با برهم زدن تمرکز دولت، قدرت اثربخشی آن را کاهش دهند. در تحلیلی دیگر، این گروه تندرو در مجلس باورشان این است که شاید به دلیل کارشکنی‌هایی که در داخل و خارج صورت می‌گیرد، مذاکرات به نتیجه نرسد و آنگاه دولت روحانی بخواهد با تغییر رویکرد به حوزه داخلی، استراتژی دوم خود را پیاده کند. استراتژی که با تحقق شعارها و برنامه‌های دکتر روحانی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موفقیتی برای دولت به ارمغان آورد، لذا اکنون با زدن چهره‌های اصلی و یا سرگرم کردن آنها، به دنبال عدم موفقیت دولت در اجرای استراتژی شماره دو هستند.
 
آذر منصوری در مصاحبه با آفتاب یزد در بخشی از گفتگو خود به موضوع بازداشت حمید بقایی اشاره کرده و از اصولگرایان خواسته در این رابطه به مردم پاسخ دهند. این نوع مطالبه گری بعد از بازداشت رحیمی نیز از سوی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب به گوش می رسید. آنچه که به طور واضح برای افکار عمومی مشخص است این موضوع می باشد که برخی از شخصیت های اصولگرا هزینه مبارزه با فساد اقتصادی را در سال های اخیر به جان خریده اند و بدون توجه به حزب و جناح به مطالبه گری از کسانی پرداخته اند که اتهام فساد اقتصادی در پرونده آنها به چشم می خورد و با پیگیری این موضوع در مجلس و قوه قضاییه توانسته اند در برخی از پرونده ها، فرد خاطی را به پای میز محاکمه بکشانند. احمد توکلی که تلاش های وی قابل تقدیر است، نماینده اصولگرایی می باشد که با پافشاری بر رسیدگی به پرونده های فساد در دولت قبل، حتی خود اسیر برخی از افراد دولت سابق در طرح شکایت مطبوعاتی علیه اش شد. و حتی در اقدامی جالب صادق زیباکلام نیز وی را در جلسه دادگاه مطبوعاتیش همراهی کرد تا مشخص شود هزینه مبارزه با فساد را چه کسانی پرداخت می کنند. حال سوال اینجاست آیا پس از صدور حکم مهدی هاشمی، متهم در پرونده های متعدد اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی آیا جریان رسانه ای اصلاح طلب و فعالین این جریان، خود به مردم پاسخ خواهند داد؟ یا آنکه هاشمی را جزء جریان خود نمی دانند. کسی که منصوب بودن وی به کارگزاران و اصلاحات برای همگی محرز است. حال باید نشست و واکنش این جریان را در پرونده هاشمی نیز مشاهد کرد تا میزان انصاف در مطالبه گری این روزنامه ها برای همگان عیان شود.
 
منصوری در مصاحبه با آفتاب یزد اینگونه گفته است: به هر ترتیب اتفاقاتی که در دولت نهم و دهم افتاده است به عنوان وقایع مهمی در تاریخ ثبت شده است که قابل انکار نیست، آن چه که مسلم است اینکه، رئیس دولت سابق با حمایت همه جانبه جریان اصولگرایی بر مسند کار قرار گرفت و این حمایت‌ها نه تنها در دولت نهم، بلکه تا ماههای پایانی دولت دهم وجود داشته است. در آن زمان ها، همواره این جناح سعی بر سرپوش گذاشتن بر اشتباهات دولت داشت و تنها بخشی از اصولگرایان معتدل انتقاداتی را به دولت گذشته داشتند، بدیهی است که ناکارآمدی و آنچه که بر سر بیت المال کشور و دخل و تصرفی که بر حق الناس صورت گرفته است فقط مولود رئیس دولت نهم و دهم و مجموعه نیروهایی که با آن‌ها کار می کردند، نبوده و نخواهد بود، بلکه بخش عمده ای که به طور طبیعی از رئیس دولت نهم و دهم حمایت می کردند باید پاسخگوی عملکرد و میراثی که از دولت گذشته به جا مانده، باشند. طبیعی است اصولگرایان با فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله آن 8 سال نمی توانند از زیر بار این مسئولیت و پرسش هایی که در افکار عمومی مطرح است شانه خالی کنند. بنابراین، این فرافکنی‌ها و فاصله گرفتن‌ها در مقطعی که لایه‌های بیشتری از تخلفات دولت قبل روشن می شود باعث نخواهد شد تا جریان اصولگرایی که بر اساس شواهد به جای مانده تمام قد از احمدی نژاد حمایت می کرد از این موضوع گریز کند. با روشن شدن ابعاد و فسادهای صورت گرفته، جریان اصولگرایی باید تکلیف خودش را با این 8 سالی که زاده کار آن هاست روشن کند. پذیرش اشتباهات و آسیب شناسی رفتار جریانات سیاسی، اولین کمک را به خود آن‌ها خواهد کرد تا بتوانند با واقع بینی بیشتری نسبت به آینده و توجه به منافع ملی عمل کنند. در این ماجراهم به نوعی اصولگرایان باید بپذیرند با یک اشتباه استراتژیک در دو انتخابات گذشته، کشور را در معرض انواع ناکارآمدی‌ها قرار دهند.
 
آفتاب یزد به مصاحبه مطبوعاتی محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز گوشه چشمی داشته و " تخلفات دولت قبل پیگیری می شود" را تیتر گزارش خود قرار داده است: سخنگوی دولت در واکنش به دستگیری حمید بقایی گفت: در رابطه با پرونده آقای بقایی اگرچه دولت در جایگاه قانونی خود اقدامات قبلی را انجام داده است ولی جزئیات آن از سوی قوه قضائیه اعلام خواهد شد. محمد باقر نوبخت در نشست خبری خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالات متعدد درباره پرونده و بازداشت بقایی، صندوق شهید رجایی و همچنین پیگیری تخلفات غیرقانونی که در دولت گذشته اتفاق افتاده است، تصریح کرد:‌دولت با شروع به کار با توجه به اسنادی که در اختیار داشت برخی تخلفات قانونی را مشاهده کرد. در این راستا مرجعی که می تواند نهایتا موضوعات و آنچه از نظر این دولت خلاف قانون تلقی می‌شود را تایید کند، مرجع قضایی است. وی تاکید کرد: با توجه به اینکه افراد متخلف خودشان نیستند تا دفاعی از خود داشته باشند معاونت حقوقی ریاست جمهوری طرح دعوا در مرجع قضایی داشته و هم اکنون منتظریم تا مرجع محترم قضایی نسبت به پرونده هایی که درباره دولت قبل وجود داشته اقدام کند که درحال اقدام است. نوبخت تاکید کرد:‌در رابطه با دستگیری آقای بقایی، سخنگوی محترم قوه قضاییه اعلام کرد، که اتهام ایشان هم اکنون قابل گفتن نیست و درباره اینکه به کدام سبب چنین قراری صادر شده حتما هر وقت قوه قضائیه تشخیص دهد آن را اعلام خواهد کرد. سخنگوی دولت تاکید کرد: دولت بدون آنکه مسائل را رسانه ای کند، از طریق مجاری قانونی تخلفات گذشته را دنبال می کند.
 
مساله این است!
 
روزنامه کیهان در تیتر اصلی خود به موضوع انتصاب روسای 21 دانشگاه دولتی کشور از سوی فرهادی، وزیر علوم اشاره کرده و با انتخاب تیتر " کمیته غیرقانونی قانون خود را هم دور زد!"، به انتقاد از این رویکرد وزارت علوم پرداخته است: دیروز و در پی برگزاری جلسه کمیته غیرقانونی انتخاب روسای دانشگاه‌های کشور، روسای ۲۱دانشگاه از جمله دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت‌مدرس انتخاب و منصوب شدند.گفتنی است پیش از این و در اقدامی غیرقانونی، وظیفه بررسی صلاحیت رؤسای دانشگاه‌ها از اختیار شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج و به کمیته‌ای پنج نفره محول شده بود. این اقدام شورا، کاملاً بر خلاف قوانین لازم‌الاجرای کشوری صورت پذیرفته است، چرا که بنا بر تصریح ماده 4 آیین‌نامه جامع مدیریت دانشگاه‌ها که ملاک عمل شورای عالی انقلاب فرهنگی در تعیین رؤسای دانشگاه‌ها است، بررسی صلاحیت رؤسای دانشگاه‌ها بایستی به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» ارجاع شود، نه به «کمیته‌ای 5 نفره» ! تشکیل چنین کمیته‌ای ایراد حقوقی واضح دیگری هم دارد و آن اینکه بنا به تصریح ماده 7 آیین‌نامه داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی «اعتبار هر مصوبه منوط به دو شرط است:  نخست اینکه مصوبه از رای اکثریت اعضای حاضر در جلسه رای‌گیری برخوردار باشد و این اکثریت نمی‌تواند از هفت رای کمتر باشد. شرط دوم این است که لااقل یکی از رؤسای قوای سه‌گانه کشور به آن رای مثبت داده باشند. در غیراین صورت، موضوع مجددا در جلسه بعدی مطرح شده و رای‌گیری می‌شود.»ترکیب کمیته غیرقانونی تشکیل شده در شورای عالی انقلاب فرهنگی، عبارت است از رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس هیئت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی.
 
 
کیهان در ادامه آورده است: آن‌گونه که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم اعلام کرده است، مصوبه شورا از این قرار بوده است که کمیته 5 نفره به صورت «اجماعی» راجع به صلاحیت رؤسای دانشگاه‌ها تصمیم‌گیری کند و اگر در این خصوص اجماعی حاصل نشد، موضوع جهت تصمیم‌گیری به صحن عمومی شورا ارجاع شود تا تمام اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی راجع به تعیین رؤسای دانشگاه‌ها اظهار نظر نمایند. آنگونه که در خبرها آمده، کمیته 5 نفره برخلاف مصوبه شورا و بدون حضور تمام اعضای خود تشکیل جلسه داده و نسبت به سرنوشت 21 دانشگاه کشور تصمیم‌گیری کرده است! گفتنی است، رئیس هیئت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی - که عضو کمیته محسوب می‌شود- هنوز مشخص نشده، با این وجود کمیته 5 نفره که اساس موجودیت یافتنش غیرقانونی است، با حضور 4 عضو تشکیل جلسه داده، صلاحیت رؤسای 21 دانشگاه را تأیید کرده و در نهایت وزیر علوم هم تمام آنها را منصوب کرده است! یعنی سرنوشت دانشگاهی - علمی کشور که در ید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داشته، با یک مصوبه عجیب و غیرقانونی به کمیته‌های 5 نفره محول شده است و همین کمیته 5 نفره هم مصوبه خود مبنی بر تصمیم اجماعی راجع به صلاحیت‌ (رؤسای دانشگاه‌ها) دور زده است و با 4 نفر صلاحیت 21 رؤسای 21 دانشگاه مهم کشور همچون تهران و تربیت مدرس را تأیید کرده است! 
 
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در سرمقاله امروز کیهان با اشاره به جدال همیشگی معتزله و اشاعره که بعدها به اهل حدیث معروف شدند، به نقداظهارات رئیس جمهور در همایش محیط زیست و گره زدن تحریم ها و مشکلات کشور پرداخته است: اظهارات روز یکشنبه - 18 خردادماه‌- رئیس‌جمهور محترم کشورمان در مراسم گرامیداشت هفته محیط‌زیست، آنجا که حتی آب خوردن مردم را هم به نتیجه مذاکرات هسته‌ای و لغو تحریم‌ها گره زده بودند، با انتقاد گسترده دلسوزانی روبرو شد که این بخش از اظهارات ایشان را، آنهم در گرماگرم مذاکرات پیچیده هسته‌ای، ارسال «پیام ضعف»! برای حریف و تحقیر!... پیش از آن، اشاره به برخورد ناصادقانه و فریبکارانه برخی از مدعیان حمایت از رئیس‌جمهور محترم و سایت‌ها و روزنامه‌های وابسته به آنها، ضروری است. این طیف در اقدامی سؤال‌برانگیز - و البته بسیار ناشیانه- در نوشته‌ها و مصاحبه‌های‌ خود، کوشیدند تا صورت مسئله را تغییر بدهند و فلش انتقاد دلسوزان را به میدان دیگری بکشانند. این اقدام از آن جهت ناشیانه بود که نشان می‌داد طیف یاد شده نیز اظهارات آن روز آقای رئیس‌جمهور را قابل دفاع نمی‌دانند و از پی‌آمدهای سوء اینگونه اظهارنظرها باخبرند، چرا که اگر در بخش مورد اشاره از اظهارات ایشان زمینه‌ای برای دفاع می‌دیدند، نیازی به تغییر و تحریف صورت مسئله احساس نمی‌کردند. جریان یاد شده که به احتمال نزدیک به یقین، همان مشاوران ناهمدل و ناهمراه- و در خوشبینانه‌ترین حالت، نابلد- آقای دکتر روحانی هستند، منتقدان را به باد انتقاد گرفته و به گونه‌ای وانمود کردند که انگار منتقدان با برخورداری مردم از محیط‌زیست سالم، آب آشامیدنی گوارا، هوای پاک، فضای سبز و... مخالفت می‌ورزند؟!  و اصلا به روی مبارک خود نیاوردند که کدامیک از منتقدان با هوای پاک و فضای سبز و محیط‌زیست سالم مخالفت کرده است؟ و توضیح ندادند که چرا مانند «اشاعره» در ماجرای مورد اشاره استاد مطهری سعی دارند در تاریکی دست به کلاهبرداری بزنند؟! 
 
شریعتمداری در ادامه یادداشت نقادانه خود آورده:  وقتی جناب دکتر روحانی - با هر انگیزه و به هر علت- خزانه دولت را «خالی» اعلام می‌کند! و تنها راه گشایش اقتصادی را در کنار آمدن با «کدخدا»! آدرس می‌دهد، بدیهی است که حریف از جمهوری اسلامی ایران تصویر یک کشور فرو رفته در بحران اقتصادی! را دریافت می‌دارد و رئیس‌جمهور کشورمان را فروشنده نیازمندی تلقی می‌کند که از سر نیاز و استیصال چوب حراج بر منافع ملی کشورش زده است! در این حالت و با دریافت این تصویر مخدوش و غیرواقعی که از ایران اسلامی برای حریف ترسیم شده است، از دشمن چه انتظاری غیر از این می‌توان داشت که رئیس‌جمهور کشورمان را «فروشنده‌ای بدهکار» و مستأصل بداند و با این تلقی دندان طمع خود را برای دریدن و بلعیدن منافع ملی کشورمان تیزتر کند؟!با عرض پوزش از مردم شریف کشورمان و فقط برای توضیح بیشتر - و البته بسیار مختصر- درباره این بخش از سخنان رئیس‌جمهور محترم باید گفت که صاحبنظران در همه دنیا بر این باورند که بسیاری از کشورهای منطقه نظیر عربستان، اردن، قطر، امارات و... بدون اجازه آمریکا آب نمی‌خورند و در همین حال و هوا رئیس‌جمهور کشورمان - بی‌آنکه‌بخواهد یا بداند - اینگونه به دشمنان القاء می‌کند که ما - نستجیربالله - بدون کمک و همراهی آنان اساسا آب هم نداریم! چه رسد به اینکه اجازه خوردن داشته باشیم! می‌فرمایند؛ «ما وقتی می‌گوئیم باید تحریم‌های ظالمانه رفع شود، بعضی‌ها چشمانشان زیاد نچرخد»! که باید گفت؛ همه حرف و خواسته منتقدان این است که هیچ توافقی بدون لغو کامل تحریم‌ها نمی‌تواند قابل قبول باشد. بنابراین آقای رئیس‌جمهور باید نگران چرخش چشم کسانی باشند که این روزها فقط به توافق می‌اندیشند و تاکید دلسوزانه منتقدان - که توافق بدون لغو همه تحریم‌ها را غیرقابل قبول می‌دانند-  زیاد‌ه‌خواهی! و ناآشنایی با سیاست‌های بین‌المللی! قلمداد می‌کنند. و بالاخره با عرض پوزش و فقط به عنوان یک تذکر دلسوزانه باید از رئیس‌جمهور محترم کشورمان درخواست کرد که در اظهارات خویش دقت و تأمل بیشتری داشته باشند، زیرا در پاره‌ای از اظهارات ایشان بی‌آن که بخواهند به ملت ایران اهانت می‌شود و شخصیت‌ مثال‌زدنی آنان با اینگونه کم‌توجهی‌های ناخواسته زیر سوال می‌رود که اظهارات اخیر رئیس‌جمهور محترم آنجا که آب خوردن مردم را هم به لغو تحریم‌ها یعنی توافق با 5+1 و مخصوصا آمریکا موکول می‌کنند، از جمله این موارد است هر چند سوءنیتی در کار نباشد.
 
 
انتهای پیام/فرهنگ نیوز

ارسال نظر

آخرین اخبار