بررسی محتوایی روزنامه های چهار شنبه:
یارانه امسال تمام می شود؟/ تزریق موضعی زهر مار با «ماه عسل»
بیانات دیشب رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولین نظام پیرامون مذاکرات هسته ای و برنامه های کشور، تیتر اصلی بیشتر روزنامه های امروز شده است.
به گزارش گلستان 24، مقام معظم رهبری در این دیدار، بار دیگر شاخص های یک توافق خوب هسته ای را عنوان داشتند و از میانجیگری یک کشور برای مذاکرات مستقیم با آمریکا درباره موضوعات هسته ای نیز پرده برداشتند. این بیانات مورد توجه روزنامه های صبح کشور قرار گرفته و تیتر اصلی صفحه نخست را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر، اظهارات آیت الله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، درباره کارکرد یکساله قوه، و سخنان وی درباره رئیس دولت قبل تیتر برخی از روزنامه ها را به خود اختصاص داده است.
زمان توضیح بگم بگم ها/ تنها ماندن روحانی هرگز/ میانه روها در لیست اصلاح طلبان
روزنامه اصلاح طلب آرمان، در یادداشتی به ماهیت حزبی رئیس جمهور، حجت الاسلام حسن روحانی پرداخته و او او را وامدار بدنه اجتماعی اصلاح طلبان دانسته است. بدین ترتیب روحانی باید این را مدنظر قرار دهد که اگر به خواسته های اصلاح طلبان توجهی نداشته باشد، در کارزار انتخابات تنها خواهد ماند: دوسال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به ریاست دکتر حسن روحانی گذشته و در این مدت به رغم توفیقات به برخی از آنچه مدنظرش بود، نرسیده است. خودش امیدوار است و همواره در تریبونهای عمومی مطرح میکند که به تمام وعدههایش پایبند است. مواضع روحانی پیش از انتخابات ریاستجمهوری نظر اصلاحطلبان را به خود جلب کرد و امروز نیز در سال 94 اصلاحطلبان میدانند روحانی گرچه در نام به آنها تعلق ندارد، اما میکوشند در مسیرهای مشترک از وی حمایت کنند؛ هرگاه گروههای مخالف دولت، در برابر روحانی صفآرایی میکنند بدنه اصلاحطلبان به رئیس دولت تدبیر و امید این پیغام را میفرستد که «اجازه نمیدهیم روحانی تنها بماند.» از سوی دیگر اصلاحطلبان با زیر ذرهبین قراردادن عملکرد رئیسجمهور سعی میکنند مشکلات را به او گوشزد کنند. آنها خوب میدانند که اگر روحانی در این مسیر سخت پیروز شود، آنان باید به رای خود به او ببالند و در صورت شکست روحانی، مسیر اصلاحات آنطور که پیشبینی میشد هموار نخواهد شد. اگرچه باید همواره به خاطر داشت که روحانی رئیسجمهورهمه مردم و گروهها و احزاب سیاسی ایران است، اما برای تشخیص و پیشبینی ادامه مسیر او باید شناسنامه سیاسیاش را مورد بررسی قرار داد. شاید کلیدیترین جمله شیخ دیپلمات که در مبارزات انتخاباتی سال 92 مطرح کرد این بود که حذف یک جناح امکانپذیر نیست. برخی با شنیدن چنین جملاتی از سوی حسن روحانی با خود گفتند او به سوی اصلاحطلبان نزدیک شده است. با این حال همان روزها اصولگرایان وی را نه اصلاحطلب، بلکه اصولگرا میدانستند. استدلال آنها چنین بود که روحانی سابقه عضویت در جامعه روحانیت را دارد. برخی از آنها هنوز که هنوز است در رسانههای خود، روحانی را اصولگرا میدانند اما روحانی اصولگرا نیست، چراکه شخصیتهای اصولگرایان گاه و بیگاه با او مرزی ترسیم میکنند و علاوه بر این، سابقه سیاسی روحانی بیانگر جایگاه او ست.
در ادامه یادداشت می خوانیم: دولت روحانی در شرایطی دستگاه اجرایی کشور را در دست گرفت که جریان اصولگرایی هشت سال مدیریت اجرایی کشور را برعهده داشت؛ دولتی که میکوشید با سفرهای استانی و دیدارهای مردمی و وعدههای عامهپسندانه نظر مردم را جلب کرده و احساس تنهایی نکند. با این حال هرگز نمیتوان گفت کسانی که در سفرهای رئیسجمهور سابق از او استقبال میکردند، دارای انسجام و سازمانیافته بودند. انسجام این افراد تنها در همصدایی شعارهایی بود که در حضور محمود احمدینژاد سر میدادند...حتی آن دسته از اصلاحطلبانی که تا پیش از کنارهروی محمدرضا عارف از صحنه انتخابات از وی حمایت میکردند، میدانستند بهعنوان مثال در صحنه بینالملل باید دنبال تنشزدایی باشند. از اینسو دولت روحانی برآمده از مطالبات جامعه مدنی بود و انتخاب محمدجواد ظریف به عنوان وزیر خارجه نیز در همین راستا تلقی شد. بر این اساس میتوان گفت هیچکدام از روسای جمهور پیشین این اقبال را نداشتهاند که وقتی اعضای کابینهشان از سوی جناح مقابل مورد هجمه قرار میگرفت، مردم در شبکههای مجازی یا همایشها، حمایت خود را از دولت اعلام کنند. اما باید به این نکته پرداخت که روحانی بیشتر میتوانست از این ظرفیت استفاده کند. او در سیاست داخلی هنوز نتوانسته کام طرفدارانش را شیرین کند. مدیران دولت بارها نه دربرابر مواضع اصلاحطلبان یا میانهروها بلکه منتقدان دولت عقبنشینی کردند که در افکار عمومی به نام روحانی ثبت شده است. اگرچه سخنرانیهای رئیس قوه مجریه، شخصیت او را متمایز از چنین رفتارهایی میکند اما نتیجه چنین رفتارهایی از سوی دولتمردان باعث تضعیف پشتوانه روحانی خواهد شد واعضای کابینه نیز باید به خاطر داشته باشند پشتوانه مدنی دولت بالاترین سرمایه آنهاست.
"میانه روها در لیست اصلاح طلبان"، عنوان گزارش آرمان از نشست دبیران کل احزاب عضو شورای هماهنگی اصلاحات با رئیس دولت اصلاحات است که به گفته محسن رهامی، رئیس کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، راهبردهای اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس دهم مورد بحث قرار گرفت و سیاست آنها باید اجماع میان گروه های مختلفی باشد که اندکی مرام اصلاح طلبی را نیز قبول دارند: حجتالاسلام محسن رهامی تصریح کرد: «طبق برنامه قبلی دبیران کل احزاب عضو شورای هماهنگی اصلاحات با رئیس دولت اصلاحات دیدار داشتند که در این جلسه تعدادی از اعضای کمیته راهبردی شورای مشورتی اصلاحطلبان حضور داشتند و من نیز گزارش مفصلی از پیشرفت برنامههای شورای هماهنگی در امر انتخابات و کمیتهها و کارگروههایی که در این رابطه تشکیل شده، مطرح کردم.» وی ادامه داد: «در این جلسه رئیس دولت اصلاحات به مسائل مهمی اشاره داشت که مهمترین صحبت این بود که اصلاحات منحصر به افراد اصلاحطلب و مباحثی که در 30سال اخیر بوده، نیست و سابقه قدیمیتری دارد و گفتمانی تاریخی است که در گذشته افرادی همچون آخوند خراسانی و آیتا... نایینی و دیگر علما آن را مطرح کردند.» رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان در تشریح اتفاقهای این جلسه افزود: «چهرههای اصلاحطلب باید برای توسعه سیاسی و تعمیق اصلاحات تلاش کنند و اصلاحات را منحصر در این چند حزب و گروه سیاسی موجود ندانند و شورای هماهنگی اصلاحات باید تلاش کند تمام اصحاب و گروههای اصلاحطلب گرد هم جمع شوند و دامنه احزاب اصلاحطلب را آنقدر محدود نگیرند که عدهای از گروهها، بیرون از دایره بماند و اگر احزابی با حداقل معیارهای اصلاحطلبی هستند، باید در دایره اصلاحطلبی بگنجند.»
در ادامه این گزارش آمده است: رئیس کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ادامه داد: «حرف کلی رئیس دولت اصلاحات این بود که نهایتا اجماع اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی باید یک خروجی داشته باشد. او افزود شورای هماهنگی اصلاحطلبان باید راهکارهایی را پیدا کند تا افرادی که تحت هر عنوانی با اصلاحطلبان همکاری میکنند (اعم از شورای هماهنگی، حامیان روحانی، حامیان عارف و حامیان شخصیتهایی همچون هاشمی رفسنجانی) را در لیست اصلاحطلبان بگنجاند و وقتی که مردم به این لیست مراجعه کنند، متوجه شوند که نظر همه احزاب و افراد اصلاحطلب و معتدل رعایت شود.تصمیمگیر نهایی حوزهای انتخابیه هستند و آنچه در انتخابات انجام شده و میشود، جهت ایجاد همدلی و انسجام است و در تهران و چهرههای اصلاحطلب هدایتی بر شهرستانها ندارد، بنابراین احزاب و شخصیتهای محلی خودشان در استان ها تصمیم میگیرند منتها ما باید تلاش کنیم که خروجی آنها واحد باشد.»
اظهارات آیت الله آملی لاریجانی مبنی بر زمان توضیح بگم بگم های رئیس دولت قبل، مورد توجه روزنامه اصلاح طلب آرمان قرار گرفته است: این روزها صدای تخلفات برخی دولتمردان دولتی که رئیسش، آن را دولت پاکدستان لقب داده بود به گوش میرسد. از یاران و خطقرمزهایش گرفته تا تخلفاتی که مستقیما خود رئیس را نشانه رفته است، نشان میدهد کارنامه دولتهای نهم و دهم کارنامه چندان درخشانی نبوده است و لیست متخلفان اقتصادی که وعده آن را داده بود از جیب کسان دیگری در میآید. به نظر میرسد وقت توضیح بگم بگمهای وی فرا رسیده است و باید منتظر پاسخهایش باشیم. اما عدم حضور او در دادگاه، واکنشهای متفاوتی برانگیخته است از جمله امیرعباس سلطانی که آن را پای قانونگریزیهای دولتقبل میگذارد. نماینده مردم بروجن در مجلس به آرمان میگوید: «در این مسیر به دلیل حفظ جایگاه ریاستجمهوری تا حدودی مدارا میشود اما این مدارا حدی دارد. طبق نص صریح قانون همه باید در برابر قانون پاسخگو باشند. احمدینژاد هم همینطور باید به دادگاه بیاید و به خاطر شکایاتی که وجود دارد توضیح دهد. به نظرم میرسد که عدم حضور او در دادگاه تا حدودی شائبههایی داشته باشد.» از آنجا که روز گذشته آیتا... آملیلاریجانی، رئیس قوهقضائیه در گزارشی که به مناسبت آغاز هفته قوه قضائیه ارائه شد اشارهای به بگمبگمهای گذشته داشت این گمانه تقویت شد که رئیس دولت قبل باید بهطور جدی به فکر توضیح در مورد پروندههایش باشد و خود را آماده کند تا احضاریهای گم نشود و قانونی خدای ناکرده نادیده گرفته نشود.
یارانه امسال تمام می شود؟/ جهان و دورنمای انرژی
روزنامه وطن امروز، با تیتر "یارانه امسال تمام می شود؟" به سخنان نوبخت، سخنگوی دولت پرداخته و در سال پایانی اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، این سوال مطرح است که آیا یارانه نقدی کماکان پرداخت خواهد شد یا خیر: 5 ساله هدفمندی یارانههاست و بنابر قانون دولت باید به پرداخت یارانه نقدی پایان دهد. اکنون نیز نامنظمی در تاریخ پرداخت یارانه نقدی و اظهارات ضد و نقیض درباره حذف یارانه ثروتمندان و حتی شناسایی آنها از دیگر مواردی است که اجرای این قانون را دچار مشکل کرده است. موضوع دیگری که این روزها سبب ناراحتی و نگرانی یارانهبگیران و حذفشدگان یارانه نقدی شده، عدم موفقیت آنها در ثبت اعتراض خود در سامانه یارانه 10 بوده که متاسفانه به رغم تمدید مهلت این ثبت اعتراض، برخی هنوز نتوانستهاند در این باره موفقیتی کسب کنند. سخنگوی دولت با اشاره به آمار یارانهبگیران گفت: آنچه تاکنون مشخص است، حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از دریافت یارانه انصراف دادند.احتمال آن وجود دارد که دولت هدفمندی یارانهها را در برنامه ششم بگنجاند و مهلت اجرای این قانون را تمدید کند، ضمن آنکه بستن پرونده هدفمندی یارانهها در سال 94 نیز گزینه محتملی است که میتوان بهعنوان یکی از گزینههای دولت مورد اشاره قرار داد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: از آنجا که دولت برای پرداخت یارانه نقدی با مشکلات کمبود نقدینگی مواجه است و بارها تأکید کرده قادر به ادامه پرداخت یارانه نقدی به تمام افراد جامعه نیست و بر همین اساس حذف دهکهای بالای درآمدی را در دستور کار قرار داده است، میتوان احتمال بسته شدن پرونده پرداختهای نقدی در سالهای آتی را پررنگتر از سایر سناریوها برشمرد. نباید فراموش کرد که تمام قانون هدفمندی یارانهها به پرداختهای نقدی ختم نمیشود چراکه طبق قانون مصوب مجلس برای هدفمندی یارانهها، قیمت حاملهای انرژی (فرآوردههای نفتی) باید تا پایان برنامه پنجم توسعه (سال 94) به 95 درصد نرخ فوب خلیجفارس برسد. این در حالی است که قیمت کنونی فرآوردههای نفتی همچنان فاصله چشمگیری نسبت به قیمت فوب خلیجفارس دارد، بنابراین اگر دولت بخواهد طبق قانون عمل کرده و تا پایان سال برنامه پنجم توسعه (امسال) قیمتها را به فوب خلیجفارس برساند باید در یک یا چند مرحله در ماههای باقیمانده نسبت به افزایش مجدد قیمتها اقدام کند. از سوی دیگر در حالی که یارانه تعدادی از سرپرستان خانوار قطع شده و طی ماههای اخیر واریز نشده، سامانه اعتراض به حذف یارانه نقدی در زمان ثبت اعتراض این افراد پیام میدهد که تغییری در یارانه شما ایجاد نشده است! معترضان به حذف یارانه نقدی بعد از تکمیل فرم مربوط در این سامانه با این پاسخ مواجه میشوند که حداکثر ظرف مدت 15 روز پاسخ به شماره همراه شما ارسال خواهد شد ولی تاکنون معترضان به حذف یارانه نقدی از دولت پاسخی برای چرایی حذف یارانه نقدیشان دریافت نکردهاند!
در یادداشتی در وطن می خوانیم که آیا دنیا می تواند با همین مسیر کنونی استفاده از انرژی های فسیلی را ادامه دهد یا باید جایگزین های آن را مانند انرژی بادی، هسته ای و آبی برقی، بیشتر مد نظر قرار دهد. عنوان این یادداشت جهان و دورنمای انرژی است: انرژی مقولهای است که از جزئیترین تا عمدهترین جنبههای زندگی بشر امروز با آن ارتباط و وابستگی تنگاتنگی مییابد. از شارژ تلفنهای همراه و سرمایش و گرمایش محیط زندگی انسانها تا چرخش پرههای بزرگ کشتیهای اقیانوسپیما و ماشینهای صنعتی و کشاورزی با نیروی برآمده از منابعی چون نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ، توربینهای آبی و بادی، رآکتورهای هستهای و... صورت میگیرد تا جایی که زندگیهای امروزی بدون این منابع به دشواری تصورپذیر است. در جهان کنونی بهرغم پیشرفتهای گسترده تکنولوژیک، سوختهای فسیلی یا هیدروکربنی همچنان مهمترین منابع تامین انرژی به شمار میروند که از این منظر تفاوت عمدهای با مقطع زمانی همچون یکصد سال پیش به چشم نمیآید. صدها سال پس از آنکه زغال سنگ جای نیروی حیوانات را در حملونقل، کشاورزی و حتی برخی صنایع گرفت همچنان بخش عمده نیاز بشری به انرژی، از منابع زیرزمینی تامین میشود.
نویسنده در ادامه افزوده است: با وجود آنچه گفته شد، هزینههای تولید برق اتمی در مقایسه با دیگر منابع انرژی بسیار پایینتر است. در این رابطه تولید برق از منابع زغال سنگ، گاز طبیعی و نفت در نیروگاههای حرارتی برای هر کیلووات ساعت در سال 2007 میلادی به ترتیب یک و نیم برابر، 4 برابر و 6 برابر گرانتر از برق اتمی تخمین زده شده است. مساله دیگر به تهدیدهای امنیتی استفاده از انرژی و تاسیسات اتمی بازمیگردد. تکرار رخدادهایی نظیر حادثه «چرنوبیل» اوکراین در سال 1986 و نیز حادثه نیروگاه «فوکوشیما داییچی» در جریان زلزله و سونامی سال 2011 در ژاپن و نیز وسوسهانگیز بودن این تاسیسات برای حمله گروههای تروریستی از جمله مهمترین نگرانیها در این ارتباط است. با این حال و بنا بر اعلان موسسه آمریکایی انرژی هستهای (NEI) در عمل تعداد مرگ ناشی از سوانح مربوط به انرژی اتمی به نسبت واحد انرژی تولید شده، بسیار کمتر از انواع دیگر انرژی بوده است.
احمدینژاد چگونه احمدینژاد شد/ گمانهزنیهای هستهای در راند آخر/ همه علیه هاشمی
روزنامه اصلاح طلب شرق به مناسبت سوم تیر، سالروز به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد کزارش ویژه ای را با عنوان " احمدینژاد چگونه احمدینژاد شد" در شماره امروز خود به چاپ رسانده است:پیدایش او ناگهانی نبود. ظهور و بروزش نه اتفاقی که برآمده از فعل و انفعالات پیچیده و گسترده در جریان محافظهکار بود که اکنون با پوستاندازی، به «اصولگرایی» تغییر نام داده بود، جریانی که نطفهاش از اوایل دهه ٧٠ در قالب ستیز با دولت هاشمیرفسنجانی و نیز فضای فرهنگی- اجتماعی پس از جنگ اندکاندک بروز کرد. در همان دوره که راستگرایان با نشریه «صبح» مهدی نصیری و حضور گاه و بیگاه خیابانی در عرصه ظاهر میشدند، احمدینژاد در سکوت و در میانه مرزبندی سیاسی-هویتی بهکار خود بود. شاید روز سوم تیر، تکیهزده به دیوار، بهیاد میآورد که در دور دوم ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی در همین مسجد در ستاد انتخاباتی آیتالله، برای پیروزی او تلاش کرده است. در این مقطع، بهظاهر مرزبندی سیاسی روشن نبود اما رخدادهای سیاسی بعدی، هویت و ماهیت جریانها را آشکارتر کرد. انتخابات مجلس پنجم شورای اسلامی و دوم خرداد ١٣٧٦ فرصتی بود که جریان نوظهور سیاسی از وضعیت اولیه فاصله بگیرد و در اردوگاه راست تثبیت شود... در همان زمان که رئیس دولت اصلاحات با چالشهای ریز و درشت دستوپنجه نرم میکرد، آرایش جدیدی میان جریان مخالف اصلاحات شکل میگرفت. احمدینژاد در سال ٨٤ در شرایطی به قدرت رسید که در میان نیروها، ناظران و تحلیلگران سیاسی و نیز در میان کاندیدا و نماینده جریانهای حاضر در انتخابات خیلیها او را گزینهای جدی و حتی گزارهای قابل تحلیل نمییافتند. تنها نیروی شناختهشدهای که به حمایت از احمدینژاد پرداخت؛ محمدتقی مصباحیزدی و حلقه نزدیک یاران او در قم (حلقه پرتو) بود، اما در عمل نیروی کمتر شناختهشده، ولی فعال دیگری از احمدینژاد حمایت میکرد. او خود جزء مؤسسان جمعیت ایثارگران و عضو جامعه اسلامی مهندسین بود و حمایت آنها را نیز داشت. همچنین اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان که در سال ١٣٦٨ توسط محمد نصر اصفهانی، مهدی فضائلی، امیرحسین درخشان، محمدرضا مرادیان و محمدصادق سهلانی در دانشگاه تهران تأسیس شد از احمدینژاد حمایت کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: بعد از انتخابات شورای دوم، طبیعتا اولین دستور کار شورای جدید، انتخاب شهردار بود و اولین گزینه هم آقای احمدینژاد بود». بعدها حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران، در ٣١ خرداد ٨٤ گفته بود: «مردم و اصولگرایان با قاطعیت از احمدینژاد حمایت میکنند». آنها به هر دلیلی در نهایت قالیباف را بهعنوان کاندیدای نهایی خود اعلام کردند. محبیان میگوید: «معتقد بودند آقای قالیباف بهخاطر وجههای که در فرماندهی پلیس بهدست آورده و در جامعه یک نیروی اجرائی بهشمار میرود، احتمال رأیآوری بیشتری دارد. اما احمدینژاد هیچگاه آنها را نبخشید». کار برای جریان راست و اعضای شورای هماهنگی اصولگرایان سخت شده بود و شکافی میان کسانی که کاندیداشدن قالیباف را «برگ برنده» اصولگراها ارزیابی میکردند (نظیر ایثارگران) و حلقه دیگر که کاندیدای نهایی خود را علی لاریجانی میدانستند، پدید آمد. علیاکبر ناطقنوری میگوید: ایشان در آن جلسه دو ساعت طرحش را توضیح داد. بنا هم بود تا پایان صحبت ایشان حرفی نزنیم. ایشان وقتی صحبتش را تمام کرد، من رئیس جلسه بودم و اگرچه منشی جلسه کس دیگری بود ولی برای اینکه مطالب یادم بماند، چیزهایی را مینوشتم که خود آن نوشتهها چهار صفحه شد. قبل از اینکه من صحبت کنم، مرحوم آقای عسگراولادی گفت: «این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد، این برادر ما احساس میکند انقلاب را فقط او درک کرده است. این برادر ما احساس میکند امام را فقط او میشناسد». بنده هم خطاب به آقای احمدینژاد گفتم: «آقای احمدینژاد! من حرفهای شما را خیلی دقیق گوش دادم، هرچه دقت کردم، هیچ نفهمیدم». یا سطح معلومات شما خیلی بالاست و ما نمیفهمیم شما چه میگویید یا اینکه حرفهای«بالاابری» میزنید. بعد از آن جلسه احمدینژاد قهر کرد و رفت. فردایش هم نامه نوشت که من دیگر با جمع شما نیستم.»
این گزارش در پایان می نویسد: پنجم تیر ١٣٨٥ روزنامه کیهان تیتر زد «مردم کار را تمام کردند». غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم شورای اسلامی، همان شب اعلام نتایج انتخابات به دیدار احمدینژاد شتافت و کلید دفتر کار خود را در ساختمان قدیم مجلس در خیابان امامخمینی به رئیسجمهور منتخب داد تا کارهای ابتدایی تشکیل دولت نهم در آنجا صورت پذیرد. روزی که احمدینژاد به بهارستان رفت، حدادعادل دست در دست او در مجلس چرخید و هر دو به خبرنگاران لبخند زدند. احمدینژاد در مقابل رسانهها به صراحت گفت: «بهعنوان یار کمکی به دوستانم در مجلس اضافه شدهام». منظور احمدینژاد، همان «دوستان آبادگرانی» بود؛ دوستانی که بعدها خبرنگاری از حدادعادل پرسید: «گفته میشود که مجلس در مشت دولت است نه پشت دولت» و او در پاسخ گفته بود: «نه! ما پشت دولت هستیم». اما در واپسین روزهای مجلس هفتم کاسه صبر دوست احمدینژاد هم لبریز شد و حدادعادل در نامهای به مقام معظم رهبری، خواستار دخالت ایشان در مقابل رفتارهای احمدینژاد شد. اگرچه هرگز حدادعادل بهطور صریح تا پایان دولت دهم از رئیسجمهوری انتقاد نکرد و مدتی طول کشید تا حلقه یاران احمدینژاد تنگتر شود و فصلِ فصل فرا رسید و این بار کیهان تیتر زد «زندهباد کدام بهار! »...
"گمانهزنیهای هستهای در راند آخر" ، عنوان یادداشت شرق از آخرین روز ها تا پایان ضرب الاجل 10 تیر است که ایران و قدرت های جهانی باید بر روی برنامه هسته ای ایران به توافق برسند: مواضع این روزهای همه طرفهای درگیر در مذاکرات هستهای با ایران، خوشبینیها درباره توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک را افزایش داده است. اظهارات هاموند، وزیر خارجه بریتانیا، پس از دیدار با دکتر ظریف و حتی مواضع فابیوس و اشتاینمایر، وزرای خارجه فرانسه و آلمان، محوری مشترک داشت و آن، تأکید بر مبنا قراردادن تفاهم لوزان و علاقهمندی بهرفع حساسیتهایی است که در ایران بر سر برخی تفسیرهای فراتر از تفاهم مذکور و بر مبنای «گزارهبرگ» طرفها به وجود آمده است. تفسیرهای متفاوت با بیانیه لوزان، چه در میان مخالفان آن در ایران و چه در شش کشور طرف مذاکره، به گونهای پیش رفت که وزیر امور خارجه ایران به صراحت، «طرح مباحث جدید» را سبب به بنبست کشیدهشدن مذاکرات عنوان کرد. بهنظر میرسد این هشدار و البته از ابهام خارجشدن برخی جزئیات در متن نگارششده در توافق نهایی، تا حدی در این مسئله تأثیرگذار بوده است. موضع اخیر جان کری درباره موضوع اتهامات ادعایی و عبور از گذشته را نیز باید یک چرخش توجهبرانگیز در موضع ایالات متحده ارزیابی کرد که با واکنش تند لابی اسرائیل مواجه شد و حتی اتهام علاقهمندی بیش از حد معمول اوباما به امضای توافق با ایران را در آن محافل، بر سر زبانها انداخت؛ اگرچه هنوز یک هفته بسیار دشوار پیشِروی تیمهای مذاکرهکننده قرار دارد و از هماکنون هیچ قضاوتی درباره آن نمیتوان کرد، اما حداقل میتوان این نتیجه را گرفت که هیچیک از طرفها فعلا موضعی سختتر از گذشته اتخاذ نکردهاند و حتی در پارهای موارد، انعطافی نسبی در ادبیات و روش مذاکره از خود نشان دادهاند. ..
در ادامه این یادداشت آمده است: واضح است با توجه به لازمالاجرابودن مصوبات شورایعالی امنیت ملی، مسئله دسترسیها از ابتدا تاکنون، با نظر این نهاد عالی امنیتی کشور مرتبط بوده است و تصویب اجرای پروتکل الحاقی پس از توافق احتمالی نیز باید در مجلس صورت بگیرد. محدودیت در دسترسیها و بازرسیهای موردی و نقطهای به منظور نمونهبرداری، موضوعی بدیهی است و پررنگ کردن آن در کنار بهانهجوییهای غیرعلمی و غیرمنطبق با متون حقوقی و تجربه اجرای پروتکل در افزون بر ١٢٠ کشور جهان، نمیتواند مشکلی را در این بازه زمانی حل کند. منافع و مواهب چارچوب تفاهم لوزان، خدشهپذیر نیست و در مقطعی که هنوز ورود به جزئیات صورت نگرفته بود، حجم بالای پرداختن به آن، از اهداف دیگری حکایت داشت. خوشبینی نگارنده درباره توافق جامع هستهای، از اراده سیاسی در همه طرفها برای حل این پرونده ناشی میشود و معتقدم هم ایران و هم طرفهای دیگر در موقعیتی هستند که توافق را تنها گزینه قابل دسترسی میدانند. این مذاکرات به صورت جامع و همهجانبه از سوی مردم ایران حمایت میشود، در سطح بالای حاکمیتی، درباره آن توافق شده و نزد افکار عمومی جهان نیز اهمیت بالایی دارد. همه طرفها میدانند بهنتیجهنرسیدن آن، با وجود دو سال مذاکره در این دوره و سابقه ١٠ساله پرونده، چالشی جدی برای مشی و مسیر حل مسائل جهانی از طریق مذاکره خواهد بود. دموکراتهای آمریکا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ٢٠١٦، روسیه در میانه تنش با غرب بر سر اوکراین و اتحادیه اروپا در مرحله تنشهای اقتصادی فعلی، هیچکدام مایل به بینتیجهماندن آن نیستند.
حسین مرعشی در یادداشت کوتاهی در شرق، به چرایی رای آوردن احمدی نژاد در سال 84 پرداخته و با فرافکنی مدعی شده که شورای نگهبان نباید صلاحیت او را احراز می کرد. بعد از اعلام نتایج ریاست جمهوری گروه های مختلف، به هر بهانه و مستمسکی دست زدند تا این شکست حیرت آور را توجیه کنند ولی هرگز به آسیب شناسی دقیق جناحین نپرداختند: آقای احمدینژاد در فرایندی ویژه، رئیسجمهور ایران شد. درواقع نه بنده و نه هیچیک از مسئولان کشور و نه مردم تصور نمیکردند چنین فردی بتواند رئیسجمهور شود. اما من قصد دارم از افق بالاتری به موضوع نگاه کنم. بحث اصلی، رأیآوردن احمدینژاد در انتخابات سوم تیر ١٣٨٤ نیست. باید موضوع از این زاویه مورد بررسی قرار گیرد. نهادهای نظارتی که مسئول احراز صلاحیت افراد در انتخابات مختلف هستند و برای ورود اصلاحطلبان به فرایند انتخابات و رأیآوری تا اینحد سختگیری میکنند، در آن مقطع چطور اجازه حضور محمود احمدینژاد را میدهند؟ متأسفانه باید گفت نه امروز که آثار این اتفاق هویدا شده، بلکه همانزمان هم صلاحیت او برای نشستن بر صندلی ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی محل سؤال و حیرت بود. از این موضوع که بگذریم، باید به رقابتهای درونگروهی و درونگفتمانی دو جناح عمده کشور رجوع کنیم. حضور چهار کاندیدا از جبهه اصلاحطلبان یعنی آقایان مهدی کروبی، مصطفی معین، محسن مهرعلیزاده و آیتالله هاشمیرفسنجانی باعث شکستن رأی جبهه اصلاحات شد. از سویی دیگر حضور سه کاندیدای اصولگرا، آقایان علی لاریجانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف، سبد آرای اصولگرایان را هم دچار تشتت کرد. از دل چنین رقابت گسترده درون و برونجناحی، محمود احمدینژاد سر برآورد. در کنار همه این موارد، تخریب گسترده و سازمانیافته آیتالله هاشمی تأثیر بسیار زیادی داشت. متأسفانه جریان احمدینژاد در آن مقطع و با استفاده از منابع مالی و امکانات شهرداری تهران دست به تبلیغات گسترده و تخریب علیه آقای هاشمی زدند و نهادهای مسئول هم در برابر آن سکوت کردند. پروندههای تخلفات مالی شهرداری تهران در دوره احمدینژاد که عمدتا به موضوع انتخابات هم مربوط بود، مسکوت ماند و سوءاستفاده چندصد میلیاردی مالی و هزینهکرد آن در انتخابات سال ٨٤ هیچوقت مورد رسیدگی قرار نگرفت. در آن مقطع یک نکته از نظر ما مغفول ماند و آن هم این بود که وقتی تمامی کاندیداها رقیب اصلی خود را آقای هاشمی میدانستند، چه موج عظیمی در مخالفت با هاشمی ایجاد میکرد. این نکته در کنار نقش گسترده و ویرانگر در پخش میلیونی شبنامهها علیه آقای هاشمی حائزاهمیت بود. مسلم این بود که از سویی برخی ارگانها، علاقه بسیاری به شکست آقای هاشمی در انتخابات داشتند و از سویی دیگر علاقه وافر آنان به پیروزی احمدینژاد هم بر کسی پوشیده نماند.
همیشه پای آلسعود در میان است
روزنامه سیاست روز در سرمقاله امروز خود به مصوبه مجلس در زمینه طرح الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته ای پرداخته و مخالفت دولت را در این زمینه نا بجا دانسته است: «آچمزی» آمریکا پس از تصویب طرح مجلس شورای اسلامی برای صیانت از دستاوردهای هستهای به خوبی دیده میشود. اکنون زمان آن است که دولت هم از این مصوبه مجلس که برای تأیید به شورای نگهبان هم خواهد رفت، حمایت و دفاع کند. گرچه نماینده دولت در مجلس با این طرح مخالفت کرد، اما پس از تصویب آن در مجلس و سپس تأیید در شورای نگهبان بهترین کاری که دولت باید انجام دهد، تبعیت از آن قانون است و چنین هم خواهد شد. قانون مصوب مجلس شورای اسلامی هیچ مغایرتی با تصمیمات شورای عالی امنیت ملی ندارد، چرا که در مصوبه مجلس قید شده است «باید مصوبات شورای عالی امنیت ملی رعایت شود.» مصوبه مجلس هم براساس خط قرمزهای نظام تدوین و تصویب شده است و چیزی فراتر از آن در این قانون دیده نمیشود. مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید به تأیید مقام معظم رهبری برسد تا قابل اجرا شود. مصوبات مجلس شورای اسلامی هم باید به تأیید شورای نگهبان برسد تا قابلیت اجرایی داشته باشد. قانون مجلس و شورای عالی امنیت ملی، هر دو در موضوع هستهای قطعاً هم نظر و هم دیدگاه هستند و به همین خاطر، سدی محکم در برابر زیادهخواهیهای آمریکاییها در جریان گفتوگوهای هستهای خواهد بود. ضمن این که این اتفاقنظر، حمایت و تقویت کننده تیم هستهای کشورمان نیز هست.
در ادامه این سرمقاله آمده است: آمریکاییها با هدف فشار بر ایران برای پذیرش بازرسیهای فوقالعاده و به گفته خودشان تاریخی، قصد دارند، توان دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران را تحت نظر داشته باشند. بازرسیهای سرزده، دسترسیهای نامتعارف، سرکشیهای بدون اطلاع که خواسته آمریکاییها است این هدف را دنبال میکند که اسرار نظامی جمهوری اسلامی ایران برای آنها آشکار شود تا بتواند برای آن برنامهریزی کند. طرح مجلس و تصویب آن باعث شد تا آمریکاییها متوجه باشند که اگر اینگونه درخواستها در جریان مذاکرات هستهای تاکنون وجود داشته، از این پس، دیگر طرح آنها پشت میز گفتوگوها، سودی ندارد چون چنین اجازهای براساس قانون داده نمیشود. ضمن این که نشان دهنده همدلی و همزبانی قوای کشور براساس منافع ملی و خط قرمزهای نظام است. مخالفت با این قانون هیچگونه وجههای ندارد. حتی کارشناسان غربی و بازرسان اسبق آژانس هم چنین نظری ندارند و اعتقاد دارند که «ایران نباید اجازه بازرسیهای سرزده را بدهد، چرا که اگر ایران اینگونه بازرسی را بپذیرد، یعنی زیرساختهای امنیتی و نظامی خود را بر روی فرآیند بیپایانی از بازرسیهای خارجی گشوده است.ناتوانی بازرسان در کشف سندی علیه ایران صرفاً این تصور را ایجاد میکند که ایران پنهانکاری میکند.» ضمن این که بازرسیهای سرزدهای که آمریکاییها آن را مطالبه میکنند بسیار فراتر از «انپیتی» است. چنین مطالبهای مغایر و متضاد با امنیت ملی و منافع ملی کشور است و نمیتوان به صرف این که بازرسان را مدیریت شده به مراکز میبریم، آن را توجیه کرد. تنها راه برای آمریکاییها صرفنظر کردن از این زیادهخواهیها است. ضمن این که دیگر موارد مندرج در مصوبه مجلس هم باید در توافق نهایی گنجانده و رعایت شود. درغیر این صورت، توافقی امضا نخواهد شد.
"همیشه پای آل سعود در میان است"، عنوان گزازش بین الملل سیاست روز از افشای اسناد ویکی لیکس و اقدامات عربستان سعودی در برهم زدن نظم و امنیت خاورمیانه و کشورهای منطقه است: اسناد ویکی لیکس این روزها در حالی جنجالهای جدیدی به پای کرده که بحرانسازی نیابتی عربستان در منطقه از عراق و مصر گرفته تا غزه و یمن اساس آن را تشکیل میدهد. آمریکاییها در فضای رسانهای تقلای بسیاری دارند تا جبهه مقاومت از جمله جمهوری اسلامی ایران را عامل بحرانهای منطقه معرفی نماید حال آنکه اسناد و گزارشهای افشا شده نشان میدهد ریشه بحران منطقه آلسعودی است که با تصور داشتن جایگاه برتر منطقهای و خدمت رسانی به آمریکا به بحرانسازی نیابتی به جای آمریکا و انگلیس در منطقه میپردازد. راهبرد آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما بر آن بوده تا با استفاده از متحدانش بحرانهای مدیریت شده را ایجاد و از آن جهت منافع خود بهره گیرد در حالی که خود را پشت نقاب متحدان منطقهای پنهان می سازد. اسناد جدید نشان میدهد در کنار گروههای تروریستی به عنوان پیاده نظام آمریکا برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان نقشی مهم در بحران سازی منطقهای ایفا میکنند. دو سند از اسناد وزارتخارجه عربستان که «ارتش سایبری یمن» آن را فاش کرد، از همکاری معاون کنونی رئیسجمهور عراق با عربستان در ایام سقوط موصل و همچنین جاسوسی برادرش برای ریاض حکایت دارد.
در ادامه این گزارش آمده است: از جمله اسامی که در این اسناد دیده میشود، نام «اسامه النجیفی» رئیس سابق پارلمان عراق و معاون کنونی رئیسجمهور عراق است. بر اساس یکی از این اسناد، معاون رئیسجمهور عراق، مبلغ ۵۷۵ میلیون دلار تنها ۱۳ روز پس از سقوط شهر موصل دریافت کرده است. موصل، ۱۰ ژوئن، ۲۰ خرداد ماه سال گذشته (۱۳۹۳) سقوط کرد. نامه دیگر که امضای «سعود الفیصل» وزیر خارجه وقت عربستان در زیر آن درج شده است، مربوط به جاسوسی «محمد النجیفی» برادر اسامه و یکی از مشاوران ارشد او در دوره ریاستش بر پارلمان عراق است.این سند نشان میدهد که محمد النجیفی برادر اسامه و اثیل النجیفی استاندار وقت نینوا (به مرکزیت موصل)، عربستان را در جریان جزئیات امور داخلی در دولت عراق قرار میداد و به نوعی جاسوسی او برای ریاض را فاش میکند. ابراهیم جعفری وزیر خارجه عراق تاکید کرد که کشورش با اسناد ویکی لیکس درخصوص ارتباط سیاستمداران عراقی با عربستان به طور جدی برخورد خواهد کرد. در همین حال یک سند محرمانه انتشار یافته توسط سایت ویکی لیکس فاش کرد که عربستان در راستای همکاری با رژیم صهیونیستی در تجاوز این رژیم به نوار غزه، مانع از رسیدن کمکهای انسانی و نظامی به فلسطینیان ساکن این منطقه شد. سند دیگر نشان میدهد که عربستان سعودی در سیاستی تفرقه افکنانه و مغایر با وحدت جهان اسلام که خواست آمریکا است از رژیم آل خلیفه خواست همه شیعیان را از مسئولیت های مهم این کشور برکنار کند تا از نفوذ آنان در این کشور جلوگیری شود.همچنین بر اساس یکی از اسناد منتشر شده از سوی سایت مؤسسه ویکیلیکس، سرویس امنیت و اطلاعات خارجی عربستان سعودی فعالیت شیعیان مصر را به دقت زیر نظر گرفته است. از سوی دیگر بر اساس سندی که در پایگاه ویکیلیکس منتشر شده وزیر خارجه پیشین عربستان ادعا کرد که مصر به دنبال ترور رئیس جمهور سودان جنوبی بوده است.
"بازرسی؛ پیشدرآمدی بر گزینه نظامی"، عنوان گزارشی است از کریستین ساینس مانیتور که در شماره امروز سیاست به چاپ رسیده سات و به موضوع بازرسی هایی می پردازد که قرار است در قالب توافق هسته ای میان ایران و قدرت های جهانی، در متن توافق آورده شود: روزنامه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» دیروز در گزارشی پیرامون «بازرسی و بازجویی از مکانهای نظامی و دانشمندان هستهای ایران» نوشت: کشته شدن (شهادت) دانشمندان هستهای ایران بخشی از سالها نبرد مخفیانه آمریکا و اسرائیل برای کاستن از برنامه هستهای ایران بود که در آن حتی حملات ویروسهای رایانهای و خرابکاری نیز دخیل شدند و این مورد تنها یکی از دلایل مخالفت ایرانیها در زمینه بازرسی از تاسیسات هستهای این کشور است. این روزنامه در ادامه با اشاره به مذاکرات بسیار طولانی هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی و اینکه در توافق احتمالی این کشور با گروه ۱+۵ ممکن است منجر به بررسیهای موشکافانهای از برنامه هستهای ایران شود که تاکنون علیه هیچ کشور دیگری مشاهده نشده، نوشت: ایران بیش از هر کشور دیگری تحت بازرسیهای ماموران آژانس بینالمللی هستهای قرار گرفته اما موضوع فعالیتهای هستهای مرتبط با برنامههای نظامی بیش از یک دهه است که کماکان بدون پاسخ مانده در حالی که ایران دسترسی بازرسان به مکانهای نظامی و دانشمندانش را محدود کرده است. «پل پیلار» افسر کارکشته سازمان «سیا»، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در اینباره گفت: «بیشک مباحث زیادی در ایران و درباره اینکه این کشور در چند مقطع فعالیتهای هستهای خود را نشان دهد تا به یک توافق هستهای برسد، وجود دارد.» ساینس مانیتور در خاتمه این گزارش با اشاره به فضای بسیار زیاد برای جاسوسی دستگاههای اطلاعاتی غربی و اسرائیلی از توان هستهای ایران در صورت پذیرش هرگونه بازرسی و بازجویی نوشت: اسرائیل و آمریکا سالهاست نسبت به انجام حمله نظامی علیه ایران برای سنگاندازی در مسیر ساخت بمب هستهای از سوی این کشور هشدار دادهاند اما برخی تحلیلگران بر این باورند که دسترسیهای عمیقتر به برنامه هستهای ایران براساس یک توافق میتواند مسیری برای انتخاب اهداف از سوی آنها برای هرگونه حمله نظامی در آینده باشد.
تزریق موضعی زهر مار با «ماه عسل»/ مجلس به تندروها پشت کرد
روزنامه قانون در بخش طنز خود برنامه ماه عسل شبکه سه را که در آستانه افطار پخش می شود را دستمایه طنز خود قرار داده و به موضوع اولین شب نمایش این برنامه پرداخته است. در این برنامه که باحضور یک زوج جوان برگزار شده بود، اثبات عشق به یکدیگر با سقوط آزاد از طبقه اول پسر عاشق پیشه همراه شده بود، همین موضوع در شبکه های اجتماعی سرو صدای زیادی به پا کرد و تمسخر مخاطبان را نیز به همراه داشت: با شروع ماه رمضان، برنامه ماه عسل مثل هر سال از صدا و سیما پخش می شود. انگار که هر روز قبل از افطار صدا و سیما یک پمپ کف کش را داخل استخری از غم و اندوه گذاشته تا به آحاد ملت با دبی و حجم بالا غم پمپاژ کند. آن طوری. در یکی از برنامه های ماه عسل امسال، زوج جوانی دعوت شده بودند که مرد برای اثبات علاقه به همسرش خود را از طبقه دوم به پایین پرت کرده بود. یعنی شما فکر و اندیشه بشر را ببینید. یکی اینیشتین می شود قانون نسبیت را کشف می کند، یکی هم اینطوری. حقیقتاً بشر موجود عجیبی است. علی ای حال به دلیل استقبال مردم، ماجرای احتمالی مهمانان بعدی را برای شما نقل می گنیم.احسان علیخانی: سلام. خوش اومدید به ماه عسل. سلام به اونایی که از تبار بزرگ همین سرزمین اند. خیلی خیلی خیلی خیلی ممنون نگاهتونیم که زلفتون رو به ما گره زدید. مهمونای امروزم یه زن و شوهر عاشقند. کریم جان سلام.تعریف کن داستانت رو. از تبارت بگو.
در ادامه این مطلب طنز می خوانیم: کریم: با سلام خدمت مردم عزیز.راستش ما با هم نامزد بودیم. یک روز نشسته بودیم و داشتیم در مورد دسیسه و فریب غرب در مذاکرات هسته ای حرف می زدیم که ناگهان همسرم به من خیره شد و گفت:«کریم. دوستم داری؟» گفتم:«آره؛ معلومه.» گفت:«نه نداری!» گفتم:«چطور ثابت کنم که بهت علاقه دارم؟» گفت:«یک لیوان سیانور تو یخچال گذاشتم. خنکم هست. برو اون رو بخور تا مطمئن شم دوستم داری.» من که باید عشقم رو بهش ثابت می کردم، رفتم لیوان سیانور رو تا تهش سرکشیدم و چند تا قرص برنج هم که تو درِ یخچال بود، خوردم. کف و خون بالا آوردم و دچار رعشه شدید شدم. همسرم باز خیره شد و گفت:«حاضری برای عشقمون چیکار کنی؟» من با همون وضعیت کف و خون، به سختی از گوشه لبم جواب دادم« کار خاصی مد نظرم نیست. اگه چیزی تو ذهنت هست بگو » جواب داد:«حاضری برای عشقمون برق سه فاز صنعتی به خودت وصل کنی؟» بدون اینکه جوابش رو بدم به سمت تابلو برق آپارتمانمون رفتم و سیم برق سه فاز رو لخت کردم و به خودم وصل کردم. محکم پرت شدم به سمت دیوار. تمام بدنم داشت می لرزید و مثل چوب خشک شده بود. کف و خون هم همینجور داشت بالا می اومد. همسرم وقتی دید چقدر دارم برای عشقمون کار و فعالیت می کنم، هیجان زده پرسید:«چندتا دوستم داری؟» گفتم:«یک میلیاردتا» خودش رو به یک حالت خاصی درآورد و گفت:«همین فقط کلییییم؟» گفتم:«می خوای بهت اثبات کنم؟» گفت:« آله، موخام.» سریع رفتم و یک بِشر 500 میلی لیتری اسید سولفوریک 99درصد رو با 1000 سی سی اسید نیتریک از روی میز برداشتم و به نسبت دو به یک مخلوط و خالی کردم توی صورتم. ما معمولاً تو خونمون اسید سولفوریک روی میز هست. صورتم بدجور می سوخت. تمام صورتم از بین رفت اما هنوز تا رسیدن به یک میلیارد، مقداری کسری عدد عشق آوردم بنابراین دستم رو کردم توی چرخ گوشت و تا کتفم رو چرخ کردم.
"مجلس به تندروها پشت کرد"، تیتر مطلبی است از قانون که به گزارش دیروز مجلس درباره مصوبه دیروز مجلس است. این مصوبه که با 213 رای تصویب شد در گزارش قانون 214، عنوان شده است: «مذاکرات هستهای با نظر مجلس قطع نمیشود.» این پیام 214 رایی است که روز گذشته نمایندگان مجلس به طرح الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هستهای ملت ایران دادند. اما این موضوع به مذاق برخی از وکلای مردم خوش نیامد. آن دسته از نمایندگانی با طرح صیانت از دستاوردها مخالف بودند که پیگیری طرح سه فوریتی را در دستور کار داشتند که امضاهای آن جعلی از آب درآمده بود.این تعداد از نمایندگان همیشه معترض خواستار قطع مذاکرات بودند و در طرح سهفوریتی خود ذکر کرده بودند دولت و مسئولان سیاست خارجی و اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای موظفند هر گونه ارتباط و مذاکره با آمریکاییها در موضوع هستهای را تا زمانی که دولت آمریکا رسماً و علناً تهدید ملت قهرمان ایران را کنار نگذارد، قطع کرده و مذاکره را با بقیه گروه 1+5 بدون حضور آمریکاییها ادامه دهند. اما در نهایت اکثریت نمایندگان با قاطعیت به قطع مذاکرات و نظرات دلواپسی آنها نه گفتند تا دیگر فرصتی برای طرح و صحبت در این زمینه باقی نماند.
ارسال نظر