اهداف شرکت‌های غیرمجاز آموزش بازیگری

باید جذب بازیگر از طریق اینترنت را هم مورد سنجش قرار داد، همان آموزشگاه هایی که سال ها دایر هستند و برخی با گرفتن مبالغ هنگفتی وعده بازیگر شدن به شرط چاقو! در بدو امر به مراجعه کننده خوش دل می دهند.

"برهنگی" شرط لازم همه قراردهای شرکت‌های تبلیغاتی/جای خالی نظارت وزارت ارشاد

 به گزارش گلستان24، می خواهند ستاره شوند، به هر قیمتی؛ از دادن اسکناس های خوش رنگ و نگار تا نگارگری در برابر دیده های دوربینی که مسیری متفاوت از اخلاق را می خواهد. می خواهند ستاره شوند، به قیمت پوست اندازی در تصور مردم و تبدیل شدن به عکس نخست نشریات زرد، بنفش و یا هر رنگی که تنها جلوه گر غمزه ها است! می خواهند ستاره شوند، در عالم سینمایی که گاه چشم بر روی اخلاقیات می بندد و شرط رسیدن را بر مبنای رفاقت و در واقع از مسیر تله پاتی با تائیدکنندگان نقش ها می گذارد!

این عالم ستاره گی است؛ گاه جنون دلربایی می شود و گاه سر به هوای خودکشی از بابت نرسیدن می دهد و تنها چیزی که در این خودنمایی جسم به کناری می رود، دلربایی روحی چشم نواز و مانا است که ریشه در خلقت آدمی داشته و سر به اصالت و آراستگی روان دارد. متاسفانه در متن زندگی بسیاری از همین هنرمندان مطرح شده در حال و هوای عشوه گری، می توان نشانه های روشنی از بیگانگی با فطرت الهی را دید، چه در شکل حجاب رونمایی شده در نشست ها و مکان های عمومی و خصوصی گرفته و چه در اظهارنظرهای کودکانه ای که در قبال سینما می گیرند که این نظرگاه ها می تواند تصمیم برای حضور در ساخته ای نازل و جلف باشد و یا در قالب گفت و گوهایی رقم بخورد که رنگ تظاهر، خودنمایی، تفاخر، کوردلی و بسیاری از صفات تیره ورزانه آدمی بر آن استوار است.

 به ادا و اطوارهای روشنفکرانه و برگزاری نشست های مردمی و برپایی جلسات خیرخواهانه سلفی پسند و موارد متعددی که تنها در پشت تریبون رسانه ها رنگ می یابد، توجه ای نباید داشت. چرا که برپایه هدف و مقصودی اشتباه ریشه دوانده است. آن ها نه خاک فطرت را درک کرده اند و نه خاک صحنه را بوئیده اند، اگر هم در تئاتری حضور یافته اند به جای هنر نمایش در جهت خواسته سرمایه گذاران برای کیسه دوختن جیب مخاطبان بوده است و در این میان آن چه به کناری نشسته است اصالت است و هویت و این بازیچه ها همچنان در بی هویتی فریاد هویت مداری می زنند! و مُشتی جماعت به ظاهر رسانه ای که در واقع نقش همان بوقچی های مشتری خواه استادیوم ها را دارند و با رد و بدل شدن مبالغی مُرده باد را تبدیل به زنده باد می کنند، در این غبار نمایان شده بزک یافتگان خوشبختی را به تیتر نخست توجهات می کشانند و هیاهو پشت هیاهو، از اعطای یک شبه درجه استادی و عنوان سازی انواع صفات برجسته انسانی و هنری که کمترین آن ها استادباشی! و مردم شناسی! است.

در گذر از سال های جنگ تحمیلی و هنگامی که مصرف گرایی و تجمل نمایی سفره های ساده زیستن را تبدیل به میز خودنمایی کرد، ستاره های سینمایی نیز پس از سال ها به تبعیت از سینمای غرب و دنباله روی از سینمای پیش از انقلاب خود را نمایان ساختند که در میان جلوه گری ستاره ها در جلد مجلات، خاطرخواه هایی هم به دنبال خود یافتند تا ساقدوش چهره ها در فضای ذهنی شوند و آرزوی همقرینگی در عالم خیال گردند و بعدها هر چه ستاره ها و نشریات ستاره ساز افزایش یافت، این دلربایی و دلسپاری بیشتر شد که در نهایت به شکلی جریان گرفت که در فراخوان صورت یافته بازیگری برای پروژه جدید اصغر فرهادی، حدود 16 هزار فیلم از طریق تلگرام به سوی شماره دستیار فیلمساز روانه شد. البته در خصوص شرایط جدید جذب بازیگر از طریق اینترنت هم باید تاملاتی صورت داد و این شیوه انتخاب را در کنار دیگر دریچه های موجود برای ورود بازیگر به چرخه فعالیت مورد سنجش قرار داد، همان آموزشگاه هایی که سال ها دایر می باشند و برخی با گرفتن مبالغ هنگفتی وعده بازیگر شدن به شرط چاقو! در بدو امر به مراجعه کننده خوش دل می دهند.

اگر سری به صفحات نیازمندی روزنامه ای پُر تیراژ بزنیم، خواهیم دید که انواع آگهی های جذب بازیگر به شکلی دربستی برای ستاره شدن! خودنمایی می کند:«جذب بازیگر برای پروژه سرقت. انتخاب بازیگر در همه رده های سنی. انتخاب جوانی برای فیلم و سریال فوری» و هزاران آگهی آهن ربایانه که تنها خواندن اولین خط شان، مشتاقان را روانه پروژه مورد نظر می کند! اما در کمال تعجب با لیستی بلند بالا در دفتری فریبنده مواجه می شوند که جهت نمایشی صوری از حقیقی بودن ماجرا دقیقا همانند سناریوی فیلمی نداشته را در روندی حساب شده به کار می برند و در نهایت بعد از کلی سوال و جواب کتبی و شفاهی گزینه اصلی را مبنی بر مشارکت فرد در جهت ساخته شدن اثری دروغین اعلام می کنند و وعده ای از نوع سر خرمن به چشمان خاطرخواه مشتریِ آرزو به دل برای نقشی ساختگی می دهند و چه پول ها که در این مسیر غبارآلود رد و بدل نمی شود.

از دلایل فلسفی و جامعه شناسانه مبنی بر علاقه مندی ذاتی آدمی برای جلوه گری که بگذریم و سینما را محفلی مناسب جهت این چهره نمایی بدانیم، باید به معضل مهمی چون نبود زیرساخت ها در باور زیست افراد اشاره کرد که باعث می شود هنرپیشه زنی با اولین پیشنهاد کاری در شبکه ای ماهواره ای حجاب صوری خود را به شکلی حقیقی به کناری نهد و دل در گروی آنتن هایی دهد که اولین شرط استخدام در آن ها برکندن صورت اصالت و تن پوشی بیگانه گی است، چرا که مساله اصلی در ساخته هایشان حس لذت بخشی به بیننده از راه جسم است. و این بساط برای ریشه های جدا افتاده از فطرت، مسیر مناسبی برای رسیدن به آرزوهایی حباب گونه می باشد، چرا که می خواهند ستاره باشند... به هر قیمتی!

 

ارسال نظر

آخرین اخبار