مصاحبه تفصیلی با مسئول ستاد مازنی در گرگان در خصوص شکست اصلاح طلبان:

مسوول دفتر مازنی در گرگان گفت : در حقیقت من از این تغییر جناح مجلس بسیار خوشحالم و امیدوارم که دولت آینده هم همسو با مجلس باشد که دیگر شاهد بهانه ای برای کار نکردن و تقصیر را برگردن دیگری انداختن، نباشیم.

از تغییر جناح مجلس بسیار خوشحالم / امیدوارم که دولت آینده هم همسو با مجلس باشد/برخی جریانهای اصلاح طلب نفوذی اند

به گزارش گلستان ۲۴؛ بعد از شکست سخت اصلاح طلبان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در استان گلستان به سراغ برخی چهره های اصلاح طلب رفتیم تا دلایل این شکست را جویا شویم  ؛ سعید قندهاری مسوول دفتر حجت الاسلام مازنی کاندیدای شکست خورده مجلس یازدهم از حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا درخواست ما را پذیرفت .

"آنچه می خوانید ماحصل گفت و گوی تفصیلی پایگاه خبری گلستان ما با وی می باشد."

** تجزیه تحلیل شما از عدم موفقیت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم چه بود؟

- به نظر من این عدم موفقیت اصلاح طلبان نبود، عدم اقبال مردم به انتخابات بود که این باید آسیب شناسی شود، عوامل زیادی وجود دارد که مهمترین آن ناراضی بودن مردم است و از این مسئله نباید به عنوان انتقام از رقیب سیاسی استفاده کرد، بلکه باید آسیب شناسی شود.

** من هم با شما هم نظرم اما به نظر جنابعالی این نارضایتی پیش آمده از کجا نشأت گرفته است؟

-حداقل انتظار مردم این بود که از حدقل رفاه و معیشت برخوردار شوند و آنچه که اتفاق افتاد نسب به آنچه که امام راحل در سال 57 ترسیم کرده بودند فاصله داشت و نتیجه اش عدم اقبال مردم به این انتخابات بود.

یکی از مشکلات موجود عدم مطابقت حرف و عمل مسئولین است، گفتن اینکه مردم ولی نعمتند و ما میخواهیم معیشت و رفاه مناسبی داشته باشند اما در عمل چنین کاری نکرده ایم، علت این موضوع می تواند بحث تحریم های ایالت متحده آمریکا باشد.

اینکه ما مشکل اقتصاد داریم یکی از دلایلش ناکارآمدی دولت است و بنده به این موضوع اعتقاد واثق دارم که دولت در این زمینه موفق نبوده اما این انصاف نیست که همه تقصیرها را به گردن دولت بیاندازیم، چراکه در سیاست خارجی دست دولت باز نبوده است.

** دقیقا منظور شما چیست؟ دیگر دولت چه می خواسته انجام دهد که بر مبنای آن عمل نکرده و دستانش بسته بوده است؟

-ما در سیاست خارجی مرجع واحدی نداریم و پیام های متناقضی برای دنیا مخابره می کنیم به طوری که یک کانال می گوید تعامل و مذاکره می کنیم و کانال دیگری می گوید که ما حرفی برای گفتن نداریم.

** در همین بحث مذاکره که می فرمایید دولت یک سیاستی در پیش داشته و بر اساس همان سیاست عمل کرده است اما آیا به نتایجی که به مردم وعده داده بود رسید؟

-در حقیقت در بحث برجام دولت نیت خوبی داشت اما به هدف مثبتی نرسید چرا که دولت آمریکا به صورت یک طرفه از قرارداد خارج شد و اینجا نباید دولت روحانی پاسخگو باشد.

** یعنی شما می فرمایید که رئیس دولت و مسئولین مذاکرات نباید این مسئله را درنظر می گرفتند؟ امکان پیشبینی چنین شرایطی وجود نداشت که دولت و مردم با این خسارت مواجه نشوند؟

-چرا اگر ما می دانستیم که صددرصد آقای ترامپ رای می آورد این امکان وجود داشت.

**  آیا این پذیرفتنی است که یک دولت که برای 80 میلیون انسان تصمیم می گیرد و 6 سال تمام با وعده های مختلف آینده ای سرشار از رفاه را برای مردم ترسیم می کند نمی بایست پیش بینی چنین وضعیتی را می کرد؟ و قرار دادی بسیار سست و ناپایدار بسته بود که تنها باتصمیم یک نفر و یک دولت همه چیز از بین برود و مملکت با خسارت محض مواجه شود؟

- من سوالی از شما دارم اگر شما بعنوان رئیس جمهور تنها 2 گزینه داشته باشی که یکی از آنها ارجاع پرونده شما تحت اصل هفتم منشور سازمان ملل متحد که به تحریم و جنگ مواجه می شود و گزینه بعدی مذاکره و پیدا کردن یک راه حل مبتنی بر صلح است چه می کردید؟

** من نیز از شما میپرسم آیا این شرایط فقط برای دولت روحانی بود؟

اول پاسخ مرا بدهید

** این به باور و هوش سیاسی دولت بستگی دارد، همانطور که می بایست خروج آمریکا به صورت یکطرفه در قرارداد برجام پیشبینی می شد در چنین شرایطی هم دولت روحانی می بایست پیشبینی می کرد که آیا این جنگی که توسط آن تهدید می شود با توجه به شرایط داخلی و بازخوردهایی که از جامعه جهانی می گیرد آیا واقعا اتفاق خواهد افتاد و یا تنها ادبیات هویج و چماقی است که برای ترساندن و وادار کردن دولت به آنچه آنها می خواهند، بکار گرفته شده است؟!

- نظر شخصی من را اگر بخواهید و این را حتما ذکر کنید؛ باید بگویم به هیچ عنوان من طرفدار مذاکره با ذلت نیستم! یعنی با توجه به شرایط فعلی که دولت ترامپ توسط تحریم و فشار حداکثری را دنبال می کند، من به هیچ عنوان طرفدار مذاکره نیستم، چراکه در چنین شرایطی شما به هیچ عنوان در مذاکره به یک توافق عزتمدارانه دست نخواهی یافت.

و مسئله دیگری که باید حتما خاطرنشان کنم من به شدت موافق تقویت توان نظامی و امنیتی کشور هستم، چرا که ایران در مرکز و قلب جهان قرار دارد و می بایست تهدیدهای امنیتی خود را به حداقل برساند و کمترین کاری که برای این موضوع باید انجام دهد تقویت حداکثری توان نظامی خود توسط سلاح های بازدارنده است.

ممکن است برخی از اصلاح طلبان با این مسئله موافق نباشند اما این یک حقیقت است چرا که دیگر کشورهایی مثل ایالات متحده و انگلیس جرأت نخواهند کرد که با ایران دیالوگ مخاصمه آمیز و تهدید آمیز داشته باشند. اما نباید این مسئله را جار زد ما باید غنی سازی درصد بالا را هم انجام دهیم اما بیان نکنیم. در ایران هیچ کس مخالف قوی شدن کشور نیست. اما همطراز توسعه موشک ها باید صنایع و اقتصاد هم توسعه پیدا کند.

** این مسئله که فرمودید دقیقا برعکس آنچیزی است که دولت کنونی در پیش گرفته است! دولت روحانی تنها شعار توسعه صنایع و اقتصاد را داد و عملا هیچ برنامه ای برای اینکار و استفاده از توان اقتصادی داخلی نداشته و ندارد.

- من در این زمینه کمی با شما موافق و کمی مخالفم، دولت روحانی نتوانسته کانون های تولید فساد را که به صورت سیستمانیک در شبکه های اقتصادی و سیاسی ما رسوخ کرده، موفق عمل کند اما فقط دولت نباید پاسخگو باشد، قوه قضائیه چه کرده است؟ البته باوجود نقدهایی که دارم باید بگویم آقای رئیسی در این زمینه نسبت به آقای لاریجانی بهتر عمل کرده اند و رویکرد کلی ایشان در بحث فساد ستیزی قابل تحسین است.

در بحث مدیریتی هم دولت روحانی درست عمل نکرده و نتوانسته برنامه خود را جامع عمل بپوشاند اما آیا دولتی که تمام اقتصادش برمبنای درآمد نفتی است و یکباره با تحریم فروش و یا محدودیت فروش نفتی مواجه می شود، چگونه میتواند برنامه های عمرانی خود را پیش ببرد؟ تحریم یک واقعیت است و آن را نباید وجه المصالحه تسویه حساب های سیاسی کرد.

** مسلما نه مردم نه روشن فکران جامعه سیاسی موافق با تحریم نیستند اما ایرادی که در این باره به دولت وارد است: برای رفع این تحریم و یا کاهش اثرات آن چه کرده است؟ دولت روحانی تنها به صورت مقطعی به این مسئله پرداخته و نگاه دوراندیشانه ای نداشته است و به نوعی به دشمنان و دیگر کشورها این امکان را داده است که هروقت بخواهند بتوانند از سلاح تحریم بر ضد ملت ایران استفاده کنند، چرا در طی این 6 سال فقط نگاه دولت برای رفع تحریم به خارج بود بجای اینکه وابستگی خود را به این تحریم نفتی کم کرده و عملا تحریم را بی اثر سازد؟ همان دولت آمریکا در ابتدای تحریم نفتی ایران چند کشور را مستثنی کرد و اجازه دادنفت ایران را خریداری کرده و در واقع فرصت به جامعه جهانی داد تا بازار خرید جایگزین برای خرید نفت خود بجای ایران بیابند و یا پالایشگاه های خود را متناسب با نفتی که قرار بود خریداری کنند به روزرسانی کرده و تغییر دهند!
اما دولت چه کرد؟ تمام توانش را بر این گذاشت که رابطه ی خوبی با آنها برقرار کند تا آنها اجازه فروش به ما بدهند یعنی ما به سلاحی که در دست دشمن بود مشروعیت بخشیدیم و اجازه دادیم با آن سلاح مانور داده و ما را تهدید کند!
و این چیزی است که مردم به آن رسیدند و به کسانی رای دادند که شعار اصلی شان مقاومت بود البته ممکن است به آن به درستی عمل نکنند اما با ادبیات مقاومت به روی کار آمدند این نه ای بود که مردم به ادبیات مذاکره اصلاح طلبان و سازشی که جز خسارت نتیجه ای نداشت گفتند.

-در حقیقت من از این تغییر جناح مجلس بسیار خوشحالم و امیدوارم که دولت آینده هم همسو با مجلس باشد که دیگر شاهد بهانه ای برای کار نکردن و تقصیر را برگردن دیگری انداختن، نباشیم.

** البته این همسویی در دولت و مجلس گذشته هم بود و در واقع هیچ بهانه ای برای اصلاح طلبان نیز وجود نداشت چرا که هم مجلس در دستشان بود و هم دولت مورد حمایتشان بود.

-بله اما آنها نتوانستند درست عمل کنند.

آنچه در کشور به آن نیاز داریم در حقیقت ما میبایست در کشور به یک وفاق ملی برسیم، تا زمان انتخابات رقابت خوب است اما از فردای آن رفاقت را باید پیشه کرد و نباید نیمی از توان کشور را بخاطر همسو نبودن تفکرات سیاسی حذف کرد اتفاقی که تا کنون در کشور نیفتاده است.

** آخرین سوال من از شما درمورد ادبیات اصلاح طلبان در مواقع انتخابات و رای گرفتن از مردم است، اگر صادقانه بخواهیم بگوییم اصلاح طلبان با ادبیاتی عوام فریبانه توسط رقیب هراسی و یا دشمن هراسی تاکنون به کرسی مجلس و دولت تکیه زدند.
آیا تصور نمی کنید برای ارتباط مجدد اصلاح طلبان با بدنه جامعه نیاز به تغییر رویکرد و ارائه ایدئولوژی کاربردی و عملگرایانه بجای شعارهای عوام فریبانه است؟

-به طور کلی مجراهای تندرو چه در اصلاح طلبان و چه در اصولگرایان باید تسویه شوند.

به قول شهید قندهاری ابوی بنده؛ ملت عاقل یک بار انقلاب می کند یک عمر اصلاح! چرا که انقلاب در اصول است، ما اصلاح طلبان بنا نداریم با انقلابی مجدد اصول را تغییر دهیم و این اصول؛ اسلام، قانون اساسی ، رهبری، ولایت فقیه و مسائل اساسی و اصول کشور است، البته جریانهای نفوذی که در اصلاح طلبان وارد شده اند ممکن است به دنبال چنین مسائلی باشند اما یک اصلاح طلب حقیقی به دنبال چنین مسائلی نیست! ما می گوییم روشهایی که داریم غلط است، اگر ما خود را شیعه اباعبدالله بدانیم باید بپذیریم که اصلاح طلبی در دین ماست.

اصلاح طلبان می بایست اولا اصلاحاتی در روشهای خود داشته باشند، دوما اصلاح سازمانی و ساختاری و تشکیلاتی داشته باشند، سوما افرادی که اعتقاد به این مرام اصلاح طلبی ندارند باید تسویه شوند، افرادی که تنها دلشان برای نظام و انقلاب و کشورشان میسوزد و علاقه مند به آبادانی مملکت هستند باید بمانند.

ما اصلاح طلبان و یا اصولگرایان نباید هیچ اهداف حزبی و گروهی که مقدم بر منافع ملی مان است را بپذیریم و تا به این مرحله نرسیم کشورمان دچار آسیب خواهد بود.

/گلستان ما

ارسال نظر

آخرین اخبار