یادداشت:
ضرورتِ هوشمندی در جنگ روایت ها؛ وقتی خط آتش دشمن فعال میشود
حجت الاسلام حسینی گفت: اگر از هر صاحب بصیرتی بپرسیم جبههٔ کنونی نبرد حق و باطل کجاست، پاسخِ بسیاری روشن خواهد بود: «جنگ روایتها».

به گزرش پایگاه خبری تحلیلی گلستان 24: حجت الاسلام حسینی امامجمعه شهرستان آققلا در یادداشتی اظهار کرد: اگر از هر صاحب بصیرتی بپرسیم جبههٔ کنونی نبرد حق و باطل کجاست، پاسخِ بسیاری روشن خواهد بود: «جنگ روایتها».
این میدان، جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، پر از لایهها و معانی پنهان است؛ لایههایی که جز با دقت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی قابل شناسایی نیستند.
هر کس که تنها خبر را دنبال کند بیآنکه ابزار تحلیل داشته باشد، بازی خورِ رسانهای دشمن خواهد شد؛ چرا که هر خبر میتواند نقشهای باشد و هر بحران میتواند بخشی از یک معاملهٔ بزرگ. همانطور که شهید ابراهیم همت میفرمودند: «هر وقت در میدان جنگ راه را گم کردید، نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را میکوبد؛ همان جبههٔ خودی است.» در جنگ نوین، آتشی که دشمن میریزد، دیگر فقط گلوله نیست؛ موج خبری، روایتسازی و پمپاژ دروغ است.
آنچه امروز میبینیم، حاکی از طراحی یک نقشهٔ هوشمند و هدفمند از سوی جبههٔ معاند است؛ نقشهای که با جریانِ هماهنگ اجرا میشود و هدفش برهم زدن تعادلِ فکری، اجتماعی و سیاسی کشور است. این جریان بهصورت همزمان و هدفمند آتش تخریب خود را بر چند نقطهٔ حساس متمرکز کرده است:
1. تخریب جبههٔ متحدان راهبردی (چین و روسیه):حملات رسانهای هدفمند به روابط خارجی با هدف تضعیف هرگونه اتحاد راهبردی ایران در سطح بینالملل.
2. حمله به ارکان راهبردی نظام و پیشکسوتان مقاومت: هدفگیری چهرههای باسابقه و تعیینکننده، مانند سردار حاج رحیم صفوی، از طریق کمپینهای هماهنگ رسانهای برای تضعیف جبههٔ فرماندهی و روح مقاومت.
3. بهرهبرداری از نقاط ضعف اخلاقی و اجتماعی:وایرالکردن مواردی چون پوشش همسر یک دولتمرد یا مراسمهای تجملی خانوادهٔ مسئولان؛ موضوعاتی که اگرچه نقدِ بهحق داخلی بهمنظور مقابله با اشرافیت را ممکن میسازند، اما دشمن از همان نقطهٔ ضعف بهعنوان اهرم تخریب و کاستن از اعتماد عمومی بهره میگیرد.
برخی جریانها در جهت هموار ساختن مسیر تحریمها و تشدید بیثباتی اجتماعی و امنیتی گام برداشتهاند؛ حجم و هماهنگی تخریبها خود گواهی بر وجود طراحی هدفمند است.
راه کار کلیدی: بصیرت و تحلیلِ راهبردی
هوشمندی در این برهه یعنی این که در دام «کمپینِ شبکهٔ برجام» و نفوذ روایتهای داخلی نیفتیم و اجازه ندهیم حواشی ما را از درکِ هدفهای کلان دشمن غافل کند. سهم هر فرد آگاه و هر نهاد مسئول اکنون روشن است:
پرورش و توسعهٔ سواد رسانهای در سطح جامعه؛
تقویت توان تحلیلِ راهبردی در نهادهای فرهنگی و رسانهای؛
پاسخگویی شفاف و سریع نهادهای رسمی به شبهات و حواشی پیشآمده؛
برجستهسازی دستاوردها و سیاستهای راهبردی کشور در برابر جنگ روایتها؛
و حفظ خوی اخلاقی و مطالبهگری سازنده در داخل، بیآنکه بستر انتقاد مشروع تبدیل به آلت دست دشمن شود.
سخن پایانی
دشمن بهدنبال آن است که ما را از خطِ اصلیِ میدان غافل سازد؛ او حواسها را پراکنده میکند تا سرنوشتِ جمعی را دگرگون کند. تسلیم شدن در برابر این هجمهها یا خاموشی در برابر تردیدهای ساختگی، بزرگترین باخت است. قدرتمندترین سلاح ما در این مقطع «بصیرت» و «قدرت تحلیل» است؛ سلاحی که میتواند ما را از بازیخوردن نجات دهد و راه را برای پیشروی استراتژیک کشور هموار سازد.
بصیرت را گسترش دهیم، روایت خود را بسازیم و اجازه ندهیم دشمن، ذهن و اعتماد جامعه را نشانه بگیرد.
ارسال نظر