می‌توان با استفاده از دریای عمان جازموریان را پر از آب کرد و دشت لوت و کویر را سیراب کند اما آیا کویر با وارد شدن آب به آن خاصیت آب‌پذیری دارد؟ که در این زمینه باید کارشناسان کارشناسی کنند و حتی اگر خود نمی‌تواند باید از مجامع بین‌المللی درخواست حمایت کند

با توجه به سو مدیریت آب، نزاع داخلی رخ می‌دهد
به گزارش گلستان24؛این روزها کمبود آب و مشکلات مربوط به آن سیاست‌مداران را بر آن داشت که با توجه به وجه سیاسی که دارند تنها به انتقال آب به استان خود بپردازند و چشم طمع به یک دریاچه کوچکی همچون دریای خزر و رودخانه‌های آن داشته باشند درحالی که دریای کاسپین توان تامین آب برای مناطق کویری را ندارد اما بسیاری از افراد بدون تفکر و تنها برای جمع‌آوری رای و سیاست‌زدگی و بدست آوردن بودجه کلان ملی می‌خواند یک زیست بوم و کل ایران را از بین ببرند. در این راستا با خدیجه گلین‌مقدم جغرافی‌دان و فعال محیط زیست و مدیر کمپین مخالفان انتقال آب خزر به کویر گفت و گویی انجام شد که مسئولان باید به آن توجه کنند و راهکارهای آن را بکار بگیرند.

موقعیت جغرافیایی دریای کاسپین چگونه است؟ 
دریای کاسپین دریاچه‌ای خودکفا و بزرگ در جهان با رودهای زیاد که بزرگترین آن ولگا است که این رود با واسطه‌ای به دریای سیاه متصل بوده که نمی‌توان عنوان کرد که دریای کاسپین به دریای آزاد متصل است و رود ولگا تحت مالکیت روسیه بوده بنابراین روسیه می‌توان با فشار به کشورهای منطقه امتیاز کسب کند پس نمی‌توان به این موضوع خوشبین بود که آب رودخانه ولگا به بزرگترین دریاچه جهان می‌ریزد.
به طور کل اطراف دریای کاسپین به خشکی نزدیک است و از طرف ایران و ترکمنستان نیز به کویر نزدیک است هر چند اطراف آذربایجان، روسیه نسبتا مناسب بوده اما قزاقستان و ترکمنستان وضعیت آن مطلوب نیست بنابراین هرگاه میزان آب پهنه‌ای را با مترکعب می‌توان بیان کرد یعنی آب آن محدود است و نباید به آب آنها دست اندازی کرد و اگر از آن برداشت شود آبش تمام خواهد شد.
از نظر موقعیت جغرافیایی، دریای کاسپین میان پنج کشور روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان و ایران تقسیم شده که ایران در بخش جنوبی آن قرار دارد و ساحلمان نیز اندک است و علاوه بر آن همسایه قدرتمندی همچون روسیه وجود دارد که بقیه کشورها را هدایت می‌کند به طوری که روسیه قراردادی با قزاقستان منعقد کرده که سواحل و محتویات سدهای آنها را با همدیگر تقسیم کردند یعنی هم آب و نیز زیر سطح دریا را به نفع خود استخراج می‌کنند.
مهم‌ترین آلودگی که این دریا را تهدید می‌کند؟
آب دریای کاسپین تحت آلودگی‌های شدید قرار دارد که مهم‌ترین آن آلودگی نفتی است به طور مثال آذربایجان نفت زیادی را در سال استخراج می‌کند که این موجب آلودگی زیادی می‌شود که حتی این آلودگی در سواحل گیلان با توجه به اینکه ایران در آنجا استخراج نفت ندارد، مشاهده می‌شود.
این دریاچه از نظر آلودگی‌های دیگر همچون فاضلاب اطراف خزر، با توجه به آنکه بیش از ۱۷ میلیون جمعیت در اطراف آن که بیش از ۷ میلیون آن در ایران هستند، تمامی فاضلاب‌های خود از جمله فاضلاب خانگی، صنعتی، بیمارستانی و کشاورزی بدون تصفیه وارد دریاچه خزر می‌شود و این عامل موجب نابودی ماهی‌ها و فک خزری اطراف خزر می‌شود.
زباله‌های اطراف دریای خزر و شیرابه آن بخصوص در هنگام بارندگی شیرابه آن وارد دریا می‌شود و در حال حاضر آبزیانی مانند سگ ماهی و خاویار و فک خزری و پلانکتون‌ها در حال نابود شدن هستند و حال اگر آب این دریا انتقال یابد اتفاق بدی برایش رخ خواهد داد.
در زمینه آگاه‌سازی مردم و مسئولان چه اقداماتی انجام شد؟
از آنجایی که آب دریای خزر راکد است و به جایی متصل نیست، برخی مواقع پس‌روی و پیش‌روی رخ می‌دهد و در حال حاضر آب دریای خزر در حال پس‌روی بوده و نشانه‌های آن خشک شدن خلیج گرگان و آشوراده و تالاب انزلی است که با برداشت آب از آن آبش به اتمام می‌رسد به طور مثال ما تشت آبی داریم و اگر بخواهیم کاسه کاسه از آن برداشت کنیم و حتی اگر اندکی آب هم به آن اضافه شود در نهایت بخار می‌شود.
از سال ۹۵ فعالیت‌های گسترده‌ای برای آگاه‌سازی مردم، مسئولان و مقامات در زمینه انتقال آب دریای خزر انجام شد که اگر آب دریای کاسپین انتقال یابد کشور نابود خواهد شد که با توجه به آگاه‌سازی انجام شده لایحه برنامه ششم حذف شد اما به دلیل آنکه بودجه فراوانی در حدود ۶ هزار میلیارد دلار برای این طرح در نظر گرفته شد بنابراین برخی از افراد نمی‌توانند از این بودجه دست بردارند و از آنجایی که این طرح بسیار پر از پول است و افرادی که به دنبال پول هستند به دنبال انتقال آب هستند.
در صورت انتقال آب چه مشکلاتی برای دریای خزر رخ خواهد داد؟


اگر آب دریای کاسپین انتقال یابد به دلیل اینکه آب شیرین‌کن‌ها در کنار دریای خزر نصب می‌شود و میلیون‌ها تن نمک وارد دریا خواهد شد بنابراین هنگامی که آب برداشت می‌شود میزان آب کاهش یافته و از منظر دیگر هنگامی که نمک به دریا برگشت داده می‌شود میزان شوری افزایش می‌یابد و با توجه به اینکه خود بین ۱۱ الی ۱۳ درصد شوری دارد و حال سالیانه میلیون‌ها تن نمک هم به آن اضافه شود شوری آن افزایش می‌یابد و آبزیانی که از میلیون‌ها سال گذشته در آن زندگی می‌کردند از بین می‌روند و از آنجایی که ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب باید شیرین شود و به سمنان، دامغان و اراک انتقال یابد و در نتیجه آبزیان، پلانکتون‌ها و سایر آبزیان بسیاری همراه با آب وارد دستگاه آب‌شیرین‌کن شده و کشته می‌شوند و از آنجایی که آب نیز گرم‌تر و شورتر می‌شود.
آب شیرین شده از دریای کاسپین مناسب برای کویر نخواهد بود و حتی قدرت پاسخگویی ندارد و به سرعت بخار می‌شود. در کویر میزان تبخیر حدود سه هزار الی پنج هزار میلی‌متر است. کویر دارای پتانسیل مناسب خود بوده و در صورت انتقال آب به آن مناطق اقلیم آنجا تغییر خواهد کرد و حتی بزرگترین آسیب نیز به کویر وارد خواهد شد.
حال که آب‌هایمان به اتمام رسید راهکار چیست؟ چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟ 
وزارت نیرو باید آب‌های موجود را مدیریت کند و وزارت کشاورزی از محصولاتی برای کشت‌ استفاده کند که پر آب‌بر همانند هندوانه و خربزه نباشد بلکه از محصولات کم‌ آب‌‌بر همانند جو برای کشت استفاده کند. نباید در سمنان و زاهدان میلیون‌ها تن هندوانه کشت شود زیرا کشت هندوانه و خربزه نوعی کشت مجازی بوده و آب را به بیرون می‌کشد و خود هندوانه نیز فاسد شده و بخار می‌شود.
پس نمی‌توان آب خزر را برداشت کرد زیرا موجب اتمام آب این حوزه خواهیم شد و علاوه بر آن میلیون‌ها انسان به طور مستقیم و غیر مستقیم از این دریا برایشان اشتغال‌زایی شد و همچنین جنگل‌ها و پوشش گیاهی اطراف دریای خزر ج نیز ناشی از همین نعمت الهی موجود در یک چاله‌ای با نام کاسپین است که باید قدر آن را دانست در حالی که کسی ارزش آن را درک نمی‌کند نه مردم و نه مسئولان به طوری که مردم با ریختن زباله‌ها و فاضلاب‌ها و مسئولان نیز دلسوز آب نیستند.
خطرات سدها چیست؟
سدسازی راهکار درستی برای بحران آب نیست. مدیریت آب آن نیست که آب سد فینسک را به سمنان انتقال دهیم زیرا در حال حاضر کشاورزان مازندران خود دچار خشکسالی هستند و اکر به شالیزارها بروید خاکش ترک خورده است پس نمی‌توان در منطقه‌ای که مردم خود محتاج آب هستند آب آنجا را به جای دیگر ببرید و افرادی را گرفتار کنیم. اگر آب تمامی روردها را پشت سدها جمع کنیم غلظت شوری و آلایندگی دریا زیاد می‌شود بنابراین سدسازی در مناطق شمال همچون گلستان، اردبیل، مازندران و گیلان اقدامی خطرناک است که در آینده نزدیک شمال ایران را دچار بحران بیابان‌زایی می‌کند. در حال حاضر نشانه‌های بیابان‌زایی را در شمال در سیل اشکورات روستای کاک رود می‌توان به دلیل از میان رفتن پوشش جنگلی هیرکانی و رویش پوشش گیاهی همچون آقطی و تمشک مشاهده کرد. در گستان نیز به کویر نزدیک هستیم و اگر احتیاط نکنیم و آب را انتقال دهیم و مصرف کنیم، شمال نیز به سرعت کویر می‌شود زیرا شمال استعداد فراوانی برای کویر شدن دارد.
برای آبدار کردن ایران چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
ایران با مساحت ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع که ۸۰ درصد آن بیابان، شنزار ویا کویر است. برای آبدار کردن این پهنه نمی‌توان به دریای کاسپین دست درازی کرد چون این دریا توان این همه بیابان را ندارد و حتی نمی‌توان به خلیج فارس پناه برد چراکه این خلیج نیز به دلیل آنکه خلیج بوده و دارای تحرک لازم نیست و چند سال یک مرحله تخلیه کامل می‌شود نمی‌توان به این خلیج هم دست زد ضمن آنکه در کشورهای حاشیه خلیج نیز آب شیرین‌کن‌های بسیاری نصب کردند که با وارد کردن نمک آن به دریا آبش گرم‌تر شد بنابراین نمی‌توان به آب خلیج فارس به دلیل شوری فراوانش و نداشتن گردش آب اعتماد کرد.
در سمنان چطور می‌توان آب را مدیریت کرد؟
سمنان بی‌آب نیست بلکه دارای اندکی کمبود آب است یعنی با مدیریت آب می‌توان سمنان را اداره کرد. هدف از انتقال آب به سمنان تامین آب شرب سمنان نیست بلکه آنان به دنبال گسترش باغات پسته و تاسیس صنایع بزرگ آب‌بر هستند و همچنین در میان مدت هدفشان قرار دادن پایتخت سیاسی ایران در سمنان بوده که این سه هدف مهم‌ترین اهداف انتقال آب مازندران به سمنان است. لزومی ندارد که در مکانی که آب ندارد کارخانه‌ای احداث شود که میزان آب مورد نیازش زیاد است و همچنین نباید در بخش‌هایی که آب ندارد باغاتی همچون پسته، هندوانه و خربزه را گسترش داد که این اقدامی نادرست است.
برخی از مردم سمنان عنوان می‌کنند که در صورت انتقال نیافتن آب خزر به سمنان کارگران مازندرانی را از سمنان اخراج می‌کنند، آیا ممکن است؟


هیچ کس نمی‌تواند کارگر ویا کارمند خود را به خاطر آب اخراج کند اگر اینگونه باشد مازندرانی‌ها هم باید سمنانی‌ها را اخراج کند. اینها بازی است که دو نماینده در حال کارگردانی آن هستند. یک نماینده تندرو در سمنان مرتب درباره انتقال آب خزر به کویر صحبت می‌کند و حتی مردم معترض را در سطح مزدور و سی‌آی‌ای زد، در حالی که هیچ کداممان مزدور نیستیم و فقط به دنبال آبادانی کشورمان هستیم اما آن نمایندگان به دنبال منافع خود و جمع آوری رأی برای دوره‌های بعد خود هستند و اگر دلسوز کشور بودند کشورمان با بحران کمبود آب مواجه نمی‌شد.
بار منفی سدهایی که بر روی دریای کاسپین ساخته می‌شود چیست؟
به طور کلی هر سدی که بر روی دریای خزر احداث شود این دریا منزوی می‌شود و همان اتفاقی که برای دریاچه آرال که بسیار هم بزرگ بود رخ خواهد داد. در اطراف دریاچه آرال سد احداث شد و این دریاچه همانند دریاچه ارومیه خشک شد بنابراین هر سدی بر روی رودخانه‌های اطراف دریای خزر احداث شود دریای کاسپین را نابود خواهد کرد ضمن آنکه انتقال آب از دریای کاسپین به کویر تاثیر خاصی هم ندارد. اگر آب سدهای استان مازندران هم به سمنان انتقال یابد در آن آنجا صنایع بزرگ و نیز باغات پسته فراوان شده و جمعیت گسترش می‌یابد و چون این آب قدرت پاسخگویی ندارد در نهایت مردم دچار مشکلات و آسیب‌های جبران‌ناپذیری خواهند شد. بنابراین احداث سد در مازندران و انتقال به سمنان نیز بسیار خطرناک است.
 بهترین، مهم‌ترین و محیط زیستی‌ترین راهکار انتقال آب دریایی چیست؟
می‌توان به دریای عمان روی آورد. دریای عمان دریایی آزاد و به اقیانوس‌های جهان از جمله کبیر و اطلس و آرام متصل بوده و همچنان در حال گردش است. پس بهترین راهکار اکر انتقال آب دریایی مورد توجه است می‌توان از آب دریای عمان استفاده کرد زیرا این آب دارای قدرت پاسخگویی زیاد است و حتی با وارد کردن نمک در درون آن با توجه به گردش آبی که در کل دنیا دارد مشکلی ایجاد نمی‌کند. از آنجایی که سیستان و بلوچستان، هرمزگان، فارس، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان، سمنان و دیگر نقاط ایران و حتی شمال ایران تشنه هستند پس دولت از فردا باید آب دریای عمان را به کل ایران انتقال دهد و اکر کوتاهی کند این کاستی‌ها و بیابان‌زایی موجب ایجاد مهاجرت گروهی به خارج از کشور ویا آمدن به شمال ایران ویا غرب کشور صورت می‌گیرد بنابراین دولت باید در زمینه انتقال آب دریایی به جای ارائه طرح انتقال آب دریای کاسپین که قطره آبی در برابر اقیانوس خشک ایران است باید به فکر انتقال آب از دریای عمان باشد و هر چه سریعتر در آن منطقه برنامه‌ریزی کند. 
می‌توان با استفاده از دریای عمان جازموریان را پر از آب کرد و دشت لوت و کویر را سیراب کند اما آیا کویر  با وارد شدن آب به آن خاصیت آب‌پذیری دارد؟ که در این زمینه باید کارشناسان کارشناسی کنند و حتی اگر خود نمی‌تواند باید از مجامع بین‌المللی درخواست حمایت کند. حتی می‌توان دریاچه ارومیه را با آب اقیانوس عمان سیراب کرد و نیازی به خرید آب از دریاچه وان ترکیه نیست تا آن را سیراب کنند زیرا به جای هزینه برای خرید آن آب می‌توان آن را در تاسیسات انتقال آب عمان به شکل لوله‌کشی به داخل دریاچه ارومیه کنند.
اگر مسئولان دست از سر دریای خزر برندارند، مردم شمال ایران بیکار ننشسته چراکه مردم نسبت به خطراتی که انتقال آب دارد و سو مدیریت آب آگاهی پیدا کردند بنابراین هر کسی نمی‌تواند ادعا کند که می‌تواند آب خزر را به سمنان انتقال دهد ضمن آنکه برخورد مردمی هم ایجاد شود.
با توجه به سو مدیریت آب نزاع داخلی رخ می‌دهد گویا اینکه در لرستان رخ داد به طور مثال زاینده رود را خشک کردند و آب آن به کرمان و کاشان انتقال یافت و کارون را هم به زاینده رود انتقال دادند که کارون نیز خشک شد. تمامی این موارد به کشور و امنیت ملی ایران ضربه می‌زند. اگر روزی در کشور آب نباشد کشور متلاشی و تجزیه می‌شود و دشمن نیز به دنبال همین هدف است. دشمنانمان به جای استفاده از روشن جنگ و گلوله‌باران به مدیریت‌هایمان نگاه می‌کنند و با دیدن سو مدیریت منتظر می‌مانند تا مردم خود اقدام کنند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار