یکی از فعالان چپ که در روزگار ماه‌عسل دولت آقای روحانی، خود و دوستانش را "فدائیان روحانی" نامیده بود به تازگی تأکید کرده است که ما اصلاح‌طلبان بایستی در قبال عملکرد ضعیف دولت پاسخگوی مردم باشیم.

محافظ ایرانی سیدحسن نصرالله که بود!؟

به گزارش گلستان ۲۴؛ اعترافات یکی از "فدائیان روحانی"؛ باید پاسخگوی مردم باشیم

رسول منتجب‌نیا، از فعالان چپ که در اوایل دولت رئیس‌جمهور روحانی اعلام کرده بود اصلاح‌طلبان "فدائیان روحانی" هستند [۱]؛ در بخشی از مصاحبه با شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی پیرامون دولت آقای روحانی اظهار کرده است: به هر حال ما باید پاسخگوی مردم باشیم. مردم می‌گویند ما به شما اعتماد کردیم و شما باید پاسخگو باشید از این نظر ما امروز نمی‌توانیم عملکرد دولت را به‌طور ۱۰۰درصد قبول کنیم ولی باید پاسخگوی اعتماد مردم باشیم.

او همچنین می‌گوید: یکی از مشکلات آقای روحانی این بود که کلید بزرگی در دست گرفت و انتظارات مردم بالا رفت و گفتند دیگر تمام شد. زندانیان‌آزاد می‌شوند، فضا باز می‌شود، مشکلات اقتصادی حل گشته ‌و... شاید رئیس جمهور فکر می‌کرد می‌تواند این مسائل و مشکلات را حل کند. ولی به‌نظر من باید از همین امروز با مردم صحبت کرد و ‌درصد قانونی اختیارات دولت را برای آنها شرح داد. در کشور ما دولت‌های متعددی وجود دارد و در هر بخشی دولتی چه بسا قوی‌تر از دولت مرکزی وجود دارد. این موارد باید برای مردم شکافته شود. [۲]

*البته باید در این وانفسای بی‌مسئولیتی اصلاح‌طلبان و عبور آنها از رئیس‌جمهور روحانی؛ از آقای منتجب‌نیا تشکر کرد که تأکید دارد اصلاح‌طلبان باید پاسخگوی شکست اعتماد مردم به ادعاهای انتخاباتی آنها باشند!

جدای از این ولی در اشاره به اظهارات منتجب‌نیا لازم به تأکید است که اگر آقایان از همان روز اول آش ماجرا را آن اندازه شور نکرده بودند که خود را "فدائیان روحانی" بنامند و بصورت روزمره مشغول چاپلوسی رئیس‌جمهور باشند؛ امروز دچار این بی‌نمکی نمی‌شدند که اباطیلی مثل وجود دولت‌های متعدد در ایران و یا دولتی قوی‌تر از دولت مرکزی را به خورد افکار عمومی بدهند.

چه اینکه پر واضح است که اگر دولتی زیر پوستی وجود داشت یقینا امثال آقای منتجب‌نیا خود را فدائیان همان دولت زیر پوستی و موازی اعلام می‌کردند نه اینکه وقت خود را در فدا شدن برای دولت ناکارآمد آقای روحانی تلف کنند!

گفتنیست، دولت و رئیس‌جمهور در ساختار اجرایی نظام جمهوری اسلامی؛ اختیاردار بیش از ۹۵ درصد از درآمدها، بودجه و اجرائیات کشور است و بعضی معتقدند اساساً همین سطح اختیارات وسیع است که موجب زیاده‌خواهی برخی رؤسای جمهور و رودرو قرار گرفتن آنها با ولی فقیه شده است.

***

محافظ ایرانی سیدحسن نصرالله که بود!؟

حجت الاسلام شیخ نبیل قاووق عضو شورای مرکزی حزب‌ا... لبنان در گفت‌وگو با پایگاه خبری العهد، ضمن تأکید بر اهمیت نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در پیروزی جنگ ۳۳ روزه، گفته است: «حاج قاسم ‌می‌خواست در قلب میدان نبرد در کنار دبیرکل حزب الله و حاج عماد مغنیه و دیگر برادران باشد. او یکی از آنها در فرماندهی نبرد بود که جانش را در قلب خطر قرار داد و هر ساعت و هر لحظه برای شهادت آماده بود. او تمام تجربه جهادی خود را در خدمت رزمندگان مقاومت قرار داد و تمام توانمندی‌های خود را برای دفاع از لبنان و شکست دشمن(رژیم صهیونیستی) به کار گرفت.»

او در خصوص رابطه دبیرکل حزب الله و شهید سلیمانی هم تصریح می‌کند: یکی از مهمترین دغدغه‌های حاج قاسم در خلال جنگ جولای، حفظ سلامتی جناب سیدحسن نصرالله بود و به خاطر آن بارها خود را در معرض مرگ قرار داد.[۳]

*شاید گزافه نباشد اگر بگوییم مجاهدت‌های شهید سلیمانی در میان یاران او در حزب‌الله لبنان شناخته شده‌تر از مجاهدت‌هایش در داخل ایران است.

چه اینکه در داخل ایران عده زیادی نیستند که به کارنامه حاج قاسم در حفظ امنیت مردم و کشور در جریاناتی مثل مبارزه با مواد مخدر، شکست دادن حملات اشرار به جنوبشرق ایران، و... اشراف داشته باشند.

و سالیان درازی باید که با مجاهدت‌های بسیار؛ سطر به سطر این کارنامه در ذهن مردم و خاصّه نسل‌های نو بازگو شود و پژواک بیابد.

چه اگر اینطور نباشد؛ نه تنها شاهد از دست رفتگی یک اسطوره ایرانی_انقلابی که وجودش مقوّم ایجاد "تمدن اسلامی" است، خواهیم بود بلکه به نظاره فرایند تلخ تحریف شخصیت و سلوک حاج قاسم از جانب دنباله‌های داخلی دشمن نیز خواهیم بود. (فرایندی که از هم‌اکنون آغاز شده است!)

گفتنیست برادران ما در حزب‌الله لبنان پیش از این اعلام کرده بودند که تصاویری از حضور حاج قاسم در جبهه نبرد ۳۳ روزه نیز در اختیار دارند که البته ما و مردم ایران بی‌صبرانه منتظر انتشار این تصاویر افتخارآمیز هستیم.

***

حکمرانی در ایران بد است!

لیس زدن تازیانه خارجی در مقابل رأفت جمهوری اسلامی

محسن امین‌زاده، از دیپلمات‌های دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در یادداشتی مطوّل که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، به توافق راهبردی ایران و چین پرداخته است.

او در بندهای پایانی یادداشت خود می‌نویسد: سند همکاری های ۲۵ ساله ایران و چین معجزه ای ندارد که خسارات حکمرانی بد در ایران را جبران کند و باعث برطرف شدن ضعف های داخلی بنیادین توسعه ملی ایران شود. در نتیجه مشتاقان گسترش روابط با جمهوری خلق چین تصور نکنند که امضای چنین سندی ممکن است جبران کننده اختلالات مداوم و بزرگ آنان در توسعه ملی باشد. فراموش نکنیم که کره شمالی همسایه و یکی از متحدان دیرینه چین است و ده ها هزار نظامی چینی برای کمک به پیروزی کره شمالی، در این کشور با نظامیان آمریکا و کره جنوبی جنگیده اند و جان داده اند. امروز کره شمالی یکی از فقیرترین کشورهای آسیا است و بی کفایتی جاه طلبانه رهبران نظامی گرای کره شمالی مانع بهره مندی این کشور حتی از همکاری اقتصادی با چین بزرگترین قدرت اقتصادی جهان در همسایگی اش شده است.

امین‌زاده همچنین تصریح می‌کند: «و نکته بسیار مهم جانبی آنکه، چین نمونه بسیار ارزشمندی برای کسب تجربه ایرانیان در جهت تحقق توسعه ملی ایران است. بارها درباره تجربه توسعه چین گفته ام و نوشته ام و با تاکید روی جنبه های مختلف توسعه ملی جمهوری خلق چین، ضرورت کسب تجربه از توسعه بسیار موفق چین را مورد تاکید قرار داده ام. در اینجا بویژه روی سخنم با جریان های تندرو نظامی و امنیتی کشور است. در حالی که دست اندرکاران دولت پنهان و جریان های تندرو نظامی و امنیتی در کشور، تا این حد با شیفتگی از روابط ایران و چین و ضرورت گسترش روابط با جمهوری خلق چین سخن می گویند؛ جای آن دارد که آنان واقعا از توسعه چین هم الگو بگیرند و از تجربه توسعه ملی جمهوری خلق چین بیاموزند و دریابند که وظیفه نهادهای نظامی و امنیتی برای تحقق توسعه ملی ایران چیست و طبق تجربه چینی، نهادهای نظامی و امنیتی چه مسیری را باید در جهت اقتدار هرچه بیشتر ایران و تحقق توسعه ملی ایران دنبال کنند.»

*این ضعیف جلوه دادن حکمرانی ایران در مقابل چین در حالی است که اگر کسی به جای امین‌زاده و همسنگران او بود؛ باید به دست و پای نظام اسلامی می‌افتاد و زمین ادب می‌بوسید که نظام اسلامی در فتنه ۸۸ مثل نظام کمونیستی چین در میدان تیان‌آن‌من عمل نکرد و تانک به خیابان نیاورد و در ادامه مخالفان سیاسی خود را اعدام نکرد.

و اما در اشاره به حاقّ اظهارات مذکور باید بیان کرد که اشتباه امین‌زاده و امثال او در این است که حتی دیپلماسی را هم با اغراض طیفی و باندی می‌آمیزند و سعی می‌کنند از این ملغمه، ماهیان مورد نظر خود را صید کنند!

باید دانست که اولا کسی در این توافق به دنبال معجزه نیست که امین‌زاده به مذمت طلب معجزه از این توافق پرداخته است، ثانیا دیپلماسی عرصه داد و ستد است و ایران هم در این توافق، طرف معامله است نه کشوری مثل کره شمالی یا سودان که در تیول دیگران باشد و ثالثا امین زاده باید بداند که وضعیت حکمرانی در ایران اگر بد بود؛ جدای از مثال قبلی! - ابرقدرتی مثل چین حاضر به توافقات راهبردی طولانی مدت با این کشور نمی‌شد.

غیر از این اعوجاجات بزرگ در همین چند سطر؛ بایستی این نکته را هم پیرامون کنایه‌های امین‌زاده درباره توسعه چین بیان کرد که چینِ تک حزبی اما پیشرفته! به مثابه خاری در چشم اصلاح‌طلبان است که معتقدند پیشرفت اقتصادی صرفا با توسعه سیاسی ممکن است فلذا نمی‌توانند علت این پیشرفتگی که همان کارآمدی است را فهم کنند.

و از همین روست که دائما درباره جمهوری خلق چین مشغول تناقض‌گویی هستند و به مقتضای مجلس است که در مذمت یا منقبت جمهوری خلق چین صحبت می‌کنند.

البته چپ‌ها نمایش بازی می‌کنند و در ورای صورتک‌های این نمایش اما خوب می‌دانند که پیشرفتگی اقتصادی در اقتفای کارآمدی نهفته است و از همین رو مخالفت با "مدیریت جهادی" را قاتق نان خود می‌دانند. و سال‌هاست که با "ترور مدیریت جهادی" نگذاشته‌اند که این گزینه در سبد رأی مردم قرار گیرد.

پیش از این، مصطفی تاجزاده هم در سخنانی بدون اشاره به نظام سیاسی تک‌حزبی در چین، زبان به مدح و ثنای چینی‌ها گشوده و مدعی شده بود که چینی‌ها صرفا به سبب نگاه اقتصادی و کنار گذاشتن رفتارهای ایدئولوژیک است که توانسته‌اند به پیشرفت اقتصادی برسند! [۴]

 

 
 

 

 
 

منبع: مشرق نیوز

 

ارسال نظر

آخرین اخبار