وبلاگ"ولایت فقیه و حکومت اسلامی" نوشت:

تمام دوران زندگی یک انسان، بلحاظ تاثیرپذیری و قدرت در جذبِ مطالب، یکسان نیست.

از دسترسی بیگانه به ذهن فرزندانمان نگرانیم

سنین کودکی و نوجوانی، دورانی منحصربفرد برای ریختن معارف و مطالب صحیح در ظرف وجود هر انسانی است؛ زیرا در این زمان، دل و جان بشر، مانند زمین خالی است که هر بذری را تحویل گرفته و جوانه و محصولی متناسب با همان بذر، خواهد رویاند.[1] اگر انسان‌های صالح با صلاحیت خود توانستند خدماتی به جهان انسانیت ارائه دهند و در مقابل، اگر انسان‌های شرور با شرارت خود، مرتکب جنایت‌ها و خیانت‌هایی شدند، دلیل اکثر نزدیک به تمام آنها نوع تربیت دوران کودکی و نوجوانی بوده است. اهمیت قضیه تا جایی است که «اگر مسئولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسأله‌ی کودک و نوجوان را آن‌چنان که هست، مورد اهتمام قرار دهند، من خیال می‌کنم خیلی از آنهایی که مسئولند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسأله بپردازند.»[2]

وجود هر کودک، مثل آن ماده‌ی خامی است که تا تبدیل‌شدن به جنس نافع یا مضر، فاصله‌ای جز نوع تربیت و تعلیم در آن دوران، ندارد. فاصله‌ای که سرانگشت مربیان و معلمان و تمام دست‌اندرکاران امر فرهنگ و تربیت، متولی و تاثیرگذار اصلی آن است. «اگر به آینده به معنای حقیقی کلمه اهمیت می‌دهیم، پس بایستی به تربیتِ کودک و نوجوان خیلی بپردازیم، درباره‌ی آن خیلی فکر کنیم و اهمیت آن را خیلی بشناسیم.»[3]

چنین وجود حساس و بااهمیتی -یعنی کودک- در عصر کنونی، با چالش‌ها و تهدیدات متعددی مواجه است. گسترش دسترسی‌های متنوع به منابع مبهم، انبوه و ویرایش‌نشده، این نگرانی را به وجود آورده است که ذهن کودکان امروزی به سمتی نامناسب هدایت شود و میل و رغبت آنان در جهتی ناپسند بکارگرفته شود. امروز و برای کودکان ما «دسترسی‌هایی هم وجود دارد که در واقع، دسترسی کودک ما، یک منبع فرهنگی نیست؛ بلکه با دید درست، دسترسیِ مراکز هدایت کننده‌ی فرهنگ در سرتاسر دنیا برای القای مقاصد استعماری به کودک ماست.»[4] امروزه مشخص شده است که برخی از شرکت‌های مشهور در تهیه‌ی برنامه‌های مخصوص کودکان، با ترفندهای گوناگونی سعی در القای مفاهیم شیطانی و غیراخلاقی در ذهن کودکان دنیا دارند.[5]

البته نمی‌توان به سوءبرداشت‌های برخی افراد در این زمینه، نپرداخت. برخی افرادی بمحض حرف‌زدن از تهدیدات فرهنگیِ برنامه‌ریزی‌شده، ما را متهم به «توهم» و «خیال‌پردازی» می‌کنند و دسته‌ی دیگر، این حساسیت‌ها به معنای «علاقه و اراده برای بستن مسیرهای علم و آگاهی» تفسیر می‌کنند. در حالی‌که حقیقت چیز دیگری است. حقیقت این است که « بچه‌ی شما در آغوش شما، در مدرسه‌ی شما، در کتابخانه‌ی کانون و جلوِ روی شماست و شما برای او فکرهایی، آینده‌ای و امیدواریای دارید. ناگهان مشاهده میکنید دسترسی یک نفر که حداقل بیگانه است - شما با این بچه خویشاوندید، شما معلّمش، پدرش، یا مربّیش هستید؛ لیکن او بیگانه و بی‌علاقه به سرنوشت این بچه است - به این بچه، از راه همین کالاهای فرهنگىِ متداول و رسانه‌های گوناگون خبری و فرهنگی، بیشتر از شماست! این، جای نگرانی است و امروز این وجود دارد؛ چه من و شما بخواهیم، چه نخواهیم!»[6] همچنین «بعضی خیال می‌کنند که ما از دسترسی‌های فرزندان خودمان ناراحت و نگران هستیم یا شکایتی داریم. میگویند: «آقا! جوانند، بگذارید بفهمند!» کأنّه ما می‌خواهیم جوانمان نفهمد! ما از دسترسی بیگانه به ذهن فرزند خودمان نگرانیم.»[7]

مسایل مربوط به کودک، هم فراوان است و هم تخصصی و پیچیده. اما آن‌چه که به دست‌اندرکاران تربیت کودک، به عنوان خلاصه و چکیده باید گفت این است که «سعی کنید ... اوّلین چیزی را که در کودک ایجاد می‌کنید، ایمان باشد. هیچ چیز، معادل ایمان نیست. شما از این بچه، هرچه بخواهید بسازید، باید در او ایمان به وجود آورید. بدترین ضربه‌ای که امپراتوری خبری و هنری زد، این بود که شبکه‌ی عظیم فساد در دنیا را در این سالهای متمادی راه انداخت... هُرهُری مذهبی و بی‌ایمانی را رواج داد که انسان در دل و جان خودش، به هیچ ستونی متّکی نباشد! سعی کنید بچه‌ها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق و ایمان به اسلام. اگر این بچه‌ها باایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده می‌شود از آنها هر شخصیت عظیمی ساخت و برای هر کاری مناسبند.
اگر این عنصر را در آنها نداشته باشیم، برای هیچ کاری مناسب نیستند؛ هرچه بشوند، نامطمئنّند. سیاستمدار شوند، نامطمئنّند، تاجر شوند، کارگر شوند، نویسنده یا هنرمند شوند، نامطمئنّند. سعی کنید ایمان را در بچه‌ها تقویت کنید. این اوّلین نقطه است.»[8]

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------

1- امیرالمومنین(علیه‌السلام): دل نوجوان، مانند زمین آماده است که هر بذرى در آن افشانده شود، مى‌پذیرد. (نهج‌البلاغه، نامه‌‌ی31)

2- مقام‌معظم‌رهبری، 23 اردیبهشت 1377

3- همان

4- همان

5- شیطانِ پشت پرده انیمیشن‌های والت دیزنی با کودکانمان چه می‌کند؟

6- مقام‌معظم‌رهبری، 23 اردیبهشت 1377

7- همان

8- همان

ارسال نظر

آخرین اخبار