وبلاگ "جالبه" نوشت:

به‌هوش باشیم این دالان‌های قوّادی که با نام گیرنده‌های ماهواره بر بام‌ها و بهار‌خواب‌های بعضی از خانه‌های سرزمین‌مان قرار گرفته‌اند، همان دالان ورود به خانه‌های فساد قوّادانی همچون شبکه‌های من‌وتو، وی.او.ای، بی‌بی‌سی فارسی و ده‌ها شبکه‌ی مبتذل دیگر هستند که در کمین همسران و فرزندانمان نشسته‌اند. غفلت کنیم آنها را می‌برند.

آن هایی در کمین همسران و فرزندانمان نشسته‌اند!

مطالب درسی و منبرهای ابوحنفیه[1]، از شاگردان امام صادق(ع) و بنیان‌گذار مذهبی حنفی‌ ـ شاخه‌ای از اهل سنت ـ در روزگار امام صادق(ع) گل کرده بود و بعضی‌ها دوست داشتن پای درس و بحث وی بنشینند.

روزی یکی از شاکردان امام صادق(ع) تصمیم گرفت به‌جای شرکت در کلاس امام(ع) به مدرسة ابوحنفیه برود و پای درس وی حاضر شود. از سر کنجکاوی راهش را کج کرد و رفت مدرسه‌ی ابوحنفیه. وارد مدرسه شد و دست به دستگیرة در گذاشت تا وارد کلاس شود. قبل از باز کردن در، کمی با خود نجوا کرد:

Image result for ‫ماهواره و تهاجم فرهنگی‬‎

«از خودت خجالت نمی‌کشی؟! کلاس و درس و بحث امام صادق(ع) را رها کردی و آمدی به کلاس کسی که به‌دلیل ناشایستگی امام او را از کلاس محرومش کرده است. شایسته نیست که در کلاس چنین فردی حاضر شوی»

این را زمزمه کرد و با چند بار شک و تردید، تصمیم به بازگشت و رفتن به‌کلاس امام(ع) را گرفت. وقتی وارد مدرس امام صادق(ع) شد، به آرامی در را گشود و وارد شد. ورود او هم‌زمان بود با اتمام درس امام(ع). تا خواست برگردد، چشم امام به او افتاد و از وی خواست که به نزد وی برود. شاگرد به آرامی جلوتر رفت و امام از او خواست جلوتر و جلوتر برود. وقتی به نزدیکی امام رسید. آرام به او گفت:

«فکر کردی که این دیوارهای گلی ما را در حصر خود گرفته‌اند؟ نه! ما همین‌جا که نشسته‌ایم بر دنیای اطرافمان نیز آگاهی داریم. شما بنا داشتی به‌جای درس و بحث ما در درس و بحث ابوحنفیه شرکت کنی. تا پشت درِ کلاس هم رفتی، اما وارد نشدی و برگشتی نزد ما.»

امام کمی تأمل کرد و سپس در گوش وی گفت:

«این را بدان! اگر آن شب مادرت رفته بود، تو هم امروز می‌توانستی بروی».

مرد نگران پرسید: «مادرم به کجا نرفت و باعث شد تا من امروز به کلاس ابوحنفیه نرفتم؟».

امام فرمود: « برو و این راز را از مادرت جویا شو»!

شاگرد برگشت و به‌سرعت نزد مادرش رفت و همه‌ی ماجرا را برای مادرش بازگفت. مادر وقتی کلام امام صادق(ع) را شنید، بلند گفت: «اشهدان لااله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا و اولاده معصومین حجج‌الله»

مرد مشتاق‌تر از قبل از مادر خواست که راز نرفتن را به او بگوید.

مادر دستی بر پیشانی کشید و گفت: «وقتی تو را دو ماهه باردار بودم، مدتی پدرت خانه را ترک کرد و رفت و خبری از او نشد. خبر نبودن مرد خانه‌ام در کوچه و محله پیچید. فشار زندگی و بی‌پولی از سویی، تمایلات جنسی و... هم از سوی دیگر مرا که زن جوانی بودم، بی‌تاب کرد. در همسایگی ما زن قوّادی[2] زندگی می‌کرد که از حال و روزم با خبر بود. چند وقتی بود به پروپایم می‌پیچید و زیرگوشم زمزمه می‌کرد که تا کی می‌خواهی منتظر آمدن مرد بی‌وفایت باشی. بیا و این طفل را سقط کن و با من همکاری کن تا من مردانی را برایت معرفی کنم که سرتا پایت را طلا بریزند.

روزی دلم برای پدرت و لحظه‌های خلوت با وی تنگ شد. سراغ زن قواد رفتم و برای همکاری اعلام آمادگی کردم؛ به‌شرطی که آبرویم را حفظ کند. گفت که از راه پشت بام ـ قدیم پشت‌بام‌ها به هم راه داشتند ـ‌ به خانه‌اش که چهار خانه آن طرف‌تر بود، بروم. آن شب به پشت‌بام رفتم و رسیدم به خانه‌ی زن قواد. دست بر دستگیره در گذاشتم و ناگهان تنم لرزید و با خود گفتم: «خجالت بکش زن! از کجا می‌دانی شویت به این زودی نیاید. چطور می‌توانی به او خیانت کنی؟!‌ پشیمان شدم و برگشتم» خدا هم به زاری من عنایت کرد و فردای آن روز پدرت برگشت. اگر آن شب رفته بودم، معلوم نبود که امروز تو باشی یا نه!

 


نکته: به‌هوش باشیم این دالان‌های قوّادی که با نام گیرنده‌های ماهواره بر بام‌ها و بهار‌خواب‌های بعضی از خانه‌های سرزمین‌مان قرار گرفته‌اند، همان دالان ورود به خانه‌های فساد قوّادانی همچون شبکه‌های من‌وتو، وی.او.ای، بی‌بی‌سی فارسی و ده‌ها شبکه‌ی مبتذل دیگر هستند که در کمین همسران و فرزندانمان نشسته‌اند. غفلت کنیم آنها را می‌برند.


       Image result for ‫ماهواره و تهاجم فرهنگی‬‎     Image result for ‫ماهواره و تهاجم فرهنگی‬‎   

 

[1]_ابوحنفیه (نعمان بن منذر)، بعد از دو سال حضور در کلاس درس امام صادق(ع) به دلیل ناشایستگی از کلاس درس امام اخراج شد. وی بنیان‌گذار مذهب حنفی است.

[2]_قوّاد، ‌واژة فقهی است و به مرد یا زنی گفته می‌شود که خانه و مکان برای زنان و مردان زناکار فراهم می‌کند تا آنها را در رسیدن به مقاصد شومشان همراهی کنند.

انتهای پیام

ارسال نظر

آخرین اخبار