بررسی محتوایی روزنامه های سه شنبه:

روزنامه های سه شنبه اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای، پرونده های مفساد اقتصادی و مباحث انتخاباتی را مورد پوشش قرار داده اند.

اختلافات مهناز افشار و محمدعلی رامین!

به گزارش گلستان 24، روزنامه های سه شنبه در واکنش به اظهارات عفت مرعشی، همسر هاشمی رفسنجانی با ارئه گزارش ها و یادداشت های واکنش نشان داده اند. از سوی دیگر موضوع استیضاح وزیر علوم نیز مورد توجه برخی از روزنامه های کشور قرار گرفته است. 

نام بیماری: دیکتاتوری حاد

روزنامه وطن امروز، با تیتر "نام بیماری: دیکتاتوری حاد"، به اظهارات عفت مرعشی، همسر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی واکنش نشان داده و صحبت های خانم مرعشی را نشانی از دیکتاتوری ذاتی این خانوانده دانسته است: اگرچه عفت مرعشی نتوانست جلوی خود را بگیرد و در اظهارنظری توهین‌آمیز مدعی شد حکم دادگاه پسرش تقلب و پدرسوخته‌بازی است و خود هاشمی نیز همانند همیشه تهدید به «بگم بگم» مرسوم خود کرده اما اظهارنظر فائزه هاشمی نشان می‌دهد خاندان، در انتظار تصمیم نهایی درباره حکم مهدی هاشمی است. به عبارتی همین موضع فائزه هاشمی نیز می‌تواند به معنای تهدید باشد چراکه آنها نه‌تنها مواضع خود هاشمی و اهانت همسرش را موضع نمی‌دانند بلکه می‌گویند منتظر می‌مانند تا رای نهایی صادر شود تا آنگاه واکنش خود را به صورت رسمی اعلام کنند. منظور از حکم نهایی، درخواست ماده 18 از سوی مهدی هاشمی است که طی آن، آنها از آیت‌الله آملی‌لاریجانی خواسته‌اند درباره حکم دادگاه تجدیدنظر اعلام‌نظر کند. دادگاه تجدیدنظر نیز در مجموع 25 سال حبس و چندین میلیون دلار رد مال برای مهدی هاشمی صادر کرده است که بالاترین میزان حکم صادره مربوط به یک بزه که 10 سال حبس است برای وی اعمال می‌شود.طی روزهای اخیر نیز یک فایل تصویری از هاشمی‌رفسنجانی منتشر شده که او در این فایل صوتی می‌گوید 8 سال مدیریت اجرایی طی سال‌های 1384 تا 1392 مانند مرض هاری بوده است. این اظهارنظر تند هاشمی باز هم نشان داده هرگاه شرایط، دلخواه او نبوده است او هیچ ابایی از تخریب، تخطئه و توهین نسبت به آن شرایط ندارد. این البته خصوصیت بارز هاشمی و برخی اعضای خانواده او است. گویی این خصیصه، یک ژن خانوادگی است و همین خاصیت ژنتیکی موجب می‌شود آنها تنها شرایطی را بپذیرند که مطلوب و دلخواه آنها بوده باشد. طی سال‌های اخیر بارها و بارها گفته شد یک نوع دیکتاتوری حاد در رفتار آقای هاشمی و برخی اعضای خانواده وی مشاهده می‌شود. این بیماری، یعنی دیکتاتوری حاد و مسری علائم فراوانی دارد. 

در ادامه این یادداشت انتقادی آمده است: آنچه هاشمی‌رفسنجانی طی 8 سال ریاست‌جمهوری‌اش با منتقدان کرد؛ تاکنون هیچ رئیس‌جمهوری در ایران مرتکب نشد. ماجرای تعطیلی روزنامه‌های منتقد و حتی نشریات دانشجویی منتقد هاشمی‌رفسنجانی همچنان ورد زبان اهالی سیاست و رسانه است. 8 سال ریاست‌جمهوری هاشمی دوران تاریک آزادی رسانه بود.براساس آنچه تاکنون تنها بخشی از پرونده اتهامی چندین هزار صفحه‌ای مهدی هاشمی نشان داده، پسر آقای هاشمی‌رفسنجانی حداقل در یک مورد، تاکید می‌شود که حداقل در یک مورد، رشوه گرفته است. بخش عمده‌ای از محکومیت این بخش از پرونده وی، به خاطر رشوه‌خواری بوده است. به نظر می‌رسد این موضوع در افکار عمومی به عنوان یک اتفاق عجیب دریافت نشد چراکه سالیان سال است در جامعه ایرانی نسبت به این پسر آقای هاشمی‌رفسنجانی اتهامات اقتصادی فراوانی مطرح شده است. با این حال اما رفتار آقای هاشمی در قبال پرونده اتهامی فرزندش نشان داده است دیکتاتوری حاد که در فتنه 88 یک بار به صورت کلی قانون را زیرپا گذاشت، در این مورد نیز به صورت مصداقی نه تنها قانون را نپذیرفت بلکه تلویحا آن را در مظان اتهام قرار داد. او در میانه دادگاه پسرش، تلویحا مدیران دستگاه قضایی را به اعمال فشار متهم کرد و گفت اگر برای حکم فرزندش «از بالا» فشار بیاورند، او ساکت نمی‌نشیند. در واقع او برای واکنش خود توجیه ساخت تا وجه دیگری از دیکتاتوری حاد به نمایش گذاشته شود. اظهارات خانم عفت مرعشی درباره حکم دادگاه پسرش نیز در همین قاعده قابل ارزیابی است و نشان‌دهنده فراگیر بودن این خصیصه در این خاندان است.

معاون اول دولت، احسان جهانگیری در اظهارنظری گفته که شاید در چند وقت اخیر بار دیگر، قیمت حامل های انرژی افزایش یابد. وطن امروز با تیتر"شاید حامل های انرژی دوباره گران شود" به این موضوع پرداخته است: : با وجود افزایش چندباره قیمت حامل‌های انرژی در 15 ماه اخیر، معاون اول رئیس‌جمهور از احتمال افزایش مجدد قیمت حامل‌ها خبر داد. به گزارش «وطن‌امروز» نرخ آب و برق و گاز در اسفند 1392 و اسفند 1393 و نرخ بنزین در اردیبهشت 1393 و خرداد 1394 افزایش یافته بود اما اسحاق جهانگیری باز هم از احتمال افزایش نرخ‌ها خبر می‌دهد. معاون اول رئیس‌جمهور با بیان اینکه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار طرح تدوین شده از وزارتخانه‌ها به دفتر اینجانب آمده است، گفت: اگر نیاز باشد در آینده تغییر قیمتی در نرخ حامل‌های انرژی اعمال می‌شود.

در سرمقاله امروز وطن، با تیتر " 62 سال؛ مرگ بر آمریکا" مواجه می شویم. نویسنده با یادآوری دخالت های آمریکا در ایران از کودتای مرداد 32 تا به امروز، نشان می دهد که این شعار با پشتوانه عظیمی شکل گرفته و بدون دلیل نیست:  به تقویم که نگاه می‌کنیم و به نام شهدای آرام گرفته در بهشت زهرا، شهیدی نداریم که جز در مقابله با آمریکا به شهادت رسیده باشد؛ مستقیم و غیرمستقیم. از آژاکس تا نوژه و طبس، از 15خرداد42 تا 17شهریور و انقلاب 57، از 17000ترور منافقین تا ترور دانشمندان هسته‌ای، از جنگ تا فتنه‌های پیاپی؛ همه کشته‌های ایران، شهدای مقابله با آمریکا هستند. حساب و کتاب می‌گوید غیر از این نیست!شهدای مقابله با آمریکا در تهران تشییع شدند، خواب برخی آشفته شد که چرا «مرگ بر آمریکا» آن هم در روز تشییع شهدا. رسانه‌ای که رویای پرواز مستقیم ایران- نیویورک را در سر می‌پروراند، ناراحت شده است از «مرگ بر آمریکا». می‌گوید: «شهدا مصادره شده‌اند در سیاست». «مردم مصادره شده‌اند در شعار مرگ بر آمریکا». از این دو حال که خارج نیست؛ یا شهدا را مصادره کرده‌اند یا شعارهای مردم را. در مورد اول که باید گفت که علیکم به «وصیتنامه شهدا»، دستنوشته سربازان خمینی کبیر و خاطرات رزمندگان. در کدام یکی‌شان مردم توصیه نشده‌اند به مبارزه با «استکبار جهانی و در راس آنها آمریکای جهانخوار»؟ هر وصیتنامه‌ای از اهل جبهه می‌خوانیم این کلیشه(!) تکراری که حال دوستداران آمریکا را به هم زده در آن هست؛ «نفی استکبار جهانی و در راس آنها آمریکای جهانخوار». می‌دانیم با این کلیشه تکراری مشکل دارید. با این «کلیشه» در صحیفه امام که بارها و بارها تکرار شده، چه می‌کنید؟ شهید را که نمی‌شود مصادره کرد! در مورد دوم، کافی بود یک جفت گوش شنوا باشد در میان معرکه روز سه‌شنبه، کافی بود یک جفت چشم باشد برای دیدن پلاکاردهای دستنویس و درشت مرگ بر آمریکا. حتی اگر از «مرگ بر آمریکا» ناراحتید به دموکراسی پایبند باشید. به مردم احترام کنید. این همه کباده از «آزادی بیان» کشیدن و برنتافتن شعار «مردم» و دقیقا «خود مردم» نمی‌سازد با هم. شهدای ایران نه‌تنها بعد از انقلاب که حتی پیش از آن همه شهدای مقابله با آمریکا بودند، حالا انتظار دارید مردم علیه جزایر سیشل شعار بدهند یا گینه‌بیسائو!

"شکل گیری مدیریت ناکارآمدی در کشور" عنوان یادداشتی است که به ناکارآمدی ایده ها و سیاست های هاشمی رفسنجانی در مدیریت کشور اشاره دارد که در دولت روحانی در دوسال اخیر مورد آزمون قرار گرفته اند: اکبر هاشمی‌رفسنجانی که همه پشتوانه سیاسی حسن روحانی در کشور است و به یک معنی روحانی هیچ‌گاه مستقل از هاشمی نمی‌تواند برای خود جایگاهی در معادلات سیاسی کشور تعریف کند، از فشارهای آمده بر دولت روحانی که همگان دولت هاشمی نیز می‌خوانندش ناراحت است. هاشمی البته باید هم ناراحت باشد چرا که موفقیت دولت بیش از آنکه به پای روحانی نوشته شود به پای هاشمی و تئوری‌های مدیریتی او برای اداره کشور نوشته می‌شود و اگر این تئوری‌ها ناکارآمد باشد به معنای ناکارآمدی هاشمی برای اداره کشور است. اگرچه دولت طی 2 سال گذشته مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی را به تحریم‌ها گره می‌زد و مذاکرات و تعامل با غرب را راه حل خروج از مشکلات می‌دانست اما هیچ‌گاه این نگاه رادیکال را که «آب خوردن مردم هم به تحریم‌ها مربوط است» بیان نکرده بود. گزاره‌ای که اجماع همه نخبگان و مردم را علیه خود در پی داشت...هاشمی‌رفسنجانی از بیان ناکارآمدی دولت یازدهم که به معنای ناکارآمدی ایده مدیریتی هاشمی برای اداره کشور است، ناراحت است به همین جهت در مقابل انتقادات عصبانی شده و در دیدار با اعضای هیأت مدیره و جمعی از اعضای خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران گفته است: «مخالفان تخریبی با استفاده از منابع مالی و رسانه‌های تبلیغی فراوان خود، درصدد القای ناکارآمدی مسؤولان اجرایی هستند.» این گزاره هاشمی به معنای ترس هاشمی از ایجاد دوقطبی کارآمدی در مدیریت کشور است که در این صورت او و دولت مورد حمایتش بازنده میدان خواهند بود.

وزیر علوم سوار بر اتوبوس بهارستان"حمله طائب به آیت الله هاشمی"/ اختلافات مهناز افشار و محمدعلی رامین!

روزنامه اصلاح طلب آرمان در تیتر اصلی خود در صفحه اول به ماجرای سفر هیات علمی و دانشگاهی آمریکا به ایران پرداخته که در این سفر با روسای دانشگاه و برخی از مقامات وزارت علوم نیز دیدار داشتند. برهمین اساس برخی از نمایندگان مجلس به این اقدام دولت در اجازه ورود چنین هیاتی اعتراض کردند و از وزارت علوم پاسخ خواسته اند: ماه گذشته هیاتی دانشگاهی از آمریکا در سفری به ایران از 13 دانشگاه و مرکز آموزشی و تحقیقاتی در ایران بازدید کرد. این سفر که به ابتکار موسسه آموزش بین‌المللی IEE آمریکا انجام شد استقبال دولت‌های ایران و آمریکا را در پی داشت. در این سفر اساتیدی از دانشگاه‌های دولتی «بال»، «کالیفرنیای جنوبی»، «پیتزر»، «وین» و «راتجرز» حضور داشتند. این افراد در خلال سفر خود از مراکز علمی ایران دیدار کرده و به گفت‌وگو به برخی از اساتید دانشگاهی پرداخته بودند. با این حال این سفر باعث شد که محمد فرهادی، وزیر علوم برای ارائه پاره‌ای توضیحات به کمیسیون آموزش مجلس فراخوانده شود. سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس از حضور محمد فرهادی، وزیر علوم در بهارستان برای ارائه توضیحاتی در خصوص سفر هیات آمریکایی متشکل از اساتید دانشگاه‌های این کشور به ایران خبر داد. عبدالوحید فیاضی گفت: «مجلس در جریان سفر این هیات نبوده است و وزیر علوم باید پاسخگو باشد.» وی تاکید کرد: «در شرایط حساس کنونی و برگزاری مذاکرات هسته‌ای، ورود اساتید آمریکایی به ایران به بهانه اجرای دیپلماسی آموزشی هیچگونه وجاهتی ندارد. اگر دانشگاهی سفر این هیات به کشور را پذیرفته است باید درقبال رفتار، کردار و گفته‌های آنان نیز پاسخگو باشد». فیاضی در ادامه خاطرنشان کرد: «پیگیری و سوال درباره ورود این هیات آمریکایی به ایران و بازدید از دانشگاههای مختلف کشورمان که ظاهرا به‌راحتی انجام شده، ‌حق مجلس است.» درمقابل عبدالحسین فریدون مدیرکل دفتر وزارتی وزارت علوم با اشاره به اینکه «این هیات برای حضور در ایران با وزارت امور خارجه هماهنگ کرده بوده است» توضیح داد: «برای حضور این هیات به ایران هماهنگی با وزارت علوم نشده بود.» به گفته فریدون «این دیدارها نیز از طریق هماهنگی با وزارت خارجه صورت گرفته است.»

فیاض زاهد، فعال اصلاح طلب و استاد دانشگاه در یادداشتی به نسبت اعتدال و اصلاحات پرداخته و اشاره می کند که روحانی در حال حاضر همان شعارهایی را می دهد که اصلاح طلبان در پی تحقق آن هستند:  درایران بیش از دو گفتمان درسال‌های بعد از انقلاب وجود نداشته است. گفتمانی که تکیه خود را بر آزادی می‌گذاشت و جریان اصیل اصلاح‌طلب که دارای یک پایگاه اجتماعی قدرتمند در سال‌های گذشته و امروز بوده آن را دنبال می‌کند و جریان اصولگرا و محافظه کاری که با تکیه بر اینرسی سکون، حفظ وضعیت موجود را طلب می‌کرد البته ما گفتمانی به نام اعتدال نداریم به این معنا که خود موجد و واجد یک ویژگی‌ها و گستره سازمانی و البته ایدئولوژی خاص و پایگاه اجتماعی قدرتمند است اما اگر منظور این باشد که آنچه آقای دکتر روحانی به عنوان یک فرآیند سیاسی به معنای دولت اعتدالی دنبال می‌کند و به معنای پرهیز از رادیکالیسم است، همان چیزی است که در دل جنبش اصلاح‌طلبی هم معنا دارد چون اصلاح‌طلبی در تئوری و نظر به این معنی است که اصلاح‌طلبان کسانی هستند که در سیستم موجود و نظام سیاسی مستقر پایگاه و جایگاه دارند و از سویی خواهان نوعی آوانگاردیسم و پیشروی و اصلاح اشکالات هستند. ..بدیهی است تمام کسانی که به اصلاحات اعتقاد دارند به نقد درونی و بیرونی برای خود اعتقاد دارند و این تفاوت است که یک نگرش اصلاح‌طلب با یک نگرش پادگانی دارد. در نگرش پادگانی یک نفر دستور می‌دهد و بقیه اجرا می‌کنند این همان چیزی است که آقای روحانی اسم آن را نگرش سرهنگی گذاشته است. اما در نگرش اصلاح‌طلبی حتی لیدر اصلاحات هم می‌تواند مورد نقد وپرسش قرار گیرد و چون نگرش اصلاح‌طلبی یک نگرش تحول‌خواهانه است و مهمترین فرضیه دنیای مدرن، نقد و عقل نقاد و عقل پرسشگر است، لذا هرقدر در حوزه نظر قائل به تفکیک باشیم درعرصه عمل اصلاح‌طلبان به این باور ندارند و اعتقاد دارند آقای روحانی می‌تواند تمام آن گفتمان اصلاح‌طلبی را که اصلاح‌طلب‌ها زیرساخت‌های فرهنگی- اجتماعی آن را به وجود آوردند به خوبی پیش ببرد و همچنان آقای روحانی بهتری گزینه برای پیشبرد این فرآیند‌هاست.

"حمله طائب به آیت الله هاشمی"، تیتر گزارشی است از آرمان که به اظهارات حجت الاسلام طائب، فرمانده قرارگاه عمار در واکنش به سخنان هاشمی رفسنجانی ابراز داشته است. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در سخنانی روحانیت را به دلیل حمایت از احمدی نژاد در سال 84 مورد شماتت قرار داده است. در سال 84 هاشمی که با قدرت و تبلیغات فراوان پا در عرصه رقابت ریاست جمهوری گذارده بود، از نامحتملترین رقیب خود یعنی احمدی نژاد شکست سنگینی خورد و وی بعد سال ها روحانیون را مقصر قدرت گیری احمدی نژاد در سال 84 دانسته است: از هر راهی وارد شدند تا مانند سال‌های سال هجمه‌هایی به آیت‌ا... هاشمی وارد کنند اما همیشه خود به خوبی آگاه هستند که نتیجه‌ای نخواهند گرفت. روزی سراغ خاطرات او می‌روند تا آن را وسیله‌ای برای هجمه‌ای تازه قرار دهند که پس از تایید از سوی خانواده امام مجبور به سکوت می‌شوند و روزی می‌گویند که برای حکم مهدی هاشمی به دستگاه‌های مسئول فشار می‌آورند که این هم ادعای نادرستی است؛ چنانکه دیروز عباس پوریانی گفت: «هیچ فشاری بر روی قاضی پرونده مهدی هاشمی نبوده است.» حالا با این پاسخ رئیس کل دادگاه‌های عمومی و انقلاب تهران بار دیگر ثابت شد که مخالفان آیت‌ا... هاشمی می‌خواهند از هر راهی برای هجمه به ایشان استفاده کنند. اما این قصه سر دراز دارد چنانکه برخی منتقدان آیت‌ا... که سابقه‌ای بس طولانی در این امر دارند با هر آنچه نام هاشمی داشته باشد داستانی می‌سازند رویایی و تخیلی.

آرمان در ادامه آورده است: طائب با اشاره به اظهارات هاشمی رفسنجانی که روحانیت را به دلیل حمایت از احمدی‌نژاد مقصر دانسته بود، تاکید کرد: همان روحانیتی که سال 84 از آقای احمدی‌نژاد حمایت کرده بود، در انتخاباتی که هاشمی پیروز شد نیز از ایشان حمایت کرده بودند. روحانیت از نقاط قوت دولت احمدی‌نژاد حمایت کرد. وی ادامه داد: اگر آقای هاشمی مطالعه‌اش را بیشتر کند متوجه خواهد شد که روحانیت در مواجهه با دولت ایشان و احمدی‌نژاد، بیشترین تسامح را با دولت سازندگی داشتند و انصافا در مقابل اشتباهات احمدی‌نژاد هیچ تسامحی نکردند در حالی که درباره سیاست‌های غلط هاشمی، تسامح زیادی کرده بودند. وی افزود: آقای هاشمی در حالی روحانیت را به حمایت مجدد از احمدی‌نژاد حمایت می‌کند که باید گفت، متاسفانه برخی روحانیون نزدیک به ایشان، به‌رغم بینات فراوان از  هاشمی حمایت می‌کنند.

"اختلافات مهناز افشار و محمدعلی رامین!"، تیتر یکی از شنیده های آرمان است که به موضوع خانم افشار و حواشی پیرامون او در چند وقت اخیر اشاره دارد: شنیده شد که مهناز افشار با انتشار بیش از ده توئیت به حاشیه‌های پیش آمده پس از ازدواج و تولد فرزندش پاسخ گفت. او پس از انتشار گزارشی در یکی از سایت‌های خبری در چند توئیت پشت سر هم درباره حاشیه‌هایی که برای او و خانواده‌اش به وجود آمده واکنش نشان داد. برخی از توییت های مهناز افشار به شرح زیر است: از روزى که وارد سینما شدم تا امروز با حاشیه‌سازى درگیر بودم اما در یکسال گذشته هدف بازى‌هاى سیاسى و تسویه حساب‌هاى شخصى قرار گرفتم. هلوکاست رسانه‌اى علیه من و همسرم به راه انداخته‌اند که این بار سکوت نخواهیم کرد.ما حقوقى داریم وآنطور که شایسته بدانیم از آن استفاده مى‌کنیم. اینکه آقاى محمدعلى رامین چه کارى کرده به من ارتباطى ندارد.من نه همکارى با ایشان داشتم و نه شراکتى.بنده قاطعانه با ایدئولوژى ایشان مخالفم. متاسف و ناراحتم که روزنامه‌ها و مجلاتى در دوره معاونت مطبوعاتى آقاى رامین توقیف شدند و افراد بسیارى از کار بیکار شدند اما من بى‌تقصیرم.

جنگ با عدالت تا کجا؟

روزنامه جوان در یادداشتی به قلم یدالله جوانی با عنوان "جنگ با عدالت تا کجا؟"، به موضوع مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی توسط قوه قضاییه اشاره کرده و در این میان برخی را که از این اجرای عدالت به واهمه افتاده اند را سرزنش کرده است: صدور حکم قطعی برای مهدی هاشمی و قرار گرفتن این حکم در مرحله اجرا و پیش از این محاکمه محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت دهم و همچنین به جریان افتادن پرونده بقایی و بازداشت وی، هر چند تلخ و ناگوار است از این جهت که مسئولانی در نظام اسلامی اینگونه آلوده شده‌اند، نویدبخش است، به این خاطر که عدالت پس از سال‌ها جدی گرفته شده است این سخن تلخ است ولی باید گفت در حالی که عدالت شعار اصلی حکومت دینی است اما در عمل به دلایل گوناگون قربانی مناسبات حاکم بر قدرت شده بود. در سالیان طولانی دانه‌درشت‌ها و آقازاده‌ها با اطمینان از اینکه در حاشیه امن قرار دارند، در مسیر ناصواب و کژراهه‌ها حرکت کردند و مبتلا به انواع فسادها شدند. خاصه‌خواری، رانت‌خواری، حیف و میل بیت‌المال، زمین‌خواری، رشوه‌خواری و حتی جاسوسی و ارتباط با بیگانگان برای برخی از این خواص آقازاده و وابستگان به صاحبان قدرت، عین آب خوردن شده بود، چون خود را برخوردار از امنیت کامل می‌پنداشتند. در مسیر مبارزه با فساد و تحقق عدالت، حتی رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی هم جدی گرفته نشد. گسترش فساد و آثار سوء آن در جامعه، امر مبارزه با فساد را به مطالبه اصلی مردم و رهبری تبدیل نمود و اکنون نشانه‌های خوبی از پاسخ دستگاه قضا به این مطالبه مشاهده می‌شود. در دستور کار قرار گرفتن چندین پرونده سنگین از دانه‌درشت‌ها و به انجام رساندن این پرونده‌ها بدون تأثیرپذیری از فشارها و جوسازی‌ها و عملیات روانی، از حرکت خوب قوه‌ قضائیه در مسیر عدالت حکایت می‌کند. در آستانه هفته قوه قضائیه این تحول بزرگ در دستگاه قضا را باید به تمامی دست‌اندرکاران و خصوصاً ریاست محترم قوه تبریک گفت. قوه قضائیه در ریشه‌کنی ظلم، از بین بردن فساد و تبعیض و پیاده‌سازی عدالت، نقش مهم و وظیفه‌ای سنگین برعهده دارد. برخلاف گذشته، روند فعلی قوه قضائیه توانسته است امید‌های فراوانی را در میان توده‌های مردم نسبت به عزم و اراده نظام در برخورد با مفاسد و ریشه‌کنی فساد پدید آورد.

در ادامه یادداشت آمده است: ممکن است کسانی برای فشار بر قوه قضائیه دست به تحریک بزنند و مظلوم‌نمایی کنند. ممکن است کسانی برای مقابله با قوه قضائیه به حرکت در آمده در مسیر عدالت قضایی، به مسئولان این قوه نسبت‌های ناروا بدهند، اما مهم توده‌های مردم و صاحبان اصلی انقلاب هستند که از دستگاه قضا مطالبه عدالت دارند. اظهارات سنجیده و با پشت صحنه یک فکر سیاسی یا نسنجیده و مبتنی بر احساسات و عواطف مادری خانم عفت مرعشی در واکنش به حکم مهدی هاشمی نشان می‌دهد که جنگ با عدالت پردامنه و تمام ناشدنی است. این اظهارات، نشان می‌دهد که مردان عرصه عدالت باید دلی چون شیر داشته باشند و از هیاهوها و نعره‌ها نهراسند. ای کاش خانواده هاشمی از حکم دستگاه قضا در راستای تحقق عدالت، استقبال می‌کرد و از این حیث در آزمون عدالت موفق می‌شد. اما متأسفانه نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه خانواده هاشمی و خصوصاً همسر آقای هاشمی، سخنان نامناسبی را بر زبان جاری ساختند. به گزارش خبرگزاری فارس، عفت مرعشی، همسر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی این خبرگزاری در پاسخ به این پرسش که «نظر شما درباره حکم مهدی هاشمی چیست؟» می‌گوید: «حکم آقای هاشمی یعنی تقلب، تقلب، پدرسوخته بازی». وی در ادامه به خبرنگار می‌گوید: «بروید و همین را بزنید. بروید بنویسید که خانم هاشمی گفت که پدرسوخته بوده، حکمش پدرسوخته بازی بوده و حکم نیست.» این سخنان نشان می‌دهد که تن دادن به عدالت اگر سخت‌تر از پیاده‌سازی عدالت نباشد، آسان‌تر از آن نیست.

روزنامه جوان در یادداشتی تحلیلی به چرایی نقش حیاتی  بررسی «ابعاد نظامی» پرونده هسته‌ای ایران برای امریکا پرداخته است: پاندول مذاکرات ایران و 1+5، ساعت‌های پایانی گفت‌وگوها و نزدیک شدن به ضرب‌الاجل تعیین شده را نشان می‌دهد، آن هم در شرایطی که به گفته مقامات رسمی همچنان اختلافات اصلی بین طرفین مذاکره وجود دارد و چانه‌زنی برای رسیدن به تفاهم نهایی ادامه دارد، آنچنان که روز گذشته عباس عراقچی در توضیح اینکه سطح پیشرفت مذاکرات چگونه است، می‌گوید: «‌اختلاف نظرهایی که در خصوص متن توافقنامه وجود دارد مقداری کمتر شده اما پیشرفت کار به آن اندازه‌ای که انتظار داشتیم، نیست.»ا مرور موضع‌گیری برخی مقامات رسمی ایالات متحده طی روزهای اخیر بهتر می‌توان درک کرد که منظور عباس عراقچی از پیشرفت کند و غیر قابل انتظار چیست. ارنست مونیز، وزیر انرژی امریکا روز جمعه در مصاحبه‌ای با شبکه خبری پی‌بی‌اس بار دیگر بر تأکید بر لزوم دسترسی به اماکن و اشخاص برای توافق هسته‌ای با ایران، در پاسخ به سؤالی درباره مخالفت مقامات ایرانی با دسترسی به «سایت‌های نظامی» و دانشمندان ایران گفت: «‌ما نیاز داریم اقدامات راستی‌آزمایی را که توصیف کردم، داشته باشیم. درباره دانشمندان باید بگویم که بخشی از ابعاد هسته‌ای توافق باید حل مسائل مربوط به PMD یا ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران باشد و دسترسی به آنها و مصاحبه با آنها برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (نه ما) ضروری خواهد بود. برای آژانس، هم دسترسی به اشخاص و هم اماکن ضروری خواهد بود.»  مونیز به این سؤال که آیا دسترسی به اشخاص و اماکن، عوامل اساسی برای رسیدن به توافق هسته‌ای هستند، اینطور پاسخ داد: «بله، کاملاً.‌» 

نویسنده در ادامه با بیان نقل قول هایی از مقامات آمریکایی درباره ضرورت موضوع پی ام دی در توافق هسته ای آورده است: همانگونه که در نقل قول‌های مقامات امریکایی در ابتدای مطلب اشاره شد غرب نه تنها تعلیق تحریم‌ها بلکه امضای توافقنامه جامع را به اجرای همه تعهدات کلیدی ایران از جمله حل و فصل موضوع PMD مشروط کرده است. این در حالی است که PMD یک موضوع دست ساز با قابلیت کاربرد همیشگی از سوی غرب است که هدفی جز «دریافت اطلاعات محرمانه و جاسوسی از ایران‌» و «‌دست‌اندازی به بخش دفاعی و شناسایی و اشراف به توان نظامی‌» ندارد و تلاش غربی‌ها برای مختومه نکردن و بازگذاشتن آن را می‌توان در گزاره‌هایی نظیر «استمرار و تقویت رژیم تحریم‌ها علیه ایران‌» و «‌نگه داشتن ایران در جایگاه متهم‌» هم قابل جمع دانست. نگرانی‌های جامعه زمانی افزایش می‌یابد که طبق گفته‌های کری و کربی بیانیه لوزان الزام آور است و ایران در این بیانیه متعهد شده سازوکارهای مورد نیاز آژانس برای روشن شدن موضوع PMD را در اختیار بازرسان این نهاد قرار دهد‌.  با توجه به آنچه ذکر شد – و بارها به آن اشاره شده است- طرف غربی تلاش می‌کند از یک سو برنامه هسته‌ای ایران متوقف شده و در نهایت به تعطیلی کامل بکشاند و از سوی دیگر باب بهانه‌جویی و زیاده‌خواهی خود را در این مسیر همچنان مفتوح نگه دارد تا بتواند در هر شرایطی با بازگرداندن آنی تحریم‌های هسته‌ای علیه کشورمان دوران قبل از توافق ژنو 3 را تکرار نماید. بنابراین انتظار این است که مذاکره کنندگان کشورمان اجازه ندهند اهداف غربی‌ها پیاده‌سازی شود و با تحریر دقیق متن توافق‌نامه تمام پیش شرط‌های کلی و مبهم نظیر PMD را برای تعلیق تحریم‌ها رد نمایند چراکه باز نگه داشتن PMD معنایش- به عنوان کانال بهانه جویی امریکایی‌ها- این است که پس از برنامه هسته‌ای، نوبت به برنامه دفاعی ایران خواهد رسید. 
 
صندلی فانی/ تریبون‌هایی که «فقط» محکوم می‌کنند/ 90 درصد طلاق ها در تهران توافقی است
 
روزنامه شرق در گزارشی، استیضاح علی اصغر فانی،وزیر آموزش و پرورش را اشتباهی استراتژیک از سوی مجلس دانسته و با تیتر " صندلی فانی" به آن پرداخته است:  پس از حوزه سلامت و حوزه‌های اقتصادی، آموزش‌وپرورش یکی از مهم‌ترین مسائلی است که مردم با آن مواجه هستند. این درحالی است که وزارت آموزش‌وپرورش همواره طی سال‌های اخیر با چالش‌های مدیریتی مواجه بوده است. به‌طوری‌که بخش زیادی از وزرا در این وزارتخانه با چالش استیضاح مواجه بوده‌اند؛ استیضاح‌هایی که بخش زیادی از آنها ناشی از عدم‌فهم مشترک میان نمایندگان و مسئولان آموزش‌وپرورش رخ می‌دهد. حالا این عدم‌فهم مشترک میان نمایندگان و علی‌اصغر فانی، وزیر کنونی آموزش‌وپرورش، منجر به  اعلام دوباره طرح استیضاح او شده است؛ فارغ از اینکه فانی دست به اقداماتی زده که می‌تواند آموزش‌وپرورش را در افق بلندمدت از حالت کنونی خارج کند. ساماندهی نیروی انسانی، افزایش مشارکت‌های غیردولتی، افزایش برنامه‌های اقتصادی برای درآمدزایی در آموزش‌وپرورش و تمرکززدایی در این وزارتخانه به‌شدت تمرکزگرا نمونه‌هایی از این عملکرد است. بااین‌حال جلسه استیضاح فانی، وزیر آموزش‌وپرورش، چهارشنبه هفته جاری در مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود. او پیش از این دو کارت زرد از سوی مجلس دریافت کرده بود.
 
در ادامه گزارش شرق آمده: حسین مظفر، نماینده مردم تهران و معاون نظارت مجلس و وزیر اسبق آموزش‌وپرورش، استیضاح علی‌اصغر فانی در این مقطع زمانی را از اشتباهات استراتژیک مجلس دانست و گفت: به دلیل شرایط خاص اقتصادی و سیاسی کشور پاسخ به انتظارات خارج از توان دولت است. وی در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا با تأکید بر اینکه فانی فرزند آموزش‌وپرورش و دارای کوله‌باری ارزشمند از تجربیات و تخصص است، اظهار کرد: فانی فردی است که به دلیل مسئولیت‌های مختلف در آموزش‌وپرورش تجربه گرانسنگ کسب کرده است. وی ادامه داد: محروم‌کردن نظام تعلیم و تربیت در این مقطع زمانی و در این شرایط از وجود عنصری خدمت‌گزار جفا به این عرصه خواهد بود. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: اشکالاتی که همکاران در مجلس مطرح کرده‌اند مانند پیگیری فضای آموزش، تأمین معیشت فرهنگیان و توسعه عدالت آموزشی خارج از اختیارات وزیر است. مظفر ادامه داد: اگرچه حق معلمان و حق دستگاه تعلیم و تربیت است که به این انتظارات پاسخ مثبت داده شود و حل مسائل آموزش‌وپرورش و معلمان در رأس اولویت‌های هر دولتی قرار گیرد. وی یادآور شد: این انتظارات از همه وزیران آموزش‌وپرورش گذشته و حال وجود داشته است اما به دلیل شرایط خاص اقتصادی و سیاسی کشور پاسخ به این انتظارات خارج از توان دولت است. وزیر اسبق آموزش‌وپرورش خاطرنشان کرد: این مشکلات نباید به حساب بی‌تفاوتی یا ناتوانی وزیر گذاشته شود؛ چراکه توانمندترین افراد مطرح اگر در شرایط کنونی در جایگاه وزیر آموزش‌وپرورش قرار گیرند به تنهایی نه توان حل این مشکلات را دارند و نه به خواسته‌ها عمل می‌شود. مظفر تأکید کرد: در هر صورت در شرایط کنونی و با افرادی که مطرح هستند فانی خیرالموجودین است و باید به او فرصت بیشتری داده شود. وی افزود: برخی از نارضایتی نمایندگان مربوط به مدیران اجرائی استان‌ها و مناطق است که حل این مسئله در گرو برخورد دوستانه و تعامل با وزیر است و اگر فرصت داده شود، قابل حل است. وی تصریح کرد: به نظر می‌رسد با استیضاح وزیر آموزش‌وپرورش نه تنها این مسئله حل نمی‌شود بلکه وضع نامناسبی به وجود می‌آید که قطعا مورد رضایت همکاران نخواهد بود. نماینده مردم تهران در مجلس اظهار امیدواری کرد همکاران در مجلس در زمان استیضاح فانی با واقع‌بینی و ژرف‌اندیشی بیشتر فرصت بیشتری را برای استمرار خدمت وی در آموزش‌وپرورش به وجود آورند.  
 
 
"90 درصد طلاق ها در تهران توافقی است"، تیتر گزارش اجتماعی شرق از معضل طلاق میان زوج های جوان در تهران است: «زوجین می‌توانند با توافق درمورد حق‌وحقوق خود یا گذشتن از حقوق خود از قبیل؛ مهریه، حضانت و ملاقات فرزند، جهیزیه، نفقه و... به‌راحتی به دادگاه مراجعه کنند و پس از مدت کوتاهی به‌صورت توافقی از هم جدا شوند.» این ساده‌ترین تصویر از ساده‌ترین شکل طلاق در کشور است. مدلی که به طلاق توافقی اطلاق می‌شود و حالا به گفته رئیس دادگاه‌های عمومی و انقلاب تهران آن‌قدر در کلانشهر تهران رشد داشته که «با ۲۷ هزارو ۳۲۰ فقره پرونده، در صدر دعاوی مجتمع‌های خانواده شهر تهران در سال ۹۳ قرار داشته است». این آمار زمانی معنادار می‌شود که آن را با تمامی پرونده‌های طلاق در تهران مقایسه کنیم. براساس آمار رسمی سازمان ثبت ‌احوال استان تهران سالانه بیش از ٣٠ هزار نفر در تهران از یکدیگر جدا می‌شوند که بر پایه این آمار و ٢٧ هزار طلاق توافقی در این کلانشهر، می‌توان گفت ٩٠ درصد طلاق‌ها در تهران توافقی است.حجم بالای طلاق توافقی در کشور در شرایطی است که سعید معیدفر، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران، این مسئله را ناشی از عقلانیت در کلانشهر‌ها و مانعی بر سر خشونت و نزاع سنتی در مقوله طلاق می‌داند. او معتقد است طلاق توافقی به‌خودی‌خودی دلیل بر افزایش طلاق نیست و دلیل افزایش طلاق را باید در انتخاب‌های بی‌فکر زوجین در زندگی شهری، بدون فرصت شناخت در محیط‌های اجتماعی تحلیل کرد. او می‌گوید: «درواقع در گذشته  طلاق یک وجه حاد و معمولا نزاعی داشت که در یک بستر خشونت‌آمیز رخ می‌داد، معمولا از سوی یک طرف نزاع پیوسته شکل می‌گرفت و این نزاع به طلاق یک‌سویه ختم می‌شد، به‌طوری‌که طرف دیگر یا راضی به آن نبود یا اینکه در نزاع رخ‌داده برگ برنده‌ای برای مقابله با طلاق نداشت.  او می‌افزاید: «درحال‌حاضر با تغییر و تحولات در جامعه ایرانی (به‌ویژه کلانشهرها)، سبک زندگی، بالارفتن سطح آگاهی‌ها و مشکلات خاص زیست شهری جدید، طلاق در کلانشهر‌ها به‌سمت توافقی رفته است، این شکل از طلاق، نزاع‌ها و خشونت‌ها را کاهش داده و فرض بر این است که طرفین یا با یک برخورد عقلانی نسبت به ادامه زندگی ناامید می‌شوند یا وارد مسیر خسته‌کننده‌ای می‌شوند که رضایت به جدایی می‌دهند و تبعات طلاق را به زندگی در تنش و خشونت و نارضایتی ترجیح می‌دهند. 
 
"تریبون‌هایی که «فقط» محکوم می‌کنند"؛ عنوان گزارش تحلیلی شرق است که به موضوع انتقادات مطرح شده توسط مداحان و سخنوران مذهبی در مساجد و حسینیه ها پرداخته است و با بررسی آن از دوران اصلاحات آن را تا به امروز مورد کنکاش قرار داده است: دولت اصلاحات، آغازبه‌کار کرده بود، اما تریبون‌های خاص، حملات خود به رئیس‌جمهور را شدت بخشیدند. هر اقدامی از سوی دولت برآمده از انتخابات دوم خرداد، «پتانسیل» تبدیل‌شدن به بهانه‌ای برای هجمه داشت. اکران فیلم «آدم‌برفی»، ساخته داوود میرباقری که چند سالی در توقیف به‌سر می‌برد، با واکنش تند یکی از مداحان مواجه شد که صراحتا، حضور یک مرد در «جلد زنان» را ترویج فحشا می‌خواند.  به‌تدریج در ١٨ سال گذشته، این مجموعه‌ها رشد غیرقابل‌تصوری یافته‌اند. آنچه مشخص بود این مجموعه‌ها بنا نداشتند تذکرات درباره شکسته‌شدن ‌شأن مجالس مذهبی با ورود به مسائل جناحی و خطی را جدی بگیرند. ماجرای ترور سعید حجاریان نیز ازجمله وقایعی بود که نگرانی درباره تأثیر اقدامات تخریبی علیه اصلاح‌طلبان و دولت اصلاحات در مراسم و محافل دینی را تشدید کرد چه اینکه اعلام شد برخی متهمان آن پرونده، در چنین فضاهایی مباحث اعتراضی علیه دولت وقت و تئوریسین‌های آن را طرح می‌کردند. حمله به عبدالله نوری و مهاجرانی در حاشیه مراسم نماز جمعه نیز ازجمله حوادث آن مقطع است که جنجال‌ساز شد و از اثرات مباحث طرح‌شده در یکی از تریبون‌ها علیه این چهره‌ها، ارزیابی شد. ..ظهور پدیده احمدی‌نژاد در شهرداری تهران، برای گروه‌های منتقد دولت‌های اصلاحات و سازندگی و مشی سیاسی و مدیریتی آنان، به‌مثابه یک فرصت به‌شمار می‌رفت. «محمود» با لباس ساده به هیأت مشخصی در تهران می‌رفت و در کنار «صندلی» مداح می‌نشست و مداحان هم از مشی ساده‌زیستی شهردار تهران و ارزشی‌بودن او تمجید می‌کردند. او در ایام انتخابات ریاست جمهوری نیز از این حمایت‌ها برخوردار بود. اوایل دولت احمدی‌نژاد، پیوندی در ظاهر امر مستحکم میان آنان ایجاد شده بود و یکی از این مداحان به همراه دولت، به سفر استانی می‌رفت. نیمه سال ٨٦ هم‌زمانی انتخابات هشتمین دوره مجلس و ایام محرم، باز هم فرصتی فراهم کرد تا مباحث سیاسی از این تریبون‌ها طرح شود.
 
در ادامه این گزارش آمده است: با این حال «ماه‌عسل» احمدی‌نژاد و مداحان اما پس از آغاز فعالیت دولت دهم به‌ویژه در ماجرای «دورکاری ١١روزه» رئیس دولت به‌تدریج رو به «تلخی» رفت. مداحان پیش از آن هم به نحوه رفتار احمد‌ی‌نژاد با نامه مقام‌معظم‌رهبری برای عزل «اسفندیار رحیم‌مشایی» از پست معاون‌اولی اعتراضاتی داشتند. عصر ایران در آن مقطع نوشت: «چالش‌های پی‌درپی احمدی‌نژاد با اصولگرایان، سردشدن روابط مراجع با دولت بر سر مسائلی مانند مخالفت مراجع با حضور زنان در ورزشگاه‌ها و کابینه که متعاقب آن، احمدی‌نژاد چند زن را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کرد، عدم‌توجه احمدی‌نژاد به توصیه‌های علمای قم و مشهد و چهره‌های موردوثوق نیروهای حزب‌اللهی برای دوری‌جستن از مشایی که با جمله معروف «آنچه مشایی می‌گوید نظر دولت است» مواجه شد. عملکرد او در ماجرای برکناری متکی در میانه سفر به سنگال که گفته شد برخلاف نظر مقام‌معظم‌رهبری صورت گرفت و نظایر اینها سبب شد هیأتی‌ها از آن حمایت‌های بی‌دریغ سابق، به نقد و انتقاد برسند و علنا به احمدی‌نژاد هشدار دهند که فکر نکن با تو عقد اخوت بسته‌ایم. در آخرین مورد، ارضی به احمدی‌نژاد توپید که فتنه دینی به سراغش آمده و تصریح کرد که نگران دین اوست و از احمدی‌نژاد انتقاد کرد که دیگر در هیأت‌ها پیدایش نمی‌شود و مدعی شد «نمی‌گذارند بیاید هیأت! و این یک بیماری است». حدادیان هم با حمله توأم به مشایی و احمدی‌نژاد، چنان تعابیری را علیه آنان به کار برد که به قول خودش رسانه‌ها نتوانند این تعابیر زشت را بنویسند. او احمدی‌نژاد را تهدید کرد کاری نکند که از «بهشت حزب‌الله» اخراج شود، همان‌طورکه حضرت آدم با خطایی که مرتکب شد از بهشت برین طرد شد. روی‌کارآمدن دولت روحانی نیز در شرایطی مشابه دولت اصلاحات رخ داد. برخی تریبون‌ها به‌طور رسمی از نامزدهای نزدیک به جریان اصولگرا حمایت کردند. در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ١٣٩٢، برخی مداحان در صف حامیان «سعید جلیلی» قرار گرفتند و مداحی مشهوری هم در دوران انتخابات منتشر شد که سرود «اصلح‌ترینی» را در رسای «سعید جلیلی» و در حضور او در یک ورزشگاه می‌خواند و حاضران با آن همراهی می‌کردند؛ این فیلم در فضای مجازی بارها دست‌به‌دست شد. اگرچه تا چندماهی پس از آغازبه‌کار دولت، این تریبون‌ها نیز مانند فعالان سیاسی جناح مخالف دولت، سکوت پیشه کرده بودند، اما مهرماه ٩٢ بود که در مراسم روز عرفه، باز هم سعید حدادیان وارد سیاست شد و با اشاره به امکان معرفی دکتر توفیقی به مجلس به عنوان وزیر علوم گفت: «به آقای روحانی تذکر می‌دهم که اگر افراد فتنه‌گر را معرفی کنید، دودش به چشم خودتان می‌رود». او همچنین خطاب به مجلس گفت: «نمایندگان اگر این فرد را تأیید کنند نان در شراب زده‌اند و خورده‌اند». حالا سخنان اخیر حدادیان در شب دوم ماه مبارک رمضان و مسائل پیش‌آمده در تشییع غواصان سربلند دوران دفاع مقدس، بازهم این مسئله قدیمی را زنده کرده است: «آنها که می‌گویند تحریم مهم نیست، گویی که از جیب مردم بی‌خبرند. آن آقا می‌گوید بعضی‌ها از جیب مردم خبر ندارند! تو دلت واقعا برای مردم سوخته؟ شما کجا می‌نشینی؟ زندگی‌ات چطور است؟ استخر را نفر قبلی خراب کرد، شما دوباره ساختید. می‌گویند رئیس‌جمهور باید گلف‌بازی کند و به استخر برود. شما بروید شنایتان را بکنید.»
 
اوباما: نژادپرستی و برده‌داری در «دی‌ان‌ای» ماست
 
روزنامه کیهان در شماره امروز خود، اظهارات باراک اوباما را تیتر اصلی خود قرار داده است. "اوباما: نژادپرستی و برده‌داری در «دی‌ان‌ای» ماست"، این بخشی از اظهارات اوباما در شماتت اقدامات نژادپرستانه آمریکایی هاست: تبعیض‌های نژادی در ایالات متحده آمریکا که با نظام برده‌داری در قرن هفدهم آغاز شد، همچنان تا عصر حاضر ادامه یافته ‌است.با گذشت سال‌ها از سخنرانی معروف «مارتین لوتر کینگ» (رهبر سیاه پوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا در دهه 60 میلادی) با عنوان «رویایی دارم»، سیاه پوستان آمریکا همچنان به دلیل سیاست‌های نژادپرستانه دولت این کشور، در محدودیت و محرومیت به سر می‌برند. چهارشنبه هفته گذشته یک جوان نژادپرست با حمله به کلیسای سیاه پوستان در کارولینای جنوبی 9 تن را به قتل رساند. «باراک اوباما» یک روز بعد از این حادثه در برابر خبرنگاران در کاخ سفید گفت: «باید بپذیریم تیراندازی‌های دسته جمعی در کشور ما بسیار بیشتر از دیگر کشورهای پیشرفته روی می‌دهد.» رئیس جمهور آمریکا در حساب توئیتری خود نیز از نرخ بالای خشونت مسلحانه در این کشور انتقاد کرد. «باراک اوباما»   نوشت: «ما یکدیگر را با اسلحه می‌کشیم و نرخ این نوع کشتار ما 297 برابر بیشتر از ژاپن، 49درصد بیشتر از فرانسه و 33 درصد بیشتر از اسرائیل است.»به دنبال بالاگرفتن اعتراضات به تبعیض نژادی در آمریکا «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا دیروز نیز در مصاحبه‌ای به وجود نژادپرستی در آمریکا به شکل بی‌سابقه‌ای اذعان کرد.  به گزارش آسوشیتدپرس، «اوباما» با تاکید بر آنکه خود او از مادر سفیدپوست و پدر سیاه‌پوست متولد شده اعلام کرد: «رویکردها و مواضع نسبت به نژاد در آمریکا بطور قابل ملاحظه‌ای بهبود یافته اما میراث برده‌داری سایه طولانی افکنده و هنوز این میراث بخشی از دی‌ان‌ای ما است». رئیس‌جمهور آمریکا که تلاشش برای اعمال محدودیت بر حمل سلاح در این کشور ناکام مانده است، از مخالفت‌های شدید «انجمن ملی سلاح» آمریکا با اصلاح قوانین درباره تسلیحات و محدودیت‌ها در این زمینه نیز به شدت انتقاد کرد.
 
کیهان در یادداشت روز خود به موضوع جامعه پزشکی کشور و نوعی خودتکبر بینی میان این قشر پرداخته که حتی تحمل سریال طنزی مانند در حاشیه را ندارند و خود را تافته جدابافته می پندارند: سریال «در حاشیه» به نقد صریح «اقلیتی محدود» می‌پرداخت، اما همین «اقلیت محدود»، فیلم طنز را هم برنتابیده و علیه آن دست به تهدیدها و نامه‌نگاری‌ها زدند و سرانجام و به یک باره پخش «در حاشیه» متوقف شد. مدیر شبکه سه در این خصوص گفته بود که از اول هم قرار بوده است «در حاشیه» برای سه بخش سی قسمتی (یعنی مجموعاً نود قسمت) تهیه گردد و این که در قسمت بیست و هفتم پخش این فیلم طنز متوقف شده است به معنای توقیف آن نیست! اما این همه ماجرا نبود، چون اخبار دیگری این موضوع را روشن می‌کرد که پخش سریال «در حاشیه» به دلیل فشار همین اقلیت محدود به یک باره متوقف شده است؛ یکی از صفحات منسوب به کارگردان این مجموعه در فضای مجازی هم به صراحت خبر از توقیف «در حاشیه»- و نه پایان یافتن تمام قسمت‌های تهیه شده آن- به دلیل «فشار پزشکان» داده بود. اما این «اقلیت محدود» پیش از این کجا بوده‌اند و اکنون در چه قاموسی به تخریب چهره پزشکی کشور مشغول‌اند که صدای وزیر بهداشت را هم درآورده‌اند؟ ادامه مطلب را بخوانید.23 تیر ماه 1365، زمانی که کشورمان درگیر جنگ تحمیلی بود و ملت ایران، از تمام اقلیت‌های دینی و قومیتی گرفته تا مسئولان و اصناف، با وحدت و یکپارچگی مشغول دفاع از مرز و بوم ایران بودند، «نظام پزشکی» از پزشکان سراسر کشور خواست دست به اعتصابی سراسری بزنند. دلیل این اعتصاب هم به گفته مسئولان وقت نظام پزشکی «تحمیل مقررات ارتجاعی به محیط‌های پزشکی و درمانی» بود. این دعوت به اعتصاب اگرچه نتوانست به اهداف از پیش تعیین شده خود برسد، اما خدمت‌رسانی در بخشی از مراکز درمانی کشور را درگیر و دار جنگ تحمیلی مختل کرد.
 
در ادامه یادداشت می خوانیم: نانوشته پیداست که در چنین شرایطی، بساط سوء استفاده برای سوء استفاده‌گران پهن می‌شود. مثلاً یک بیمار قلبی را در نظر بگیرید، اطرافیان این بیمار برای ادامه حیات بیمار خود نیازمند پزشکی هستند که در سریع‌ترین زمان ممکن وی را مداوا کند و اگر برای رفع نیاز فوری خود اسیر پزشکی کم وجدان شوند، چه بسا از پرداخت مبلغی به اسم «زیرمیزی» هم دریغ نورزند. حتی در یک سرماخوردگی و یا شکستگی ساده دست و پا هم، نیاز طرف بیمار و جایگاه بالادستی پزشک، امکان سوء استفاده جایگاه بالادستی را فراهم می‌کند؛ به همین دلیل است که نظارتی مستمر و ریز لازم می‌شود تا امکان سوء استفاده برچیده شود و پس از آن برخورد قاطع با فرد سوء استفاده کننده از یکسو مانع به بازی گرفته شدن جان و مال مردم توسط دیگران شود و از سوی دیگر اجازه ندهد معدودی از پزشکان متخلف، حرمت جامعه فداکار پزشکی کشور را خدشه‌دار کنند... وزیر محترم بهداشت به همراه سایر مسئولان خدوم وزارت بهداشت، با اجرای طرح تحول سلامت، خدمت شایان و قابل توجهی به مردم کشورمان ارائه کرده‌اند. مراجعان به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی بر بهبود شرایط بهداشتی و پزشکی کشور صحه می‌گذارند. اما آنچه شیرینی این خدمت گسترده را کمتر و در مواردی به تلخی تبدیل کرده، همین «اقلیت محدود»  تنیده شده در جامعه فرهیخته پزشکی کشور است. اقلیتی که گویا از سابق در یک نهاد صنفی رخنه کرده و مانع پیشبرد و به نتیجه کامل رسیدن برنامه‌های وزیر محترم بهداشت شده‌اند، اقلیتی که یک طنز و نقد ساده را برنتابیده و رسما با انتشار بیانیه‌ای دعوت به تجمع جهت توقف پخش آن از تلویزیون می‌کنند.چندی قبل رئیس سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد تعداد پرونده‌های موجود مربوط به قصور پزشکی در سال گذشته، 6 هزار و 838 مورد بوده است. یعنی 6 هزار و 838 مورد تخلف پزشکی که منجر به عدم درمان، نقص عضو یا حتی مرگ بیمار شده است! به این آمار باید تعداد کسانی را که به دلیل ناامیدی از به سرانجام رسیدن شکایتشان و یا ناآگاهی از حقوق خودشان دست به شکایت نزده‌اند هم اضافه کرد. این سیر خطرناک بالاخره باید در جایی متوقف شود. پرواضح است که تا همه چیز در امر مهم بهداشت و درمان، از قانون‌گذاری و اجرای قانون گرفته تا نظارت بر اجرای قانون، دست یک نهاد صنفی باشد، وضع به همین منوال خواهد بود؛ همه پزشکان متخلف همیشه راضی، مردم اسیر پزشکان متخلف همیشه ناراضی و چهره پاک جامعه خدوم پزشکی کشور اسیر ناپاکی اقلیتی محدود.
 
در یکی از اخبار ویژه کیهان با خبری از ترکان، مشاور رئیس جمهور مواجه می شویم. "ترکان: برخی اعضای دولت به بعد از روحانی فکر می‌کنند"، تیتر این خبر ویژه کیهان است:  مشاور ارشد رئیس‌جمهور برخی اعضای کابینه را متهم کرد که به بعد از روحانی فکر می‌کنند و نمی‌خواهند از دولت دفاع کنند. اکبر ترکان در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان گفت: اصولا در شأن و شخصیت رئیس‌جمهور نیست که بخواهد از عملکرد اعضای دولت در مقابل منتقدان و افرادی خاص دفاع کند، بلکه اعضای دولت باید خودشان در مقابل منتقدان موضع بگیرند و پاسخ آنها را بدهند. وی با ادعای اینکه منتقدان شکست‌خوردگان انتخابات هستند، افزود: تأکید من این است که همه همکاران دولت باید جواب دهند. درست است که شاید سختی‌هایی داشته باشد اما با آقای روحانی کار کردن یعنی اینکه تصمیم بگیریم و عهد ببندیم تا آخر خط با او برویم. نباید به گونه‌ای باشد که افرادی به فکر منافع خود باشند و برای بعد از آقای روحانی هم فکر کنند. باید آرمان‌ها و خط‌مشی آقای روحانی را قبول کنند و تا آخر با او بروند و تا آخر پای روحانی بمانند و در مسیر تردید به خودشان راه ندهند.
 
 

ارسال نظر

آخرین اخبار