نفوذ جریانیست که می خواهد کشور را ببرد تحت ظل آمریکا و استکبار جهانی زمانه بشود مانند حکومت پهلوی و مردم بی استقلال شوند.

حرکت رو به جلوی علمی برای مقابله با نفوذ

به گزارش گلستان 24، نفوذ جریانیست که می خواهد کشور را ببرد تحت ظل آمریکا و استکبار جهانی زمانه بشود مانند حکومت پهلوی و مردم بی استقلال شوند. اما با وجود دانشمندان جوان کشورمان که هر روز یک مانع دشمن را در آزمایشگاه ها و کارگاه ها و دانشگاه حل می کنند و کشور را از وابستگی دور می کنند باید این را به یقین به دشمنان بگوییم که هیچ گاه به این آرزوی محالشان نخواهند رسید.

نفوذ در رشد علمی

ترور دانشمندان کشور هم چنین دلیلی دارد. می خواهند کشور را عقب مانده کنند و آنگاه تجهیزاتی که خودمان بوسیله همین دانشمندان می ساختیم بر ما تحریم کنند و بعدش هم برای رفع این تحریم شرط و شروط بگذارند و کشور را بکشانند پشت میز مذاکره با آمریکایی که دستش به خون عزیزانمان آلوده است.

راه حل بزرگ اتکا به مردم و داشته های خود است. سرعت پیشرفت علمی در ایران 13 برابر سرعت رشد در کشورهای دیگر است و این یعنی وجود نوعی هوش و ذکاوت با چاشنی مقاومت و روحیه قوی با اتکا بر ایمان در جوانان دانشمند و دانشجوی کشور.

خارهای راه دانش

در راه تحصیل دانش، خارهاى بسیار و رنج‏هاى فراوانى است که کسانى که در این راه قدم بر مى‏دارند به ناچار دچار آن خواهند شد و استقامت در این راه آن است که، چنین موانعى هر چند که بزرگ و مؤثر هم باشند نباید محصل و دانش جو را از هدف خود باز دارند، فقر و بى چارگى، دوستان و آشنایان بسیار، یافت نشدن استاد یا مدرسه در نقطه سکونت و نظایر آن، موانعى هستند که هر محصلى در آغاز تحصیل به یکى از آن بر خورد مى‏کند و عزم اشخاص ضعیف الاراده را متزلزل مى‏سازد، ولى محصلینى که عزم آهنین و شوق وافرى به تحصیل دارند در برابر هرگونه مانع استقامت ورزیده و ایستادگى مى‏کنند بلکه در تحصیل کوشاتر مى‏شوند در البته در آغاز امر از همه دوستان و خویشان دست کشیدن و چشم از آسایش در زندگى پوشیدن، و با فقر و بى چارگى روزگار گذراندن، بیدراى‏هاى شب و ناگوارى‏هاى روز را تحمل کردن، براى جوان بسیار مشکل است، ولى گوهر گران بهاى دانش بیش از این ارزش دارد؛ هر خردمندى بهترین ساعات زندگانى خود را آن ساعتى مى‏داند که در راه علم و دانش به کار رفته باشد و بدترین اوقات او وقتى است که به بطالت و تن پرورى و بى‏عارى گذشته باشد.

تحریص اسلام در تحصیل علم

اسلام، فوق العاده در ترغیب و تشویق مسلمانان به تحصیل علم و دانش کوشیده است، چنان چه رسول گرامى اسلام - صلى الله علیه و آله و سلم - مى‏فرمایدأطلبوا العلم و لو بالصین (1)؛ بجویید دانش را هر چند در چین باشد.

طلب، به طورى که پدرم در درس گفت: عین اراده نیست، بلکه رفتارى است که مطابق با اراده است. چین در آن عصر نزد مسلمانان نمونه‏اى از درورترین نقاط و محل ناخوش‏ترین زندگى‏ها بوده است؛ یعنى دورى راه و سختى زندگى نباید دانش جو را از هدف خود بازدارد. دانش جو باید بکوشد که در هر نقطه‏اى، هر چند داراى بدترین آب و هوا باشد، تحصیل کند، مسافرت به نقاط بد آب و هوا، مى‏رساند که منظورى به غیر از تحصیل نیست؛ مسافرت به آمریکا یا اروپا، دلیل بر دانش طلبى نیست؛ زیرا به محیطى بهتر و آبادتر و زیباتر از منطقه سکونت مسافرت مى‏کند؛ لذاست که هشتاد درصد از کسانى که براى تحصیل به فرنگ مى‏روند سوغات علمى به همراه نمى‏آورند، بلکه سوغاتى‏هاى دیگر - که همه دیده‏اند - هم راه دارند.

تحصیل علم و معرفت و دانش و بینش، طبق حکم عقل، بلکه فطرت بشرى، اختصاص به دسته مخصوصى ندارد، بلکه هر فردى در هر حال و در هر مقدار از عمر و از هر طبقه که باشد، به حکم فطرت لازم است که جهل و نادانى را از خود بزداید و بر دانسته‏هاى خود بیفزاید، چرا که فطرت بشرى، از جهل بى‏زار است، هر کس را بنگرید از کوچک و بزرگ، پیر و برنا، زن و مرد از دادن نسبت جهل و نادانى به او آزرده مى‏شود و از نسبت دانایى خشنود مى‏گردد. پس چیزى که بر حسب فطرت، محبوب و مطلوب بشر است علم و دانش مى‏باشد و رسیدن به آن بر هر کس فرض و لازم است و هر کس که در این راه سستى ورزد، به حکم فطرت از بشریت دور مى‏باشد؛ زیرا بشریت ملازم با دانش‏طلبى و بینش خواهى است، فطرت انسانى - از ندانستن، گریزان و در پى دانستن، روان و دوان است - حکم مى‏کند که انسان در هر حال، جویاى دانش بوده باشد هر چند در بستر مرگ غنوده باشد. کسانى که نداى فطرت را اطاعت کردند، عالى‏ترین مقام را حایز شدند.

1- منیة المرید، ص 103.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار