دکتر«حسن روحانی» که سابقه کمتر از یک سال و نیم حضور بر کرسی ریاست جمهوری را دارد، بارها بر اشتباهات حتمی دولت قبل تأکید کرده و مرزهای اعتدال و انصاف را بارها درنوردیده است.

شام و ناهار هم آرمان کسی نیست! / نگاه کاریکاتوری دولت به فضای اطراف

ظرفیت‌های موجود در قوانین جمهوری اسلامی ایران آنچنان گسترده و مبسوط است که بی‌هیچ تردیدی می توان قانون اساسی موجود را کاملاً مترقی و مطابق با نیازهای جامعه بشری در زمان حال دانست.

به گزارش گلستان 24، البته تعریف و تمجید از قانون اساسی هرگز نمی تواند نفی‌کننده ایرادات موجود در بعضی قوانین اجرایی و کج سلیقگی‌ها باشد. البته مشکلات مهم زمانی بروز می کند که همین ایرادات، ضمن آمیخته شدن با سوءاستفاده برخی از خواص و بعضی عوامل دیگر، بارها و بارها سبب وارد آمدن لطمات بسیار بزرگ به مردم و کل کشور می شود.(1)

کاریکاتور و دنیای سیاه وسفید دولت موسوم به اعتدال!

یکی از موضوعات محل بحث میان سیاستمداران داخلی، موضوع وظیفه ریاست جمهوری در برابر قانون اساسی است. در دولت‌های مختلف، این موضوع محل بحث بوده است که آیا ریاست جمهوری،  مجری قانون اساسی است یا نگهبان قانون اساسی؟

از سوی دیگر لازم به یادآوری نیست که در دولت‌های قبل نیز مانند دولت موسوم به «اعتدال»، همواره بخش‌هایی از قانون اساسی مورد توجه قرار گرفته و روی آنها اصطلاحاً مانور رسانه ای انجام شده است.

اکنون دکتر«حسن روحانی» که سابقه کمتر از یک سال و نیم حضور بر کرسی ریاست جمهوری را دارد، بارها بر اشتباهات حتمی دولت قبل تأکید کرده و مرزهای اعتدال و انصاف را بارها درنوردیده است. وی با این روش، از اشتباهات «محمود احمدی نژاد»  اکسیر بی مانندی تولید کرده و موارد زیر را عملاً به اجرا در آورده است:

-          ایجاد اتحاد میان حامیان رسانه ای و سیاسی خود حول محور انزجار از دولت قبل

-          کتمان خلف وعده های دولت یازدهم

-          تضعیف جبهه منتقدان با نسبت دادن همه آنها به طیف حامی رییس جمهور پیشین

-          کتمان وجود حتی یک خدمت در دولت قبل!

خطوط فوق الذکر که شرعاً، عرفاً و حتی قانوناً محل ایراد است، در حقیقت سند نگاه کاریکاتوری دولت یازدهم به دنیای اطراف است.

کاریکاتور در کلام، معادل نگاه محدود به یک شیء است؛ نگاه محدودی که سبب می شود تا بخشی از یک پدیده بزرگ دیده شده و بخش های دیگری از آن هرگز دیده نشود.(2)

متأسفانه مشکل نگاه کاریکاتوری به قانون اساسی در چهار دولت متوالی دیده شده است. دولت های سازندگی، اصلاحات، مهر و اعتدال، هر کدام به نحوی دچار این اشتباه شده و در دام نگاه کاریکاتوری گرفتار آمدند. در این بین اما سرعت به دام افتادن دولت یازدهم مثال زدنی است.

شاید اوج نگاه کاریکاتوری حامیان رسانه ای دولت یازدهم در موضوع حصر سران فتنه خودنمایی می‌کند. آنجا که رییس قوه قضائیه در پاسخ شبهات مطرح شده از سوی آنها موضع محکمی اتخاذ کرده و می گوید: «حصر سران فتنه مصوبه شورای عالی امنیت ملی بوده است و براساس مصالح نظام تصویب شده و کسانی که می گویند حصر غیر قانونی و خلاف قانون اساسی است، تنها نیمی از قانون اساسی را قبول دارند در حالی که باید همه قانون اساسي را دید و دانست که بر حسب اصل 176 قانون اساسی شورای امنیت ملی وظایفی دارد و ساز و کار مصوبات آن و اعتبار و حجيت آن نیز کاملا مشخص و روشن است.»(3)

دنیای سیاه و سفید اطراف «حسن روحانی»؟!

این یک واقعیت است که دولت یازدهم اثبات کرده، نگاه سیاه وسفید به همه رویدادهای اطراف خود دارد. این نگاه در حقیقت سرچشمه بسیاری از اشتباهات آن شده و همچنان ادامه دارد. اهانت به منتقدان، نرمی در ادبیات سیاسی با دشمنان و برخی تلاش های دولت در فضای مجازی و عرصه فرهنگ، هر کدام مهر تاییدی بر این ادعا هستند.

خوششان آمد، کف زدند با سوت!

طبیعی است که هر دولت موافقان و مخالفانی دارد. این امر درباره دولت اعتدال نیز صادق است. اینکه حلقه مشخصی از معاونان و مشاوران، برای ریاست محترم جمهوری کشورمان به نشانه تشویق کف بزنند یا در فلان جمع نسبتاً خصوصی صدای سوت و هلهله هیجانی مخاطبان ایشان به گوش برسد، چندان عجیب نیست. آنچه می تواند مایه تعجب باشد، برداشت‌های اشتباه از این اتفاق است.

اینکه آفرین و احسنت گفتن حلقه بسته مشاوران را معادل رضایت عموم بدانیم کاملاً تعجب برانگیز است آن هم از فردی همچون دکتر «حسن روحانی» که نه «تازه به دوران رسیده» هستند و نه اهل هر گونه اشتباه دیگر!

آرمان نه! لوازم نیل به آرمان هم نه؟

افزایش نرخ بیکاری، ادامه رکود برخلاف ادعای رییس جمهوری، نامشخص بودن نتیجه مذاکرات هسته ای، بی تدبیری در مدیریت فضای مجازی و بسیاری از موارد دیگر هرگز در سخنرانی اخیر ریاست محترم جمهوری مورد اشاره قرار نگرفت.

در این بین اما گلایه های جدیدی از سوی مردم و نخبگان ظهور کرد که جای تأمل دارد. لطفاً به این دو جمله که نتیجه سخنرانی اخیر ریاست محترم جمهوری است، دقت کنید:

«آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست»، «36 سال است همه پرسی انجام نداده ایم »(4) واقعاً چه دلیلی می توان اقامه کرد تا مشخص شود دلیل این پرنده‌گویی ها و ادبیات آشفته چیست؟

آیا کسی گفته است که «سانتریفیوژ» آرمان ماست؟ البته یکی از نامزدهای محترم یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، که بر اساس رأی 50 مُمیّز سه دهم درصدی اکنون رییس جمهور کشور است، این جمله را میان تبلیغات انتخاباتی خود بیان کرد: «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم».

حال مشخص نیست در شرایط افزایش نرخ بیکاری و کاهش غنی سازی اورانیوم از 20 به سطح 4درصد، چرخ سانتریفیوژها در حال گردش است یا چرخ زندگی مردم یا اصولاً کدام بهتر می چرخد؟

شاید صحبتی عامیانه تر بتواند عجیب بودن اظهارات دکتر «حسن روحانی» را مشخص کند.

قطعاً وعده های غذای روزانه آرمان کسی نیست، استفاده از وسیله نقلیه نیز آرمان فرد خاصی نیست، خستگی هم آرمان هیچ کس نیست اما بدون سوار شدن بر وسایل نقیله (مثل اتوبوس و مترو وخودرو شخصی) و بدون صرف غذا نمی توان کار کرد و کسب درآمد داشت. البته که خستگی هم از نتیجه کار کردن است. البته اگر در شرایط افزایش نرخ بیکاری، این امکان فراهم باشد!

درباره رفراندوم هم جای این سئوال از شخص رئیس جمهوری کشور باقیست که مگر قرار است هر روز رفراندوم برگزار شود؟ جدای از ایرادات حقوقی که بر سخنان رییس جمهوری حقوقدان کشورمان وارد است، ای کاش مشخص شود که بر اساس کدام معیار، فاصله 36‌ساله برگزاری رفراندوم مورد اعتراض و کنایه ایشان واقع شده است؟

سئوال اصلی این است که رییس جمهوری ما چرا نقش مجلس، شوراهای اسلامی شهر و روستا و سایر نهادهای قانونگذار را نادیده می گیرد و اینگونه با استفاده ابزاری از رفراندوم و البته احساسات مخاطبان، تلاش برای دور زدن همه قوانین را کلید می زند؟

البته دکتر «حسن روحانی» باید توجه داشته باشند که آخرین درخواست دولت «تدبیر» از مردم درباره انصراف از یارانه با یک نه به تعداد بیش از 70میلیون نفر مواجه شد! در نتیجه لزوماً ورود به عرصه «همه‌پرسی» و برگزاری «رفراندوم» حلال مشکلات پیش‌روی ایشان نیست.

آنچه «دکتر روحانی» هم نمی‌پسندد

قبول کنیم یا نکنیم، اکنون شعارهای دولت «تدبیر و امید» بیشتر شبیه شعارهای تماشاچیان مسابقه قرمز و آبی‌ های پایتخت شده است.

اینکه با شدیدترین وجه به رقیب داخلی بتازیم و شعارهای رجزگونه سر بدهیم و دغدغه محتوای آن را نداشته باشیم، قوانین نامطلوب حاکم بر ورزشگاه‌های فوتبال ماست که آه از نهاد اهالی فرهنگ نیز برآورده است. نکته آنجاست که ظاهراً این شیوه در حال رسوخ کردن به سخنان رسمی اهالی دولت است و از یک‌سو با کوبنده‌ترین ادبیات ممکن به منتقدان حمله می‌شود و از سوی دیگر با رجزخوانی، نیش‌وکنایه‌های جانانه و سخنان بی‌پروا به ادبیات حاکم حمله می‌شود.

این آفت وقتی بیشتر خودنمایی می کند که می بینیم رسانه‌های بیگانه و حامیان نشان‌دار فتنه 88، با همه وجود از سخنان اخیر دکتر «حسن روحانی» استقبال کرده و انواع تعابیر مضحک را به جملات وی نسبت می دهند، تعابیر و تحلیل‌هایی که قطعاً مورد قبول شخص ریاست محترم جمهوری نیز قرار نخواهد گرفت.

 

پی نوشت:

1)      بارزترین این نمونه را می توان در اغتشاشات و فتنه88 یافت

2)       معادل همین امر را در در هنر کاریکاتور یا کارتون مشاهده میکنیم. کاریکاتور یک فرد معادل تصویر چهره او به نحوی است که ایرادات یا حتی محسنات احتمالی صورت وی، بزرگ نمایی شده است.

3)     قوه قضائیه آماده برگزاری دادگاه سران فتنه/ اتهامات در پرونده زیاد است

4)      روحانی در همایش اقتصاد ایران: آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست

ارسال نظر

آخرین اخبار