اساتید نفوذی دانشگاه‌ها را بهتر بشناسید

اگر چه این برنامه به تمام اهداف اعلام شده خود نرسید و بی‌سرو صدا با پایان دورة ریاست جمهوری جرج بوش به بایگانی سپرده شد. اما پس از بسط و توسعه رویدادهای هیجان‌انگیز موسوم به بهار عربی در جهان عرب خیلی‌ها در میان مخالفان خارجی دولت ایران در آنسوی دریا‌ها به این اعتقاد و یا شاید امید رسیدند که بعد از اسد رژیم اسلامی در ایران نیز ساقط خواهد شد. به نظر می‌رسد که ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی و دنباله رو‌های افراطی او مخصوصاً در سپاه پاسداران انقلاب و اشخاصی که مستقیما مسئول سیاست خارجی ایران هستند نیز همین باشد.

فرهاد عطایی استاد دانشگاه تهران: سپاه پاسداران دنباله‌روهای افراطی آیت الله خامنه ای هستند!+ فیلم

به گزارش گلستان 24، مسئله نفوذ که در دولت یازدهم با هشدارهای پیاپی رهبر انقلاب مواجه شده است این‌روزها جای پای خود را در وزارت علوم دولت تدبیر نیز باز کرده است. 

اعضای هیات علمی و اساتید دانشگاه از جمله افرادی هستند که در شکل‌دهی به نگرش دانشجویان تاثیرگذاری بسیاری دارند؛ برخی از این اساتید نگاه خوش‌بینانه‌ای به کشورهای نظام سلطه از جمله آمریکا دارند و کوچک‌ترین انتقاد به این‌ کشورها را بر نمی‌تابند؛ لذا نتیجه آن می‌شود که نگرش دانشجویان تحت تعلیم آن‌ها  مانند خودشان شکل گرفته که خلاف واقعیت علمی و عملی است. این مسئله نهایتاً  جهت‌گیری تصمیم‌گیری دانشجویان به نفع دشمن را درپی دارد  که خود از مصادیق نفوذ می‌باشد.
 
ترجمه متن سخنرانی 27  می 2014   فرهاد عطایی دانشیار روابط بین‌الملل و عضو رسمی هیات علمی دانشگاه تهران در پانل اول کنفرانس "چگونه یک توافق منطقه‌ای می‌تواند به خاتمه جنگ در سوریه کمک کند" که با مشارکت وزارت امور خارجة دانمارک[1]، شورای روابط بین‌الملل اروپا[2] و موسسه مطالعات بین‌الملل دانمارک[3] در کپنهاگ برگزار شد، به خودی خود جدی بودن مسئله نفوذ در وزارت علوم را دو چندان نشان می‌‌دهد.
 
 در حالی که این‌روزها اخبار شهادت مدافعان حرم پشت سر هم در رسانه‌ها منتشر می‌شود ترجمه سخنرانی  فرهاد عطایی نشان می‌دهد که وی سپاه پاسدران انقلاب اسلامی را تندرو و حزب‌الله لبنان را مخوف می‌پندارد. استفاده از تعابیری چون رژیم جمهوری اسلامی و بیان مطالبی چون کم‌اهمیت بودن بشار اسد برای ایران آن‌هم در بین کشورهای خارجی خود میزان قبح‌شکنی این سخنرانی را بیش‌تر نشان می‌دهد.
 
گفتنی است که برخی از این دست سخنرانی به عنوان سخنران علمی و فرصت مطالعاتی انجام می‌شود که دانشگاه بابت این‌کار به اساتید پول پرداخت می‌کند
 
 
 
متن کامل ترجمه این سخنرانی که در ادامه می آید به شرح زیر است:
 
بحران سوریه به یکی از خطرناک‌ترین چالش‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بدل گشته‌است. با وجود این واقعیت که سوریه و ایران دارای مرزهای مشترک نیستند، سوری نقش مهمی در اجرای برنامه‌های منطقه‌ای ایران مخصوصاً در رابطه با لبنان و اسراییل داشته است. گذشت چهار سال از جنگهای داخلی خونین سوریه با بیش از یکصد و شصت هزار زخمی و وضعیت رو به تغییر رژیم اسد باعث شده تا تهران نفوذ و قدرت خود منطقه‌ای خود را در معرض تهدید ببیند.
 
از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در 1979 ایران در معرض تهدید گوناگون برای تغییر رژیم قرار داشته است که این تهدید‌ها خصوصا بعد از به قدرت رسیدن نومحافظه‌کاران در دولت بوش و معرفی آنچه "برنامه خاورمیانه بزرگ" نامیده می‌شد بسیار جدی‌تر شد.  برنامه خاورمیانه بزرگ در ایران تلاشی برای سرنگون ساختن رژیم‌های مخالف سیاست‌های ایالات متحده و اسراییل تلقی می‌شد. برنامه خاورمیانه بزرگ قرار بود از ساقط کردن حکومت خودگردان یاسر عرفات در فلسطین آغاز شده و با عراق، سوریه و ایران ادامه یابد.
 
 اگر چه این برنامه به تمام اهداف اعلام شده خود نرسید و بی‌سرو صدا با پایان دورة ریاست جمهوری جرج بوش به بایگانی سپرده شد. اما پس از بسط و توسعه رویدادهای هیجان‌انگیز موسوم به بهار عربی در جهان عرب خیلی‌ها در میان مخالفان خارجی دولت ایران در آنسوی دریا‌ها به این اعتقاد و یا شاید امید رسیدند که بعد از اسد رژیم اسلامی در ایران نیز ساقط خواهد شد. به نظر می‌رسد که ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی و دنباله رو‌های افراطی او مخصوصاً در سپاه پاسداران انقلاب و اشخاصی که مستقیما مسئول سیاست خارجی ایران هستند نیز همین باشد.
 
رژیم سوریه یک متحد مهم برای تهران بوده است. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای صدام حسین ایران را اشغال کردند. در طول جنگ هشت ساله‌ای که در پی این اقدام عراق به وقوع پیوست تمام رژیم‌های عربی چه آشکارا  چه پنهان از صدام حمایت کردند. سوریه تنها استثنا بود، دمشق تنها رژیم عربی بود که پشتیبان تهران در جنگ با عراق باقی ماند. همچنین مدت کوتاهی پس از انقلاب اشغال جنوب لبنان توسط اسراییل بهانه‌های لازم را برای ورود دولت انقلابی ایران به مسائل لبنان و نهایتا ایجاد یک قدرت نظامی و سیاسی مخوف به نام حزب‌الله را پدید آورد.
 
اگر چه حزب‌الله دستورات خود را مستقیما از ایران نمی‌گیرد اما یک متحد حیاتی برای ایران در مرزهای اسراییل و سوریه است.  می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در سه دهة گذشته درگیر یک جنگ نیابتی بوده‌اند. تل‌آویو با استفاده از نفوذ سهمگین خود در واشنگتن با موفقیت توانسته است خسارت‌های اساسی به ایران وارد کند، اما تهران از فعالیت‌های حزب‌الله در لبنان و در مرز اسراییل سود برده است. در روابط تهران با حزب‌الله همکاری رژیم سوریه نقشی حیاتی دارد. ساقط شدن رژیم طرفدار ایران در سوریه نفوذ و قدرت مانور ایران در منطقه را به شدت تضعیف خواهد نمود.
 
از نظر ایران سقوط اسد و از میان رفتن کامل این رژیم عواقب مهم دیگری را هم نه فقط برای ایران بلکه برای کل منطقة خاور میانه در پی خواهد داشت. با ادامة جنگ، یکپارچگی سرزمینی سوریه به نحو فزاینده‌ای به مخاطره می‌افتد و این امر مسلماً در بلند مدت تهدیدی علیه امنیت منطقه‌ای ایران تلقی می‌شود. تجزیة سوریه مسلماً بر سایر کشور‌های منطقه از جمله عراق اثرگذار خواهد بود. هر نوع تلاشی از سوی دو میلیون نفر جمعیت کرد ساکن در سوریه برای استقلال و تاسیس یک کشور کردی برای عراق و ایران که هر دو دارای جمعیت بزرگی از کردها در مرز‌های مشترک خود هستند عواقب جدی در پی خواهد داشت به ویژه  این که در حال حاضر هم در عراق و هم در سوریه کرد‌ها از نوعی خودمختاری برخوردار گردیده‌اند.
 
تهران همچنین از ناحیة سیاست‌های هویتی رو به گسترش در منطقه نیز نگرانی دارد. ایران کشوری با اقوام و ادیان متعدد است. اگر چه اکثریت جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل داده‌اند اما در اغلب مناطق مرزی ایران سنی‌ها و اقلیت‌های قومی نظیر کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و ترکمن‌ها ساکن هستند. شیعه‌ باوری ایدئولوژی انقلاب اسلامی را تشکیل داده و یکی از عوامل تعیین کننده در فرموله شدن سیاست خارجی جمهوری اسلامی باقی مانده است. با توجه به این که  شیعه‌ها یک اقلیت کوچک از جمعیت 2/1 میلیارد نفری مسلمانان جهان را تشکیل می‌دهند تهران نگران سرنوشت شیعیان در سوریه، لبنان، شبهه‌قاره هند، عراق و بقیة خلیج فارس است. در حال حاضر رقابت میان ریاض و تهران شکل گرفته که عواقب مرگباری را در سوریه، عراق و لبنان در پی داشته است. این رقابتی نیست که تهران خواهان آن باشد یا برای تهران سودی در بر داشته باشد.
 
از همان ابتدای انقلاب دولت ایران سوریه را به عنوان مهم‌ترین کشور در خط مقدم مقابله با اسراییل مورد تحسین قرار داده است. بنابر این سقوط رژیم سوریه در تهران یک جهش عمده در افزایش قدرت اسراییل - کشوری که آشکارا از اشغال ایران و تغییر رژیم تهران سخن گفته - تلقی می‌شود. و بالاخره ایران در مورد القاعده که اقدامات خشونت آمیز و ایدئولوژی سنی رادیکال آن علیه منافع ایران و البته منافع منطقه است هم نگرانی دارد. تهران گسترش و تداوم جنگ داخلی در سوریه را یک فرصت ایده‌آل برای افزایش و نفوذ القاعده در منطقه ارزیابی می‌کند.
 
البته به ویژه پس از انتخاب شدن حسن روحانی در انتخابات سال 2013 می‌توان نوعی تغییر تدریجی را هم در مواضع ایران نسبت به سوریه مشاهده نمود. مسلم است که این تغییر موضع، حاصل تغییرات به وقوع پیوسته در بحران سوریه و نیز در ترتیبات استراتژیک و ژئوپولیتیک در خاور میانه است. در حال حاضر بسیاری از رهبران در ایران به این نتیجه رسیده‌اند که تا وقتی که اسد در راس امور باشد سوریه نمی‌تواند به عنوان یک کشور با ثبات و یکپارچه به موجودیت خود ادامه دهد.
 
با گذشت چهار سال از جنگ کسی انتظار ندارد که بشار الاسد بتواند قدرت و اقتدار خود بر سوریه مثل قدیم مجددا به دست آورد. خود اسد و رژیم او در حقیقت آنقدر‌ها هم برای تهران اهمیت ندارد. هر چه باشد اتحاد با رژیم سوریه از زمان اشغال ایران توسط عراق در 1980 تا امروز بر اساس مشترکات ایدئولوژیک نبوده است چرا که  حزب بعث حاکم بر سوریه هم سکولار و هم سوسیالیست است. حداقل خواسته‌های ایران مشاهدة استقرار دولت جدیدی در سوریه است که نسبت به ایران دشمن نیست و حداکثر خواسته‌های ایران این است که ترجیحا متحدی در این کشور داشته باشد که به عنوان یک شریک به اجرای سیاست‌های تهران در منطقه کمک کند.
________________________________________
[1] Ministry of Foreign Affairs of Denmark
[2] European Council on Foreign Relations
[3] Danish Institute for International Studies
 
Syria Conference, Copenhagen May 2014: FARHAD ATAI
https://www.youtube.com/watch%3Fv%3DWiKpGsAypMY
https://channelmeter.com/videos/WiKpGsAypMY
http://tors.ku.dk/eksterne_arrangementer/diis-event-syria/

انتهای پیام/ رجانیوز

ارسال نظر

آخرین اخبار