نقدی بر کتاب "زندگی اسلامی شرافتمندانه"

کتاب "زندگی اسلامی شرافتمندانه" و یا "همجنسگرایی در اسلام" اثری ازاسکات کِگل است. کگل در این اثر می‌کوشد تا رهیافتی جدیدی نسبت به پرورش هویت، تعهد دینی، و تغییر اجتماعی براساس نگرش همجنس‌گرایان مسلمان ارائه دهد. وی در این کتاب شش گونه کوشش اکتیویستی را نشان می‌دهد و تلاش می‌کند تا صحبت‌های خود را با شاهد مثال‌هایی از بین همجنسگرایان مورد تحقیق اثبات کند و به مطالبه حقوق آنان بپردازد.

کِگل سعی می‌کند شش گونه کوشش اکتیویستی را به همجنسگرایان به ظاهر مسلمان نسبت دهد و برای دست یابی به آنان مشقت‌هایی را ترسیم می‌کند. جذابیت بخشی به سنت دینی، به چالش کشاندن خانواده و جامعه، سازگاری بخشیدن به سیاست‌های دینی، تعدیل و سازگار کردن سیاست‌های سکولار، پیش روی به سوی یکپارچگی اقلیت‌ها، و سفرکردن به سوی هویت شخصی، شش گونه کوششی است که مسلمانان همجنس‌گرا در این مسیر از آن‌ها بهره می‌برند. نویسنده با مظرح کردن این امور سعی بر آن دارد تا همجنسگرایی را در کنار دین داری تعریف کند و اثبات کند که برای همجنسگرا بودن لزومی به ترک دین نیست.

کِگل برای کار خود از روش روایت شناسی استفاده می‌کند. وی 15 همجنس­گرای به ظاهر مسلمان را از 5 کشور انگلستان، هلند، آفریقای جنوبی، آمریکا و کانادا انتخاب کرده است که 4 نفر از آنان لزبین، 9 نفر گی و 2 نفر ترنس جندر هستند. از نظر نژادی 3 نفر از آنان عرب، 8 نفر از آسیای جنوبی، 1 نفر آفریقایی – آمریکایی و 3 نفر از دیگر نژادها هستند.

از نگاه وی، همجنس‌گرایان مسلمان از یک تبعیض دوسویه رنج می‌برند: از یک سو، گروه‌ها و اکتیویست‌های غربی (که نوعاً سفیدپوستان با زمینه یهودی-مسیحی هستند) همجنس‌گرایان مسلمان را غیرخودی و غریبه می‌شمارند و از سوی دیگر، خانواده‌ها و جامعه اسلامی پیرامونی نیز آنان را غیرخودی و غریبه به شمار می‌آورند. درواقع، هر دو گروه در پی وارد کردن فشار بر همجنس‌گرایان مسلمان هستند.

وی تلاش کرده است تا بصورت غیر مستقیم شرایط همجنسگرایان را در کشورهای عربی و اسلامی نقد کند و به گونه ای کاملاً حرفه ای، سعی کرده است چند مسلمان با تمایلات همجنسگرایانه مقیم کشورهای غربی را انتخاب کند و با بررسی محدودیت‌های خانوادگی و جامعه مسلمانان اقلیت آن کشورها، به نقد محدودیت‌های دیگر کشورهای عربی – اسلامی برای همجنسگرایان بپردازد.

کِگل علت گرایش مسلمانان همجنسگرا به جنبش‌های ترقی خواه اسلامی را سختگیری خانواده‌ها و دیگر مسلمانان می‌داند و مبارزه فرسایشی همجنسگرایان علیه اسلام و احکام اسلامی را گامی صحیح برای به رسمیت شناساندن اقدامات و افکار همجنسگرایان می‌داند.

از جمله فعالیت‌هایی که مخالفان اسلام حقیقی در کشورهای غربی انجام می‌دهند آن استکه مسلمانان فریفته را مسلمان واقعی و معتدل نشان می‌دهند و مخالفان همجنسگرایی و دیگر مخالفان اسلام انحرافی را محکوم به افراطی بودن می‌کنند و آنان را به شدت سرکوب می‌کنند به گونه ای که سخنرانی ضد همجنسگرایی امام جماعت هلند"المویمنی" را "سخنرانی نفرت" نامیده‌اند واین فرد را نماینده مسلمانان نمی‌دانند.

از دیگر گام‌هایی که همجنسگرایان در غرب بر می‌دارند تبلیغ شرعی همجنسگرایی است. رشید یکی از مسلمانان همجنسگرا است کهبا فعالیت در گروه «حبیبی انا» که نخستین و تنها بار همجنس‌گرایان مسلمان در اروپا - که اکنون بسته شده است - بود، تلاش می‌کنند تا با برپایی جلسه‌های بحث و گفتگو در زمینه‌ی همجنس‌گرایی در اسلام و نگاه اسلام به گرایش و عمل جنسی، جامعه سکولار و همجنس‌گرایان مسلمان را به یکدیگر نزدیک سازد. وی بر این باور است که براساس تعالیم قرآن سازگاری، پذیرش، و پیروی از قوانین کشوری که فرد مسلمان درآن زندگی می‌کند، بر او لازم است، حتی اگر قانون آن کشور با تعالیم دین به ظاهر ناسازگار باشد. وی با این بیان سعی می‌کند تا گرایش به همجنسگرایی را با نوعی جامعه پذیری تلفیق کند و آن را امری شرعی بداند.

یکی از شیوه‌های فعالیت همجنس‌گرایان مسلمان سازگاری دادن سیاست‌های سکولار با رویه‌ی جامعه مسلمان در اقلیت است و تلاش می‌کند کمترین کاری که می‌تواند برای احقاق حقوق آن‌ها انجام دهد به رسمیت شناخته شدن آن‌ها در میان اقلیت‌های مسلمان در کشورهای غربی است و آن را امری عادی و در راستای شرع مقدس اسلام جلوه دهد و با مخالفت مسلمانان واقع نشود درست به مانند انحرافی که در دین مسیحیت ایجاد شد و همجنسگرایی در آن پذیرفته شد.

او مدعی است همجنس‌گرایی محصول امپریالیسم جدید آمریکایی است که بر منطقه خاورمیانه و کشور‌ها و فرهنگ‌های عربی و اسلامی تحمیل شده است. و ربطی به سابقه تاریخی آن و قوم لوت که در قرآن آمده است ندارد و آن را یک گرایش و کشش در فرهنگ غربی و در میان غربیان می‌داند. مطابق با دیدگاه او تمام کسانی که در جوامع عربی- اسلامی می‌زیند و دارای گرایش همجنس‌گرایانه هستند یا خود را همجنس‌گرا می‌شمارند درواقع برخطا هستند و به واقعیت درونی خویش آگاهی ندارند.