این جماعت توصیه پذیر نیستند ؛ چون امامین انقلاب اسلامی در طول نهضت و این 40سال توصیه های ارزشمند و مشفقانه ای به اینها نموده است و آنها بی تفاوت بوده اند.

مصاحبه با دکتر حسن بیارجمندی فارغ التحصیل حقوق بین الملل و حقوق اروپایی از دانشگاه روابط بین الملل مسکو

به گزارش گلستان 24 ؛  در شرایطی که دور جدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شده، برخی از جریان های سیاسی گرچه تاکید بر ظالمانه بودن تحریم ها تاکید دارند اما تصریح می کنند که با مقاومتی چند ماهه و رسیدن به نقطه قوت باید مذاکره با آمریکا را کلید زد. نظر شما در این خصوص دیدگاه های مطرح شده از سوی این جریان چیست؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این جریان و به تعبیری باند سیاسی در طرح این نظر با آن پوشش درست ؛ نه با خودشان صادق هستند و نه با مردم .چراکه اولا اگر تحریم های اخیر ظالمانه است با تحریم هایی که از 1980 و در حدود 40سال گذشته اعمال شده چه فرقی دارد؟ تمام تحریم های آمریکا و متحدینش در 40سال گذشته ظالمانه بوده است و به ماهیت رژیم مستکبر و ظالم آنان بر می گردد ثانیا همچنانکه اشاره شد ؛ تحریم ها اگر ظالمانه است ، پس اعمال کننده آنان خود ظالم است.آیا با ظالم مبارزه برای استیفای حقوق می کنند یا مذاکره ؟ شما در  یک رابطه اجتماعی ای ساده که یک طرف ظالم باشد و یک طرف مظلوم نمی توانید نسخه مذاکره را بپیچید چراکه با روح آزادگی یک انسان در تعارض است.

علاوه بر اینها، اینکه چند ماه مقاومت کنیم تا به نقطه قوت برسیم! مگر ما تجربه گرانسنگ مقاومت 8ساله از سال 84 تا 92 در پرونده هسته ای را با آن توان و قدرت هسته ای شگفت آور نداریم که چطور همین جریان لیبرال ظرف 2سال همه آن را دادند و تقریبا هیچ گرفتن !؟ آیا این تجربه که به این تحریم های ظالمانه ختم شده ؛جز خسارت محض چیزی دیگری هم برای ملت داشت ؟

به همین دلیل اساسا این باند سیاسی لیبرال داخلی هیچ صداقتی ندارند و حتی خودشان را فریب می دهند.

 

2- به نظر شما در حالی که رهبر معظم انقلاب از افول آمریکا سخن به میان آورده و تصریح دارند هر کس که از قطار انقلاب پیاد شود، باخته است به نظر شما طرح مذاکره با آمریکا از سوی برخی جریان های سیاسی از چه موضوعی حکایت دارد؟

 

فقط یک کلمه خیانت .این جریان داخلی جاده صاف کن استکبار و استعمار گران هم در جریان نهضت اسلامی امام خمینی (ره) و در آستانه پیروزی علیه رژیم دست نشانده آمریکا قایل به تعامل و مذاکره با آمریکا بود و هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در  عرصه ها و مقاطع حساسی که در آستانه یک پیروزی بزرگ بودیم .از فتح لانه جاسوسی تا آستانه پیروزی نهایی در دفاع مقدس که امام (ره) از نسخه این جریان به جام زهر یاد کردند.

در عصر زعامت امام خامنه ای هم این جریان همان راهبرد کلی خیانت آمیز خود را دنبال نموده است آنهم درست در آستانه پیروزی های بزرگ برای ملت ایران.مثلا اصل انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و مشارکت مردم یک پیروزی بزرگ بود ولی همین جریان اصل آن را هدف قرار داد.

بیداری اسلامی در منطقه غرب آسیا تحت تاثیر گفتمان انقلاب اسلامی روی داد و همین جریان در 25بهمن 89 آن اقدام خیانت آمیز را مرتکب شدند.

در افغانستان، لبنان، عراق و سوریه به پیروزی های بزرگ دست یافتیم و آمریکا و متحدینش علی رغم هزینه تریلیون دلاری شکست خوردند باز همین جریان از مذاکره با آمریکا سخن گفتند.

به قدرت بازدارنده موشکی در  تامین امنیت ملی و دفاع از ملت رسیدیم باز همین جریان گفتند بیایید در مورد همین ابتدایی ترین حق یک ملت با آمریکا مذاکره کنیم و....

مصادیق بسیاری از این دست می توان ارایه کرد از جمله همین موضوع سوال شما ؛ آنهم در این شرایطی که هیچ آبرویی برای این دولت بی سر و پای آمریکا باقی نمانده است و حتی متحدین اروپایی این کشور  ابراز یاس و ناامیدی می کنند!

 

3- آیا طرح سازش با تعابیری همچون «تعامل» به نوعی عدم توجه به ظرفیت های درونی و سیاست های درونزا به ویژه اقتصاد مقاومتی نیست؟

تجربه فراگیر و گسترده مذاکرات هسته ای و برجام همین را به بعض مسولین طرفدار سازش و همگان آموخت .

وضعیت کنونی کشور و این تنگناهای اقتصادی که بوجود آمده به همین دلیل بوده است که به موازات مذاکرات از ظرفیت های درونی و سیاست های درون زا اقتصادی بویژه اقتصاد مقاومتی قصور نموده و غافل شدند! (البته خوشبینانه)

و با اعتماد و خوشبینی مفرط انتظار داشتند که بعد از برجام گشایش های اقتصادی بیرونی حاصل شود که دیگر نیازی به توجه به ظرفیت های درونی اقتصادی و اقتصاد مقاومتی نیست!

 

 

4- توصیه شما به کسانی که خط مستمر خود را تعامل، مذاکره و سازش با آمریکا را دنبال می کنند، چیست؟

این جماعت توصیه پذیر نیستند ؛ چون امامین انقلاب اسلامی در طول نهضت و این 40سال توصیه های ارزشمند و مشفقانه ای به اینها نموده است و آنها بی تفاوت بوده اند.

این جماعتی که در دهه های 50 و 60 در دامن بلوک شرق بود و از دهه 70 به بعد به دامن بلوک غرب افتاد؛ مبتلا به خودکم بینی مفرط و... است و آنچه در کشور و تمدن خود دارند از بیگانگان تمنا می کنند و گذشت زمان و روزگار این جماعت را ادب کرده است

 

5- رویکرد ما نسبت به این جریانی که خط  سازش و مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند، چیست؟

 

بنظرم شخصی ام بهترین رویکرد نقد عالمانه و منطقی_مقایسه ای این جریان است. چراکه هدف این جریان ایجاد تردید ، تزلزل و تغییر در باورهای استکبارستیزانه مردم انقلابی ما است و اگر  ما این رویکرد را اتخاذ کنیم؛ آنان به اهداف شوم خود  نمی رسند اما اگر برخلاف چنین رویکردی عمل کنیم خواسته یا ناخواسته در مقبول سازی این شعارهای تو خالی آنان همکاری کردیم.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار