برآورده کردن حاجات سیاسی با خاطره سازی و تحریف امام

سخنان روشنگرانه رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت امام خمینی (ره) پاسخی بود به بسیاری از ادعاها، توهمات و توقعاتی که در صدد تحریف امام (ره) و تخریب خط امام (ره) هستند.

تحریف امام خمینی،معبری برای ایجاد رابطه با آمریکا

به گزارش گلستان 24، سخنان روشنگرانه رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت امام خمینی (ره) پاسخی بود به بسیاری از ادعاها، توهمات و توقعاتی که در صدد تحریف امام (ره) و تخریب خط امام (ره) هستند. صاحبان این تفکرات باطل مدام در پی تحقق آمال و آرزوهای خود، از امام خمینی (ره) مایه می گذارند و سعی دارند با برداشت ها و تفاسیر شخصی از سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی، تخیلات خود را «استانداردسازی» کنند و به آن رنگ واقعیت و اصالت ببخشند. حال آنکه به گفته رهبر معظم انقلاب «هرکسی هر حرفی را که خودش می‌پسندد نباید به امام نسبت دهد.»

خاطره گویی از امام (ره) یا مصرف تبلیغاتی از امام(ره)؟

مخاطبان سخنان رهبر انقلاب ممکن است از هر قشر و گروه و طیف و جناحی باشند و هر کسی در هر لحظه ای که بخواهد هر حرفی را که خودش می‌پسندد به امام نسبت دهد در آن لحظه دست به تحریف امام و تعریف امام به میل خود زده است.

اما خواه ناخواه نگاهی ولو بسیار گذرا به گذشته ای نه چندان دور ثابت می کند که مقصود رهبر معظم انقلاب از بیان این جملات و کسانی که دست به تحریف امام می زنند، آنهایی هستند که طی دو سال گذشته و بعد از انتخابات سال 92 مدام در پی دستیابی به اهداف خود، هر آنجا که با مخالفت مردم و رهبر معظم انقلاب مواجه می شوند، سعی دارند امام را سپر خود قرار دهند و از امام خمینی (ره) و سخنان ایشان به نفع خود «مصرف تبلیغاتی» کنند. چنانکه هر از گاهی با خاطره گویی از امام توسط برخی افراد بلندمرتبه در نظام مواجه می شویم؛ خاطراتی که در منابع مربوط به امام نیامده و بسیار شائبه برانگیز است. این عده البته قبل از سال 92 هم به اینگونه اقدامات مبادرت ورزیده و هر آنجا که توانسته اند از امام، خاطراتی به نفع خود نقل و خرج کرده اند.

چنانکه هاشمی رفسنجانی در پایان سال 90 در مصاحبه با «فصلنامه مطالعات بین‌المللی» (که اکثر مدیران آن از جماعت اصلاح طلب هستند) به ذکر خاطره ای پرداخت و گفت: «من در سال‌های آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت بر‌تر دنیاست.»

اندک زمانی بعد از انتشار این مصاحبه در بهار 91 و تحلیل رسانه ای که بر سر آن به راه افتاد و انتقادات اصولگرایان از خاطره گویی هاشمی به سبک «نیمه نویسی»، هاشمی رفسنجانی در دیداری با فراکسیون اقلیت مجلس گفت: «انتظار نداشتم واکنش‌ها به سخنانم در مورد رابطه با آمریکا در این حد باشد و جنجال‌آفرینی به بار بیاورد. اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتما حضرت امام در‌‌ همان زمان پاسخ من را می‌دادند.»  

به فاصله چند روز بعد از این دیدار و اظهارنظر هاشمی درباره پاسخگو نبودن امام (ره) به نامه اش، برادر وی یعنی محمد هاشمی در گفت و گو با مجله اصلاح طلب آسمان در پاسخ به این سوال که نتیجه آن نامه نگاری چه شد و پاسخ امام به آن نامه چه بود؟ گفت: «در پاسخ به سئوال شما که «پاسخ حضرت امام به این موضوع چه بوده است؟» دقیقا نمی‌دانم و باید از حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی سئوال کنم ولی اجمالا ایشان گفتند که بعد از این نامه حضرت امام در یکی از سخنرانی‌های عمومی خودشان شرایطی را برای رابطه با آمریکا تعیین کردند.»

تحریف امام خمینی

در شرایطی که هاشمی معتقد بود پاسخ ندادن امام به نامه اش دلیل بی ایراد بودن بحث هایش در نامه است، برادر آیت الله هاشمی از قول او گفت: «حضرت امام در یک سخنرانی عمومی شرایطی را برای رابطه تعیین کردند.» ولی نکته جالب این است که به این سخنرانی و شروط امام در هیچ مصاحبه ای اشاره نشد. شاید همین تناقض گویی ها و نگفتن ها بود که باعث شد بسیاری از اصولگرایان به هاشمی و نحوه خاطره گویی وی انتقاد کنند. چنانکه حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان «آقای هاشمی حاضرید که...؟!» تصریح کرد: «کمترین تردیدی نیست که امام راحل ما (ره) ابهام مطرح شده از جانب آقای هاشمی رفسنجانی را بی‌پاسخ نگذاشته‌اند و سؤال این است که چرا آقای رفسنجانی از پاسخ آن بزرگوار که به یقین و مانند همیشه، مستدل و منطقی بوده است طفره رفته و به آن اشاره‌ای نکرده است؟!»

چند روز بعد هم سرلشکر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه سیزدهمین مراسم سالروز شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی در جمع خبرنگاران درباره اظهارات هاشمی رفسنجانی در خصوص رابطه ایران و آمریکا تاکید کرد: «من به عنوان شخصی که از ابتدای انقلاب در شورای عالی امنیت ملی حضور داشته ام می‌گویم امام خمینی(ره) هیچ گاه این نظر را مورد تایید قرار ندادند و این اظهارات مورد تایید رهبر معظم انقلاب،‌ شورای عالی امنیت ملی و هیچ یک از دولت‌ها نبوده است.»

تلاش برای موافق نشان دادن امام (ره) با حذف شعار مرگ بر آمریکا

سخنان هاشمی درباره رابطه با آمریکا اگرچه مورد انتقاد اصولگرایان قرار گرفت اما از طرف «اصلاح طلبان محور» نسبت به آن انتقادی مطرح نشد تا آنکه دولت یازدهم روی کار آمد و اکنون شاهدیم که دولتی ها با پشتیبانی هاشمی رفسنجانی و روی «محور اصلاحات» به خیال خودشان در حال فتح الفتوح هستند و بزرگترین هدف خود را حل موضوع رابطه با آمریکا می دانند.

چند ماه پس از روی کار آمدن دولت روحانی و بعد از آنکه شاهد دور تازه ای از مذاکرات ایران و 1+5 و نیز گفت و گوی تلفنی رئیس دولت یازدهم با رئیس جمهور آمریکا بودیم، مسیری با تابلوی «کنار گذاشتن شعار مرگ بر آمریکا» در پیش گرفته شد. در این مرحله هم هاشمی و خاطره هایش خط شکن مسیر دولتی ها و اصلاح طلبان به شمار می آمد. مساله از آنجا آغاز شد که در کتاب خاطرات هاشمی با نقل چند اظهارنظر از رهبر کبیر انقلاب این موضوع که امام(ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بودند،‌ مطرح می شود. بنابر این گزارش، با نگاهی به خاطرات هاشمی مشخص می شود که وی در بخش هایی از خاطرات خود موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا و  بررسی های صورت گرفته در این‌باره را مطرح و البته تصریح می‌کند که امام (ره) نیز با این تصمیم موافق ولی منتظر فرصت مناسب بودند.

انتشار این اظهارنظر با توجه به شرایط پیش روی کشور و ذوق زدگی برخی رسانه ها از مذاکره تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا،‌ واکنش های فراوانی را به همراه داشت. علاوه بر این هاشمی در بخش هایی از صراحت نامه خود با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و با تاکید بر اینکه مطلب نقل شده از امام درباره حذف شعار مرگ بر آمریکا صحیح است، گفته بود: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم.» در همین زمینه پایگاه اطلاع‌رسانی اکبر هاشمی رفسنجانی مطلبی از کتاب «صراحت‌نامه» را نقل کرد که در آن آمده بود، «آیت‌الله خمینی با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بوده است.» در این گزارش به نقل از هاشمی رفسنجانی آمده است: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلا در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتا با حرف‌های تند و فحاشی‌ها مخالفم و آن‏ها را مفید نمی‌دانم.»

سرانجام پس از چند روز حرف های متفاوت بر سر این خاطره، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در این مورد موضع گیری کرد. حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام با اشاره به حواشی چند روز گذشته درباره اظهارنظرهای هاشمی و خاطره نقل شده از وی، گفت: «خاطره‌ای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است، مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانه‌های دولتی است. مطلبی که در سال 62 روی میز بررسی و تصمیم‌گیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور و یا توصیه به مردم برای حذف این شعار.»

تاکید بر استکبارستیزی و «مرگ بر آمریکا» در کلام امام

سخنان هاشمی و خاطرات وی درباره امام (ره) در حالی بود که رهبر کبیر انقلاب اسلامی در موضع گیری های بعدی (بعد از نامه بی پاسخ هاشمی در 4 فروردین 1366) در قالب سخنرانی و پیام های مختلف، پاسخ های شفافی را به درخواست هاشمی برای تعیین تکلیف رابطه با آمریکا و همچنین مساله حذف شعار مرگ بر آمریکا را می دهند.

به طوری که امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه در 29 تیر 1367 با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، می فرماید: «دست‏نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‏اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‏اند! ایشان در اظهارنظری که نشان از برنامه استراتژیک جمهوری اسلامی برای نشان دادن چهره ننگین آمریکا است،‌ تصریح می کنند: «از خدا می‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»

امام خمینی همچنین در اواخر عمرشان در پیامی که به منشور روحانیت مشهور است، در 13 اسفند سال 1367 می فرمایند: «ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کرده‏ایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده‏ایم، ما شعار «مرگ بر امریکا» را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانۀ فساد و جاسوسی امریکا تماشا کرده‏ایم، ما همۀ شعارهایمان را با عمل محک زده‏ایم.»

علاوه بر این موارد، وصیت نامه امام راحل نیز حاوی نظرات ایشان درباره لعن و نفرین امریکا است که این موارد همگی حاکی از آن است که امام (ره) تا روز آخر عمرشان، آمریکا را شیطان بزرگ برشمرده اند.

امام (ره) تا روز آخر علیه آمریکا موضع داشت

بر همین اساس رهبر معظم انقلاب به درستی در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت امام خمینی (ره) تاکید می کنند که «امام با مستکبرین سرِ آشتی نداشت. واژه‌ی «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود. امتداد معرفتی و عملی این تعبیر شیطان بزرگ خیلی زیاد است. وقتی شما یک کسی را، یک دستگاهی را شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار شما در مقابل او چگونه باشد، باید احساسات شما نسبت به او چگونه باشد؛ امام تا روز آخر، نسبت به آمریکا همین احساس را داشت؛ عنوان شیطان بزرگ را، هم به کار میبرد، هم از بن دندان اعتقاد به این معنا داشت.» ایشان در بخش دیگری از سخنرانی خود مجددا تاکید می کنند که «تا آخر، امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیّتی آمریکا موضع داشت.»

این موضع گیری رهبر معظم انقلاب و تاکید ایشان بر اینکه امام خمینی (ره) «تا روز آخر» علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیتی آمریکا موضع داشت و آن را شیطان بزرگ می دانست، در حالی است که هاشمی می گوید در سال های آخر حیات امام، نامه ای به ایشان نوشته و درخواست حل مساله ارتباط با آمریکا را کرده و پاسخ ندادن امام به این نامه را حمل بر صحت نظریات امروز خود در خصوص «رابطه با قدرت برتر دنیا» می کند و از همین بابت هم معتقد است که شعار مرگ بر آمریکا باید حذف شود و حتی سعی دارد این نظر را هم به امام نسبت دهد که ایشان هم به دنبال فرصت مناسب برای طرح این مساله بودند!

روحانی، برآورده کننده حاجات سیاسی هاشمی

در اینجا شاید برای برخی سوال شود که چرا بعد از گذشت سه سال از آن خاطرات و اظهارنظرات هاشمی، اکنون رهبر معظم انقلاب درباره «مواضع امام علیه امریکا حتی در روزهای آخر عمرشان» روشنگری می کنند؟ پاسخ این است که در آن ایام، این خاطرات هاشمی صرفا در فضای رسانه ای و نقد و نظرهای ژورنالیستی رواج داشت و با توجه به اختلافات میان دولت وقت و هاشمی رفسنجانی، این اظهارات اهرمی برای توجیه برقراری ارتباط با آمریکا توسط دولتی ها به حساب نمی آمد و بنابراین رهبر انقلاب هم ضرورتی برای پاسخگویی به خاطرات و اظهارات شخصیتی که هیجانی بودن خود را خصوصا در فتنه 88 به اثبات رسانده، نمی دیدند و برای جلوگیری از تقابل احتمالی که ممکن بود در رسانه ها ساخته و پرداخته شود، پاسخگویی به ادعاهای پوچ و بی سند را به چهره های انقلابی نظام سپردند.

اما امروز ماجرا فرق می کند و از یک جنبه حسن روحانی ریاست جمهوری خود را مدیون هاشمی رفسنجانی است و هاشمی نیز روحانی را «برآورده کننده حاجات سیاسی» خود می داند. از این رو شاهدیم که یکی از معبرهای امروز برای برقراری ارتباط با امریکا، تحریف امام است که نقش پشتیبانی خاطرات هاشمی در این مسیر را نمی توان نادیده گرفت؛ مسیری که در آن برخی اصلاح طلبان حامی دولت و مشتاق ارتباط با آمریکا نیز گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند. بر این اساس رهبر معظم انقلاب شخصا به این حیطه ورود پیدا کرده اند و اجازه تحریف امام (ره) و استفاده ابزاری و توجیهی از امام (ره) را نخواهند داد. همچنانکه در دولت گذشته و دولت های گذشته نیز ایشان در برابر انگیزه ها و خوشبینی های توهمی و معابر توجیهی خاص زمان دولتمردان مختلف برای احیای ارتباط با آمریکایی که هیچ تغییری در آن دیده نمی شد، ایستاده اند و همواره از اسلام و منافع ملی در برابر سیاست های خصمانه دشمن صیانت کرده اند.

تبلیغات غیرواقعی از افکار امام برای توجیه ارتباط با شیطان بزرگ

در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت امام در ادامه سخنان رهبر معظم انقلاب در خصوص استکبارستیزی و بی اعتمادی به مستکبران و دفاع از مظلومان و مستضعفین عالم همچون فلسطین و افغانستان، در واقع تذکری به برخی از دولتی ها نهفته بود؛ برای آن دسته از رئوس دولت و مسئولان سیاست خارجی که سیاست بین الملل را خلاصه کرده اند در مذاکرات با 1+5 و در مسیر این مذاکرات هم رسما و علنا اعلام خوشبینی می کنند و به زعم خود ارتباط با کدخدای جهان (آمریکا) را کلید حل مشکلات کشور می دانند و گاها در این مسیر به دنبال تبلیغات غیرواقعی از افکار امام (ره) جهت توجیه ارتباط با شیطان بزرگ هستند. حال آنکه رهبر معظم انقلاب در حرم امام خمینی (ره) فرمودند: «ما حالا در قضایای گوناگون جاری خودمان داریم همین معنا را لمس میکنیم، می‌بینیم که چطور نمیشود به وعده‌ی مستکبرین اعتماد کرد، به حرفهایی که در جلسه‌ خصوصی میزنند نمیشود اعتماد کرد، این را داریم لمس میکنیم. امام آن را جزوِ خطوط اصلیِ کار خود قرار داد، اعتماد به خدا، بی‌اعتمادی به مستکبران.»

تحلیل سایر بخش های سخنان رهبر معظم انقلاب هم نشانگر آن است که ایشان سعی دارند برخی از دولتی ها را از مسیر غلطی که در حال پیمودن هستند، بازگردانند. چنانکه فرمودند: «یکی دیگر از نقاط اصلی و خطوط اصلی تفکّر امام، مسئله‌ استقلال کشور، ردّ سلطه‌پذیری [است‌]؛ این هم یکی از سرفصل‌های مهم است. من سال گذشته در همین جلسه به مستمعین آن سال عرض کردم، استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است. اینکه بعضی در زبان یا در شعار دنبال آزادی‌های فردی باشند امّا علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است.»

طبیعی است که برای مستمعین سوال شود، مقصود رهبری از اینکه می فرمایند: «اینکه بعضی در زبان ...» این بعضی ها چه کسانی هستند؟ متاسفانه با ورود به بدنه دولت و نگاهی به حلقه مشاوران رئیس جمهور متوجه تفکراتی کاریکاتورگونه از لیبرالیسم می شویم. چنانکه محمود سریع القلم مشاور رئیس جمهور و نویسنده کتاب «ایران و جهانی شدن» که مع الاسف دکتر حسن روحانی هم برای آن مقدمه نوشته است،‌ در این کتاب راه حل مشکلات را به همکاری با مستکبرین و چشم پوشی از استقلال کشور و ملت مربوط دانسته است. حال آنکه همین افراد در ترویج آزادی و استقلال فردی چنان گریبان چاک می دهند که گویی استقلال یک فرد کاملا بی ارتباط با استقلال ملت و کشور است!

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار