علی بن موسی بن جعفر(ع) در سال ۱۴۸ ه.ق در مدینه به دنیا آمد و در سال۲۰۳ ه.ق در طوس توسط زهری که مأمون عباسی به او خوراند به شهادت رسید ، که عمر با برکت ایشان ۵۵ سال بود است .

امام رضا(ع) الگوی مبارزه دائمی با دشمن

به گزارش گلستان ۲۴؛ مجتبی لشکربلوکی کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی نوشت: امام رضا(ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم(ع) امامت را عهده‌دار شد؛ مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال از سال ۱۸۳ الی سال ۲۰۳ ه.ق همزمان با خلافت هارون عباسی (۱۰ سال) ، محمد امین (۵ سال) و مأمون عباسی (۵ سال) بود.

پس امام ۱۷ سال از ۲۰ سال عمر امامتش را در مدینه گذراند و ۳ سال پایانی عمر خود را در طوس سپری نمود .

امام رضا (ع) در پاسخ به مأمون ، زمان امامت و حضور خود در مدینه را اینطور بیان می دارند :

همانا ولایتعهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچه‌های مدینه عبور می‌کردم، کسی عزیرتر از من نبود. (کلینی، الکافى، ج۸، ص۱۵۱)

من در مسجد پیامبر می‌نشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند ، هرگاه در مسئله‌ای درمی‌ماندند ، همگی به من ارجاع می‌دادند و مسائل‌شان را نزد من می‌فرستادند و من به آنها پاسخ می‌دادم. (طبرسی ، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۶۴.)

مأمون اهداف شومی از اجبار امام جهت ترک مدینه النبی و حضور در طوس( مشهد الرضا فعلی) و پذیرفتن ولایتعهدی داشت و آن اهداف چنین بود :

جدا کردن امام از محل زندگی ، خانواده و یارانشان

زیر نظر گرفتن حضرت

جلوگیری از انقلاب شیعیان علیه حکومت مأمون

مشروعیت بخشی به حکومت ظالمانه اش

از بین بردن جایگاه علمی حضرت با شکست در مناظرات

تضعیف جایگاه اعتقادی حضرت با این عنوان که « امام رضا(ع) هم درباری است » زیرا عنوان ولیعهدی دارد.

 اما امام رضا(ع) با تدبیر و درایت خود ، این تهدیدات را به فرصت تبدیل نمود :

1.تمام مسیر تبعید امام از مدینه تا مشهد مبدل گشت به مراکز حضور دوستداران اهل بیت(ع) و تعداد یاران حضرت نسبت به قبل افزایش یافت .

2. امام از همان ابتدا فرمودند:

 من پای هیچ سندی را که حکم حکومتی دارد امضا نمی کنم.

بنابراین مامون به هدف دیگر خود که تخریب جایگاه اعتقادی حضرت نزد دیگران در جامعه بود نیز نرسید.

3.پس از ورود امام رضا(ع) در دربار ، هیچ تغییری در منش و رفتار و سبک زندگی ایشان مشاهده نگردید و حضرت هیچ نشانه ای از درباری و اشرافی بودن در خود نداشتند.

امام حتی غذای خود را با خدمتکاران تناول می نمود .

پیروزی در تمام مناظرات در دربار مأمون :

شیخ صدوق می‌نویسد: 

مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار می‌داد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود.

 اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمی‌شد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه می‌شود ، ملتزم می‌گردید . (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۵۲)

حدیث معروف  سلسه‌ الذهب

هنگامی که امام وارد نیشابور شدند؛ مردم دور محمل ایشان حلقه زده و خواستار حدیثی از وی شدند.

امام فرمودند: 

«شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: 

 «کلمه‌ «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ‌» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» 

پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.

مقام معظم رهبری در کتاب انسان ۲۵۰ ساله از امام رضا(ع) چنین می گوید :

«درس امام رضا(ع) به همه‌ی ما این است که ای مسلمان! از مبارزه خسته نشو .

 نخواب چون دشمن همیشه بیدار است و در شکلهای مختلف و در لباسها و نقابهای گوناگون و با آرایشهای رنگارنگ ظاهر میشود ؛ چشم تیزی داشته باشید ، دشمن را بشناسید و راه مبارزه‌ی با دشمن را بلد بشوید و مثل علی بن موسی الرضا از اول تا آخر مبارزه را ادامه بدهید.» 


 

ارسال نظر

آخرین اخبار