جلین و خاطرات محرمی

به گزارش گلستان ۲۴؛ امسال محرم همانطور که همه می دانند و می بینند با سال های قبل فرق دارد، اجتماع در مساجد و حسینیه و تکایا و...جای خودش راداد به خیابان ها ومداحینی که بلندگو به دست در خیابان ها مداحی می کنند و چیدن صندلی در خیابان با حفظ فاصله اجتماعی و.... فضای مجازی و رسانه های تصویری و شبکه های مجازی جای خود.

اما آنچه بنده رو به نوشتن این وجیزه ترغیب کرد خاطرات محرمی است. تاکید می شود "خاطرات محرمی"

انسان با خاطره زنده است؛ خاطراتی که در دفتر وجودش ثبت می شود. ما خودمان را با این خاطرات به دیگران معرفی می کنیم و با این خاطرات خوشیم. هرکدام از ما انبانی از این خاطرات دارد. خوب و بد. خاطراتی که عمدتا از هفت یا هشت سالگی شروع می شود. برخی این خاطرات را می نویسند و برخی در گروه های دوستی خودشان مرور می کنند و برخی از اصحاب قلم خاطرات مهم را در قالب زندیگنامه و سفرنامه و....چاپ می کنند.

در فرهنگ ما ایرانی ها زمان و مکان و اتفاقات بسیاری مقدس است مثلا نوروز، ماه رمضان، تعطیلات تابستانی برای کودکان و نوجوانان، محرم تنها مناسبتی است که همه ما را نه یک شب بلکه تا اربعین همراه می کند.

در جای جای جهان اسلام مسلمانان و به خصوص شیعیان برای امام حسین مراسمات گوناگونی برگزار می کنند. در ایران متناسب با فرهنگ بومی و منطقه ای مراسمات خاص آن مردم برگزار می شود. کافی است تا در ایام عاشورا یا اربعین به مشهد مقدس یا کربلا برویم، تا ببینیم که مردم مناطق گوناگون چطور به عزاداری برای امام حسین می پردازند. البته بین بخش عظیمی از این عزاداران برخی از انواع عزاداری مشترک است. مثلا سینه زنی، مداحی، زنجیر زنی، تعزیه، مراسم اطعام و شام دادن عزاداران، برپایی نماز جماعت، سخنرانی، خوانش دعای جوشن کبیر، برپایی دیگ حلیم، آش و شله زرد، نذری، وقف، گلریزان در مسجد و یا اهدای برخی اقلام به زینبیه ها و فاطمیه ها و حسینیه ها و مساجد توسط خیرین و کسانی که نذری یا حاجتی داشتند و یا وصیت یک متوفی را عملی می کنند.

در منطقه ما گلستان وگرگان نیز این برنامه های مشترک انجام می شد و به امید خدا بعد از کرونا دوباره در مراسمات دینی مساجد به شکل اولیه درخواهند آمد.

خاطرات چه خوب باشد و چه بد برای انسان ارزشمند است؛ چه بسا که هر چقدر قدیمی تر باشند شنیدنی تر هستند و چقدر شیرین تر می‌شوند، اگر در مورد محرمی باشند که عاشقان حسین (ع) دو ماه از سال را در تمامی کشورهای مسلمان به عزاداری می‌ پردازند.

امسال ما در شرایطی هستیم ک چراغ مساجد و فاطمیه ها در ماه محرم روشن نیست، ولی دلها حسینی است.

در شهر من جلین مردم تمامی سعی خود را می‌کنند، که حتی در این وضعیت عزاداریشان به بهترین نحو انجام شود که هم مورد قبول خدای امام حسین (ع) باشد و هم سلامتی مردم حفظ شود.

سال قبل همین موقع خیابان ها پر بود از مردان و زنانی که سیاه پوش بودند و برای امام غریبشان اشک می‌ریختند.

درِ مساجد و حسینیه ها به روی تمامی مردم باز بود و مجلس حسین(ع) فقیر و ثروتمند نمیشناخت.

در روز عاشورا مردم به بهشت امام رضا (ع) می‌رفتند که هم تعزیه را تماشا کنند و هم بر سر مزار عزیزانشان بروند و بعد از تمام شدن تعزیه همه با هم نماز ظهر عاشورا می‌خواندند.

مراسم شام غریبان در امام زاده هاشم اجرا می‌شد که مردان به خصوص جوانان پیراهن سفید به تن کرده و سینه می‌زدند و بعد در منزل کسانی که زمان زیادی از فوت شدنشان نگذشته بود جمع می‌شدند و بعد از خواندن فاتحه ای آن جا را ترک می‌کردند.

در این چندوقت به خاطر بیماری کرونا مراسمات کمتر شد و مردم حسرت سال های قبل را می‌خورند و همگی سعی می‌کنند، با به یاد آوردن خاطراتی از محرم های سال های قبل یاد امام حسین (ع) را در دل زنده نگه دارند و در این ماه عزیز از خداوند می‌خواهند که همه چیز مثل قبل شود، تا بتوانند عزاداری بهتر از سال های قبل برپا کنند و این بیماری که همه ی جهانیان را درگیر خود کرده از بین برود.

درشهر ما جلین در کنار موارد اشاره شده ما دسته های زنجیر زنی داشتیم که محلات جمع می شدند و به مزار شهدا می رفتند؛ یا در برخی شبها به خصوص تاسوعا وعاشورا محلات در یک مسجد جمع می شدند، در شب عاشورا و تاسوعا مثلا در مسجد جامع که بزرگتر است تمامی عزاداران اجتماع می کردند و بعضا صدا و سیما پوشش خبری میداد. یا امامزاده هاشم درشب شام غریبان محل تجمع عزاداران حسینی با لباس های خاص بود. علم گردانی هم از مراسمات دیگر بود، که پول جمع اوری شده برای مسجد هزینه می شد، یا حضور دسته سینه زنی در منزل مسجدی هایی که فوت شدند.

در برخی مساجد مراسم حیدر حیدر درشب شام غریبان برگزار می شد.

حاج اسماعیل تازیکی در سحر عاشورا که جوانان برای صبح طلوع سینه می زدند، آنان راسحری میداد، خدا ایشان را حفظ کند و یا برگزاری نماز ظهر عاشورا به صورت جماعت .

اجازه دهید در کنار این همه خاطرات خوب یک خاطره بد هم ذکر شود. قدیم برخی کوچه ها وخیابان ها لامپ نداشت و تاریک بود و وقتی بچه ها همراه این دسته های عزاداری حرکت می کردند. طبیعتا برخی از بچه ها در جهان کودکی خود شیطنت می کردند و وقتی به بخش تاریک کوچه می رسیدند، در دهان آن بچه ای که با او قهر بودند فلفل می زدند و فرار می کردند! امسال خیلی از افرادی که در سال های قبل مجلس داری می کردند حضور ندارند.

همچنین فرصت جمع شدن نیز امسال مقدور نشد، جمع هایی که پس از سینه زنی در مساجد رفاقتی می نشستند و باهم چای می خوردند؛ یاد باد آن روزگاران یاد باد!

اکنون ما ماندیم و داغی بزرگ!

و دل هایی که هر یک حسینیه شده!

دل هایی که نه اشک بلکه خون گریه می کنند!

کرونا امسال همه راحسینی کرد، اگر چه حسینی ها نتوانستند به شکل هر ساله جمع شوند، اما این جمع، جمع تاریخی شد. جمعی که هیچکس نتوانست آن را پخش کند.

ارسال نظر

  • حسين تازيكي
    0

    عالي ،بيست وبسيار جذاب ،،موفق باشي فاطمه خانم🌺

  • حسين تازيكي
    0

    عالي ،بيست وبسيار جذاب ،،موفق باشي فاطمه خانم🌺

  • محمد اوسطیعتلی
    1

    عالی موفق باشی خانم تازیکی

  • محمد اوسطیعتلی
    0

    عالی موفق باشی خانم تازیکی

  • تمسکنی
    0

    موفق باشید

آخرین اخبار