نگاهی به نقش آمریکا در تحمیل و مدیریت جنگ تحمیلی؛

دفاع مقدس به عنوان یکی از مقاطع درخشان تاریخ ملت ایران، از زوایای مختلفی قابل بررسی خواهد بود. با این حال بد نیست این روزها که بدعهدی آمریکا در مسئله برجام بر همگان مسلم شده و شخص رئیس جمهور نیز در صحن سازمان ملل می گوید:« تعلل ایالات متحده در اجرای تعهدات قانونی‌اش در ماه‌های گذشته اشتباهی راهبردی است که باید فوراً جبران شود.»

عبرت هایی که از دفاع مقدس نمی گیریم!

به گزارش گلستان24، دفاع مقدس به عنوان یکی از مقاطع درخشان تاریخ ملت ایران، از زوایای مختلفی قابل بررسی خواهد بود. با این حال بد نیست این روزها که بدعهدی آمریکا در مسئله برجام بر همگان مسلم شده و شخص رئیس جمهور نیز در صحن سازمان ملل می گوید:« تعلل ایالات متحده در اجرای تعهدات قانونی‌اش در ماه‌های گذشته اشتباهی راهبردی است که باید فوراً جبران شود.» نگاهی به نقش ایالات متحده در طول ان دوران سخت و نفس گیر بیندازیم.  فرهاد دژپسند در  کتاب «اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی» با محاسباتی دقیق اثبات کرده است که میزان خسارت هشت ساله جنگ تحمیلی معادل 44 درصد کل درآمد نفتی 32 سال اخیر ایران بوده است! سوال این است که نقش دولت آمریکا در تحمیل این هزینه سرسام آور بر تاریخ و ملت ایران چقدر بوده و باید آن را با چه میزانی سنجید؟ آیا باید آمریکا را نیز در کنار فرانسه، شوروی و 77 کشور دیگر که به صدام کمک مالی و تسلیحاتی ارائه داده اند قرار داد یا نه، باید پرونده ای جداگانه برای آن باز نمود؟

یکی از سفسطه های آشنا در این زمینه که غالباً از سوی غربگرایان ایرانی ایراد می شود، مقایسه نقش آمریکا و شوروی در طول دفاع مقدس است. از این روی شاید بد نباشد پیش از پرداختن به مطلب اصلی، پاسخی برای این سوال بیابیم که شوروی از راه اندازی جنگ عراق بر علیه ایران چه سودی می برد و اصولاً نقش او در قیاس با آمریکا باید چگونه سنجیده شود؟ طبیعتاً برای پاسخ به این سوال بایستی پیش از هر عملی، به تحلیل شرایط سیاسی آمریکا و شوروی در مقطع پیش از جنگ تحمیلی بپردازیم. شوروی در این مقطع زمانی، در سایه حاکمیت سیاستمدارانی متمایل به غرب بر دستگاه اجرایی خود، از اصول بنیادین کمونیسم تا حد زیادی فاصله گرفته و کم کم سعی می کند برای مفهوم جدیدی تحت عنوان «منافع» بجنگد تا برای کمونیسم!

بر اساس مستندات مسلم و تحلیل هایی دقیق، جنگ عراق و ایران برای شوروی ها در آن مقطع بیشتر به شمشیر دولبه شباهت داشت و در حمایت یا عدم حمایت آنها از هر یک از دو کشور، احتمال خسارت هائی بزرگ برای شوروی می رفت که شاید قابل جبران نبود. برهمین اساس مقامات شوروی اظهار نارضایتی خود را نسبت به جنگ ایران و عراق در غالب این جمله بیان می کنند: جنگی که عراق به راه انداخت«جنگی غلط در زمان غلط و در مکان غلط است!» با توجه به تجهیز ایران به سلاح آمریکایی و مجهز بودن عراق به سلاح های روسی، پیروزی عراق بر ایران یک نوع برد تسلیحاتی برای شوروی به شمار می رفت. ولیکن این پیروزی، در عین حال موجب نفوذ مجدد آمریکا و غرب در ایران می شد و این همان چیزی بود که شوروی از آن هراس داشت. از طرفی، پیروزی ایران بر عراق نیز نتیجه ای کاملا معکوس داشت و عملا تنها متحد شوروی در حوزه خلیج فارس از دست می رفت.

 لذا هیچ عقل سالمی نمی گوید شوروی در چنین شرایطی تمایل به راه اندازی جنگ بین ایران و عراق داشته باشد تا از رهگذر آن خود را در انتخاب بین بد و بدتر قرار دهد. در طرف مقابل، تنها سه ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی علیه ایران، طارق عزیز، نخست‌وزیر وقت عراق، در سفر خود به فرانسه خبر ملاقات برژینسکی با صدام در مرز اردن را ، در اختیار مجله «فیگارو» قرار داده می گوید ملاقات محرمانه برژینسکی و صدام قبل از آغاز جنگ به‌منزله چراغ سبز آمریکا به عراق برای حمله به ایران بود. فیگارو در همین زمینه می نویسد:«جریان جنگ ایران و عراق در واقع از تیرماه 1359یعنی زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام‌ کاملاً حمایت کند و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق درباره اروندرود و احتمالا برقراری یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد.»

مستندات دیگری که توسط محققان آمریکایی فعال در همین حوزه جمع آوری و مکتوب شده نیز، بر همین ادعا صحه می گذارد. به عنوان مثال، کنت تیمرمن در متن کتاب «لابی مرگ: چگونه غرب عراق را مسلح کرد» می نویسد:« آمریکا پیش از اعزام سفیر به بغداد، یک رئیس تمام وقت در ایستگاه اطلاعاتی آمریکا در بغداد مستقر کرده بود، او از منزلت و جایگاه مهمی در نزد صدام برخوردار بود و قبل از هر حمله بزرگ مورد مشورت قرار می گرفت.» میلتون فریدمن دیگر محقق آمریکایی در همین زمینه به نقل از یکی از مقامات وقت کاخ سفید می نویسد:« نیروهای ما در میدان جنگ به نظامیان عراقی، کمکهای نظامی تاکتیکی نظامی فراوانی می کردند و حتی گاهی نیز خود را دوشادوش سربازان عراقی در مرز ایران می یافتند و این وضعیت تا سال 1987 همچنان ادامه داشت.»

از این نظر، در عین اذعان به حمایت تسلیحاتی شوروی و دیگران  از عراق در طول جنگ 8 ساله، آمریکا را هرگز نمی توان با آنها در یک تراز قرار داد. چه اینکه آمریکا نه حامی جنگ، که بانی اصلی آن بوده است. این فرضیه وقتی بیشتر قوت می گیرد که بدانیم یک محقق غربی دیگر اطلاعات تکان دهنده تری پیرامون رابطه صدام و آمریکا در اختیار گذاشته است. ریچارد سیل خبرنگار اطلاعاتی یونایتدپرس چند سال پیش از این، طی گزارشی به نقل از مقامات پیشین اطلاعاتی آمریکا در همین زمینه می‌نویسد:«سابقه اولین ارتباط صدام با مقامات آمریکایی به سال 1959 (1338) باز می‌گردد. صدام در آن زمان عضو جوخه شش نفره‌ای بود که از سوی سازمان سیا مأمور کشتن عبدالکریم قاسم نخست وزیر عراق بودند. در آن زمان، آمریکا حکومت عبدالکریم قاسم در عراق را موجب پیشرفت مواضع شوروی در منطقه خاورمیانه تلقی می‌کرد.»

حال سوال این است که آمریکا در طول دفاع مقدس، برای تخریب زیرساخت های ایران و کشتن بهترین فرزندان این مرز و بوم، چه کمک هایی به صدام بعثی ارائه داده است؟ طبیعتاً وقتی تنها محققان آمریکایی در همین زمینه چندین کتاب نوشته اند، ذکر یک هزارم کمک های آمریکا به صدام نیز در این مجال، قابل واگویی نخواهد بود. با این حال،  مراجعه به متن خاطرات ژنرال وفیق السامرایی از افسران برجسته ارتش بعث در این زمینه راهگشا خواهد بود. سامرایی می نویسد:«من فکر نمی کنم که آمریکایی ها، آن قدر که به ما کمک کرده اند، به هیچ کشور دیگری حتی به اسرائیل کمک کرده باشند!» این گزاره البته یک ادعا نیست. چرا که علاوه بر وجود مستندات فراوان پیرامون کمک های اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی، رسانه ای و تسلیحاتی آمریکا به صدام، ایالات متحده آمریکا تنها کشوری به شمار می رود که در حمایت از صدام و برای نجات صدام از مهلکه شکست مفتضحانه مستقیماً علیه ایران وارد جنگ شده است.

مراجعه به متن گزارش مجلس سنای آمریکا در سال 1987 واقعیات روشن تری را در همین زمینه در اختیار خواهد گذاشت. در متن گزارش مذکور می خوانیم: «بهترین راه برای جلوگیری از شکست عراق، پایان دادن به جنگ ایران-عراق است و این تنها از طریق تلاش هماهنگ جامعه بین المللی میسر خواهد شد. از این رو مؤثرترین راه ایالات متحده برای دفاع از منافع حیاتی خود، بهره گیری از سازمان ملل است. اول به این دلیل که ایران به افکار بین المللی اهمیت زیادی می دهد. ایران معتقد است که در این درگیری مورد ظلم و تجاوز واقع شده و بسیار علاقمند است که جامعه جهانی نیز به این برسد. بنابراین نظرات جامعه جهانی با ابراز در شورای امنیت و مجمع عمومی قطعاً روی تهران مؤثر خواهد بود. ثالثاً از این جهت که آمریکا به کمک سازمان ملل می تواند با اعمال تحریم تسلیحاتی و اقتصادی ایران را به توقف جنگ وا دارد...»

این یعنی آنکه آمریکا علیرغم کمک های همه جانبه به صدام، در برابر اراده الهی ارتشیان، سپاهیان و بسیجیان ایرانی درمانده شده بود و به دنبال راهی برای فرار از این مخمصه می گشت! برای دریافت عمق تعهد ایالات متحده برای کمک به صدام، مرور بخش دیگری از نوشته های میلتون فریدمن محقق آمریکایی خالی از لطف نخواهد بود. طبق گزارش فریدمن، «در سال 1986 رابرت جانسون [از مأموران سیا] زمان زیادی را صرف عملیاتی نمود که هدف آن انتقال مخفیانه تسلیحات به عراق بود ... در اوایل نوامبر رابط های جانسون در سرویس های اطلاعاتی خبر دادند که کاخ سفید از عملکرد ضعیف صدام در جنگ با ایران نگران می باشد و معتقد است که باید تجهیزات نظامی بیشتری به بغدا ارسال شود. جانسون این عملیات را عملیات تکنیکی می نامید؛ با این حال وی باید موشک های زمین به زمین 122 میلیمتری ساخت شوروی را به بغداد می برد و این مأموریت عجیبی برای یک آمریکایی محسوب می شد»

فریدمن در ادامه می نویسد:«وی بعدها توضیح داد «از آنجا که سیستم نظامی عراق مبتنی بر تسلیحات ساخت شوروی بود لذا واردات کل سیستم های جدید از بلوک شرق با صرفه تر از خرید این تجهیزات از آمریکا بود، چرا که آنان با مشکلات مالی متعددی روبرو بودند.» سرانجام یک دلال اسحله در رومانی این موشک ها را حاضر کرد و جانسون به همراه انها عازم بغداد شد! لذا نقش آمریکا در طول دفاع مقدس به هیچ روی با 79 کشور دیگری که به صدام کمک می کرده اند، قابل مقایسه نیست و نخواهد بود. سوال این است که آیا ما نباید پیش از التماس برای ارتباط با چنین جنایتکارانی، برای یک بار هم که شده، به عنوان یک ایرانی و به حرمت خون پاک هزاران شهید دفاع مقدس، از آمریکا بخواهیم در مورد این حجم از رذالت و خیانت به ملت ایران توضیح دهد؟! روزگار از ملتی که از تاریخ خود عبرت نگیرد، انتقام سختی خواهد گرفت. باشد که عبرت بگیریم و برای راه افتادن چرخ اقتصاد کشور، منتظر عنایتِ چنین درندگانی نباشیم!


انتهای پیام /

ارسال نظر

آخرین اخبار