یادداشتی به قلم علی صادقی نیا؛

علی صادقی نیا نوشت: طلب اجتماعی ظهور حضرت صاحب الزمان یکی از ابعاد پیاده روی اربعین است.

رابطه پیاده روی اربعین و ظهور

به گزارش گلستان24، علی صادقی نیا؛ طی یاداشتی پیرامون رابطه پیاده روی اربعین و ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج)نوشت:

پیاده روی اربعین یکی از اتفاقاتی است که در دنیای مدرن امروز و کنار همه روزمرگی‌ها، حوادث ناگوار برای امت اسلامی و غیر اسلامی، تعابیر غلط از اسلام،سو استفاده از این تعابیر و در کنار خیل عظیم وقایع دنیای امروز اتفاق افتاده است ودرحال اتفاق افتادن است. انگار که مسلمانان، هرجا که ناامیدی دنیا را فرامیگیرد یک امید به اسم حرم شش گوش دارند. براستی این حرم چه چیزی در خود نهفته دارد که عاشقان از جای جای جهان به زیارت آن می‌شتابند. و جالب تر و عاشقانه تر اینکه انگار همه شیعیان عهد کرده‌اند که همدیگر را در روز اربعین ببینند. انگار قرار نانوشته‌ای وجود دارد که باید شیعیان در این روز در این حرم گرد هم آیند و آنان که در این غافله جا مانده‌اند این بار به زائران بگویند: «یا لیتنا کنا معکم». اگر یک آماری بود از اینکه چه تعداد به زیارت مشرف شده‌اند و چه تعداد دل در این سفر دارند ولی جسم در شهر محبوس کرده‌اند، می‌شد با یک حساب کتاب ساده فهمید به قدری عاشق وجود دارد که شاید این مکان عزیز ظرفیت آن را نداشته باشد، شاید خودشان یک ملت را تشکیل دهند.

اما سوال اینجاست، آیا این علاقه طبیعی است؟ یعنی همان حسی که100 سال پیش نسبت به اربعین داشتند امروزهم دارند؟ به نظر نمی‌رسد که اینگونه باشد. پیاده روی اربعین واقعه‌ای است که مختص زمان حال است. زمان غیبت، زمانی که انقلاب اسلامی رو به تعالی است، مختص زمان ما با تمام ویژگی هایش. این یک عشق تاریخی است که در این دوره به بروز رسیده است.

زمانی که بنده اظهار فقر نسبت به ولی خود می کند، ولی نیز  به حسب طلب او لطف خود را شامل حال بنده می‌کند. به عبارت دیگر اگر بنده به درگاه خداوند اظهار نیاز کند و از خداوند خواسته‌ای را طلب کند، بخواهد گره از کارش باز شود خداوند متناسب با این خواسته، متناسب با احساس نیاز بنده، متناسب با طلب عبد به او لطف می‌کند، خواسته‌اش را اجابت می‌کند. بنده با ریاضت وسختی سطح طلب خود را بالا می‌برد؛ مثلا: نیمه شب برای نماز شب از خواب شیرین میگذرد، در گرما روزه میگیرد و... با این ریاضت‌های نفسانی سطح طلب خود را از ولی بالا می‌برد. خداوند هم به همین نسبت او را از الطاف خود بهره‌مند می‌سازد.

یک زمان هم جمعی از بندگان از ولی طلب دارند، به خدا اظهار فقر و ناتوانی می‌کنند (ولی در عین حال همیشه استوار هستند). ولی هم به این جامعه متناسب با طلبش و نیازش لطف می‌کند. ساده تر بگوییم، انقلاب مشروطه در ایران اتفاق می‌افتد و خدا هم انقلابیون را در راه رسیدن به اهدافشان- طلبشان- یاری می‌کند و به آن‌ها لطف می‌کند، انقلاب اسلامی طلب جمعی یک ملت بود، خداوند هم به همین اندازه به این کشور لطف کرده است و این کشور را مورد الطاف خود قرار داده است. واضح است که هر ملتی یک سطحی از طلب را دارد؛ لذا همه از لطف رب العالمین بهره مند خواهند شد. حالا یک ملت و یک امت با ریاضت‌های اجتماعی سعی دارد این طلب را افزایش دهد. مثلا مقاومت در برابر تحریم‌ها، مقابله هر روزه با استکبار و... . خداوند هم متناسب با همین طلب بندگانش به آن‌ها لطف می‌کند.

پیاده روی اربعین هم از همین قسم دوم طلب است. امت اسلامی از خداوند طلب دارند. شیعیان در این پیاده روی خطر داعش و دیگر تروریست‌ها را به جان می‌خرند، به این امید که طلب امت شیعه از خداوند بیشتر و بیشتر شود. چه چیزی را طلب می‌کنند؟ این چه نیاز و احساس فقری است که در بین تمام شیعیان واحد است؟ ظهور؛ نیاز تاریخی شیعیان. شیعیان عصر غیبت عاشقانه و مخلصانه در هر دوره‌ای انتظار فرج حضرت را می‌کشیدند. در عصر ما انتظار ظهور اجتماعی در دو واقعه ظهور پیدا کرده است، یکی انقلاب اسلامی و دیگری پیاده روی اربعین.

طلب اجتماعی ظهور حضرت صاحب الزمان یکی از ابعاد پیاده روی اربعین است. از چند دیدگاه دیگر می شود این موضوع را نگاه کرد؛ در زیر چند نمونه از این دیدگاه‌ها را بیان میکنیم:

  1. اربعین اعلان حضور شیعه در پهنه گیتی است. عالم به این پیاده روی عاشقانه مات و مبهوت می‌نگرد و این سوال را از خود می‌پرسد: «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟» همین ابهام و همین پرسش برای عالم این زمینه را ایجاد می‌کند تا ندای شیعیان را بشنوند. شیعه در تمام عالم با نام سیدالشهدا شناخته می‌شود. اینکه حضرت صاحب الزمان هنگام معرفی خودشان عالمیان را خطاب خود قرار می‌دهند و میفرمایند من پسر همان حسین(ع) هستم، با موضوع مورد بحث بی‌ارتباط نیست. حضرت، عالم را مورد خطاب قرار می‌دهند. اربعین هم تا حدودی با عالم سخن می‌گوید. حضرت خود را با سیدالشهدا معرفی می‌کنند، اربعین هم سیدالشهدا را به همگان معرفی می‌کند.
  2. در دنیای امروز جریان‌های اسلام‌گرایی به وجود آمده‌اند که پرچم اسلام را در دست دارند. اینان سایه موهومی از اسلام را برای دنیا معرفی می‌کنند. حق نیست، سایه حق است. پیاده روی اربعین در همین کشور اتفاق می‌افتد، در همسایگی جریان باطل، جریان حق قد علم می‌کند و خود را به عالم نشان می‌دهد. عالم ظرفیت شیعه را می‌فهمد. فرصت این برای دنیا وجود دارد که با اسلام حقیقی آشنا شوند، اسلام را از کانالی غیر از داعش و القاعده و طالبان و رسانه‌ها بشناسند. همین یک فرصت مغتنم است برای مسلمانان تا پیام اصیل اسلام را برای جهان بفرستند.
  3. وحدت و برادری که در جامعه ظهور وعده داده شده است در این پیاده روی چند روزه مشاهده می‌شود. کافیست چند کیلومتری با زائرین هم مسیر شوید تا بفهمید برادری چه مفهومی دارد. نمونه خیلی کوچکی از جامعه ظهور است که در این چند روز تحقق پیدا می‌کند. این جامعه خود احساس نیاز به ظهور را بیشتر می‌کند. زمینه ساز ظهور می‌شود.

این مطالب گفته شد تا بخشی از این واقعه تاریخی و عظیم نمایان شود، حال آنگه اگر دریاها مرکب شوند و جنگل‌ها کاغذ، بازهم نمی‌شود حقیقت پیاده روی اربعین را شرح داد. با این حال تمنا داریم که حضرت صاحب الزمان(عج) مارا عنایت خود محروم نکند و به درک ما هر روز بیافزاید.

انتهای پیام/

ارسال نظر

آخرین اخبار