علی بایزیدی نویسنده و محقق گرگانی در ویژه نامه نوروزی روزنامه گلشن مهر مطلبی نوشت که جالب توجه است وی با ادله و استناد تاریخی از مسئولین درخواست نمود نمود که نام شهر گنبد کاووس به جرجان – نام گرگان فعلی به استرآباد و استان گلستان نیز به استان گرگان تغییر یابد.

لزوم تجدید نظر در نامگذاری شهر گنبد و گرگان و استان گلستان

به گزارش گلستان 24، اولین وجه شناساننده هر هویتی، «نام» است؛ «شهرت و نام» به طور قطع تعیین کننده اصلی و اساسی در میزان اعتبار و جایگاه هر «صاحب نامی» است، تغییر در نام و نشان ها، آن هم اسامی و نام هایی که از دیرینگی و سابقه تاریخی برخوردارند به سادگی می تواند اسباب اضمحلال و زوال وثوق و اعتبار آن نامدار را فراهم آورد،ارزترین مصداق و نمونه ای که در سالیان اخیر بازتاب های گسترده و واکنش های گوناگونی در پی داشته، تغییر نام باستانی «خلیج فارس» (Persian golf) به نام جعلی و ساختگی خلیج عربی است، امری که بنا به دلایل مختلف از جمله نفاق افکنی های برخی سردمداران غربی به منظور متشنج نگاه داشتن فضای حاکم بر منطقه خاورمیانه و جلوگیری از اتحاد و همسویی مسلمانان و البته دلایلی دیگر، صورت گرفته است؛ در این میان در محدوده جغرافیایی استان گلستان نیز در دوره معاصر، اقدام¬های شتابزده و سطحی نگرانه ای در نامگذاری و تغییر نام های جغرافیایی رخ داده است که سیر قهقرایی اعتبار و شهرت علمی – فرهنگی منطقه را هموار ساخته و متأسفانه در خصوص ترفیع این مهم، هیچ اقدامی از سوی متولیان امر وقت صورت نگرفته است.

درآمد:
۱- پس از نابودی شهر تاریخی گرگان (جرجان)، به مرور ایام در جوار ویرانه های آن و البته پیرامون تنها یادگار بازمانده از آن یعنی برج ۱۰۰۸ ساله گنبد امیر شمس المعالی قابوس بن وشمگیر، شهری تشکیل شد که به نام یکتانشانه ی کم نظیرش، یعنی «گنبد قابوس»، خوانده شد در تأیید درستی یا نادرستی این نامگذاری، جای چندانی برای سخن نیست لیکن رویداد عجیبی که در عصر حاضر به وقوع پیوست تغییر این نام در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۱۷خ با پیشنهاد وزارت داخله وقت و تصویب شاهنشاه اول پهلوی بود که نام قابوس را به کاووس[!!؟؟] تغییر دادند.

با عنایت به آنچه در توجیه این تغییر نام صورت گرفته بود (یعنی جانشینی واژگان پارسی به جای عربی، چنانکه نام بندرجز را نیز به بندرگز تغییر دادند که البته استثنائاً این مورد امری صحیح و صواب بود، لکن تلقیِ غلط گردانندگان کم اطلاع امر، بر این بود که قابوس صورت معرب کاووس است بی آنکه از پیشینه و تاریخ آن دیار، آگاهی و اطلاعات لازم را داشته باشند.)

لذا آنچه هم اینک می بایست همان نام گرگان باستانی (جرجان) را به خود گرفته باشد، مبدل به «گنبدکاووس» گردید و بدین ترتیب خیل بی شماری از مشاهیر و مفاخر پرطمطراق منسوب به ناحیه «جرجان» که با پسوند «جرجانی» شناخته می شوند اینک بر پهنه جغرافیای ایران بزرگ، جایگاه و مأمنی برای خویش نمی یابند.
۲- در اقدامی پیش از رخداد فوق، به تاریخ ۲۰/۶/۱۳۱۶خ، از سوی متصدیان و متولیان فرهنگستان ادب وقت، که به ناگهان خیل بی¬شماری از نام های شهرهای کشور را تغییر دادند، تیری از این ترکشِ تغییر نام ها به سوی شهر کُهن و تاریخی «استرآباد» روانه شد تا نام این شهر باستانی که در تمامی دوران های اسلامی و پیش از آن با همین ترکیب نگاشته می شد به ناگاه امحاء گردد و با عذری بدتر از گناه به بهانه پاسداشت نام تاریخی گرگان، «گرگان» نام بگیرد.

البته سیر مراحل تحول و تغییر نام استرآباد سال ها پیش از تاریخ مزبور به دستور رضا شاه پهلوی از زمان مسافرتش به مازندران در سال ۱۳۰۵خ رقم خورده بود چنانکه در سفرنامه وی که به خامه سپهبد فرج الله بهرامی به رشته تحریر درآمده، می خوانیم:« چون “گرگان“ نام تاریخی و اسم قدیم این ناحیه است، امر دادم به‌ هیئت دولت ابلاغ نمایند، که “استرآباد“ را بعد از این، به‌نام قدیمی و تاریخی این ناحیه، “گرگان“ بنامند،‌ زیرا مدتهاست که این اسم،‌ از این دشت و ناحیه، منتزع و متروک مانده است.» اما کسی در این میانه نبود یا اگر هم بود جسارت نکرد تا از شاهنشاه پهلوی بپرسد با این تصمیم، چه بلایی بر سر متروک و منتزع ماندن نام قدیمی «استرآباد» خواهد آمد؟ …

چنانکه گفته شد در خصوص تغییر نام ولایت و شهر استرآباد به گرگان، تواریخ دیگری نیز وجود دارد: در ابتدای دی ماه ۱۳۱۱خ به امر مطاع ملوکانه[!!؟؟] شاهنشاه، نام منطقه «استرآباد و صحرا» به «گرگان و دشت» تغییر داده شد، در برخی اسناد نیز تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۰۹خ را برای تغییر نادرست نام استرآباد به گرگان (همزمان با تغییر نام دزداب به زاهدان و نصرت آباد به زابل) ذکر کرده اند. به هر روی با این واقعه، بزرگان و نامداران تاریخی ای که با پسوند «استرآبادی» شناخته می شوند نیز به جمع «جرجانی» های مجهول المکان پیوستند تا به طور کلی تمامی مشاهیر و معاریف این منطقه که مربوط به پیش از ۸۰ سال پیش می¬شدند، به نوعی برای مردمان این روزگار بی هویت شوند.

۳- ضربه نهایی و مهلکی که از گذار و گذر تصمیم گیری های یکسویه نگرانه به پیکره ریشه دار خطه باستانی گرگان زمین وارد آمد این بود که در شانزدهم آذر ماه ۱۳۷۶خ در حالی که می رفت تا با اقدام هوشمندانه و تاریخی نماینده متعهد و متفکر مردم گرگان و آق قلا، «شهید دکتر حاج شیخ قربانعلی قندهاری» و تنی دیگر نمایندگان زحمت¬کش وقت و البته نماینده محترم رهبری، آیت الله سید کاظم نورمفیدی، احیاء دوباره استان و استقلال مجدد آن رقم بخورد، متأسفانه با برخی ناآگاهی های تاریخی و کم اطلاعی های جغرافیایی عده ای، از دل مصوبه مجلس شورای اسلامی، نوزادی به دنیا آمد که گویی هیچ دیرینگی و اصالتی بر پیشانی پُرچین و چروکش دیده نمی شد چراکه نام بی مسما و کم قدمت «گلستان» را به جای گرگان به خود گرفته بود.

فارغ از آنچه گذشت در این فراز و نشیبِ گذران ایام، برخی دلسوزان فرهنگ و تاریخ به آنچه پیشتر اشاره شد صحه گذارده اند، در این مجال بی مناسبت نیست تا آراء ایشان از منظر خوانندگان محترم بگذرد:
۱- مرحوم استاد سید محمدتقی مصطفوی (۱۲۸۴- ۱۳۵۹)، رئیس و معاون وقت اداره کل باستان شناسی کشور در دهه بیست و سی خورشیدی، در پی نوشت مطلبی با عنوان «یک فرمان جالب توجه از شاه طهماسب اول» در صفحه ۱۳۳ از شماره ۲۵ مجله یغما، مورخ خرداد ۱۳۲۹، می نویسد:« نام کنونی استرآباد، گرگان است در صورتیکه محل شهر گرگان قدیم یعنی ویرانه های جرجان هیچ ارتباطی با شهر گرگان فعلی ندارد و در حدود ۹۰ کیلومتر فاصله بین آن دو میباشد.

اگر نظر این باشد که نام شهر باستانی گرگان را از نو زنده کنند مناسب تر چنین بنظر میرسید که شهر گنبد قابوس را گرگان بخوانند زیرا شهر اخیر در مجاورت و یرانه های جرجان واقع شده چهار کیلومتر با آن فاصله دارد [در حال حاضر هیچ فاصله ای بین این دو نیست و جرجان در جوار بقعه منسوب به امام زاده یحیی بن زید (ع) قرار دارد.] و از متعلقات آن بشمار میرود و در معنی جانشین شهر گرگان اصلی میباشد، و اگر نام گرگان را بشهر جدید گنبد قابوس بدهند بنای مرتفع و تاریخی گنبد قابوس در محل مزبور به همین اسم باقی می ماند و نام بنا و نام شهر هم مشترک و یکی نخواهد بود.»

۲- زنده یاد استاد سید محمد محیط طباطبایی (۱۲۸۱ – ۱۳۷۰)، پژوهشگر و مورخ و ادیب معاصر، در دل مطلبی با عنوان «جستجو در اصل کلمه کرمانشاهان» در صفحه ۳۰ از شماره ۶۰ نشریه کیهان فرهنگی مورخ اسفند ۱۳۶۷، می نگارد:« متأسفانه در نتیجه دخالت افراد فاقد صلاحیت علمی در کار صالحان از پنجاه و اندی سال پیش شاهد نظیر اینگونه تصرفات در کار زبان و تاریخ و جغرافیا بوده ایم که مشکلاتی را به وجود آورده است. بدیهی است ارائه مورد آنها نیاز به نوشتن کتابی دارد و هرگز از عهده گفتاری و مقاله ای بر نمی آیدد.

برای نمونه به چند مورد محدود از آن در نامهای جغرافیایی اشاره می کند که دستخوش تغییر و تبدیل ناروا شده و زمینه های آماده ای برای زیانهای بعدی فراهم آورده اند. از جمله وقتی کلمه استرآباد را در ولایت گرگان که از نامهای قدیمی جغرافیایی ایران محسوب می باشد و شاید سابقه استعمال آن تا روزگار پرستش عشتاروت در تاریخ آسیای غربی پیش می رفت با نام استر چاپار یا قاطر در نظر برخی مشتبه آمد و به تصور اینکه بنای آن منسوب به قاطری یا چارواداری بوده بدون رعایت حق قدمت استعمال گرگان برای شهر جرجان معروف در تلو ناحیه باستانی هیرکانی قدیم، نام گرگان معروف و مشخص و همتای استرآباد را به «گرگان» بدل کردند و آنگاه گرگان هم به اعتبار وجود مقبره قابوس وشمگیر در آنجا به گنبد کاوس عوض شد که هیچ گونه پیوستگی با کاوس کیانی معروفتر از قابوس نداشته است.

قضا را در صده چهارم هجری اسامی رجال معروف علم و ادبی که در [کتاب] تاریخ جرجان (به زبان عربی) از دو صده پیش از تألیف [آن] ضبط شده [و] صدها صفحه چاپی را به خود مشغول داشته است، زوال نام استرآباد و جرجان یا گرگان از نقشه جغرافیا، [این] صدها سرشناس تاریخی از دو محل را در آینده مجهول المکان معرفی خواهد کرد. اخیراً شاید از بیم حمله گرگانِ صحرای شمالی از راه دشت گرگان به مازندران، کلمه گرگان جانشین استرآباد را به ترکمن شهر بدل ساختند و خط محور بر سه هزار سال تاریخ هیرکانی و دهستان و گرگان کشیدند و اسم اصلی قدیمی ناحیه را به کلمه ای بدل کردند که چهارصد سال پیش ابداً نشانه ای از وجود آن حتی در ماورای رود اترک هم به چشم نمی خورد..»

۳- استاد شیخ رسول جعفریان (ت ۱۳۴۳)، رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در صفحه پنجم از پیشگفتار کتاب «اسناد استرآباد و دشت گرگان در دوره مشروطه» اثر مصطفی نوری و اشرف سرایلو (چاپ اول ۱۳۹۰) چنین می نویسد:« آنچه در اینجا قصد تأکید بر آن را دارم اهمیت استرآباد در ایران است، آری ایران. گوشه ای از کشور ما که جرجان قدیم بود و از میان رفت (و فعلاً خرابه های آن در حاشیه گنبد کاووس دیده می شود) و استرآباد، که بعدها نامش را به گرگان تغییر دادند و این اشتباهی فاحش بود (زیرا تصور می کردند مقصود از استرآباد، استر است.)، یک کانون تمدنی مهم برای ما ایرانیان است.»

۴- مهندس رمضانعلی قائمی (ت ۱۳۲۵)، رئیس سابق پارک ملی گلستان و کارشناس محیط زیست، در صفحه ۱۰ کتاب «گرگان» از مجموعه کتاب های «از ایران چه می دانیم؟» متعلق به دفتر پژوهش های فرهنگی (چاپ اول؛ ۱۳۸۷) می نگارد: « استرآباد در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، به دنبال تغییر اسامی، تغییر نام داد و به خطا گرگان نام گرفت و گرگان واقعی به سبب وجود گنبد قابوس در آن، به گنبد کاووس مشهور شد، هم چنین از آن زمان، ضمیمه مازندران شد تا این که پس از ۶۰ سال (۱۳۷۶ خورشیدی) با نام گلستاان که نام جنگل شرقی استان است، به عنوان استانی جدید، حیاتی دوباره یافت که در واقع نه گرگان است و نه استرآباد.»

۵- استاد دکتر منوچهر ستوده، کاوه بیات و تنی دیگر از استاتید با حضور فیزیکی در محل دفتر دانشنامه گلستان و حتی استادان تاریخ و فرهنگ در کشورهای بیگانه نیز در مواجهه با برخی سخنرانان ایرانی به این اشتباه بزرگ و فاحش تاریخی اذعان کرده اند.

در پایان با توجه به آنچه گذشت به اعتقاد نگارنده در جهت حفظ و صیانت از نام های اصیل و ریشه دار منطقه و بازیابی هویت از دست رفته نامداران این دیار، تجدیدنظر اساسی در نام گذاری های منطقه باستانی گرگان زمین به شرح پیشنهادی ذیل ضروری و بایسته می نماید:
۱- نام شهر گرگان کنونی (مرکز استان) به همان «استرآباد» بازگردانده شود.
۲- نام شهر گنبدکاووس به «جرجان» تبدیل شود.
۳- نام استان نیز به گرگان تغییر داده شود.

منبع – گلشن مهر

ارسال نظر

آخرین اخبار