آن مرد آسمانی

گلستان24،ویژه نامه رحلت امام خمینی(ره)را تقدیم می کند.

ویژه نامه رحلت امام خمینی(ره)

گلستان 24، ویژه نامه رحلت امام خمینی(ره)را تقدیم می کند.

زندگینامه

مولودی از سلاله ی عصمت و طهارت در 20 جمادی الاخر 1320 ه. ق مصادف با میلاد دخت گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله گام به عرصه وجود نهاد . نام پدرش آیت الله شهید سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود . وی را روح الله نامگذاری کردند. مرحوم سید مصطفی که تحصیلات خود را در زادگاهش شروع و در نجف و سامرا با کسب معارف الهیه ادامه داده بود ، زمان میرزای شیرازی در زمره علما و مجتهدین آن عصر قرار داشت  و از نجف که بازگشت ، زعامت اهالی خمین را عهده دار شد و به رفع تجاوزات و تعدیات دستگاه ظالم  پرداخت . او در خمین ، با ایجاد جلسات معارف اسلامی به آگاه ساختن توده مردم ، اقدام کرد؛ و سرانجام در راه خمین و اراک به دست طاغوتیان  و اصحاب شقاوت شهید شد. امام ( ره ) در پنج ماهگی یتیم شد و بعد از شهادت پدر،  تحت سرپرستی مادر ، عمه و دائی مهربانش پرورش یافت. امام تحصیلات مقدماتی را در خمین نزد میرزا محمود شروع کرد و سپس آن را در مکتب ملاابوالقاسم در مدرسه جدید التأسیس احمدیه ی آن دیار ادامه داد. در سن پانزده سالگی ، تحصیلات فارسی آن روز را به اتمام رسانید و نزد برادر بزرگش مرحوم آیت الله پسندیده ، صرف ، نحو و منطق را شروع کرد و تا سال 1338 ه. ق از محضر ایشان بهره کافی برد .

در سن 19 سالگی هنگامی که چهار سال از وفات مادرش می گذشت ، به واسطه روح تشنه و جستجوگرش راهی حوزه علمیه اراک  شد که ازحوزه های بزرگ دینی به شمار می رفت و تحت  زعامت و سرپرستی مؤسس حوزه علمیه ی  قم مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، از مجتهدین حوزه علمیه نجف اشرف واز شاگردان برجسته حوزه درس مرحوم میرزای شیرازی ، اداره می شد. در سال 1340 ه.ق آیت الله حائری یزدی به درخواست علمای بزرگ شهر مذهبی قم از اراک مهاجرت و تحت الطاف الهی موفق شد حوزه علمیه قم را تأسیس کند  .  امام ره در پی استاد، حوزه اراک را ترک کرد و در حوزه علمیه ی قم به تحصیل پرداخت و درمحضر آیت الله حائری یزدی پایه های علمی و مبانی فقهی و اصولی را تکمیل کرد و در محضر مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر یزدی ( معروف به حکیم) درعلم هیئت مهارت یافت. امام ( ره ) از استاد و مراد خود مرحوم آیت الله شاه آبادی  متون مختلف عرفان، حکمت و فلسفه را فراگرفت و خود را در دریای علوم اسلامی غرق کرد .  در سال 1345 ه. ق سطوح را به پایان رسانید و به درجه اجتهاد نایل آمد و بدون نیاز علمی و فلسفی به حوزه های علمیه نجف در زمره ی مجتهدین و نوابغ فقهی قرار گرفت. در سال 1348 ه.ق با دخت مکرمه مرحوم آیت الله آقای حاج میرزا محمد ثـقفی تهرانی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو پسر و سه دختر بود . امام ( ره )  در سال 1347 ه.ق در حالی که فقط 27 سال داشت، تدریس فلسفه را آغاز کرد. سپس در سال1364 ه. ق همزمان با ورود آیت الله بروجردی به قم به تدریس علوم منقول ،  خارج فقه و اصول پرداخت .  قبل از آن ، مدتی به تدریس " سطوح" اشتغال داشت و کتاب های فقه و اصول را با بیانی شیوا و رسا برای طلاب و فضلا شرح و بسط می داد .

ایشان از همان اوان جوانی ، مبارزات سیاسی خویش را علیه ظلم و جور آغاز نمود و چندین بار تبعید و زندانی شد.

امام در پیروزی انقلاب اسلامی ، نقش بزرگی را در رهبری  مردم  برعهده داشت و بالاخره در12 بهمن 1357 پس از سال ها تبعید به وطن بازگشت و تا سال 1368 ، هدایت جامعه را بر عهده داشت و بالاخره در 14/ خرداد/1368 ، دنیای خاکی را وداع گفت و به عرش الهی هجرت نمود.

94866035644773191987

نصحیت هایی حکیمانه از حضرت امام(ره) به فرزند گرامیشان حاج احمد آقا

پسرم! از این مخلوقات میان تهى ، پوچ و هیچ ، باکى نداشته باش و چشم امیدى هرگز به آنها مبند، که چشم داشتن به غیر او شرک است و باک از غیر او جل و علا و کفر.

پسرم ! تا نعمت جوانى را از دست ندادى فکر اصلاح خود باش که در پیرى همه چیز را از دست مى دهى ، یکى از مکاید شیطان که شاید بزرگترین آن باشد، که پدرت بدان گرفتار بوده و هست - مگر رحمت حق تعالى دستگیر او باشد - استدراج است .

در عهد نوجوانى شیطان باطن ، که بزرگترین دشمنان اوست ، او را از فکر اصلاح خود باز مى دارد، و امید مى دهد که وقت زیاد است ، اکنون فصل برخوردارى از جوانى است ، و هر آن و هر ساعت و هر روز که بر انسان مى گذرد، درجه درجه او را با وعده هاى پوچ از این فکر باز مى دارد تا ایام جوانى را از او بگیرد، و آنگاه که جوانى رو به اتمام است ، او را به امید اصلاح در پیرى سرخوش مى کند و در ایام پیرى نیز این وسوسه شیطانى از او دست نکشد، و وعده توبه در آخر عمر مى دهد، و در آخر عمر و شهود موت ، حق تعالى را در نظر او مبغوض ترین موجود جلوه مى دهد که محبوب او که دنیاست از دستش گرفته است ، این حال اشخاصى است که نور فطرت در آنها به کلى خاموش نشده است ، و اشخاصى هستند که غرقاب دنیا بر آنها را از فکر اصلاح دور نگهداشته ، و غرور دنیا سرتا پاى آنان را فراگرفته است من خود چنین اشخاصى را در اهل علم اصطلاحى دیده ام و اکنون بعض آنها در قید حیاتند و ادیان را هیچ و پوچ مى دانند.

پسرم ! توجه کن که هیچ یک از ما نمى تواند مطمئن باشد که به این دام شیطانى نیفتد. عزیزم ! ادعیه ائمه معصومین را بخوان و ببین که حسنات خود را سیئات مى دانند، و خود را مستحق عذاب الهى مى دانند، و به جز رحمت حق به چیزى نمى اندیشند، و اهل دنیا و آخوندهاى شکم پرور این ادعیه را تاویل مى کنند، چون حق جل و علا را نشناخته اند.

خاطراتی شیرین و آموزنده از زندگی امام خمینی(ره)

دوستان قدیمی

یکی از شب ها در حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام، جماعتی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند که ظاهر آنها، یک ظاهر ناپسندی در محیط ما بود؛ چه از نظر وضع و قیافه و لباس و چه از نظر طرز برخورد و صحبت؛ اما ما شاهد بودیم که امام به گونه ای با آنان برخورد کرد که گویی با دوستان قدیمی اش نشسته و مشغول صحبت است. آنها آن چنان مجذوب امام بودند که پس از چند دقیقه صحبت، با یک دنیا نیرو، ایمان و امید، از کنار وی برخاستند.

برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج 3، ص 278.

نظم امام

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامه برکاته می گوید: خدمت امام جلسه ما طول کشید امام نگاهی به ساعت کرد و فرمود: ساعت قدم زدن دیر شد، سپس فرمود: اگر به زندگی و رفتارمان نظم بدهیم فکرمان هم طبعاً منظم می شود.

ایشان خواب، غذا، مناجات، مطالعه و مرور اخبار و ... را در وقت خود انجام می دادند به طوری که اهل منزل، از کارهای امام وقت و ساعت را می فهمیدند.

54554

نامه عاشقانه حضرت امام(ره) به همسرشان

همسر عزیزم؛

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم؛ در این مدتی که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه‌ی قلبم منقوش است. عزیزم؛ امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. (حال) من با هر شدتی باشد می‌گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمده، خوش بوده. الآن در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتاَ جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره‌ی خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم، همراهم نیست که این منظره‌ی عالی به دل بچسبد. به هر حال امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت می‌کند... . خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده... .

ایام عمر و عزت مستدام

تصدقت؛ قربانت روح ا... (1)

در محضر امام خمینی رحمة الله علیه

حجة الاسلام و المسلمین شیخ عبدالعلی قرهی می گویند : موقعی که مرحوم آیت الله العظمی آقای خویی می خواستند در نجف به دیدن امام خمینی قدس سره الشریف تشریف بیاورند، امام فرمودند :

طوری نشود که ایشان معطل بنشینند تا من بر ایشان وارد شوم . من رفتم سر کوچه ، منتظر ماندم تا همین که آیت الله خویی برسند امام را خبر کنم ، امام هم پیش از آن که آیت الله خویی به اتاق وارد شوند ، در اتاق نشسته بودند . به محض این که آیت الله خویی وارد شدند ، امام از جا برخواستند و کاملاَ نسبت به ایشان احترام کردند .

همچنین وقتی امام از ترکیه به عراق و نجف آمدند ، آیت الله شاهرودی و آیت الله خویی جلوتر از آیت الله حکیم از امام دیدن کردند . پس از دیدارهای آنان ، نوبت بازدید امام رسید .

ایشان فرمودند : طوری نشود که بازدید آقای حکیم در آخر کار انجام بگیرد . طبق توصیه ی ایشان ، آقای شیخ نصرالله خلخالی برنامه بازدید از آیت الله حکیم را جلو انداخت . با امام به منزل آقای حکیم رفتیم .

امام به آقای حکیم گفتند : شما از وضع ایران اطلاع کاملی ندارید . آیت الله حکیم فرمود : فی الجمله اطلاعاتی می رسد . امام فرمود : به طور کامل اطلاع ندارید و الا که ..... صحبت ها ادامه یافت .

ضمن گفتگوها ، مرحوم آقای حکیم صحبت از خون ریزیها کرد .

امام فرمود : امام حسین علیه السلام قیام کرد و هم خون ریخته شد . آقای حکیم فرمود : امام حسن علیه السلام هم امام بود و قیام نکرد .

امام فرمود : امام حسن علیه السلام اگر به قدر شما مرید داشت ، قیام می کرد ، بعد امام بحث را به جای دیگر بردند تا ناراحتی به وجود نیاید .

منبع : روزنه هایی از عالم غیب - آیت الله سید محسن خرازی ص 238و239

امام خمینی در کلام آیت الله بهجت

آقای خمینی سلمه الله بیش از پنجاه سال قبل شخصی را به مهمانی دعوت می کند و برای ایشان خورشت سبزی می آورد ولی خود ایشان نمی خورند .می فرمود : خورشت سبزی را خیلی دوست دارم ولی برخلاف هوای نفس خود عمل می کنم و آن را نمی خورم.(زمانی که حضرت استاد اینسخن را ایراد فرمودند امام خمینی رحمه الله در قید حیات بودند.)

555554

خواب عجیب امام خمینی در دوران مبارزه

نقل از علی دوانی استاد تاریخ و مورخ مرحوم . پس از غائله انجمن های ایالتی و ولایتی ،گویا پس از آزادی امام از بازداشت ده ماهه تهران بود که روزی در جلسه هیئت مدرسین ، از این صحبت شد که آقای حاج آقا روح الله خیلی تند می رود ،کاش مث آقایان دیگر ،هم در سخن و هم در دادن اعلامیه ، ملاحضه می کرد که کار به جای باریکی نکشد ،و گفتند : خوب است یکی از اهل جلسه خدمت ایشان برسد و این در خواست را از طرف جلسه بکند . شهید سعیدی قبول کرد . رفت و در برگشت گفت : من موضوع را به حاج آقا گفتم ، ولی ایشان گفتند به رفقاتان بگویید : « من خواب دیدم که کشور ایران مانند نقشه جغرافیایی آن در مقابلم است ، و اطراف آن دارد می سوزد . افراد همه می آیند و می روند و می بینند ،ولی همه بی تفاوت به آن نگاه می کنند . عبایم را درآوردم و زدم به آتش ها که خاموش شود ،اما آتش پیوسته جلو می آمد ،گویی همه جای کشور را می خواهد بگیرد. به افراد می گفتم بیایید شما هم کمک کنید آتش را خاموش کنیم فولی کسی همکاری نمی کرد . در آخر سطلی پیدا کردم و پی در پی آب به روی آتش ها ریختم تا توانستم به زحمت آن را خاموش کنم . بعضی از نقاط دست ها و لباسم هم سوخت . من تعبیر کرده ام که آتشی رد مملکت در حال شعله ور شدن است ف غیر من کسی به فکر نیست و اقدامی نمی کند ،و این وظیفه ای است که به عهده من گذاشته شده است . من همین طورپیش می روم ،بلغ ما بلغ. هر چه خدا خواهد همان می شود ،شما رفقا می خواهید با من باشید یا نباشید .

    برگرفته از کتاب مفاخر اسلام ج 13 ص 31 و 32 از علی دوانی

روز شمار برخی مبارزات و تبعیدهای حضرت امام خمینى (ره)

16 مهرماه سال 1341 :جلسه مهم حضرت امام خمینى (ره) با مراجع قم در رابطه با انجمنهاى ایالتى و ولایتى

11 آذر ماه سال 1341 :لغو تصویبنامه ساختگى انجمنهاى ایالتى و ولایتى به دنبال مبارزات پیگیر حضرت امام خمینى (ره) و صدور پیام حضرت امام خمینى (ره) در مورد ختم این غائله

2 بهمن سال 1341 :تحریم رفراندوم غیر قانونى و قلابى شاه از سوى حضرت امام خمینى (ره)

2 فروردین ماه سال 1342 :فاجعه خونین مدرسه فیضیه به دست عمال رژیم شاه

15 خرداد سال 1342 :دستگیرى شبانه حضرت امام خمینى (ره) . قیام تاریخى ملت ایران در اعتراض به دستگیرى حضرت امام (ره)

4 تیرماه سال 1342 :انتقال حضرت امام خمینى (ره) از پادگان قصر به سلولى در عشرت آباد.

21 فرودین سال 1343 :سخنرانى تاریخى حضرت امام خمینى (ره) در مسجد اعظم قم پس از آزادى از حبس و حصر.

4 آبان 1343 :سخنرانى کوبنده حضرت امام خمینى (ره) به مناسبت طرح اسارتبار کاپیتولاسیون.

13 آبان 1343 :بازداشت و تبعید حضرت امام خمینى (ره) به ترکیه

21 آبان سال 1343 :انتقال حضرت امام خمینى (ره) از آنکارا به بورساى ترکیه

13 مهرماه سال 1344 :انتقال حضرت امام خمینى (ره) از ترکیه به بغداد

16 مهرماه 1344 :حرکت امام خمینى (ره) از سامرا به کربلا بعد از تبعید به عراق

23 مهرماه 1344 :ورود و استقرار حضرت امام خمینى در نجف بعد از تبعید به عراق

23 آبان 1344 :شروع درسهاى حوزه‏اى حضرت امام خمینى در نجف پس از تبعید به عراق

12 اردیبهشت 1356 :پیام حضرت امام خمینى (ره) به مناسبت چهلم شهداى قم

2 مهرماه 1357 :محاصره منزل حضرت امام خمینى (ره) توسط نیروهاى بعثى عراق

10 مهرماه 1357 :هجرت حضرت امام خمینى (ره) از عراق به سوى کویت

13 مهرماه 1357 :هجرت حضرت امام خمینى (ره) از عراق به فرانسه

12 بهمن 1357 :بازگشت امام خمینى (ره) به میهن اسلامى پس از 15 سال تبعید.

ارسال نظر

آخرین اخبار