عدم توازن امکانات و زیرساخت ها در شهر گرگان به وضوح دیده می شود و نیاز است تا مسئولین امکانات را در تمامی سطح شهر به طور یکسان توزیع، و از مرکز گرایی وشمال گرایی پرهیز کنند.

مسئولین شهرداری کتاب " مدیریت شهری از دیدگاه امام خمینی (ره) "  را مطالعه کنند/مگر در شرق،غرب وجنوب گرگان زمینی وجود ندارد که همه امکانات در شمال شهر متمرکز شده است

به گزارش گلستان24؛در طول قرون وسطی و نیز پیش از مسیح، در غرب و شرق، همه شهر ها عبارت بودند از مجموعه ای از خانه ها یا مجموعه ای از ساختمان ها که این ساختمان ها گاه قبیله ای بوده، ولی در هر محله ای یک قبیله بر حسب اشرافیت و حسب وضعیت اجتماعی، در یک نقطه بالا و بزرگتر و مهمتر و نزدیک تر به قلب شهر، یا به شکل غیرطبقاتی زندگی می کرده اند.

در هر حال آنچه که در میان همه شهرهای بزرگ در تمام تمدن های شرقی و غربی مشترک است،این است که این شهر ها همه سمبلیک بوده اند،شهر سمبلیک  یعنی شهری که بشکل یک علامت مشخص، خود را نشان می دهد،مثلا تهران یک شهر شمبلیک نیست یعنی مجموعه وضع ساختمانی این شهر را اگر نگاه کنیم می بینیم که در پیرامون یک قطب، یک ساختمان، یک بنای مذهبی یا غیر مذهبی جمع نشده، به این معنی که ساختمان ها قلب ندارند ولی از عکس هوایی شهر مشهد کاملا مشخص است که این شهر سمبلیک است. 

این چند خط مقدمه ای از کتاب "مذهب علیه مذهب" نوشته معلم شهید، دکتر علی شریعتی است که با مثالش مشکل داریم به عقیده بنده نه تنها تهران که اکثر شهرهای ایران اکنون یک شهر سمبلیک اند؛ سمبل سرمایه داری و ضد مستضعف سمبلی که تخمش را کارگزارانی ها در تهران کاشتند و در همه ایران محصولش را برداشتند.

در چله انقلاب 57 به جای به ثمر نشستن اندیشه های خمینی کبیر، پسمانده ی ایسم ها را می بینم که ظهور و بروز نموده اند. از خود شریعتی این جمله را وام میگیرم که حتی شکل مادی هر شهر، نشان دهنده وضع روحی آن جامعه بوده است،اکنون در چهل سالگی انقلاب شهر ها بر مدار سرمایه داری و ارزش گذاری آنها معنا می یابد و خدمات شهری پروانه ایست که ابتدا گرد شمع آنها می چرخد و اگر بالی برایش ماند به چراغ کم سوی پایین شهری ها هم سری می زند.

گرگان که گفته می شود دومین شهر پر جمعیت شمال ایران است نیز، از این امر مستثنی نبوده و نیست از مراکز خرید،تفریحی و رفاهی آنچنانی گرفته تا فراوانی تعداد رفتگر و حتی گشت های مداوم پلیس، در مناطق خاصی از شهر تراکم و تعداد بیشتری دارد،مردم بالادست بر خلاف اشعار سهراب هیچ صفایی ندارند مادامی که در سرمایه داری خود غرقند.

 برای رسیدن به مراکز تفریحی چاره ای جز پشت سر گذاشتن خیابان های شلوغ و پرترافیک شهر نیست و این یعنی در کیش و آیین اکثر مسئولان شهری گرگان از دیرباز تا کنون گویا اقشار ضعیف جامعه جایی ندارند اگر از این سوال اساسی که " چرا و چگونه شهر های یک جامعه اسلامی طبقاتی می شوند؟" بگذریم باید به مسئولان شهری گرگان گفت که مگر شمال (اطراف ترمینال و جاده آق قلا و حتی شهرک های مجاور کمربندی ) ، غرب (منطقه هزارپیچ) و شرق ( جاده گرگان علی آباد) کمبود زمین بایر است که هیچ طرح رفاهی تفریحی برای آن تدارک ندیده اید؟

گویا لازم است برخی مسئولین شهری گرگان و دیگر شهرها یک بار دیگر در اندیشه های خود بازنگری کنند پیشنهاد می کنم حداقل، کتاب " مدیریت شهری از دیدگاه امام خمینی " را مطالعه کنند تا شاید کمی با پارادایم های شهرسازی و مدیریت شهری اسلامی آشنا شوند،اما جهت اطلاع مدیران لازم می دانم این جملات معمار بزرگ انقلاب را با هم مرور کنیم.

«من میل دارم که عمل ما یا بیشتر از قولمان باشد یا موافق با قولمان الان شهرهای ایران، روستاهای ایران، حتی شهر تهران، گرفتار یک کمبودهایی است و بوده است. و این به عهد شهرداری‌ها است که با کمک مردم، البته من می‌دانم که خرابی‌ها این قدر است که شهردار تنها نمی‌تواند، لکن با کمک مردم اقدام بکنند و شهرهای خودشان را، روستاهای اطراف را آباد کنند و آنچه که مهم است این است که آن قشر مستضعف بیشتر مورد نظر باشد.

در تهران، آن حاشیه‌های اطراف تهران و آن زاغه‌نشین‌ها و آن چادرنشین‌های اطراف بیشتر مورد نظر باشند تا طرف شمال شهر، و در شهرهای دیگر، روستاهای دیگر، توجه به این قشر مستضعف بیشتر باشد از توجه به قشر مرفه،مع‌الوصف در رژیم سابق، این قشر اصلش مورد عنایت نبود، و اگر کاری می‌کردند برای همان قشر مرفه می‌کردند. و لهذا در تهران، شمال شهر، یک شهری است که غیر از جنوب شهر است. اصلا آن، یک شهر دیگری است، این هم یک شهر دیگری. و این غیر مطابق بودن و طبقه به این شدیدی داشتن، اسباب این می‌شود که یک وقت خدای نخواسته انفجاری حاصل بشود که کسی نتواند مهارش کند.

شما شهردارهای محترم باید توجه کنید که امروز شهرهای ایران و دهات و روستاها، همه مال خود ملت است، دیگر مال دیگری نیست، تصرف دیگری نیست. وقتی مال خود ملت شد، خود ملت و خود مردم و خود شهردارها که از ملت هستند باید کوشش کنند در آباد کردن این مملکت. یک قسم اعظم، آباد کردن به دست شما شهردارهاست، که باید با تمام کوشش کوشش کنید که آباد بشود. و خصوصا آن طرف‌هایی که خرابی داشته‌اند، و به آنها نرسیده بودند، دهاتی که به آنها نرسیده بودند، شهرهایی که دو طرف دارند، یک طرف مرفه و یک طرف غیرمرفه، از آن غیرمرفه شروع کنید، وقتی به درجه مرفه رسید آن وقت یک کار اساسی شما کردید.» (صحیفه امام، ج 10، ص 498 تا 499)

 

انتهای پیام/امیرمسعود رایجی

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار