افزایش سریع پرداخت وام¬های تحصیلی، به نظر می¬رسد به مسیر اشتباهی می¬رود. ایده¬ی وام¬دهی باید نقش مهمی در امر امور مالی تحصیلی داشته باشد، اما به نظر می¬رسد استاندارد¬های مالی تحصیلی در ایالات متحده¬ی آمریکا و بریتانیای کبیر به سمت اشتباهی می¬رود.

سیاست گذاری های اشتباه در وام های تحصیلی

افزایش سریع پرداخت وام­های تحصیلی، به نظر می­رسد به مسیر اشتباهی می­رود. ایده­ی وام­دهی باید نقش مهمی در امر امور مالی تحصیلی داشته باشد، اما به نظر می­رسد استاندارد­های مالی تحصیلی در ایالات متحده­ی آمریکا و بریتانیای کبیر به سمت اشتباهی می­رود.

بر طبق آمار منتشر شده از فدرال رزو نیویورک، بدهی­های وام مسکن آمریکا به تولید صنعت تولید ناخالص داخلی از سال 2008 به این طرف، از 71% به 51% کاهش داشته با این حال بدهی­های ناشی از وام­های تحصیلی دانش­آموزان به این صنعت از 4.3% به 5.7% افزایش یافته است. در حال حاضر حدود یک ترلیون دلار بدهی پرداخت نشده به این صنعت وجود دارد.

به هر حال رشد در سیستم اقتصادی یک خبر بد است. آخرین چیزی که یک اقتصاد قوی نیاز دارد، یک رده از وام­های در حال افزایش است. به لطف پیچیدگی سیستم بازپرداخت وام­ها، وام­های تحصیلی سیستم اقتصادی را ضعیف­تر و پیچیده­تر می­کند.

مدافعان وام­های تحصیلی عقیده دارند این وام­ها از طریق سرمایه گذاری دوباره به سیستم اقتصادی بر می­گردد. برای مثال با درآمد حاصل از بالا رفتن تولیدات و ایجاد فرصت­های بیشتر برای بازپرداخت بدهی­ها، گردش اقتصادی با مشکل خاصی مواجه نخواهد شد.

 وام های تحصیلی

با این حال بهترین راه قضاوت درباره­ی تامین هزینه­های تحصیلی، قضاوت از دید کل جامعه است، نه تنها از دید بدهکاران. از نظر اجتماعی این فارغ التحصیلان هستند که باید به وسیله­ی آن­ها چرخ اقتصادی با سرعت ثابتی بچرخد. تحصیلات آن­ها بایستی قادر باشد هزینه­های اقتصادی را تامین کند یعنی باید از پس درآمد جاری ملی بر بیایند.

وام گرفتن از این جهت قابل دفاع­تر است اگر بگوییم تعداد دانش­آموزان رو به افزایش است و همه­ی کسانی که فارغ التحصیل می­شوند، وارد چرخه­ی اقتصادی نمی­شوند. حتی اگر این گروه نیز بتوانند از پس تامین مالی بر بیایند. بازهم احمقانه است اگر برای تامین هزینه­های مالی به این گروه کوچک تکیه کنیم.

البته اگر از وام­های تحصیلی کاسته شود این هزینه­ها می­تواند در جای دیگری سرمایه­گذاری شود و تولیدات داخلی صورت پذیرد و با درآمد حاصل از این تولیدات بتوان امکانات تحصیلی را افزایش داد بدون آنکه این هزینه­های اضافی بر دانش­آموزان و خانواده­های آنان تحمیل شود و همین کار را به سادگی می­توان در سطح دانشگاهی انجام داد.

اولین قدم این است که فکر وام گرفتن را از سر دور کنیم. قرض کردن در شرایط مخارجی ما معجزه ایجاد نمی­کند. این وام­ها شاید در آینده بازگردانده شود اما در حال، خرج می­شود. تحصیلات بالاتر یا هرچیزی که به خاطر آن وام می­گیریم، به جای آن از منابع امروزی استفاده کنیم.کلید این تصمیم در این نیست که چطور هزینه­های تحصیلی را تامین کنیم، در این است که چقدر منابع می­توانیم به آن اختصاص دهیم. شاید به این معنی باشد که امکانات اختصاص داده شده به تحصیلات بالاتر کاهش یابد اما سیستم پرداخت شهریه نیز نمی­تواند به سیستم­هایی با سود دهی پایین تکیه کند. به هر حال بعد از مدتی افزایش تولیدات باعث آزاد شدن منابع مالی بیشتری می­شود. با این کار علاوه بر کمک به امکانات و هزینه­های تحصیلی حتی میتوان هزینه­های مربوط به کارهای خیریه­ی اجتماعی را پرداخت. دانشگاه­های آمریکا به صورت گسترده به هزینه­هایی که از طریق خیریه به آن­ها می­رسد متکی است. حتی اگر سرمایه­گذاری­های داوطلبانه کاهش پیدا کند می­توان این هزینه­ها را از طریق مالیات از کل جامعه طلب کرد و نه فقط از یک قشر محدود.

ارسال نظر

آخرین اخبار