فراموشی مردم در "دولت رکود"؛

یک حقیقت موجود این است که مردم ناظر عمل مسؤولان هستند و متوقف آنها نمی‌مانند کمااینکه از بسیاری دیگر عبور کردند مسؤولان حاضر نیز از این خطر مصون نیستند و آنچه می‌توان در این باره بر زبان راند آن است که «آنان که مردم و دغدغه‌هایشان را فراموش می‌کنند، دیر یا زود در ذهن مردم فراموش می‌شوند» و دیری نخواهد کشید که «نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاکنشان»!

گم شدن دغدغه معیشت مردم در دعوای رسانه های اصلاح طلب ـ اعتدال بر سر سرلیستها!

به گزارش گلستان24، حکومت باید زمینه رفاه ملت را فراهم کند، حکومت باید زمینه‌های تحقق عدالت اقتصادی را در جامعه فراهم کند، حکومت باید اولویت نخست خود را حل مشکلات مردم قرار دهد، یکی دیگر از وظایف دولتمردان، بررسی و تحقیق درباره نیازها و مشکلات گریبانگیر مردم است. مردم حق شکایت و انتقاد نسبت به رفتار حاکمان را دارند و باید حاکمان گوش شنوایی برای شنیدن شکوه‌ها و انتقادهای مردم داشته باشند. حکومت‌ها آمده‌اند تا کارآمدی‌شان در خدمت مردم باشد و وای بر حکومتی که مردم خود را فراموش کند. اینها تنها بخشی از گزاره‌هایی است که با خواندن نهج‌البلاغه به وظایف یک مسؤول دولتی پی می‌بریم. حال به زمان حاضر می‌آییم و مشکلات مردم را می‌نگریم.

دولت رکود



وضعیت اقتصادی نابسامان، معیشت مردم در تنگنا، چرخ اقتصاد در رکود، بنگاه‌های تولیدی در حال تعطیلی، واردات در شیب افزایشی و.... همه خبرهای اقتصادی است که این روزها مردم بدان عادت کرده‌اند؛ مردمی که دولت به آنها وعده بهبود اقتصاد را داده است و تمام بهانه‌اش طی ۲ سال گذشته توافق هسته‌ای بوده و به مردم اعلام کرده است پس از توافق هسته‌ای مشکلات اقتصادی نیز حل خواهد شد.

مردمی که تا امروز در تعلیق و انتظار تغییر وضع موجود به سر می‌بردند، امروز بعد از برجام منتظر تغییرات اقتصادی هستند اما این روزها در رسانه‌های دولتی و حامیان اصلاح‌طلب آن اثری از دغدغه‌های خود نمی‌بینند. دولت و حامیان آن بعد از توافق هسته‌ای دیگر درباره مسائل اقتصادی سخن نمی‌گویند و آنچه در رسانه‌های اصلاح‌طلب تکرار می‌شود؛ تنها بر سر بازی‌های انتخاباتی است.

«انتخاب عارف یا نجفی»، «ترجیح لاریجانی نقد بر عارف نسیه»، «ائتلاف دولتی‌ها با اصلاح‌طلبان» و نمونه‌های بسیار دیگر از تیترهایی که امروز در رسانه‌های جریان حامی دولت دیده می‌شود یک پیام را بیشتر به همراه ندارد و آن اینکه «دغدغه‌های مردم در دغدغه‌های سیاسی ـ انتخاباتی دولت و حامیانش گم شده است».

دعواهای این روزها بین رسانه‌های اصلاح‌طلب و دولتی بیشتر بر سر آن است که از بین فلانی و فلانی و فلانی کدام را در لیست قرار دهیم؟ کدام را قرار ندهیم؟ چه کسی را سر لیست کنیم؟ چه کسی را از لیست خارج کنیم؟ چه کسی با چه کسی ائتلاف کند و چه کسی با چه کسی ائتلاف نکند؟ تا در نهایت بتوانیم بر صندلی قدرت تکیه بزنیم!

یک حقیقت موجود این است که مردم ناظر عمل مسؤولان هستند و متوقف آنها نمی‌مانند کمااینکه از بسیاری دیگر عبور کردند مسؤولان حاضر نیز از این خطر مصون نیستند و آنچه می‌توان در این باره بر زبان راند آن است که «آنان که مردم و دغدغه‌هایشان را فراموش می‌کنند، دیر یا زود در ذهن مردم فراموش می‌شوند» و دیری نخواهد کشید که «نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاکنشان»!

از جمله واجبات فراموش شده، امر به معروف و نهی از منکر است و خواندن چند جمله مهم از حضرت امام خمینی(ره) برای آنکه دولتمردان زودتر از خواب بیدار شوند و واقعیت‌ها را ببینند، شاید امروز یکی از واجبات باشد:

«دعواهاى ما دعوایى نیست که براى خدا باشد. این را همه از گوشتان بیرون کنید! همه‏تان، همه ما، از گوشمان بیرون کنیم که دعواى ما براى خداست. ما براى مصالح اسلام دعوا مى‏کنیم. خیر! مساله این حرف‌ها نیست. من را نمى‏شود بازى داد! دعواى خود من و شما و همه کسانى که دعوا مى‏کنند همه براى خودشان است. همه مى‏گویند پیش بده براى ما! همه مى‏خواهند تمام این قدرت چى‏چى. آخر من نمى‏فهمم چه قدرتى الان در کار هست!

خب! محمدرضا اگر دنبال این مسائل مى‏رفت مطلبى بود، براى اینکه یک قدرتى بود- قدرت شیطانى بود- کسى حق نداشت یک کلمه بگوید اما امروز که بقال سر محله مى‏آید و مى‏گوید که برادر نخست‌وزیر اینجا این کار درست نیست، برادر رئیس‌جمهور این کار درست نیست، این دیگر قدرتى نیست. یک برادرى است، یک دسته برادرند، یک دسته‏شان شانس‌شان آورده است آنجا نشسته‏اند، یک دسته بیچاره هم براى اینها سینه مى‏زنند! قدرت نیست که ما حالا براى یک قدرتى بیاییم. اینها تلبیسات ابلیس است که بر ما غلبه کرده است و این تلبیسات ابلیسى را چنانچه مسامحه کنید، شما را به جهنم مى‏فرستد! در همین دنیا هم به تباهى مى‏کشد. در همین دنیا ایستاده است این تلبیس نفسانى و این شیطان نفس ایستاده است تا آنجا که همه چیز دنیا را به باد فنا بدهد. هیتلر حاضر بود تمام بشر از بین برود و خودش در آن قدرت همان آلمان باقى باشد. آن نژاد بالاتر و این چیزى که در مغز هیتلر بود در مغز همه شما هست!

خودتان غفلت کرده ‏اید. در مغز همه این مطلب هست که همه بروند و من [باشم‏]! تا نروید سراغ اینکه یک انصافى در کار باشد، یک توجهى به خدا در کار باشد، یک حسابى در کار باشد که خودتان از خودتان حساب بکشید که من امروز مى‏خواهم چه بکنم، مى‏خواهم‏ همه مملکت ایران را به هم بزنم براى اینکه من باشم و هیچ کس نباشد نه، همه باشید، و همه هم حفظ کنید مملکت را. همه باشید و همه روى قانون عمل بکنید، قانون اساسى را باز کنید و هر کس مرز و حد خودش را تعیین کند. به ملت هم بگویند که قانون اساسى ما براى دولت این را وظیفه کرده است؛ براى رئیس جمهور این را؛ براى مجلس این را؛ براى فرض کنید فلان کار براى ارتش این را. براى همه وظیفه معین کرده است. به مردم بگویند در قانون اساسى که شما رأى دادید برایش، وظیفه ما این است. در لفظ فقط نباشد و در واقع خلاف. واقعاً سر فرود بیاورید به قانون و واقعاً سر فرود بیاورید به اسلام. لفظ را همه مى‏گویند. شاید شیطان را هم ازش بپرسند، مى‏گوید من انقلابى هستم! امروز همه انقلابى هستند! امروز همه دلسوز براى ملت هستند! امروز دعواى اینکه ما همه جنگ هم رفته‏ایم- و شما دیدید که یک دسته نوشته‏اند که ما از اول در جنگ چه بودیم- گفته‏اند. خب! من هم مى‏توانم بگویم من در صف اول جنگ دارم، جنگ مى‏کنم ولى اینجا افتادم همین طور. باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمى که شماها را روى کار آورده‏اند، این مردم زاغه‏نشین که شماها را روى مسند نشانده‏اند ملاحظه آنها را بکنید و این جمهورى را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزى که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکى از «ایام‌الله»- خداى نخواسته- باز پیدا بشود. آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه [این‏] است که فاتحه همه ما را مى‏خوانند! من از خداى تبارک و تعالى امید این را دارم که به ما عنایت بفرماید و ما را هدایت کند به یک راهى که مرضى اوست و قلم‌هاى ما را هدایت کند به یک نوشته‏هایى که مورد رضاى اوست و بر زبان‌هاى ما جارى کند یک چیزهایى را که مورد رضاى اوست».
منبع:وطن امروز

ارسال نظر

آخرین اخبار