یادداشتی به قلم دکتر حسن بیارجمندی؛

یادداشتی به قلم دکتر حسن بیارجمندی رییس دانشگاه مذاهب اسلامی گنبدکاووس با عنوان جامعه فرهنگی گلستان و مدیران فاقد هوش هیجانی ! منتشر گردید.

جامعه فرهنگی گلستان و مدیران فاقد هوش هیجانی !

به گزارش گلستان 24؛ مطالعات علمی در عرصه مدیریتی ؛ هوش مدیریتی را رمز رهبری سازمانی و پیروزی در محیط درونی و برونی آن می دانند . اگر مدیری از چنین هوشی برخوردار نباشد، نه تنها نمی‌تواند بلحاظ درون سازمانی کارآمدی مورد انتظار  را داشته باشد و فرایندها را بازسازی و سازمان را متحول نماید بلکه جامعه هدف سازمان نمی توانند ارتباطات موثر و کارآیی با آن برقرار کنند و سازمان را در حال توقف می بینند.

برخلاف احساسی که عمده افراد در خصوص امکان انتصاب به مناصب مدیریتی دارند ؛ممکن است از نقص و ضعف های جدی در هوش مدیریتی رنج ببرند و خود از آن غافل و دلیل اصلی آن را ندانند.چراکه هیچ مرکز و مرجع ذیصلاحی وجود ندارد که چنین هوشی را سنجش و مورد ارزیابی قرار دهد و نسخه ای برای رفع ضعف های احتمالی و تقویت مولفه های اصلی آن ارائه نماید.

 هوش مدیریتی ترکیبی از هوش‌های منطقی ، هیجانی، سیاسی، جسمانی و معنوی است و همین ترکیب برآیندش هنر رهبری در یک سازمان به معنی خاص و عام آن از یک اداره کل و فرمانداری تا یک شهرستان و استان و کشور(عرصه مدیریتی یک وزارتخانه) می‌شود.

با شناختی که بیش از دو دهه گذشته از فضای مدیریتی استان گلستان پیدا کرده ام اگر سوال کنند که راه حل کلیدی ابر مساله مدیریت عالی استان گلستان چیست!؟ در یک جمله خواهم گفت که کمک کنید مدیران همزمان این پنج هوش را با هم داشته باشند. چه در هنگام انتصاب که باید احراز شود و چه بعد از انتصاب که باید روی تقویت آن کار کنند و آن را ارتقا دهند.

البته بعنوان یک اصل اولیه باید در نظر داشت که یک فرد متخصص و توانمند بلحاظ علمی و اجرایی حتما دارای هوش منطقی یا بهره هوشی هست که به چنین موقعیتی رسیده است اما این هوش برای مدیر شدن لازم است اما نمی تواند کافی باشد و همین عدم توجه و عدم احراز دیگر اجزای هوش های مدیریتی در انتصابات ممکن است روند مدیریتی و اجرایی یک استان را ناکارآمد نشان بدهد.

شاید به جرات بتوان گفت که یکی از ضعف های جدی مدیریتی در استان گلستان با وجود جامعه فرهنگی و عاطفی ؛ فقدان یا ضعف هوش بسیار مهم و مبرم هیجانی یا عاطفی بالاخص در این عصر حیات شناختی و ادراکی است.

این هوش ، هوش مردمی سازی سازمان است و با این هوش یک مدیر قادر است احساسات پاک مردم و نیروهای در خط مقدم خدمت به مردم را خیلی بهتر درک کند . هر کسی که می خواهد بعنوان مدیر مردمی شناخته بشود و عملکردش توان ادراک سازی آن را داشته باشد باید هوش هیجانی داشته باشد و اهتمام جدی به تقویت روزانه آن داشته باشد ؛ زیرا در غیر اینصورت با یک رفتار و یا تصمیم عجولانه ممکن است تمام کارنامه مدیریتی خود را بسوزاند.

همینطور یک مدیری که نقش و جایگاه رهبری یک شبکه از نیروهای انسانی را بر عهده دارد باید بتواند این شبکه را احساس و درک کند و آن را تحت رهبری خود دربیاورد.بعبارتی دیگر هوش هیجانی شرط رهبری در یک سازمان چه کوچک و بزرگ است.

یک مدیر ملی و یا استانی یا شهرستانی شاید بهترین دوره های آموزشی مدیریتی در داخل و خارج از کشور را گذرانده باشد، حافظه قوی و ذهن خلاق، اداره کننده جلسات متعدد و پر ترافیک باشد ولی اگر هوش هیجانی نداشته باشد؛ باید بداند یک رهبر کارآمد سازمانی در آن جغرافیا نیست و دیگران هم او را با چنین ویژگی نمی شناسند .

 مدیری که دارای هوش هیجانی است بخوبی درک می کند که چه چیزهایی او را عصبانی می‌کند و برای مدیریت خشم خود باید چه اقداماتی انجام دهد.راه و رسم درست تقدیر و تشکر از دیگران را یاد بگیرد و فقط انتقاد نکند ولی واقعاً نمی‌داند که گاهی لازم است کارکنان خود را تحسین کند.این هنر مردمی بودن یک مدیر با چنین هوشی است و چه بسا مدیرانی با تمرکز ۲۰درصدی بر چنین توانمند سازی خود از عملکردشان نتیجه ۸۰درصدی می گیرند و همه جا در موردشان صحبت می شود و رفتار او را تحسین می کنند.

اما هستند مدیرانی که علیرغم داشتن هوش منطقی و هوش سیاسی(تدبیری ، سیاستی و رفتار سازمانی) ،هوش جسمانی( سلامت جسمانی و آگاهی و اهتمام بدان) و نهایتا هوش معنوی (معنویت در زندگی و التزام به ارزش‌ها و تعهدات اخلاقی از جمله صدق و صفا) و بکارگیری آنها شاهد ۲۰درصد خروجی از عملکرد خود و سازمان شان هستند چراکه از هوش هیجانی غافل شده اند.

جامعه استان گلستان یک جامعه فرهنگی  و عاطفی است و درک این حقیقت رمز اصلی یک مدیریت مردمی است و یک مدیر فاقد هوش هیجانی اساسا نمی تواند مدیر دولت مردمی باشد.آیا در ارزیابی های تخصصی برای بازسازی انقلابی عرصه های مدیریتی استان گلستان به این سوال جواب داده شده است که چند درصد مدیران کنونی گلستان واجد تمامی اجزای هوش مدیریتی هستند و چند درصد آنان فاقد آن؟ پاسخ به این سوال کیمیای بازسازی مدیریتی آن است.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار