فرار جوانان از ازدواج و عدم تاهل بیش از آنکه به دلیل شرایط بد اقتصادی باشد حاصل آداب غلط فرهنگی است.

جنبش عدم تاهل

به گزارش گلستان 24 وبلاگ مدارا نوشت:

این یک نمونه اش را نمی دانستیم که به لطف شبکه های اجتماعی و متعاقبا سایت های خبری بر دانسته هایمان افزوده شد. عرق شرم بر پیشانی آدم می نشاند بعضی رفتارها. ما کجا از مواهب زندگی غرب تمام و کمال بهره برده ایم که مصائبش را تماما" میکشیم؟

مطابق اعلام مسئولین مدتی است در شهرهای بزرگ ایران نوعی همباشی یا اصطلاحا "ازدواج سفید" رواج پیدا کرده است که زن و مرد بدون اینکه هیچگونه عقد و یا قرارداد رسمی بینشان وجود داشته باشد مدتی را با هم زندگی میکنند و هر وقت که خواستند رابطه شان را قطع میکنند. زن یرای خودش کار میکند و مرد هم برای خودش. هر یک ملزم به تامین هزینه های این به اصطلاح زندگی مشترک است. اگر فرزندی در این رابطه پدید آید سر از شیرخوارگاه و نوانخانه در می آورد.یک جنایت خاموش زیر پوست جامعه اتفاق می افتد. اطلاع زیادی از روابط بین حیوانات ندارم اما بعید است چنین شیوه ای بین آنها به این بی در و پیکری وجود داشته باشد.

خود کرده را تدبیر نیست. خودمان کرده ایم که لعنتش هم به خودمان رسیده است. از دولت و شرایط اقتصادی و اینها که بگذریم سهم خود ما در پدید آمدن این مصیبت ها چیست. اگر در یک آپارتمان پنجاه شصت متری مبل و کاناپه سلطنتی نباشد کجای دنیا خراب میشود؟

مبل سلطنتی از اسمش پیداست که در یک سالن بزرگ جلوه دارد و الا در یک هال هیجده متری باعث انبساط خاطر مهمانان و روبراه شدن بساط غیبت بعد از مهمانی میشود. خانواده ای دو دست مبل نه نفره خریده بود و نیمی از یک دست آن را در راهروی آپارتمانش جا داده بود. این رفتارها غربزدگی نیست، بدبختی است. کدام خانواده غربی اینگونه رفتار میکند؟ خود نمایی و به رخ کشیدن شان اجتماعی سوای از نادرست بودن آداب و رسوم خود را دارد.

درست است که آدم برای بهبود شرایط زندگی اش باید تلاش کند اما عقل را هم خداوند به انسان داده تا ازمیان دو خوب خوب ترین و از میان دو بد انچه که ضررش کمتر است را برگزیند. وام گرفتن و خود را اسیر قرض های سنگین کردن به جز نابود کردن آینده خانواده و فرزندان ثمری ندارد.

بعضی از چیزهایی که در نظر ما مهم است و از هر امکانی برای رسیدن به آن استفاده میکنیم در نظر عده ای دیگر که اتفاقا میخواهیم به چشم آنان بیاییم مبتذل و بی ارزش است.

باید پذیرفت که شیوع و گسترش رفتارهای اینگونه همه جامعه را دچار مشکل میکند. اگر قدری از این هزینه های بی خاصیت کاسته میشد و صرف دانش، فرهنگ و بهداشت خانواده ها میشد به مصیبتی مثل آنچه در ابتدا عرض کردم گرفتار نمیشدیم. خداوند خرج زندگی را ضمانت کرده است اما برج زندگی بر عهده خودمان است.

فرار جوانان از ازدواج و عدم تاهل بیش از آنکه به دلیل شرایط بد اقتصادی باشد حاصل آداب غلط فرهنگی است. از نگارنده گرفته تا بسیاری از خوانندگان این سطور خود در ادامه و ترویج این رفتار غلط سهیم اند.مثل صد سال پیش نمیشود و نمیخواهیم زندگی کنیم اما شرایط و رفتار امروزمان زیبنده نیست.

ارسال نظر

آخرین اخبار