آیت الله ری شهری با پیروزی انقلاب اسلامی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب شد و سپس به دادگاه انقلاب ارتش رفت تا در جریان پاکسازی ارتش از عناصر ضدانقلاب نقش پررنگی داشته باشد و در همین سالها بود که یکی از خطرناکترین کودتاهای نظامی یعنی کودتای نقاب (که به اشتباه در بین عامه، کودتای نوژه نامیده می شود) در نطفه خفه شد.

ناگفته‌های وزیر اطلاعات هاشمی از باند مهدی هاشمی

وزیر اطلاعات هاشمی

دانلود

آیت الله ری شهری با پیروزی انقلاب اسلامی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب شد و سپس به دادگاه انقلاب ارتش رفت تا در جریان پاکسازی ارتش از عناصر ضدانقلاب نقش پررنگی داشته باشد و در همین سالها بود که یکی از خطرناکترین کودتاهای نظامی یعنی کودتای نقاب (که به اشتباه در بین عامه، کودتای نوژه نامیده می شود) در نطفه خفه شد.

اما افکار عمومی ری شهری را با یک نام بیشتر می‌شناسند: «پرونده سید مهدی هاشمی»

اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در شروع کار با یک چالش بزرگ روبرو شد که خودش آن را «بحرانی ترین مقطع انقلاب» می‌داند. جریانی نفوذی در بیت مرحوم آیت‌الله منتظری (قائم مقام وقت رهبری) می‌رفت تا مسیر انقلاب را تغییر دهد اما با درایت وزارت نوپای اطلاعات و البته پشتوانه حکیمانه حضرت امام(ره)، این جریان که در عالی ترین سطوح انقلاب نفوذ پیدا کرده بود، بلافاصله قلع و قمع و سرکرده این باند یعنی مهدی هاشمی نیز علی رغم حمایت همه جانبه مرحوم منتظری، اعدام شد.

در مصاحبه خبرگزاری فارس با آیت الله ری شهری میخوانیم:



**موضوع قائم مقام رهبری بحرانی ترین مقطع انقلاب بود

* با توجه به مسئولیت‌‌ها و سوابقی که شما در حوزه‌های امنیتی داشتید، بحرانی‌ترین مقطع انقلاب را به جز مقطع جنگ در 36 سال گذشته کدام برهه می‌دانید؟

بحران قائم‌مقام رهبری. چون اگر آن اتفاق می‌افتاد و این بحران مهار نمی‌شد، مسیر انقلاب را عوض می‌کرد. هیچ کس باور نداشت که بتوان با این حرکت مقابله کرد و بنده تقریبا هیچ کس را در آن زمان کمک کار خود نمی‌دیدم. به ما می گفتند (البته از سر دلسوزی و مصلحت اندیشی) که شما این کار را نکن. این شخص (آیت‌الله منتظری) رهبر می‌شود و بعد تو باید از ایران بروی. من در دلم می‌خندیدم و می‌گفتم این وظیفه شرعی من است و باید آن را انجام دهم.

** تعابیر موهن جریان مهدی‌هاشمی درباره آقای منتظری

فقط مقام معظم رهبری در آن زمان موید حرکت ما بودند. البته افرادی هم که مرا نهی می‌کردند، نمی‌گفتند که کار نادرستی است بلکه اعتقاد داشتند به مصلحت شخص بنده نیست اما اگر این اتفاق نمی‌افتاد، در حال حاضر انقلابی وجود نداشت.

برخی از افراد داخل جریان مهدی‌هاشمی با تعابیر بسیار موهنی از آقای منتظری یاد می‌کردند و می‌گفتند: فلانی از عهده فلان کار هم بر نمی‌آید (نمی‌خواهم عین آن تعبیر را بگویم) چه برسد به رهبری.

در واقع این باند جنایتکار و آدمکش می‌خواستند زمام امور را خودشان به دست بگیرند.

به نظرم بحرانی ترین موضوعی که نظام با عنایت حضرت حق و بصیرت حضرت امام(ره) پشت سر گذاشت، همین مورد است.

** کشف اسناد جنایت مهدی هاشمی در اصفهان

* بحث نفوذ مهدی هاشمی موضوعی است که بسیار در مورد آن بحث شده است. بالاخره افرادی وجود داشتند که خواسته یا ناخواسته به این جریان گره‌خورده بودند و مانند آقای منتظری به سید مهدی هاشمی علقه‌هایی داشتند. شروع این کشف از کجا بود؟ آن چیزی که ما شنیدیم این بود که در خود سپاه نیز متوجه این خطر شده بودند. وزارت اطلاعات از چه زمانی به این پرونده ورود پیدا کرد؟

این جریان دو سه مرحله داشت. یک بار که بنده به اصفهان رفته بودم، پرونده این شخص (مهدی هاشمی) را دیدم. وقتی پرونده را در اطلاعات اصفهان مشاهده کردم، دیدم مدارک قتل‌ها و کشتن مرحوم شمس‌آبادی بسیار روشن است و واضح بود که باید با این شخص برخورد شود ولی آنها نه تنها آزاد بلکه در پست های مهمی مشغول بودند.

این مرحله اولی بود که خدمت امام(ره) مطرح کردم و البته ایشان مطلب خاصی را راجع به این مسئله نگفتند و موضوع را به خود ما واگذار کردند و ورودشان به ماجرا مانند ورود در مرحله دوم و سوم نبود.

** امام(ره) به صورت جدی وارد ماجرا شدند

پس از آن، جریان را به آقای منتظری هم گفتیم اما ایشان مطالب را به خود آن جریان (مهدی هاشمی) انتقال دادند.

در مرحله بعد، وزارت اطلاعات در قسمت ضدجاسوسی به خانه تیمی آنها رسید و پودرهای سرطان‌زا و اسلحه‌ها و امکاناتی که در آنجا بود، کشف شد. امام(ره) از این مرحله به صورت جدی وارد ماجرا شدند.

تشخیص ما این بود که امام(ره) در مرحله اول احساس خطر جدی نکردند اما بعد از اینکه خانه تیمی کشف شد و جریانات قبل از انقلاب را هم به ایشان گفتیم، احساس خطر کردند و در نامه‌ای به بنده دستور دادند که موضوع پیگیری شود و فرمودند که این لوث باید از دامن برخی بزرگان کشور که منظورشان آقای منتظری بود، پاک شود.

* آیا امام خودشان هم با آقای منتظری صحبتی کردند؟

در آن مقطع امام (ره) صحبتی با آقای منتظری نداشتند، گفتگوی امام(ره) با ایشان پس از مخالفت جدی آقای منتظری با رسیدگی به اتهامات و جرایم مهدی هاشمی بود.

* چرا آقای منتظری توجیه نمی‌شدند؟

من تصورم این بود که ایشان سادگی دارند. البته تعابیر حضرت امام(ره) تندتر از این بود.

** مجلس می خواست پرونده مهدی هاشمی را در دست بگیرد/ امام مخالفت کرد

* موضوع جریان سید مهدی هاشمی بحث جذابی برای نسل جوانی است که آن مقطع را حضوری درک نکردند، هرچند شما به تفصیل در کتاب خاطرات خود به این موضوع پرداختید اما آیا ناگفته‌ای در این زمینه وجود دارد؟

ناگفته‌ای به ذهنم نمی‌رسد اما مسئله‌ای که هم برای نسل جوان، هم مجلسی‌ها و هم افراد سیاسی می‌تواند خیلی آموزنده باشد، برخوردی است که حضرت امام(ره) در این زمینه داشتند.

طیفی از نمایندگان در آن دوره به این نتیجه رسیدند که پرونده سید مهدی هاشمی در مجلس بررسی و مطرح شود و پرونده به کمیسیونی در مجلس برود اما من دیدم این پرونده شامل یک سری اسامی است که متهم هستند اما اتهام آنها اثبات نشده و تا وقتی اتهام کسی اثبات نشد، نمی‌شود آن را مطرح کرد. لذا مخالفت کردم.

آنها هم وقتی دیدند زورشان به ما نمی‌رسد و ما پرونده را به مجلس نمی‌دهیم، مصوبه‌ای را تصویب کردند که پرونده به مجلس فرستاده شود.

من نامه‌ای خدمت حضرت امام(ره) نوشتم که مجلس چنین مصوبه ای دارد و پرونده را از ما خواسته‌اند اما در پرونده اسامی متهمینی ذکر شده که اتهام آنها به اثبات نرسیده و رفتن این پرونده به مجلس آبروی آنها را می‌برد.

حضرت امام(ره) پاسخ دادند: فرستادن این پرونده به مجلس خلاف شرع و قانون اساسی است و این نشان می دهد که حضرت امام(ره) چه میزان برای آبروی افراد اهمیت قائل بودند که این به نظر من درسی است که باید همه توجه داشته باشند.

** سیستم‌های بیگانه گاهی با 10 واسطه روی افراد تاثیر می‌گذارند

* موضوع رخنه جریان مهدی هاشمی در بیت آقای منتظری یک هشدار تاریخی بود درباره نفوذ جریان نفاق در بنده مسئولین کشور. این خطر امروز که 36 سال از انقلاب می گذرد چقدر باید جدی گرفته شود؟

سیستم‌های اطلاعاتی بیگانه، گاهی اوقات ممکن است با 10 واسطه، افراد را تحت تأثیر قراردهند، آن هم توسط اشخاصی که انسان به آنها اعتماد کامل دارد. ممکن است فرد بعد از 20- 30 سال بفهمد با چند واسطه تحت تاثیر فلان جریان و یا شخص بوده است.

یک پروسه خطرناک جاسوسی برای نفوذ و رخنه وجود دارد که افراد باید همیشه هوشیار و آگاه باشند، که شیاطین انس و جن همیشه از طریقی نفوذ می‌کند که انسان به آن اطمینان دارد.

** معتقد به «سازمان» بودن اطلاعات بودم

* یکی از مهمترین مباحث در مقطع تأسیس وزارت اطلاعات، نحوه اداره آن به شکل وزارتخانه یا یک سازمان مستقل بود. برخی اعتقاد به وزارتی بودن اطلاعات داشتند تا از طریق مجلس بتوان بر عملکرد آن نظارت کرد.

البته در مقطعی قبل از سال 76، برخی کارشناسان امنیتی به این نتیجه رسیدند که تعدد مراکز اطلاعاتی ممکن است آثار زیانباری داشته باشد و نمایندگان مجلس پنجم هم تلاش کردند طرحی را ارائه دهند که این امر محقق شود و تمامی مراکز اطلاعاتی به صورت سازمانی زیر نظر رهبری درآید که البته بعد ازسال 76 این جریان مسکوت ماند. چرا چنین اتفاقی افتاد و آیا ضرورت این ادغام دیگر احساس نمی‌شود؟

بنده در اواخر مسئولیتم در وزارت اطلاعات به این نتیجه رسیدم که این مجموعه باید زیرنظر بالاترین مقامات نظام باشد و حضرت امام(ره) هم حرفی نداشتند و استدلال‌هایی هم وجود داشت اما برخی این موضوع را به مصلحت نمی‌دانستند و می‌خواستند وزارت اطلاعات زیرمجموعه دولت بماند.

در هیچ نظامی، سیستم اطلاعاتی زیرنظر دولت نیست و فراتر از دولت‌ها است زیرا دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و سیستم اطلاعاتی باید فراتر از آنان باشد و زیرنظر عالی‌ترین مقام کشور اداره شود.

حضرت امام(ره) هم این موضوع را پذیرفته بودند اما مسائلی پیش آمد که نمی‌خواهم باز کنم و نشد که این کار بشود و در حال حاضر نیز شرایطی وجود دارد که عملا این امر محقق نمی‌شود.

** ما در وزارت اطلاعات زیر نظر امام(ره) کار می‌کردیم

این نکته را هم عرض کنم که در آن زمان، وزارت اطلاعات و بنده عملاً زیر نظر خود حضرت امام(ره) کار می‌کردیم و در مسائل اساسی، مستقیما از ایشان رهنمود می‌گرفتیم و طبق نظر ایشان عمل می‌کردیم. هر کس هم در سیستم اطلاعاتی در این سالها آمده و با من مشورت کرده، عرض کرده‌ام که رهبری باید از این مجموعه راضی باشد و ما باید با رهبری هماهنگ باشیم. در همه نظام‌ها نیز همین طور است.

** امام(ره) گفت اینجا وزارت اطلاعات است نه وزارت کشاورزی

* شما در ایام مسئولیتتان در وزارت اطلاعات، فعالیت سیاسی را در این وزارتخانه ‌حرام اعلام کردید. چقدر توانستید جلوی سیاسی بودن این وزارتخانه را بگیرید؟

البته حضرت امام(ره) این حرمت را فرمودند. همزمان با انتخاب بنده و هفته دولت، خدمت حضرت امام(ره) رفتیم. بعد از پایان جلسه، بنده دست ایشان را بوسیدم و قصد رفتن داشتم که حاج احمد‌آقا اشاره کردند و گفتند شما بنشینید. من ابتدا متوجه نشدم اما ایشان مجددا گفتند که امام می‌‌فرمایند شما بنشینید.

بعد امام(ره) تعبیری به کار بردند و فرمودند: «اینجایی که شما هستید، وزارت اطلاعات است و وزارت کشاورزی نیست. حواست را جمع کن. کسانی را که می‌خواهی بیاوری با فلانی و فلانی و فلانی مشورت کن و خودت تصمیم نگیر.»

من گفتم مشورت می‌کنم اما این افرادی که فرمودید، شاید نظرات مختلفی داشته باشند و چون مسئولیت با بنده است، من خودم باید تصمیم بگیرم تا جوابگو باشم.

امام(ره) فرمودند بله. همینطور است و بعد به آقایان گفتم که ما به امام(ره) چنین چیزی گفتیم و قرار شد خودمان تصمیم بگیریم. تا زمانی هم که بنده در وزارت اطلاعات حضور داشتم، هیچ دخالتی در عزل و نصب‌ها وجود نداشت.

** وزارت اطلاعات «هفت خط» بود

به حضرت امام(ره) عرض کردم و گفتم در حال حاضر اطلاعات «هفت خط» است. یک خط از سپاه می‌آید که آن هم خودش 2 خط است. یک خط از نخست‌وزیری، یک خط از کمیته یک خط از کجا و... تعبیر من این بود که این تشکیلات در حال حاضر «هفت خط» است و اگر من با یکی از این خط‌ها ببندم، بقیه مخالفت می‌کنند.

** امام(ره) فعالیت سیاسی در وزارت اطلاعات را حرام کردند

خدمت امام(ره) گفتم بدانید از این به بعد ممکن است خیلی پشت سر ما حرف بزنند و بعد هم در جلسه دیگری به حضرت امام(ره) پیشنهاد کردم که ایشان توصیه بفرمایند کارمندان این وزارتخانه وارد جناح های سیاسی نشوند، به دنبال این پیشنهاد بود که ایشان حضور جناح‌ها و احزاب سیاسی را در وزارت اطلاعات تحریم کردند.

البته ممکن است برخی افراد تمایلات سیاسی مختلفی داشته باشند اما هیچ کس نباید عضو جناح سیاسی باشد و دیدگاه سیاسی خود را در کارها اعمال کند.

چینش نیروها طوری بود که هیچ گاه کسی نتوانست دیدگاه سیاسی خاصی را اعمال کند. نظر ما این بود که هرچه امام(ره) می‌گوید عمل شود و پس از آن نیز هرچه رهبری بگوید چون ولی فقیه، مسئول اصلی کشور است.

** بعدها در وزارت اطلاعات مشکل پیدا شد

* بعدها چطور؟ این مصونیت از کارهای سیاسی باقی ماند؟

بعدها مشکل پیدا شد. اما به قول مولوی: شرح این هجران و این خون جگر، این زمان بگذار تا وقت دگر...

* بهترین دوران وزارت اطلاعات مربوط به چه دوره‌ای است؟

این را خودتان باید ارزیابی کنید

* شما به عنوان یک کارشناس چه نظری دارید؟

به هر حال آن بنایی که ما گذاشته بودیم ادامه پیدا نکرد. دوست داشتیم این بنا ادامه پیدا کند.

منبع : روشنگری

ارسال نظر

آخرین اخبار