توصیه اندیشکده‌ها به ترامپ درباره انتخابات ریاست جمهوری ایران؛

در همین زمینه، اندیشکده «کاتو» در گزارشی، به بیان دلایل خود در حمایت از برجام پرداخته و نوشته است: «برجام فرصتی برای ایجاد تعامل میان ایران و آمریکاست؛ تعاملی که اعتمادآفرینی کند، روابط را بهبود بخشد و احتمال اقدامات بی‌ثبات‌کننده تهران در آینده را کاهش دهد. دولت جدید آمریکا باید افکار عمومی ایران را در کنار خود داشته باشد تا مردم دور اصولگرایان جمع نشوند؛ این روند به میانه‌روها و اصلاح‌طلبان که خواهان بهبود رابطه با غرب هستند، کمک می‌کند.»

کاخ سفید در «پاستور» به دنبال چیست؟

به گزارش گلستان24،​ فاصله کوتاه میان انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران که معمولا کمتر از شش ماه است، سبب شده تا تاثیرات متقابل هر دو انتخابات بر یکدیگر به عنوان یک موضوع جذاب از سوی کارشناسان و فعالان سیاسی مورد بررسی قرار بگیرد.

 

به گزارش رجانیوز به نقل از نسیم، از سوی دیگر، روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تمام حواشی آن سبب شده تا تمرکز بر دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران که اردیبهشت ماه برگزار می‌شود، رنگ و بوس جدی‌تری به خود بگیرد و اکثر اندیشکده‌های غربی را به ارائه توصیه‌نامه و راهکار در این زمینه وادار کند.

 

نگاهی به مطالب منتشر شده از سوی اندیشکده‌های مطرح آمریکایی مشخص می‌کند که «برجام» و تاکید بر لزوم حفظ آن توسط ترامپ، محور اصلی و البته مشترک تمام این توصیه‌هاست؛ توصیه‌هایی که ظاهری فنی و راهبردی اما درون مایه انتخاباتی دارد.

 

اما علت این مساله چیست؟

 

اکثر تحلیلگران آمریکا معتقدند که شانس دکتر حسن روحانی برای پیروزی در انتخابات اردیبشهت ماه، به نحوه ارزیابی ایرانی‌ها از منافع حاصل از تعامل با غرب و برجام بستگی دارد و تنش روابط ایران و آمریکا، شانس روحانی برای انتخاب مجدد را کاهش می‌دهد؛ یعنی حملات لفظی و درشت‌گویی‌های ترامپ و آمریکا، کلیدی است که سرنوشت روحانی را رقم خواهد زد.

 

در همین زمینه، اندیشکده «کاتو» در گزارشی، به بیان دلایل خود در حمایت از برجام پرداخته و نوشته است: «برجام فرصتی برای ایجاد تعامل میان ایران و آمریکاست؛ تعاملی که اعتمادآفرینی کند، روابط را بهبود بخشد و احتمال اقدامات بی‌ثبات‌کننده تهران در آینده را کاهش دهد. دولت جدید آمریکا باید افکار عمومی ایران را در کنار خود داشته باشد تا مردم دور اصولگرایان جمع نشوند؛ این روند به میانه‌روها و اصلاح‌طلبان که خواهان بهبود رابطه با غرب هستند، کمک می‌کند.»

 

 

در بخش دیگری از این گزارش آمده که با وجود شکست در زمینه‌های اقتصادی، روحانی هنوز هم بهترین گزینه برای ادامه روند ارتباط با واشنگتن است؛ زیرا کاندیداهای فعلی به اندازه او شناخته شده نیستند و سرمایه سیاسی و اجتماعی چندانی ندارند.

 

«کاتو» همچنین ترامپ را به آرامش دعوت کرده و با اشاره به لزوم تغییر ادبیات رئیس‌جمهور جدید درباره ایران تاکید می‌کند: « دولت اوباما می‌دانست که میانه‌روهای ایران در پسابرجام به حمایت اقتصادی نیاز دارند تا جایگاهشان تقویت شود. راه‌اندازی کمپین جنگ سیاسی تاثیری معکوس دارد؛ زیرا موجب تائید سوءظن تندروهای ایرانی به آمریکا می‌شود. در حقیقت، واشنگتن با تلاش برای سرنگونی نظام ایران بسیاری از اصلاح‌طلبانی را که به دنبال تقویت آنها بود، تضعیف می‌کند. مذاکره تهران و واشنگتن درباره خاورمیانه دشوار است اما با نمایش این امر که «مزایای ایران از تعامل بیش از تقابل است»، میانه روهای ایران از جمله روحانی تقویت می‌شوند.»

 

نشریه مطرح «فارین افرز» هم که به عنوان ارگان رسانه‌ای شورای روابط خارجی ایالات متحده فعالیت می‌کند، درباره تحولات سیاسی در ایران نوشته است: «حالا انتخابات96 نزدیک است و غرب دارد فرصت را از دست می‌دهد؛ انگار دولت ترامپ مصمم است سیاست‌هایی را به کار گیرد که جواب عکس می‌دهد. مطمئن باشید اگر رویکرد فعلی ادامه یابد، افراطی‌ها در ایران قدرت می‌گیرند. درگیری با ایران شاید به مذاق جمهوری‌خواهان کنگره خیلی خوش بیاید اما اشتباه استراتژیک کلانی است که به منافع امنیت ملی آمریکا ضربه مهلکی وارد می‌کند.»

 

اما اساسا علت گرایش غربی‌ها به خصوص نخبگان سیاسی در آمریکا به تکرار پیروزی رئیس‌جمهور دولت یازدهم در انتخابات دوازدهم چیست؟

جواب به این سوال چندان هم سخت نیست؛ چرا که ادامه رویکرد «غربگرایانه» دولت یازدهم به مدت چهار سال دیگر می‌تواند دو مزیت و فایده راهبردی برای واشنگتن داشته باشد که فهمیدن آنها نیاز به ارائه تحلیل‌های پیچیده و چندلایه ندارد و همین مساله است که سیاسیون آمریکایی را به اعتدالگرایان در تهران نزدیک می‌کند.

 

اول اینکه با ادامه نظام فکری و رویکرد سیاسی دولت یازدهم در دوران چهارساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ، هیچگونه خطری نظام سیاسی و امنیتی حاکم بر جهان را که دستپخت آمریکایی‌هاست، تهدید نمی‌کند. همانگونه که جرج بوش پسر برای تغییر نظم جهانی و به تعبیر خودش، ایجاد «نظم نوین بین‌المللی» از هیچ اقدامی در منطقه غرب آسیا و سایر نقاط جهان چشم‌پوشی نکرد و با سکوت و حتی - در برخی موارد – همراهی دولت اصلاحات روبرو شد، اقدامات ماجراجویانه احتمالی ترامپ – که وقوع آنها از سوی ساکن فعلی کاخ سفید اصلا بعید نیست – هم با واکنشی از سوی «دیپلماسی لبخند» مواجه نخواهد شد و آمریکایی می‌توانند به سرعت و بدون مزاحمت خودشان را بازسازی کنند.

 

دوم اینکه در صورت غلبه نهاد سیاسی آمریکا بر دعاوی سیاسی ترامپ و هدایت کامل او به زمین بازی از پیش تعریف شده (و در واقع، تبدیل ترامپ به یک جمهوری‌خواه سنتی)، ادامه وضعیت فعلی می‌تواند ایران را در آسیب‌پذیرترین وضعیت ممکن قرار دهد و سناریوی برجام‌های دو و سه را که در دوران اوباما طراحی شد اما فرصت اجرایی شدن پیدا نکرد، مجدد احیا کند و زمینه برای تحمیل یک معاهده بین‌المللی دیگر همراه با از دست رفتن بخشی از حقوق کشورمان در عرصه جهانی به کشور فراهم شود.

 

با در نظر گرفتن دو نکته فوق، حالا بهتر می‌توان دلیل و انگیزه آمریکایی‌ها برای ادامه وضعیت فعلی در ایران را متوجه شد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اولین شوک را به ساختار نئولیبرالیستی سیاست خارجی این کشور وارد کرد؛ شوکی که اگر با یک شوک دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ایران همراه شود، می‌تواند جدی‌ترین عرصه برای به چالش کشیدن ابرقدرتی و کدخداگری ایالات متحده در جهان از زمان اتمام جنگ سرد را شکل دهد. 

منبع: رجانیوز

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار